داغ‌ بدنامی‌

در فرهنگ‌ معین‌، كلمه‌ روسبی‌ یا روسپی‌ به‌ معنای‌ بدكاره‌ و فاحشه‌ آورده‌ شده‌ و در فرهنگ‌ جامع‌ روانشناسی‌، روانپزشكی‌،روسپیگری‌ به‌ معامله‌ پایاپای‌ بی‌ بند وبارانه‌ جنسی‌ توسط‌ زن‌ یا مرد برای‌ كسب‌ درآمد و تامین‌ معاش‌ معنا شده‌ است‌. گرچه‌ در كنار زنان‌، مردان‌ یا كودكان‌ نیز به‌ روسپیگری‌ می‌پردازند وآمار آنها در اغلب‌ جوامع‌ رو به‌ افزایش‌ است‌، اما تن‌ فروشی‌ زنان‌ حضوری‌ بس‌ ملموس‌ تر در همه‌ نقاط‌ دارد. قدمت‌ روسپیگری‌ تا بدان‌ جاست‌ كه‌ در بسیاری‌ از سرزمین‌های‌ كهن‌ برای‌ این‌ پدیده‌ نمادها آفریده‌ اند. «ایتاری‌» در میان‌ پیروان‌ مذهب‌ شینتو علاوه‌ بر آنكه‌ خدای‌ زایش‌ و برنج‌ است‌، الهه‌ روسپیگری‌ نیز به‌ شمار می‌رود. به‌ همین‌ صورت‌، یونانیان‌ باستان‌ آفرودیت‌ را خدای‌ زیبایی‌ و عشق‌ و نیز الهه‌ روسپیگری‌ می‌ شناختند. زنان‌ روسپی‌ درآتن‌ به‌ نام‌ آفرودیت‌ معبد می‌ساختند و در چنین‌ معبدهایی‌ احساس‌ حمایت‌ و آرامش‌ می‌كردند. بطور كلی‌ از قرن‌ها قبل‌ از میلاد مسیح‌، مفهوم‌ روسپیگری‌ عبارت‌ بوده‌ از برقراری‌ رابطه‌ جنسی‌ با هدف‌ كسب‌ دستاوردهای‌ مادی‌ اما صفحات‌ تاریخ‌ گواهی‌ می‌دهند كه‌ در تمامی‌ زمان‌ ها در سراسر جهان‌ این‌ طبقات‌ مرفه‌ زمانه‌ بوده‌ اند كه‌ به‌ صورت‌ نهان‌ وعیان‌ با سازماندهی‌ و برقراری‌ مقرراتی‌ برای‌ آن‌، بالاترین‌ بهره‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ را از این‌ رهگذر نصیب‌ خود كرده‌ اند.برای‌ مثال‌ ۶۵۰ سال‌ قبل‌ از میلاد در زمان‌ حكومت‌ سلسله‌ ژو در چین‌ در محله‌ هایی‌ كه‌ با چراغ‌ های‌ خاصی‌ آراسته‌ شده‌ بودند، روسپیان‌ از تجار وصاحب‌ منصبان‌ پذیرایی‌ می‌كردند و یكی‌ از مهره‌ های‌ رونق‌ اقتصادی‌ چین‌ به‌ شمار می‌رفته‌اند. یافته‌ های‌ تاریخی‌ نشان‌ می‌دهند كه‌ رومی‌ها اولین‌ افرادی‌ بوده‌اند كه‌ در مغرب‌ زمین‌ برای‌ روسپی‌ ها و روسپی‌ خانه‌ ها رسما جواز صادر كرده‌ اند. این‌ در حالی‌ است‌ كه‌ در شرق‌ این‌ كار از دیر باز رایج‌ بوده‌ و دولت‌ ها از این‌ طریق‌ مالیات‌ های‌ كلانی‌ كسب‌ می‌كرده‌اند. در عین‌ حال‌، تمامی‌ فصول‌ تاریخ‌ حاكی‌ ازرقابت‌ تنگاتنگ‌ سلاطین‌ و حكمرانان‌ با كاهنان‌ در به‌ اختیار درآوردن‌ زنان‌ و تمتع‌ از آنها است‌ تا جایی‌ كه‌ كاهنان‌ برای‌ بهره‌گیری‌ هر چه‌ بیشتر از جسم‌ زن‌، بساط‌ «فحشای‌ معنوی‌» راه‌ انداختند.در سرزمین‌ های‌ كهن‌ از جمله‌ بابلیان‌، سومریان‌ و هندی‌ ها حتی‌ رایج‌ بوده‌ كه‌ كاهنان‌ همخوابگی‌ با دختران‌ را حق‌ خود بدانند. استفاده‌ قدرت‌ ها از روسپیان‌ فرهیخته‌ برای‌ پیشبرد اهداف‌ سیاسی‌، رایج‌ بوده‌ و هست‌. این‌ پدیده‌ در دوران‌ باستان‌ نیز وجود داشته‌ است‌. هرودوت‌ نقل‌ می‌كند كه‌ در قرن‌ پنجم‌ پیش‌ از میلاد هر زن‌ بابلی‌ حداقل‌ یك‌ بار در طول‌ عمر خود در معبد میلیتا خود را تسلیم‌ مرد بیگانه‌یی‌ می‌كرده‌ ودر ازایش‌ سكه‌یی‌ دریافت‌ می‌داشته‌ كه‌ موظف‌ بوده‌ آن‌ را به‌ خزانه‌ معبد دهد. پس‌ از آن‌ به‌ خانه‌ اش‌ باز می‌گشته‌ تا با پاكدامنی‌ زندگی‌ كند.فحشای‌ آیینی‌ تا روزگار ما گروه‌ خاصی‌ از رامشگران‌ و رقاصگان‌ را پدید آورده‌ و ادامه‌ یافته‌ است‌. در یونان‌ بخصوص‌ در شهرهای‌ ساحلی‌ و جزایر معبد هایی‌ وجود داشت‌ كه‌ در آنها دختران‌ جوان‌ پذیرنده‌ بیگانگان‌ دیده‌ می‌شدند.پول‌ این‌ زن‌ ها بطور غیرمستقیم‌ صرف‌ نگهداری‌ آنها می‌شد. دیری‌ نگذشت‌ كه‌ گذشته‌ از بردگان‌، زن‌ یونانی‌ متعلق‌ به‌ طبقه‌ پایین‌ هم‌ پایشان‌ به‌ موسسه‌ های‌ مخصوص‌ كشیده‌ شد و فحشا در ازای‌ دریافت‌ پول‌ رایج‌ شد. با این‌ همه‌ روسپیان‌ داغ‌ بدنامی‌ به‌ پیشانی‌ داشتند. آنها هیچ‌ گونه‌ حقوق‌ اجتماعی‌ نداشتند، مجبور بودند لباس‌ مخصوصی‌ از پارچه‌ های‌ رنگارنگ‌ آراسته‌ به‌ دسته‌ های‌ گل‌ بپوشند تا از دیگران‌ متمایز شوند. مسیحیت‌ گو اینكه‌ روسپی‌ ها را تحقیر می‌كرد اما آنها را در عین‌ حال‌ به‌ مثابه‌ بدی‌ لازمی‌ می‌پذیرفت‌. در یكی‌ از كتابهای‌ تاریخی‌ به‌ نقل‌ از مونتنی‌ نوشته‌ شده‌: «شاهان‌ پارس‌ زنان‌ خود رابه‌ ضیافت‌هایشان‌ فرا می‌خواندند اما همین‌ كه‌ نزدیك‌ بود عنان‌ شهوت‌ شان‌ بر گرفته‌ شود، آنها را به‌ خلوت‌ خود باز می‌گرداندند و آنگاه‌ امر به‌آوردن‌ زنانی‌ كه‌ در موردشان‌ اجبار به‌ رعایت‌ هیچ‌ احترامی‌ نداشتند، می‌كردند.»درحقیقت‌ روسپیان‌ در دنیایی‌ كه‌ فقر و بیكاری‌ بیداد می‌كند به‌ حرفه‌یی‌ مشغولند و از آن‌ گذران‌ می‌كنند. از تمامی‌ علت‌های‌ فحشا هیچكدام‌ به‌ اندازه‌ بیكاری‌ و فقر كه‌ نتیجه‌ اجتناب‌ ناپذیر دستمزدهای‌ نابسنده‌ است‌ نمی‌تواند فعال‌ باشد.
از نظر روانشناختی‌، نوع‌ رابطه‌ میان‌ روسپی‌ و مشتری‌ شكلی‌ از تحقیر متقابل‌ است‌. روسپیگری‌ معمولا با سایر انواع‌ آسیب‌ شناسی‌ روانی‌ اجتماعی‌ همچون‌ اعتیاد، جرم‌، جنایت‌ و الكلیسم‌ همراه‌ است‌.
نوجوانان‌ نسبت‌ بزرگی‌ از كل‌ روسپیان‌ دنیا را تشكیل‌ می‌دهند. آماری‌ از تعداد نوجوانان‌ روسپی‌ جهان‌ در دست‌ نیست‌ اما طبق‌ شواهد می‌توان‌ سخن‌ از میلیونها نفر راند. غالب‌ این‌ نوجوانان‌ دخترند اما تعداد پسرها به‌ عنوان‌ روسپی‌ همجنس‌گرا كم‌ نیست‌. اغلب‌ این‌ نوجوانان‌ از خانواده‌های‌ از هم‌ گسسته‌ یا معتاد و بسیار فقیر می‌ آیند. بسیاری‌ از آنها در كودكی‌ مورد سوءاستفاده‌ جنسی‌ قرار گرفته‌ اند و درحقیقت‌ غالب‌ شان‌ قربانی‌ تجاوز هستند. بسیاری‌ از نوجوانان‌ از خانه‌ فرار كرده‌ و اسیر پااندازان‌ و مصرف‌ كنندگان‌ مواد مخدرشده‌ اند. پژوهش‌ ها نشان‌ می‌دهد كه‌ زنان‌ روسپی‌ به‌ مراتب‌ بیشتر از زنان‌ عادی‌ از میان‌ خانواده‌های‌ «گسسته‌ از هم‌» برخاسته‌اند. فقر، اعتیاد،بیكاری‌، مهاجرت‌ و مرگ‌ و میر زودرس‌ والدین‌ از جمله‌ مهمترین‌ ویژگی‌های‌ خانوادگی‌ اغلب‌ زنان‌ روسپی‌ است‌. تعداد قابل‌ ملاحظه‌ یی‌ از روسپی‌ ها در دوران‌ كودكی‌ مورد سوءاستفاده‌ جنسی‌ قرار گرفته‌اند و این‌ علاوه‌ بر ضایعات‌ روانی‌ گسترده‌، قبح‌ روابط‌ جنسی‌ غیرمتعارف‌ را برای‌ آنها شكسته‌ است‌.

منبع : روزنامه اعتماد