شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


«بزنگاه» رسانه ملی


«بزنگاه» رسانه ملی
صحبت دفاع از رویکردهای رسانه‌ای سازمان صدا و سیما نیست. چراکه عملکرد رسانه ملی بویژه در عدم طرح متکثر دیدگاههای سیاسی مورد انتقاد جدی است. اما در این مورد خاص به نظر می‌رسد بی‌صبری ما ایرانی‌ها در مواجهه با کوچکترین انتقادات و طرح بسیار خفیف برخی از اشکالات اجتماعی احتمالی مان علت این ماجراهاست.
سریالهای مناسبتی سازمان صدا و سیما چند سالی است که رواج بسیاری گرفته است. گاهی موضوعی ماورایی، گاهی سوژه‌ای طنز آمیز و در برخی دیگر درامی اجتماعی افکار و ذهنیت ایرانیان ر ا برای مدتی مشغول به خود می‌سازد.
تاثیرات این سریالها بر مردم به حدی است که تا هفته‌ها ادبیات و محاورات مردم را تحت الشعاع قرار می‌دهد. اینکه آیا تداوم این تاثیرات می‌تواند منجر به تغییر فرهنگ عمومی شود یا نه سوالی است که نیار به گذر زمان و تحقیقات جامعه شناسان و متخصصان امور رسانه دارد.
اما آنچه فرای این موضوع از دیدگاه این نگارنده حائز اهمیت است عادتی است که ما ایرانیان ظاهراً قادر به ترک آن نیستیم و آن معترض بودن به همه چیز است؟
از یاد نبرده‌ایم که هنگام پخش مجموعه سریالهای مهران مدیری و سبک خاص کار وی که در هر مجموعه ادبیات خاص به خود را وارد محاورات می‌نمود بسیاری از زبان شناسان و اهالی ادب و هنر فریاد نابودی زبان فارسی را بر می آوردند! اما آیا زبان فارسی نابود شد؟
یا زمانی دیگر پخش سریالی با عنوان «اغماء» موجی از اعتراض پزشکان این مرزو بوم را در پی داشت که کجایید تا ببینید که اعتماد ملت به پزشکان خدشه دار شد! گو اینکه در هر قشری متخلف پیدا نمی‌شود و همه ما بی عیب و نقصیم.
حالا صحبت از سریال «بزنگاه » است. ایرادهای ساختاری و فنی امری است که در هر اثری اعم از دیداری، شنیداری یا نوشتاری وجود دارد اما بررسی این موضوعات فرآیندی متخصصانه و منتقدانه را می طلبد.
به راستی اگر با طرح هر قصه در فضای رسانه گوشه‌ای از کشور دچار التهاب شود آیا سوژه‌ای برای ساخت پروژه‌های سینمایی و سیمایی باقی خواهد ماند؟ آیا فقر فیلمنامه نویسی در کشور با وجود داشتن یکی از غنی‌ترین ادبیات جهان به این دلیل نیست که هر روز بر خطوط قرمز خود افزوده‌ایم؟
صحبت دفاع از رویکردهای رسانه‌ای سازمان صدا و سیما نیست. چراکه عملکرد رسانه ملی بویژه در عدم طرح متکثر دیدگاههای سیاسی مورد انتقاد جدی است. اما در این مورد خاص به نظر می‌رسد بی‌صبری ما ایرانی‌ها در مواجهه با کوچکترین انتقادات و طرح بسیار خفیف برخی از اشکالات اجتماعی احتمالی مان علت این ماجراهاست.
ما انسانهای کاملی نیستیم پس نباید انتظار داشته باشیم که انعکاس رسانه‌ای‌مان جدای از ماهیت وجودیمان باشد.
ضمن آنکه قصه با وجود خیر و شر های خود شکل می‌گیرد و تا یک قصه نویس ابعاد شخصیت شر قصه خود را تشریح نکند خیر قصه نمایان نخواهد شد.
پس بهتر است به جای اعتراضات گاه و بیگاه بپذیریم که ما هم می‌توانیم بی‌توجه به قشری از اجتماع که بدان تعلق داریم مرتکب خطا شویم! که اگر این‌گونه نبود دستاوردهای سیاسی ،اقتصادی، فرهنگی‌مان بیش از این‌ها بود.
بسط این نگاه ماهیت سیاسی هم دارد چراکه واقع نگری در عرصه ملی با تعریف و تمجید بی دلیل و پوپولیسم سازگار نیست.
بزنگاه این‌بار رسانه ملی، اولین آنها نبوده است و شاید آخرین آنها نیز نباشد. ولی جای این پرسش در گوشه ذهنمان باشد که آنقدر‌ها که می پنداریم و برایمان ذهنیت سازی می‌کنند خوب نیستیم .
منبع : خبرگزاری آفتاب


همچنین مشاهده کنید