جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


با نبض زمین همراه باشیم


با نبض زمین همراه باشیم
زمین لرزه یک پدیده طبیعی است و به همین دلیل مرتبط با مسائل زیست محیطی است. آدمی آن دسته از پدیده های طبیعی را دهشتناک می بیند که از آنها شناخت کافی نداشته باشد. یک زمین لرزه ۶ ریشتری به اندازه یک بمب اتمی متوسط و زمین لرزه ۷ ریشتری سی برابر آن انرژی آزاد می کند. با این وضعیت طبیعی است وقتی انسان به طور غریزی از پدیده های طبیعی بسیار ضعیف تر یا حتی بی خطر مانند آذرخش، خورشید گرفتگی، یا جانوران وحشی می ترسد، وحشت وصف ناپذیری از زمین لرزه داشته باشد. اما، انسان قدرت شناخت دارد. او همان گونه که برای مثال، دریا را شناخته یا شیوه کنار آمدن با آن را یاد گرفته و کشتی هایی ساخته است که در سخت ترین امواج غرق نمی شوند به شناخت کافی از زمین هم دست یافته و امروزه می تواند بناهایی بسازد که در برابر موج های زمین ایستادگی کند و آسیبی نبیند. به گفته یک پژوهشگر، زمین لرزه هم مانند دیگر پدیده های طبیعی زیبا و مفید است و اگر چنین پدیده ای نبود بسیاری از جلوه های چشمگیر زمین مانند کوه ها، دره ها و جزئیاتی که در دل اینها قرار دارند نظیر: غارها، آبشارها، چین و شکن خیال انگیز لایه های زمین وجود نداشت. لرزه های زمین، نبض وحرکت موجود زنده ای است به نام کره زمین.
هنگامی که انسان پا را فراتر از حد خود و ظرفیت زمین گذاشت و آزمندی را به آن پایه رساند که به هرکجا دست انداخت و حتی بی توجه به جان خود، حتی عرصه های طبیعی، نامناسب برای زیست خود را متصرف شد، باید خود را پذیرای فجایع می کرد. همچون قهرمان یکی از داستان های روسی که تا آخرین رمق و تا فروکش کردن اشعه جان بخش خورشید برای به چنگ آوردن تکه ای دیگر از زمین پیش رفت و جان به سر طمع کاری نهاد. تجاوزکاری انسان که سبب ساز از میان رفتن بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی شده. هستی خود او را نیز به خطر انداخته است. ساختمان سازی بر شیب کوه ها یا در حریم گسل های زمین و دیگر نقاط نامناسب، نمونه هایی از این بی احترامی آدمی به قانون زمین است و نتیجه این بی اعتنایی و بی احترامی دریافت پاسخ دندان شکن از طرف مقابل است.
● نگاهی نو به پدیده زلزله
همانگونه که بسیاری از کارشناسان و پژوهشگران زلزله گفته اند، این پدیده طبیعی فاجعه نیست، بلکه بی توجهی ما به ساز و کارهای طبیعت است. که فاجعه به بار می آورد. کوه های ایران بر اثر فشار شبه جزیره عربستان در جنوب غربی و فشار شبه قاره هند در جنوب شرقی و جوان بودن رشته آلپ - هیمالیا، درحال تغییر ارتفاع هستند. روند تحرک زمین و کوه زایی دراین منطقه در ۶۰ - ۵۰ میلیون سال گذشته وجود داشته و تا میلیون ها سال دیگر ادامه خواهد داشت. انسان این روند را شناخته وبر کلیات آن آگاهی دارد. پس نمی توان بر «ناگهانی» بودن یا قابل پیش بینی نبودن مطلق اثرهای این تحرک (ازجمله لرزش زمین) تاکید کرد و نسبت به عوارض ناشی از قصور از خود رفع مسوولیت کرد.
● زمین لرزه ها و اثر تخریب ها بر محیط زیست
زمین لرزه خود به طور معمول، اثر منفی مستقیم بر محیط زیست ندارد. چرا که خود جزئی از آن است. اما تخریب هایی که بر مکان های انسانی وارد می آید علاوه بر خسارت های جانی جبران ناپذیر، عوارضی بس گسترده برای محیط در پی دارد. هر سازه با مصرف مقدار زیادی آب، انرژی، مواد اولیه و با تصرف محدوده ای از منابع طبیعی برپا می شود. خراب شدن سازه ها بر اثر زمین لرزه ها به معنای هدررفتن این اقلام و وارد شدن فشار بیشتر بر منابع طبیعی برای بازسازی است. با خراب شدن گسترده خانه ها و محل های کار، غالبا یک موج مهاجرت ناگهانی و ناموزون از منطقه ویران شده پدید می آید که باعث تشدید فشار اقتصادی به مناطق اطراف می شود. حاشیه نشینی و بیکاری و فقر از پیامدهای این امر است و هر یک از اینها باعث تخریب بیشتر محیط زیست می شود. حاشیه نشینان، عرصه های طبیعی اطراف شهرها را تصرف می کنند و فقر، توجه به محیط زیست رابه یک اولویت دست چندم بدل می کند. در شرایط مصیبت زدگی عمومی و وضعیت آماده انفجار مردم، برای گریز از برخورد با آنان، یکی از نخستین چیزهایی را که می توانند فدا کنند منابع طبیعی است پس از زمین لرزه رودبار (۱۳۶۹) گستره قابل توجهی از مراتع و جنگل های منطقه به تصرف زلزله زدگان درآمد که واقعا (یا حسب ادعا) برای بقای اقتصادی خود نیاز به زمین یا چوب و... داشتند
● نگاهی نو به پدیده زلزله و قانونمندی محیط زیست
می توان از منطقه اربناب (در جنوب کوه درفک) یاد کرد که جنگل پروسعت و کهنسال آن به کلی تراشیده شده تا چوب مورد نیاز برای ساختمان سازی تامین شود و هنوز می توان کنده های آن درختان قطور را در منطقه دید. پس از زمین لرزه بم (۸۲/۱۰/۵) به علت سرمای هوا و کمبود سوخت می دیدیم که بازماندگان و کسانی که برای کمک رسانی و... به منطقه رفته بودند. برای گرم کردن هر دو حتی پخت و پز به کندن و سوزاندن بوته ها و حتی درختان پرداختند که در شرایط عادی هم در آن منطقه کویری، کمیاب اند و رفتار نامتناسبی بر منابع آن وارد می شود. امروزه که سال ها از زمین لرزه رودبار و زنجان و بم می گذرد به ویژه با گذر از مناطق کوهستانی و کویری که ساخت و ساز در آنها دشوار است، مانند دیلمان، تنکابن و... هنوز می توان روستاهایی را دید که ویران رها شده اند و بازماندگان آنها در جای کمی دورتر با تصرف عرصه های طبیعی - به خانه سازی پرداخته اند. در کنار دیگر عوامل منجر به نابودی جنگل های منطقه، قطعا یک علت تهی، پاره پاره و زایل شدن این جنگل ها را می توان فشار سنگین و ناگهانی وارده به منابع طبیعی منطقه پس از آن واقعه دردناک دانست. خراب شدن زیرساخت های کشاورزی بر اثر مرگ کارگران و مدیران کشاورزی، متلاشی شدن خانواده ها (که به صورت دسته جمعی روی زمین کار می کردند) ریزش قنات ها که در مورد بم گسترده بود و مرگ دام ها، هم از حیث گسترش فقر و هم از این نظر که ممکن است بازماندگان، برای بقا به مشاغل دیگر یا به شیوه های ناپایدار کشاورزی (در مقایسه با شیوه های جاافتاده در محل) رو آوردند می تواند مضر به حال محیط زیست باشد. مثلا در بم ممکن است حفر چاه های عمیق جایگزین استفاده از کاریز (قنات) شود. از این رو، رسیدگی فوری به مشکلات کشاورزی اهمیت بسیار دارد. یک تاثیر مخرب دیگر زمین لرزه به محیط زیست ورود نامتعارف و سنگین مواد دور ریختنی به منطقه آسیب دیده است.
پس از زلزله ها، در اطراف هر اردوگاه می توان دید. سم پاشی گسترده منطقه زلزله زده (برای گندزدایی)، کلرزنی، بیش از حد به منابع آب و اقدام هایی مانند آن از دیگر لطمه های وارد به محیط زیست است. در شرایطی مانند وضع تهران به سادگی می توان در ذهن مجسم کرد که پس از وقوع زمین لرزه، میلیون ها لیتر مواد نفتی و محصولات شیمیایی و مواد خطرناک به آب زمین وهوای منطقه وارد شود که اثر اینها در درازمدت شاید مرگبار تر از اثر مستقیم زلزله باشد. در مورد شهرها بسیار مهم است که در بافت شهر پیش بینی فضاهای باز و سبز به میزان کافی بشود تا علاوه بر ایجاد چشم انداز آرامش بخش و محیط تفریحی، پس از وقوع زمین لرزه امکان استقرار مردم بی خانمان وجود داشته باشد. در عین حال باید فکر این را کرد که اگر با پیشرفت علم یا فراهم آمدن شرایطی، پیش بینی زلزله ممکن شد. جایی برای پناه بردن مردم وجود داشته باشد.
● های محیطی و پیش بینی زمین لرزه
تاکنون علم نتوانسته زمان دقیق وقوع زمین لرزه را پیش بینی کند اما مکان های مستعد زلزله به میزان زیاد شناسایی شده اند و با توجه به این که هدف از پیش بینی این پدیده جلوگیری از خسارت های سنگین جانی و مالی است و این هدف با شناسایی مکان ها هم قابل حصول است. در این صورت نمی توانیم زمین لرزه را پدیده ای به کلی شوم و بلایی ناگهانی بدانیم دقت در وضع طبیعی زمین می تواند کمک کاملا موثری در پیش بینی وقوع زمین لرزه باشد اگر در مورد پدیده های جوی یک پیش بینی درست برای پنج روز آینده، کاملا راضی کننده است در مورد زمین لرزه می توان با توجه به وضع گسل ها، نقشه «کمربند زلزله» و تحلیل زمین لرزه های ادواری، از سال ها قبل پیش بینی کرد که در فلان منطقه زمین تکان خواهد خورد. در چنین فرصت طولانی نه تنها می توان جان انسان ها را نجات داد بلکه می توان با بهسازی ساختمان ها از وارد شدن خسارت به آنهایی که بار مالی و زیست محیطی سنگینی در پی دارد، نیز جلوگیری کرد. دکتر بهرام عکاشه استاد ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگر زلزله در مورد بم گفت که از سال ها قبل گسل عظیم و ناپایدار بم شناسایی شده و پیش بینی زمین لرزه مهیب در آنجا شده بود او در پاسخ به مجری برنامه تلویزیونی (شبکه ۴ شب ۸۲/۱۰/۸) که می گفت در بم حدود دو هزار سال زلزله رخ نداده بود، گفت: که در عمر ۴۰۰۵۰ میلیون ساله این گسل - و اصولا با مقیاس های زمین شناسی - دو هزار سال زمان ناچیزی است در روز ۸۲/۱۰/۱۶ نیز مختاروزیری نماینده کهنوج درمجلس گفت که از سال ۱۳۵۵ پیش بینی شده بود که در بم ممکن است زمین لرزه ای تا قدرت ۸/۴ ریشتر رخ دهد، می توان گفت که طبیعت در اینجا هم می تواند راهنمای خوبی برای ما باشد. توجه دقیق و همگانی به حرکت ها و واکنش های جانوران، دقت در بالا آمدن سطح آب و چاه ها و دریاچه ها توجه به صداهای زیرزمینی وحتی پاره ای پدیده های جوی مانند نورهای غیرعادی و واکنش سریع به پیش لرزه ها و... می تواند کمک موثری در پیش بینی زمین لرزه باشد در سال ۱۹۷۴ در چین با حساس کردن مردم نسبت به این علایم و ایجاد مرکزی برای جمع آوری و تحلیل این گونه گزارش ها به پیش بینی زمین لرزه ای کمک کردند که می توانست ده ها هزار نفر را بکشد اما تخلیه سریع شهر از این امر جلوگیری کرد. از لابه لای اخبار و شنیده های مربوط به زمین لرزه بم می توان پی برد که از قضا این بار، زلزله خبر داده بود و با جدی گرفتن هشدارها می شد ابعاد فاجعه را کوچک تر کرد. چند ساعت پیش از زمین لرزه مهیب ۳۰:۵ دقیقه بامداد پنجم دی دست کم دو بار زمین در بم لرزیده بود (در ساعت های ۱۸ و ۲۲ شب قبل) و این پیش لرزه ها در مراکز ژئوفیزیک روسیه ثبت شده بود (روزنامه شرق ۸۲/۱۰/۱۴ - ص۱۷) کسانی که این پیش لرزه ها را هشداری جدی گرفتند، از بلا جان به در بردند. دختر بچه ای ۱۳ - ۱۲ ساله که فقط مجروح شده بود در یک برنامه تلویزیونی (سه شنبه ۸۲/۱۰/۹) گفت که با وجود هوای بسیار سرد، در شب پیش از حادثه مادرش به آنان گفته بود که بهتر است در حیاط بخوابیم و همین کار آنان را نجات داده بود. یک مرد میانسال که زنده از زیر آوار بیرون آمده، گفته که در آن سحرگاه بیدار بوده و با شروع زمین زمین لرزه به سمت در دویده است. (همشهری ۸۲/۱۰/۱۳ ص ۱۸)
دختران دانشجوی ساکن خوابگاه دانشگاه آزاد بم پس از احساس پیش لرزه ها از نگهبان مجموعه می خواهند که قفل درها را باز کند و او (این کار نمی کند) که در نتیجه ۲۷ دانشجو در آنجا کشته می شوند و فقط ۳ نفر به دلیل قرار گرفتن در فضای میان دو یخچال زنده می مانند (روزنامه یاس نو / ۸۲/۱۰/۱۱ - ص ۶) یکی از کوه نوردان بم، شب را در کیسه خواب و در حیاط خانه اش سپری کرده بود به این ترتیب زنده ماند. به جز پیش لرزه ها، طبیعت علایم دیگری هم فرستاده بود. پیرزنی که از خطر مرگ گریخته بود، می گفت که از چند روز پیش تر احساس عجیبی داشته... بادهای زردی وزید و به فرزندان و نوه هایش گفته بود که بلایی در پیش است. برای همین سعی کردند که شب ها در جای امن بخوابند (روزنامه یاس نو۸۲/۱۰/۱۶/) دختربچه ۸ ساله ای گفته است در بعد ازظهر ۵ شنبه روز پیش از حادثه یک دسته پرنده با صدای بلند به این طرف و آن طرف پرواز می کردند. به طوری که صدای آنها او را کلافه کرده بود. مادر دختر گفته بود که خدا رحم کند حادثه بدی در راه است.
۳ پژوهشگر ایرانی، پس از تحقیق جامع روی ۱۰ زلزله ادواری به اطلاعات بسیار جالب توجه در مورد پیش نشانگرهای زمین لرزه دست یافته اند (روزنامه ایران / ۸۲/۱۰/۲۳ - ص ۴) این پیش نشانگرها را شامل علایم مکانیکی، الکتریکی، مغناطیسی، رادیواکتیو، شیمیایی، ماورای صوت، نورانی و برخی علایم دیگر اعلام کرده اندو نیز از اضطراب و مرگ ماهیان بین یک تا سه روز پیش از زلزله (مشاهده شده در رودبار، ایران و کوبه ژاپن) به سوختگی امعا و احشام پرندگانی مانند غاز و اردک و پلیکان بر اثر امواج ماورای صوت (مرگ پلیکان باغ گلشن طبس در زلزله سال ۱۳۵۶) و دیده شدن اشیای نورانی غیرعادی در آسمان، حرکت بی هدف موش ها و خرگوش ها به طرف بالا، اضطراب مشهود گربه ها و... به عنوان پیش نشانگرهای زمین لرزه نام برده اند. پیرمردی در بروات (نزدیک بم) می گفت که شب پیش از زمین لرزه به دلایلی نگران بوده و به افراد خانواده گفته است که با لباس کامل و کفش و کلاه در بیرون از خانه باشند و به این ترتیب همگی زنده ماندند. شاید نگهداری حیوانات خانگی (و توجه به تغییر رفتار ناگهانی آنها) بتواند به پیش بینی زمین لرزه کمک کند که این موضوعی است قابل بررسی های دقیق تر. دکتر محمدرضا قیطانچی استاد زلزله شناسی موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران گفته است که... برای مطالعه روی پیش نشانگر های کشور ما امکانات و نیروی انسانی متخصص فراوانی مورد نیاز است و نادیده گرفتن این مساله از سوی مدیران و برنامه ریزان در مجموع عاقلانه نیست (روزنامه ایران ۸۲/۱۰/۲۴) طبیعت از راه دیگری هم کمک حال انسان در کم کردن عمق فاجعه زمین لرزه است، سگ های تربیت شده با حس شامه یا حس های دیگر خود به زنده بیرون آمدن صدها نفر از زیرآوارهای بم کمک کردند.
قطعا اگر در ایران از این نوع سگ ها به تعداد زیاد داشتیم و امدادگران خارجی را زودتر به منطقه می رساندیم و شیوه های نادرست آوار برداری را در ساعات اولیه پیش نمی گرفتیم صدها و شاید هزاران نفر دیگر هم زنده بیرون می آمدند. در همین جا لازم به یادآوری است که اعلام وضعیت هشدار در یک منطقه، نیازمند وجود رابطه ای تفاهم آمیز میان مقامات رسمی (دولت) و مردم است چرا که در وضعیت بی اعتمادی، اعلام خطر از تریبون های رسمی یا بی اعتنایی عموم مواجه می شود یا در صورت جدی گرفته شدن اگر خطر حادث نشود ممکن است آشوبی در پی داشته باشد. شاید بهتر باشد که مرکز جمع آوری پیش نشانگرهای زمین لرزه، مرکز اعلام وضعیت خطر و البته مرکز تصمیم گیری در مورد استانداردهای ساخت و ساز زیرنظر یک سازمان غیردولتی و دموکراتیک مانند شوراهای شهر و روستا کار کند.
● زمین لرزه کمک ها دیدگاه زیست محیطی
طرفداران محیط زیست، بسیار بر این نکته انگشت می گذارند که در ارائه آمار (مثلا در زمینه ذخایر چوب جنگل ها و ماهیان دریاها) نباید اغراق کرد یا زیادی خوش بین بوده و پیوسته باید گوشزد کرد که ما امکانات محدودی داریم. بیان آمار و ارقام در مورد امکانات در دسترس - حتی اگر واقعی باشند - بدون تحلیل نقادانه و بدون سرشکن کردن آنها در میان جمعیت بی شمار انسانی منجر به خوش بینی ساده لوحانه و استفاده مسرفانه از منابع می شود. پس از زمین لرزه بم، نه در شبکه های رادیو و تلویزیون و نه در مطبوعات کشور، تحلیلی از میزان کمک های «موثر» ارائه نشده از کمک های مردمی تجلیل و تقدیر شد (که باید می شد) آماری از کمک های جهانی داده شد.
بزرگمهر زیاران، مدیرکل امور اقتصاد تخصصی بین المللی وزارت امور خارجه اعلام کرد که تا به حال (۸۲/۱۰/۲۱) ارزش کمک های غیرنقدی انسان دوستانه صورت گرفته بیش از ۷۶ میلیون دلار برآورد می شود. (روزنامه ایران ۸۲/۱۰/۲۲)
زیاران همچنین گفت: که برنامه سه ماهه سازمان ملل برای کمک به اسکان موقت به ارزش ۲۹ میلیون و ۴۰۰ هزار دلار خواهد بود و برنامه ۶ ماهه فدراسیون بین المللی هلال احمر و صلیب سرخ دارای ارزش ۴۳ میلیون دلار می باشد. روشن است که کمک های غیرنقدی (شامل: چادر، پتو، پوشاک، مواد غذایی، لوازم پزشکی و احتمالا دستمزد بعضی از نیروهای امدادگر و هزینه های حمل) به طور کلی در همان چند هفته اول به مصرف می رسد (توسط بازماندگان نیروهای امدادی، فرصت طلبان و تماشاگران) در مورد کمک های نقدی جمعا کمتر از ۷۳ میلیون دلار بر فرض که تمام آنها محقق شود و به دست مصرف کننده واقعی و ذی حق برسد.
نویسنده : زهره نراقی
منبع : روزنامه مردم سالاری