شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
فرصتی که باز از دست رفت
مهم نیست چه قدر با برنامههای رضا رشیدپور مشکل داشتم. مهم نیست که همان چند برنامهای که از «مثلث شیشهای» تماشا کردم، چه قدر اعصابام را خرد کرد. چه اهمیتی دارد که از حرفهای عجیب شهره لرستانی درباره پاکی و تنهایی و مهرورزی، چه قدر کفری شدم، که «مهندس - مهندس» کردنهای رشیدپور در برابر علی دایی دشمنپندار، چه قدر روی اعصاب بود، و بعضی گیرهای سبکی که مجری این برنامه به بعضی مهمانها، از جمله رامبد جوان میداد. و اطلاعاتی که گاهی وقتها نداشت و خندههایی که پیش میآمد از ته دل نباشد. نکته اصلی این است که مثلث شیشهای، بعد از عبور شیشهای و شب شیشهای، یک فرصت دیگر برای کنار هم نشستن و حرف زدن بود. که در تلاشهای تهیه کننده و مجری برنامه، بین همه آن تعارفهای وحشتناک و اعصاب خرد کن، میشد اندک تلاشهای «رسانه ملی» را برای گفت و گوی مستقیم و بیتعارف ردیابی کرد. و این که رشیدپور توانسته بود یک گفت و گوی زنده روی آنتن ببرد که همه چیزش تحت کنترل نبود، در شرایطی که میخواهیم همه چیز تحت کنترل باشد. حالا میشود به این نکته رسید که مجری چنین برنامهای چرا باید این قدر از در و دیوار، از سوی نهادهای دولتی و ارتباطات خصوصی تحت فشار باشد، که این قدر بترسد و بلرزد و نگران آینده برنامهاش باشد. و حالا که پخش برنامه متوقف شده، بیشتر بهاش حق میدهیم که دفعه بعد، از این هم بیشتر تعارف کند، از این هم بیشتر نگران باشد و از این هم بیشتر احتیاط کند.
بیشتر از چند تا از سری جدید گفت و گوهای رضا رشیدپور را ندیدم. تازه داشتم خودم را آماده میکردم تا به ساعت پخشاش عادت کنم و وقت جور کنم و پای تلویزیون بنشینم. پس افسوس میخورم که پخشاش قطع شد، به خصوص به این خاطر که بار دیگر و با توقف پخش این برنامه، درک ما از گفت و گو و تحمل ما نسبت به یکدیگر، محک خورد و باز به بنبست رسید. سال به سال باید پیشرفت کنیم و انگار خبری نیست. باز همان گیرها، همان مشکلات و همان عدم تحملها. راستاش را بخواهید، در این برنامه آخر رضا رشیدپور، وقتی همه این چند سال تلاشاش را کنار هم گذاشتم، به نظرم رسید طرف میتواند بنشیند و از میان انبوه تعارفها، هماهنگیها، حاشیه رفتنها و البته گاهی جوگیر شدنها و نابلدیها، به حاصل کار و برنامهاش در این چند وقت افتخار کند. به هر حال اگر از خلال «مهندس، مهندس» گفتنهایش، به دشمن پنداری حاد علی دایی پی بردیم، اگر از گرد و خاک احساسات گرایانه شهره لرستانی دل خوشی نداریم و اگر به نظرمان رسید که فیروز کریمی موقع زدن حرفهای بامزه، دیگر آن صداقت و دست اولی سابق را ندارد؛ اینها باز نه نقطه ضعف این برنامه که نتیجهاش است. کاش فرصت بود. کاش زمان فرصت میداد تا شبهای شیشهای دیگری هم برگزار شود و آدمهای تازهای پا به این برنامه بگذارند و تحت فشار قرار بگیرند تا واکنش صادقانه – گیرم ناخودآگاه – خودشان را بروز دهند. آن وقت میفهمیدید که از این رهگذر، کیسه فرهنگی جامعه محتاط جامعه ما چه قدر ثروتمندتر شده است.
آقای رضا رشیدپور، انشاءا... برنامه بعدی.
امیر قادری
منبع : سایت خبری ـ تحلیلی سینمای ما
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم دولت رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد پاکستان جمهوری اسلامی ایران امام خمینی
تهران شهرداری تهران پلیس قتل هواشناسی سیل کنکور وزارت بهداشت سلامت زنان سازمان سنجش پایتخت
خودرو قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز تورم ایران خودرو
سینمای ایران سریال سینما کیومرث پوراحمد تلویزیون سریال پایتخت موسیقی قرآن کریم تئاتر ترانه علیدوستی مهران مدیری کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ایالات متحده آمریکا ترکیه
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک بازی فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا لیورپول
هوش مصنوعی گوگل تبلیغات سرطان نخبگان مدیران خودرو فناوری ناسا اپل سامسونگ آیفون بنیاد ملی نخبگان
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل