دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


تا زمین لرزه بعدی


تا زمین لرزه بعدی
بارها و بارها در زندگی بشر تجربه شده است، اما برای باردیگر هم غافلگیرانه می آید. آزمون جدی و دشواری برای محک هوش مردمی که برروی نظم طبیعی زمین زندگی می کنند، به حساب می آید. اثرات آن در مقایسه با دیگر پیامدهای مشابه کنش و واکنش های طبیعی مانند سیل، توفان و... چندان متفاوت نیست. اما در خاطره انسان ها اثر آن با شدت و دهشت به مراتب قوی تری ثبت می شود. پراکندگی آن در جغرافیای کره زمین تقریباً در همه جا مشاهده شده است. با این حال اثرات و پیامدهای آن از نقطه ای و قاره ای در روی زمین تا شهر و کشوری دیگر نتایج متفاوتی از تخریب را نشان می دهد. برخی نوعی ترس همراه با انتظار را در برابر آن تجربه می کنند و برخی نوعی آمادگی و توان مهار تخریب های آن را پیشاپیش تدارک دیده اند. بدین ترتیب زمین همچون یک کیک ژله ای هر از گاهی می لرزد تا ساز و کارهای تنظیم طبیعی خود را سامان بخشد. می ماند بخش رویی ماجرا که هرآنچه شهری بی سامان تر و سست تر باشد، راحت تر فرو خواهد ریخت و هر آنچه سازه های زندگی محکم تر و مسئولانه تر بنا شده باشد، کمتر خواهدلرزید.
در هفته های گذشته شهر تبریز در طول یک شبانه روز چندین بار لرزید. این شد که برای چند شب پی درپی خانه تبدیل به ناامن ترین سقف و پی برای سکونت شد. خوشبختانه لرزش زمین به آستانه قوت خود نرسید و برای شب های بازپسین، دوباره تبریزی ها به خانه های خود بازگشتند. اما این پایان خوش همیشه در انتظار موارد مشابه نیست، هرچند که در همین پایان خوش نیز منطق همیشگی وجودندارد. زیرا زمین به فعالیت خود ادامه می دهد. اما چندان قابل پیش بینی نیست.
● همچنان می لرزد
جزئی ترین اطلاعات به پیش بینی زلزله در شهر تهران برمی گردد. ۱۷۰ سال از آخرین زلزله در این شهر می گذرد. این شهر برروی چند رشته گسل اصلی قراردارد که گسل شمال تهران یکی از اصلی ترین آنهاست که ارتفاعات البرز را از دشت تهران جدا می کند. با این حال این مسأله تنها شامل شهر تهران نمی شود، چنانکه تبریز یکی از شهرهای زلزله خیز کشور است. مناطقی نیز وجوددارند که بدون هیچ پیش آگهی به یکباره دچار زمین لرزه های شدیدی شده اند. بدین ترتیب تکرار و همه گیری وقوع یک حادثه یا مسأله در اجتماعی که محل زندگی جمعیت زیادی است، انتظار نوعی واکنش طبیعی را به وجود می آورد. واکنشی که همواره در انطباق با نیروهای طبیعی و عواملی که منشأ پیدایش آنها تا حد زیاد و یا کاملی خارج از دست اوست، بشر را به اندیشیدن تدبیر واداشته است.
● پیش آگهی ها
سگ یک خانواده روستایی در منجیل، به ناگاه و غیرمنتظره، نوزاد پیچیده در قنداق را به نیش خود گرفت و در برابر دیدگان حیرت زده و نگران دیگر افراد خانواده، از خانه گریخت. همگی افراد خانواده با سراسیمگی و حیرت زیاد به دنبال سگ رفتند.
سگ نوزاد را به نقطه ای دور برد درحالی که افراد خانواده نیز از خانه دور شده بودند. چندی بعد غرش زمین سقف آن خانه روستایی را فروریخت. بدون آن که نوزادی، خانواده ای یا سگی در زیر سقف سست آن خفته باشد. بدین ترتیب اگر قوای طبیعت ناگهانی و به تعبیر ما انسان ها قهرآمیز به حرکت در می آیند اما در عوض در درون همین مکانیسم طبیعی نیز عوامل دیگری به عنوان بازدارنده، هشدارها، حس گرها و... نهفته است، این نخستین و طبیعی ترین مکانیسم شناسایی زمین لرزه در بطن خود طبیعت است. نشانه های متفاوتی وجود دارد. باز، پیش از زمین لرزه مهیب منجیل هنگامی که برخی روستائیان به شالیزار می رفتند، حرارت آب پای آنها را می سوزاند و یا کلاغ ها از چند روز پیش صداهای عجیبی می کردند. تمام چشمه های منطقه منجیل یک هفته پیش از زلزله داغ بودند و صداهایی از زمین بیرون می آمد. حتی در کوهستان ها بر اثر موجی که از شکستگی های درون زمین ایجاد می شود، صداهایی از زمین بیرون می آید و یا گازهایی سبزرنگ ایجاد می شود. تمامی این موارد نخستین و ساده ترین نشانه های زمین لرزه هستند و در نگاه اول چندان نشانه های بازدارنده یا پیشگیرانه در برابر وقوع زلزله نیستند. اما مانند مواد خامی هستند که درجه استفاده، ردگیری و یا جست و جوی آنها به میزان تکنولوژی و مهندسی پیش بینی زلزله در استفاده از این منابع اولیه برمی گردد. چنانکه دکتر رضا سپهبد کارشناس زمین شناسی اشاره می کند: «در چشمه های انتهای گسله ها مونیتورهایی کارگذاشته می شود که با افزایش گاز رادون بیش از حد طبیعی، سوت می زنند و یا در کشورهایی مانند چین حیوانات را نسبت به زمان هایی که وقوع زلزله نزدیک است آموزش می دهند.
حیواناتی چون سگ و گربه نسبت به امواج با فرکانس های مختلف حساس هستند. این مسأله به ویژه در سطح روستاهای ما بسیار کاربردی است. می توان روستائیان را نسبت به عکس العمل حیوانات آموزش داد. حتی تصاویر ماهواره و نقشه های حرارتی تا یک ماه پیش از زلزله را پیش بینی می کنند. این امکانات در کشورهایی چون روسیه، آمریکا و فرانسه وجوددارد.»
● تدبیر انسان قوی تر است یا زلزله
تا این جا آمادگی در برابر زلزله به ظرفیت های بالقوه ای برمی گردد که در درون طبیعت وجود دارد. اما بخش اصلی تجهیز و آمادگی در برابر زلزله به ظرفیت هوشمندتری نیاز دارد. این شبکه هوشمند در عین حال چیزی جز تدبیر انسانی نیست. بنابراین هرچه هم در کشوری چون ایران زلزله های شدیدی در راه باشد یا پیش بینی شود، دست ما بسته نیست. ترس و نگرانی یا انتظار تا هرچه پیش آید و همان هنگام هم عمل شود، واکنش های منطقی در روبه رویی با لرزش یکباره زمین نیستند.
در حقیقت راه تجربه شده روبه روشدن با زلزله، زندگی کردن با زلزله است. هرآنچه شناخت ما نسبت به یک واقعه طبیعی بیشتر باشد و به تبع هرآنچه راهکارهای منطقی تری در واکنش به آن درنظر گرفته شود، زلزله طبیعی ترین اصل زندگی بر زمین می شود.
بدین ترتیب زلزله دیگر مهیب و وحشت زا نیست. زندگی طبیعی بشر تا اندازه ای می تواند کارکردهای مهار آن را دراختیار داشته باشد که دیگر وحشتی از یکباره آمدن آن وجودندارد. چنین چیزی به معنای مصونیت صد درصد نیست. اما به قطع به معنای مرگ ۵۰ هزار نفر در یک شهر کوچک یا ویرانی ۷۰ درصدی ساختمان ها هم نیست. چنین نگاهی به زلزله شاید برای شهری چون تهران هیچ مصداق خارجی نداشته باشد. چون در روند ساخت و ساز و عمرانی شهر تهران مقاوم سازی و یا استاندارد مصالح ساختمان ها و یا نقشه عمومی ساخت و ساز براساس پیش بینی خطرات زلزله وجودنداشته است. اما همواره هشدارهای مکرری بوده است. اگر از زمان آخرین زلزله شدید کشور یعنی زلزله بم در سال ۸۲ به عنوان آخرین هشدار بزرگ برای زلزله در شهرها یاد کنیم و اگر از آن زمان تا به حال تجدیدنظری در استاندارد ساخت و ساز شهری، مسکونی و اداری شهرهای بزرگ صورت می گرفت، مقاوم سازی در برابر زلزله مسأله چندان بعیدی نبود. شروع یک حرکت اگر با اقدام قاطع و سنجیده ای باشد به مرور زمان تبدیل به یک جریان همه گیر می شود.
● ژاپن، دوست زلزله!
در این میان اقداماتی چون مانور زلزله در مدارس یا آموزش چگونگی روبه رو شدن با زلزله در سطوح آموزشی انجام شده است که در جای خود یکی از نکات اصلی کاستن از آسیب ها و خطرات زلزله است اما بیشتر یک حرکت تدافعی و شخصی است. اگرچه در کامل کردن چرخه مهار زلزله لازم است اما مهم ترین بخش مهار زلزله به شیوه عمرانی و ساخت و سازها برمی گردد. شاید اگر تبریزی ها به ایمنی و مقاومت خانه های خود اطمینان بیشتری داشتند درصد کمتری از آنها مجبور بودند با ترس و دلهره فراوان شب را در دمای زیرصفر در خیابان ها سپری کنند. اگرچه گستردگی ساختار شهری چون تهران آنقدر مهیب به نظر می رسد که عملی کردن هرگونه برنامه زیربنایی برای مقاوم سازی ساختمان ها بیشتر درحد حرف است اما درحقیقت پایه ای ترین و زیربنایی ترین عامل برای کاستن از خطرات و عوارض احتمالی زلزله در شهری که ۲۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهد تنها به تجدیدنظر و عملی کردن نظارت بر ساخت و سازهای جدید و یا حتی بازسازی ها برمی گردد. چه بسا تا سال های دور زلزله ای هم رخ ندهد اما در عوض دامنه یک حرکت منطقی و عملی تا آن زمان بخش قابل ملاحظه ای از ساختمان های تهران را زیرپوشش خود قرار داده باشد.
در غیر این صورت تنها امکان موجود برای مهار خطرات زلزله به آمادگی فردی برمی گردد. تنها می توانیم به شهروندان آموزش بدهیم زیر لوستر یا در کنار کتابخانه و پنجره نخوابند. اشیای سنگین و بزرگ را در ردیف های بالایی قرار ندهند. به همه اعضای خانواده نحوه قطع جریان برق یا فلکه اصلی گاز و آب را آموزش دهند و درنهایت دست خود را برروی سر خود بگذارند و در گوشه ای امن پناه بگیرند.
همه این موارد که البته بسیار مفصل تر از چند مورد گفته شده است در جای خود ارزشمند و حاوی نکات آموزشی فراوان است اما تا هنگامی که نوعی آمادگی اجتماعی و روحیه کاربردی کاهش خطرات زلزله و یا نوعی آمادگی عمومی در ساخت و سازهای بنیانی، تصمیم گیری و اجرایی جامعه برای مقابله با زمین لرزه وجودنداشته باشد، تکیه بر آموزش های فردی آخرین راهکارها خواهدبود.
با این حال آموزش های فردی به گونه دیگری نیز می تواند باشد و آن این که ذهنیت ایمن سازی در تک تک افراد به وجود آید. این که اگر هرکس در گوشه ای از شهر در حال ساخت ساختمانی جدید است به زلزله نیز فکر کند.
شاید در ورای تمام نگرانی هایی که هر از گاه نسبت به گسل های پنهان زیر شهرهای ما وجوددارد، این یک واقعیت انکارناشدنی باشد که برای روزی که براساس نقشه طبیعی زمین مبادایی برای آن وجود ندارد، به آموزش های فردی به امدادگر، به آتش نشان و پلیس و نیروی امنیتی نیاز داریم اما بیش از هرچیز به مسئولیت مهندسی ساز ساختمان ها نیاز داریم.
مهری حقانی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید