یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


گردابه‌های برون و درون


گردابه‌های برون و درون
تعیین تعداد پرسوناژها در متن نمایشی تابع میزان نقش‌دهی نسبی به آنها در داستان یا موقعیت‌های مورد نظر نویسنده است و معمولاً در یک اجرای یک ساعت و نیمی بیش از دو یا سه پرسوناژ نمی‌توانند از محوریت برخوردار باشند. لذا بخش قابل توجهی از متن به دلیل الزامی شدن مقوله شخصیت‌پردازی به این چند پرسوناژ محوری اختصاص می‌یابد؛ در نتیجه پردازش موضوع و ایجاد فضا و موقعیت لازم برای حضور بقیه کمتر و حتی برخی از پرسوناژها الزاماً حاشیه‌ای و جهت توجیه حضور بقیه و کمک به فضای اثر حضور پیدا می‌کنند.
وقتی پرسوناژها متعدد باشند و نویسنده درصدد آن باشد که همه آنها را هم‌ارز و هم‌تراز با هم پیش ببرد، در آن صورت همه پرسوناژها به طور نیمه و حتی گاهی کمتر از نیم هم شخصیت‌پردازی می‌شوند و همین سبب خواهد شد که بسیاری از زوایای روحی، روانی و نیز بخش قابل‌توجهی از پس‌زمینه‌های زندگی فردی و اجتماعی آنها ناپیدا بماند و مخاطب هرگز هیچکدام را به آن اندازه‌ای که لازم است، نشناسد.
در چنین متونی تنها راه درست برای پردازش موضوع و خلق پرسوناژهای قابل‌باور و تحلیل‌پذیر آن است که تعداد انگشت‌شماری از پرسوناژها محوریت داشته باشند و بقیه فرعی جلوه کنند. نمایش«کوکوی کبوتران حرم» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا نادری که هم‌اکنون در تالار چهارسوی تئاترشهر اجرا می‌شود، برای طرح و تحلیل چنین موضوعی نمونه قابل تاملی به شمار می‌رود. اما قبل از پرداختن به آن ذکر چند نکته ضروری است:اصولاً شخصیت‌پردازی در نمایش علاوه بر دیالوگ‌ها، اعمال و رفتار و نیز شاخصه‌های مکانی پرسوناژها به عوامل و عناصر دیگری از جمله تضاد و کنتراست و همچنین به حضور قابل قیاس هر کدام آنها نیز بستگی دارد. در حقیقت همین‌ها هستند که صفات فردی یا شاخصه‌های اجتماعی یک پرسوناژ را برجسته‌تر و قابل تاکید و اعتنا می‌کنند. البته کل این عناصر و زمینه‌ها با چگونگی و میزان زمانبری حضورشان در متن و نیز کنش‌مندی، کنش‌زایی و تاثیراتشان رابطه مستقیم دارد. علیرضا نادری برای همه پرسوناژهایش زمان‌بندی و ظرفیت نسبتاً یکسانی قائل شده است. یعنی هیچ پرسوناژ فرعی یا حاشیه‌ای نداریم. همه اصلی هستند و به علت عدم تناسب تعدادشان با زمانبری نمایش، هیچکدام برای شناساندن کامل خود فرصت کافی پیدا نکرده‌اند. اگر نویسنده ۱۲ پرسوناژ نمایش را به شش یا چهار نفر تقلیل می‌داد، نتیجه مطلوب را از متن می‌گرفت.
در کنار این ضعف‌ها، برجستگی‌های قابل توجهی هم در متن نمایش«کوکوی کبوتران حرم» به نویسندگی علیرضا نادری وجود دارد. اولین ویژگی به جامعیت نگاه او و آگاهی‌اش به مسائل و مشکلات زنان جامعه مربوط می‌شود که نمایش را در کل قابل اعتنا کرده است. نادری ساختار متن را به طور نسبی بهتر از نویسندگان چند سال اخیر می‌شناسد، اما کمی شتابزده است و فرصت بازخوانی و بازاندیشی کافی به خودش نمی‌دهد. همین سبب شده متنی که می‌توانست یک کمدی انتقادی -مذهبی زنانه بسیار زیبا و جذاب باشد، به رغم ارائه شاخصه‌های چنین ژانری نهایتاً به سمت یک درام اجتماعی تمایل پیدا کند و متاسفانه در ژانر درام هم به قطعیت نرسد. رخداد پایانی برنگشتن دختران می‌تواند نشانگر احتمالات زیادی باشد. مثلاً به بروز حادثه‌ای نه چندان تلخ یا احیاناً بسیار فاجعه‌آمیز و یا اساساً نوعی درنگ‌ و تاخیر یا یک دستگیری ساده ربط پیدا کند و چون هیچکدام از این امور قطعیت نمی‌یابد؛ لذا نمایش بین کمدی و درام به حالت تعلیق می‌ماند.
تا قبل از صحنه پایانی، نمایش بیانگر رویکرد سیاسی مذهبی علیرضا نادری است که تحلیل و آسیب‌شناسی امور را نیز به همراه دارد؛ ضمن آنکه او با نگاهی رئالیستی و واقع‌گرایانه به زنان و مشکلاتشان می‌نگرد: در حقیقت با گرهگشایی از مسائل مطرح شده در نمایش بر آن است که گره‌هایی را در بیرون از نمایش بگشاید.
در متن نمایش«کوکوی کبوتران حرم» دیالوگ‌ها دارای کاستی‌ها و ویژگی‌های معینی هستند: گاهی متاسفانه ریتم زبان بر ریتم معنا تفوق می‌یابد‌ و‌ گاهی هم دیالوگ‌ها نمایشی و موجز شده‌اند.
جنبه کمیک نمایش بیشتر به حوزه زبان و گفتار مربوط می‌شود؛ در نتیجه بیشتر ویژگی‌های کمیک اجرا به دیالوگ‌ها برمی‌گردد.
علیرضا نادری موضوع زیبا و مهمی را انتخاب کرده که در نوع خود بدیع و هوشمندانه است. او نشان می‌دهد که هر شرایط اجتماعی پس از مدتی که عمومیت و جامعیت یافت از بطن خودش تناقضاتی را آشکار خواهد کرد. ضمناً نگرش رئالیستی او به آدم‌ها و موضوعش، مزید بر داده‌های مذهبی، جامعه‌شناختی، روانشناختی و سیاسی اثر شده و آن را به رغم کاستی‌هایش در کل برای تماشاگر دیدنی و حتی به صورت یک نمایش نسبتاً تجربی درآورده است. از لحاظ اجرا نمایش از طراحی صحنه ابتکاری خاصی برخوردار است که در آن فرید قربان‌زاده سعی کرده هر دو موقعیت درونی و بیرونی را نشان دهد و در مواردی هم به تصور درآورد. در این طراحی، خود تماشاگران هم جای داده شده‌اند. آنها به مثابه کسانی که ناظر رخدادهای درون خانه دیگران هستند، در نمایش نقش‌دهی شده‌اند؛ یعنی سالن و تماشاگران هم جزء صحنه نمایش به حساب می‌آیند. بنابراین این طراحی صحنه تا حدی، زیادی نامتعارف، نمایشی و واقع‌گرایانه است، ضمن آنکه‌ نمایش تنها اجرایی محسوب می‌شود که در آن تمام صحنه تبدیل به دکور شده و از آن به طور صد در صد استفاده دراماتیک شده است. ناگفته نماند بسته بودن صحنه، تنگناهای زنان را عینی‌تر کرده و در نتیجه بر میزان تسری دغدغه‌هایشان افزوده است. یکی از نقاط عطف نمایش، انتخاب بازیگران مناسب و ارائه بازی‌های درخشان است. بازیگران که به ترتیب عبارتند از: ناهید مسلمی، بهناز جعفری، افسانه ماهیان، شبنم مقدمی، نسیم ادبی، پریسا مقتدی، شهین صالحی، پونه عبدالکریم‌زاده، فهیمه امن‌زاده، ژاله صامتی، نوشین حسن‌زاده و شهره سلطانی سبب گیرایی و جذابیت‌ نمایش شده‌اند، طوری که تا آخر اجرا تماشاگران را به خود معطوف می‌کنند.
حسن پارسایی
منبع : روزنامه فرهنگ آشتی