سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا


رسانه جایگزین


رسانه جایگزین
شاید بارها از خود پرسیده باشیم رادیو چیست؟ امروزه چه جایگاه و كاربردی دارد و دارای چه ویژگی های خاصی است؟ و آیا می تواند به نقش و نقش آفرینی خود ادامه دهد؟ مطلبی در این زمینه تهیه شده كه می خوانید:
درام نویس معروف آلمانی «برتولت برشت» هنگام فرار از نازی ها در باره «رادیو» چنین گفته است: «ای جعبه كوچكی كه به هنگام فرار، تو را به سینه ام می فشارم، تا مبادا وجودت كمترین آسیبی ببیند، من تو را همراه خود از خانه به كشتی و از كشتی به قطار می برم، تا دشمنانم بتوانند از طریق تو در هر موقعیتی مرا بیشتر بیزارند، در كنار تختخوابم، در اوقات دردمندی هایم و تا آخرین لحظات شب و از اولین لحظه بیداری صبح، مدام برایم از پیروزی هایشان بگویند و بدبختی هایم را به رخم بكشند، اما به من قول بده كه ناگهان خاموش نشوی» (۱)
رادیو ویژگی هایی دارد كه باعث می شود این رسانه در آینده به طور كامل از بین نرود و این ویژگی های خاص موجب استمرار و بقای نقش و كاركرد آن در آینده خواهد بود.عمده ترین ویژگی رادیو، این است كه تنها با كانال ارتباطی این رسانه در برقراری ارتباط با مخاطب، گوش و صداست؛ این یعنی آزاد گذاشتن حواس دیگر مخاطب، تا او قادر باشد همزمان، چندین كار را انجام دهد. بنابر این گوش دادن به رادیو یك فعالیت به حساب می آید، البته نه فعالیت اصلی چرا كه زمانی كه مخاطبان به تلویزیون نگاه كرده و یا با اینترنت كار می كنند، به لحاظ نیازمندی به سایر حواس، هیچ فعالیت دیگری نمی توانند انجام دهند. بنابر این هر كار مهم تر و یا بی اهمیت تری كه روی دهد، آنها باید واقعه اصلی را كه تماشای تلویزیون است كنار گذاشته و حواسشان را صرفاً به آن فعالیت معطوف كنند. به هر حال قطع جریان مشاهده از یك سو باعث قطع رابطه مخاطب با رسانه شده و از سوی دیگر، موجب ایجاد تنش روانی در آنها می شود. در واقع، مهم ترین ویژگی رادیو این است كه خود، فعالیتی جنبی است؛ یعنی گوش دادن به رادیو، فعالیت اصلی را تحت الشعاع قرار نمی دهد. در شرایط كنونی از یك طرف ورود فناوری های نوین ارتباطی مشغول شدن مخاطبان بالقوه به رسانه های دیگر، تغییر در شیوه زندگی مردم و... تغییراتی به وجود آمده كه نهایتاً منجر به تغییر جایگاه رادیو شده است و از طرف دیگر، مخاطبان بالقوه رادیو، اینك شرایط متفاوتی نسبت به۲۰ سال گذشته پیدا كرده اند. افراد سعی می كنند با به كارگیری فناوری های نوین ارتباطی، از اوقات محدود خود، حداكثر بهره برداری را داشته باشند و بدین لحاظ ،حداكثر بهره وری با توجه به دسترس بودن رسانه های جدید و علایق مردم به آنها، افزایش پیدا كرده است. اینك مخاطبان، علاوه بر «شنیدن»، «دیدن» را نیز جزء ضروری مصرف رسانه ای تلقی می كنند. بنابر این تمایلاتشان بیشتر به سمت فرهنگ شنیداری- دیداری معطوف شده است. در این شرایط، در كشورهای پیشرفته، رادیو با تكیه بر توانایی ها و قابلیت های ویژه اش، به سمت پر كردن فضاهای خالی یعنی پاسخگویی به نیازهای جدید، حركت كرده است و از این طریق، به حفظ جایگاه خود در بین سایر رسانه ها مبادرت می ورزند. ویژگی جالب تر رادیو آن است كه تاكنون هیچیك از رسانه ها به لحاظ سرعت با رادیو برابری نكرده است، رادیو می تواند در مدت زمان بسیار كوتاه، اخبار مختلف را در سطوح ملی و بین المللی به مخاطبان خود برساند. حال آن كه سایر رسانه ها مثل تلویزیون و ماهواره برای تولید یك برنامه و یا پخش اخبار، نیازمند فراهم آوردن مقدماتی هستند كه مستلزم صرف زمان بیشتری است. سرعت زیاد به عنوان یك ویژگی منحصر به فرد این امكان را به رادیو می دهد كه با امكاناتی بسیار محدود، در حداقل زمان بهترین كارایی را داشته باشد و این یكی از مهم ترین عوامل بقای رادیوست.ویژگی دیگر رادیو، بهره گیری از قوه تخیل مخاطب در بازسازی واقعیت هاست، زیرا اثرات شنیدن بسیار بیشتر است و این گوش دادن به رادیو باعث به كارگیری مشاركت مخاطبان و استفاده از قدرت تخیل آنها می شود، همچنین تأثیرات صدا به رشد ذهنی بسیار كمك می كند اما دیدن یا ندیدن چندان به رشد ذهنی كمك نمی كند و این امتیاز بزرگی برای رادیو محسوب می شود. فرایند تخیل سازی در رادیو آنقدر مهم و اساسی است كه برخی آن را «رسانه تخیل ساز» می دانند و كار واقعی آن را بارور كردن تخیلات و رؤیاها ذكر می كنند. به دلیل آن كه رادیو در یك فضای باز، پیام خود را می فرستد و آن پیام، ممكن است كامل نباشد، این نقص پیام به مشاركت مخاطب در برنامه های رادیویی كمك می كند؛ یعنی شنونده منفعل نیست و برای درك پیام مشاركت می كند. علاوه بر این، زمانی كه مخاطب به یك برنامه رادیویی گوش می دهد، مختار است خود را در هر زمان و مكانی كه برای او مطلوب تر است، در نظر بگیرد. در واقع عالم تخیل این امكان را در اختیار او می گذارد؛ اما در تلویزیون چارچوب های زمانی و مكانی كاملاً مشخص است و اینها نوعی تقلید را برای مخاطب ایجاد می كنند. این مقایسه را می توان درباره شنیدن یك نمایشنامه از رادیو و یا تماشای یك فیلم از تلویزیون نیز مطرح كرد. شما می توانید تمام صحنه های نمایشنامه را در تخیل خود مجسم كنید اما ناچارید یك فیلم را از زاویه دید كارگران و با توجه به عناصر زیبایی شناختی مورد توجه وی، تماشا كنید در حالی كه ممكن است به بسیاری از ابعاد مسأله، توجه نشده باشد. شاید بتوان گفت تخیل زمینه ساز بسیاری از خلاقیت ها و نوآوری هاست و پیام های رادیویی می توانند زمینه ساز نوآوری ها و اطلاعات بسیاری باشند. مثالی دیگر آن كه قدرت نفوذ و اقناع گویندگان رادیو و برتری آنها بر گویندگان تلویزیون برخاسته از همین ویژگی رادیوست. آنها شخصیت خود را سوار بر امواج و كلمات كرده و بر ذهن شنوندگان وارد می شوند. هر شنونده با تخیل خود برحسب نوع صدا و چگونگی اجرا و دیگر عناصر برنامه، تصویری از گوینده یا مجری رادیو می سازد كه همیشه همراه اوست و بنابر این مسأله به تعداد شنوندگان، تصاویری از گوینده یك برنامه به وجود می آید، درست برخلاف تلویزیون كه همه بینندگان فقط یك تصویر و عموماً یك تصور از گوینده برنامه در چشم و ذهن دارند كه اگر شخصیت این تصویر با پیام برنامه همراه و همساز نباشد، از تأثیر پیام خواهد كاست؛ یعنی در تلویزیون تصویر منعكس شده بر صفحه، شخصیت سازی می كند و تا حدی خود را بر مخاطب یا بیننده تحمیل می كند، حال آن كه امواج صدا موجب تحریك مغز و ایجاد تخیل می شود و مخاطب فعالانه تصویری ایده آل در ذهن خویش می سازد و حتی گاهی با صدای گوینده غرق در رؤیاها می شود. پس می توان اذعان كرد كه حضور گویندگان رادیو بر صفحه تلویزیون یك اشتباه حرفه ای و كاری ناشیانه است و هر دو رسانه از این اشتباه متضرر می شوند. رادیو قهرمان خود را از دست می دهد و تلویزیون قهرمان شكست خورده ای را به صحنه می آورد. شكست این قهرمانان، زمانی است كه تصویر او در صفحه تلویزیون با تصور و تخیل ما از او سازگار نباشد كه اغلب اوقات چنین است.(۲)
یكی دیگر از ویژگی های رادیو قابلیت تحرك آن است و به نوعی ساختار معماری داخل منزل را به هم نمی زند ولی تلویزیون این گونه نیست. یا افراد برای رفتن به سینما زمان محدود خود برای خرید بلیت و... هزینه می كنند اما گوش دادن به رادیو این هزینه زمانی را ندارد.
ویژگی دیگر رادیو، كم هزینه بودن تولید برنامه های رادیویی است. كلام، موسیقی، افكت و گاهی سكوت، عناصر اصلی ساخت یك برنامه رادیویی هستند. بنابر این برای تولید یك برنامه رادیویی نیازی به مقدمات وسیع و ابزار و وسایل فراوان نیست، در حالی كه حتی برای تولید یك برنامه ساده تلویزیونی امكانات بسیار زیادی لازم است كه این امر مستلزم تخصص های مختلف و هزینه های بالایی است. یكی دیگر از تفاوت های رادیو و تلویزیون، مسأله تحریف است. تحریف عمدی، زمانی است كه فرستنده پیام، با توجه به اهداف خاصی كه مد نظر دارد، محتوای پیام را در جهت آن اهداف خاص هدایت كند و تحریف غیرعمدی و ناخودآگاه، زمانی رخ می دهد كه مخاطب، مسأله را از زاویه دید كارگردان ببیند.به هر حال، در هر دو صورت، میزان تحریف رادیو كمتر است و به غیبت نزدیك تر است؛زیرا رادیو به دلیل سرعتی كه در ارسال خبر و انتقال اطلاعات دارد فرصت تفسیر و تحلیل ندارد، لذا مخاطبان خود به تفسیر و تحلیل می پردازند كه از عوامل تحریف و دگرگون شدن واقعیت است پس تحریف در رادیو عمدتاً از سوی مخاطب آن است.یكی دیگر از ویژگی های رادیو، توانایی برقراری ارتباطی صمیمانه است؛ زمانی كه ابزار ارتباطی، حایل میان ۲ نفر می شوند، ارتباط حالتی رسمی و قالبی پیدا می كند؛ ولی رادیو از طریق امواج نامریی و غیرمحسوس، در زمانی كوتاه می تواند ارتباطی راحت و صمیمانه با مخاطبش برقرار كند، در واقع، برقراری ارتباط صمیمانه در رادیو، در بین وسایل ارتباطی جمعی استثنایی است.با توجه به تمام ویژگی هایی كه برای رادیو برشمردیم امكان ندارد رادیو از بین برود و تأثیرات خود را از دست بدهد. فقط ممكن است كه درجه و میزان استفاده اش در بین مخاطبان به دلیل افزایش رسانه ها، كمتر می شود كه آن هم مطلق نیست؛ یعنی رادیو می تواند تدابیری اتخاذ كند كه كماكان خود را بیشتر در صحنه نگه دارد و برخی از این تدابیر می توانند كاملاً فنی باشند. مثلاً در حال حاضر رادیوهای اینترنتی از جمله این مواردند. حال همان طور كه سازمان رادیو و تلویزیون یكی است، دستگاهشان هم می تواند یكی باشد یعنی اگر ما تلویزیونی داشته باشیم كه رادیو هم باشد و اگر آن رادیو برای رسیدن به ایستگاه های مختلف احتیاج به پیچاندن یك پیچ نداشته باشد، خود باعث جذب مخاطب است، زیرا پیچ رادیو برای رسیدن به ایستگاه های رادیویی، خود یكی از پارازیت های مهمی است كه باعث می شود مخاطب اصلاً سراغ رادیو نرود. برخلاف آن در تلویزیون، مخاطب می تواند با فشار دادن یك دكمه، به راحتی از برنامه های شبكه ها استفاده كند. زمانی كه برنامه های تلویزیون قابل استفاده نیست، اگر رادیو همان جا و با یك كنترل در دسترس باشد و علاقه ما هم به تصویر باعث شود كه كماكان آنجا بنشینیم، می توانیم صدای تلویزیون را كم كرده و تصویر را دیده و به رادیو گوش دهیم. یعنی یكسری امور فنی وجود دارد كه باعث می شود رادیو به زندگی مخاطبان وارد شود و مثل گذشته در زندگی آنها باقی بماند. در گذشته رادیو می توانست نیازهای حیاتی مخاطبان را برآورده كند؛ ولی در حال حاضر تلویزیون آمده و این نیازها را به خود اختصاص داده در حالی كه واقعاً این رسانه هم به آن اندازه نمی تواند تمام نیازهای افراد را برآورد كند. بنابراین مسایل فنی یكی از كلیدهای زندگی رسانه ها محسوب می شود؛ یعنی اگر رسانه ها نتوانند در رقابت با یكدیگر و مطابق با تحولات و فناوری ها، خود را حفظ كنند، اهمیت شان كمتر می شود.اما نكته ای كه قابل تأمل و توجه است آن است كه ما باید این واقعیت تلخ را قبول كنیم كه یكی ازكم مطالعه ترین كشورهای دنیا هستیم و حد متوسط مطالعه برای هر ایرانی یك ورق است با توجه به این كه در كشور ما فرهنگ شفاهی نسبت به سایر فرهنگ ها برتری دارد، رادیو در این زمینه می تواند كاركردهایی ویژه داشته باشد و با احساس مسئولیت بیشتر سعی كند كه خلأ ناشی از كمبود مطالعه در جامعه را پر كنند و اطلاعات و آگاهی های عمیق تر و جامع تری را به مردم انتقال دهند و با بالا بردن كیفیت برنامه سازی جایگاه خود را در میان سایر وسایل ارتباط جمعی ارتقا دهد. رادیو باید بتواند ویژگی های مخاطب خود را آنچنان در ساختار پیام خود لحاظ كند كه پیام با مخاطب سازگار باشد و در آنها تغییراتی را به سوی وضع مطلوب ایجاد كند و اینها محقق نخواهند شد مگر آن كه مطالعاتی دقیق و علمی انجام دهیم. باید از سر هم بندی كردن، فرمایشی، كلیشه ای و سلیقه ای عمل كردن پرهیز كنیم و سعی كنیم اعمالمان به دنبال یك تحقیق صورت گیرد و باید تحقیقات علمی مقدم بر هر عملی باشد تا بتوانیم رسانه مان را حفظ كنیم.در نهایت آنكه رادیو نه آنچنان كه برخی فكر كرده اند، رسانه ای بی تأثیر و كم پوشش است و نه آنچنان كه برخی دیگر به غلط پنداشته اند تنها و مهمترین رسانه جمعی است، بلكه می توان گفت یك وسیله ارتباط جمعی است كه در مجموعه سپهر رسانه ای هر كشوری، نقش و جایگاه خاص خود را ایفا می كند. نقشی كه سایر رسانه ها به سختی قادر به ایفای آن هستند و یا در انجام آن ناتوانند. رادیو زمانی به خوبی نقش آفرین است كه دست اندركاران آن، از خصوصیات و ویژگی های شناخت كامل داشته باشند و نحوه ارسال پیام از رادیو را به خوبی بشناسند و به ویژگی های كمی و كیفی مخاطبان توجه كنند. در غیر این صورت، ارتباط با مردم كه از طریق این رسانه به سهولت و سادگی صورت می گیرد، كاری بس سخت و دشوار خواهد بود و زحمات و تلاش ها به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
منابع و مأخذها:
۱- مك لوهان، هربرت مارشال. برای درك رسانه ها. ترجمه سعید آذری، تهران: انتشارات مركز تحقیقات و مطالعات و سنجش برنامه ای صدا و سیما، ۱۳۷۷
۲- خجسته، حسن. درآمدی بر جامعه شناسی رادیو،تهران: تحقیق و توسعه صدا ، ۱۳۸۰

بهاره نصیری
منبع : روزنامه همشهری