دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


این زبان از آن متن است


این زبان از آن متن است
● درباره نویسندگی برنامه روی خط جوانی
سام فرزانه (نویسنده ایستگاه شخصی) معتقد است یكی از مسایلی كه منتقدان برنامه روی خط و برنامه هایی از این دست با آن روبه رو هستند مسئله تناقضی است كه در متن و شیوه اجرا و موسیقی هست. ظاهراً به نظر او «نویسنده جملاتی را كنار هم می گذارد كه قاعدتاً باید بار علمی داشته باشد، چند نصیحت هم كنار ضمیمه كار می شود» و «لنگی كار در همین جاست».
ما قبول داریم كه بعضی برنامه های رادیو با به كار بردن زبان جوان ها یا زبان صمیمی و خودمانی می خواهند چیزی را به او تحمیل كنند و حرفی كه می زنند همان نصیحت قدیمی است منتها در قالبی بزك شده و زبانی تصنعی كه مثلاً قرار است زبان و ادبیات جوانان باشد. اما روی خط جوانی از این اتهام مبراست یا حداقل تمام تلاشش را كرده و می كند كه در چنین دامی نیفتد.كنار گذاشتن چندتا جمله كه بار علمی داشته باشد و ضمیمه كردن چند تا نصیحت، كار بچه های روی خط نبوده و نیست. اساساً چه معنایی دارد كه چندتا جوان با میانگین سنی بیست و پنج سال بخواهند به جوانان هم سن و سال خود بگویند چه بكنند، چه نكنند؟
بچه های برنامه در مرامنامه ای همان هفته پیش از تولید برنامه نوشتند و برخی جملاتش به صورت آنونس نیز پخش شد، بر سر این جمله آلبر كامو با هم توافق كردند كه «پیشاپیش من راه نرو ممكن است نتوانم از تو اطاعت كنم، پشت سر من راه نیا ممكن است رهنمای خوبی نباشم، تنها در كنار من، دوست من باش.»
تردیدی نداشته باشید كه اگر قرار بود نویسنده های روی خط جوانی چیزی را «القا» كنند یا «پیش فرض های ذهنی» شان را اجرای جوان پسند مجری به شنونده تحمیل كنند روی خط جوانی هرگز روی خط جوانی نمی شد. بچه های روی خط ادعایی ندارند، چندتا جوان بیست و پنج ساله چه ادعایی می توانند داشته باشند؟ اما در رادیویی كه هر كس نداند آقای فرزانه خوب می داند نه پول دارد و نه شهرت و نه راحتی كار، تلفن ها و برخوردهای محبت آمیز شنونده های جوانی كه روی خط جوانی را چون دوست در جمع خود پذیرفته اند، بهترین امید و بزرگ ترین دلخوشی است.
این پذیرش و این جلب اعتماد آسان به دست نیامده است، خوب می دانیم و می دانید كه جوانی كه خسته از نصیحت عقل كلان خانه و مدرسه و ... است، جوانی كه گریزان از فضل فروشی ها و نگاه های از بالا به پایین و صمیمیت های دروغین است، بوی نصیحت و فضل فروشی را از هزاران فرسخی حس می كند و بدون تعارف و تردید از آن روی بر می گرداند. نویسنده این یادداشت، اگر فقط چند دقیقه در یكی از روزهای هفته و در فاصله ساعت دو تا شش درجمع پانزده نویسنده برنامه ما حاضر می شد از نزدیك می دید چه بسیار لحظه هایی كه متن های بچه ها فقط به خاطر بویی از نصیحت از نو نوشته شده است.
نویسنده معتقد است آنچه برنامه ای چون روی خط جوانی را از تناقض متن نصیحت گو و موسیقی و اجرای جوان پسند نجات می دهد یكی تلفن ها و دیگری اجرای منحصر به فرد مجری است. در برنامه روی خط جوانی تلفن ها اهمیت زیادی دارد تا آنجا كه هر روز از ساعت دو تا سه جلسه طرح سئوال برنامه با حضور همه اعضای نویسنده و گزارشگر و... حتی مدیر گروه اجتماعی شبكه جوان برگزار می شود. سئوال برنامه اهمیت زیادی دارد زیرا با سئوالی كه می پرسیم مخاطب را به مشاركت در كار گروهی مان دعوت می كنیم.
ما نمی خواهیم مخاطب فقط زنگ بزند و چیزی بگوید و مثلاً تلفن درمانی شود، می خواهیم فكر كند، می خواهیم حتی اگر شده یك سئوال از ما در ذهن مخاطب به یادگار بماند و تا آنجا كه بتوانیم و وقت و محدودیت اجازه دهد، بگذاریم حرفش را بگوید. توجه آقای فرزانه به این نكته نشان می دهد بچه ها تا حدودی به اهداف خود رسیده اند.
اما دومین «قایق نجاتی» كه فرزانه از آن یاد می كند فرشید منافی است.متاسفانه كم لطفی به رسانه تاثیرگذاری چون رادیو سبب شده مردم شناخت درستی از این رسانه و فرآیندهایی دخیل در تولید معنا و برقراری رابطه نداشته باشند. بسیاری از مخاطبان رادیو نمی دانند سردبیر، تهیه كننده، مجری و نویسنده هر كدام چه نقشی دارند، آنها فقط صدا را می شنوند. این در حالی است كه حالا دیگر حتی مخاطبان عادی رسانه هایی چون سینما، تلویزیون یا مطبوعات می دانند در یك برنامه رسانه ای هركس چه نقشی دارد و موفقیت یك برنامه حاصل تعامل چه بخش هایی است. دیگر كسی هنرپیشه را تنها موفقیت فیلم نمی داند و همه می دانند فیلم نامه ای كه واژه به واژه دیالوگ های هنرپیشه در آن نوشته شده، موسیقی كه فضا می سازد و حس می آفریند، كارگردانی كه لحظه به لحظه بازی هنرپیشه را هدایت می كند همه و همه در بازی زیبا و به یاد ماندنی هنرپیشه نقش داشته و دارند.
یكی از مهمترین اهداف سردبیر و شورای نویسندگان روی خط این است كه رد پای كلی نویسنده را از متن حذف كنند و به گونه ای بنویسند كه شنونده احساس نكند میان او و كسی كه سخن می گوید واسطه ای به نام نویسنده وجود دارد. ما معتقدیم اگر متن به گونه ای نوشته شود كه شنونده حضور نویسنده را حس كند، یك جای رابطه می لنگد و صمیمیت برقرار نمی شود و برای اینكه چنین اتفاق ناخوشایندی نیفتد تلاش زیادی كرده ایم.
یكی از مهمترین ویژگی های برنامه ما این است كه بچه ها خارج از استودیو و چارچوب كاری نیز با هم دوست هستند و همدیگر را می شناسند. فرشید منافی كه دوست صمیمی همه نویسنده های روی خط است، صداقت و صراحت و صمیمیتش باعث شده میان او و نویسنده های روی خط رابطه ای دوستانه باشد و اتفاقاً این رابطه دوستانه باعث شده منافی با شناختی كه از بچه ها و سبك نوشتاری شان دارد متن ها را اجرا كند و بچه ها نیز با لحن و اجرا و گاه حتی تكیه كلام های فرشید بنویسند تا در نهایت متن تا آنجا كه امكان دارد روان و طبیعی و صمیمی شود و مخاطب با متن رابطه ای عمیق برقرار كند. شاید هیچ كس باور نكند كه تنها همان هفت، هشت دقیقه ابتدای برنامه، كه با صمیمی ترین شكل ممكن توسط فرشید منافی و زهره هاشمی اجرا می شود محصول تلاش فكری پنج نویسنده در طول حداقل سه، چهار ساعت كار بی وقفه است.
این مسئله كه بسیاری از مخاطبان ما فكر می كنند متنی نوشته نشده و منافی بداهه اجرا می كند از نظر ما یك موفقیت است اما وقتی مسئله نقد برنامه مطرح می شود از یك همكار مطبوعاتی كه اتفاقاً نگاه حرفه ای به رادیو دارد و در رادیو نیز فعالیت می كند و می خواهد منتقد منصف برنامه های رادیو باشد، انتظار می رود نقش هریك از اعضای گروه برنامه ساز را بشناسد و آنها را نیز نقد كند.
روی خط جوانی محصول ساعت ها كار فكری و تلاش گروهی بیست و پنج جوان سردبیر، نویسنده، تهیه كننده، گزارشگر و... است. هر برنامه به طور متوسط شصت صفحه متن نوشته شده دارد كه محصول كار پانزده نویسنده است كه ساعت های زیادی برای تهیه گاهی فقط چند دقیقه برنامه تلاش می كنند. منظور از یادآوری این فرآیند تولید برنامه، معرفی یا تقدیر و تشكر نیست، هدف دعوت به نقد منصفانه و شناخت درست از فعالیت های پشت صحنه برنامه های رادیویی و شناخت درست از نقش هر یك از اعضای گروه در آفرینش و تبادل معناست.
نكته دیگر اینكه سام فرزانه در بخشی از نوشته خود گفت و گوهای زنده با مسئولان را كه توسط فرشید منافی اجرا می شود یكی از نقاط مثبت برنامه می داند. این در حالی است كه در برنامه روی خط جوانی همه كارها تقسیم شده است و گفت و گو با مهمان برنامه روی آنتن زنده، مسئولیت ها ی زهره هاشمی است و فرشید منافی در دویست و پنجاه برنامه روی خط جوانی تنها در چهار یا پنج برنامه كه هاشمی غایب بوده به گفت و گو با مهمانان برنامه پرداخته است. گفت و گوهای هنرمندانه و فنی زهره هاشمی با مسئولان و به چالش كشیدن آنها روی آنتن زنده از مهمترین بخش های برنامه است كه طرفداران زیادی دارد و مخاطبان ما و نیز بسیاری از همكاران رسانه ای، آن را از نقاط مثبت برنامه می دانند.
شنونده های روی خط جوانی لحظه های زیادی را به یاد دارند كه هاشمی تا پاسخی نگرفته كارشناسان را رها نكرده و فرصت نداده با بازی با كلمات- چنان كه در این دیار مرسوم است- از دادن پاسخ درست به جوانان طفره روند.
مجتبی امیری
از نویسندگان برنامه روی خط جوانی
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید