دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


تپشی برای عدالت


تپشی برای عدالت
یک سال و چند روز از پرواز مهران قاسمی می‌گذرد؛ روزنامه‌نگاری که درد نوشتن را پذیرفته بود و سودای عدالت، ماندن در بساط روزنامه‌نگاری پرتلا‌طم ایران را برای او سهل کرده بود. اکنون اما یک سال پس از هجرتش همچنان جای خالی مهران بزرگ معلوم است و خاطراتش گره می‌خورد با دردهایی که خبر می‌شوند و گوشه‌ای از غم انسان امروز را آشکار می‌سازند. نوشته زیر تنها برشی کوتاه است از اندیشه مهران و نوع روزنامه‌نگار بودن او در برابر حوادثی که جهان را در آغوش گرفته است. باشد که یاد و خاطره‌اش هماره بدرخشد. طبق معمول همیشه برایم شروع کردن سخت است، اینکه چگونه شروع کنم و عاقبت چگونه پایان دهم؛ این سوالی بود که در طول دوره دو ساله کار با مهران قاسمی در روزنامه اعتماد ملی همواره از او می‌پرسیدم و او با نگاه متفاوتی پاسخ می‌داد؛ پاسخی که هنوز هم به آن مراجعه می‌کنم. قرار است در این چند سطر که فرصت را به من داده‌اند از نگاه خبری مهران قاسمی بنویسم و اینکه او در روزنامه‌نگاری دنبال چه بود و از این کار خود چه می‌خواست. در ابتدا باید بگویم که مهران- نمی‌نویسم مرحوم چون همچنان برای من یکی زنده است - فردی عدالتخواه بود، یک عدالتخواه مخالف با اندیشه‌های لیبرالیستی که دامن بسیاری از جماعت روزنامه‌نگار را گرفته و آنها را رها نمی‌کند. وقتی سخن از آمریکا پیش می‌آمد - با وجود آنکه آمریکا زندگی کرده بود و زبان انگلیسی را هم در ینگه دنیا فرا گرفته بود - از فرهنگ و تمدن و علم سرزمین نو جدا سخن می‌گفت و از سیاستی که کاخ سفید در جهان اعمال می‌کند به شدت انتقاد می‌کرد و به همین علت بود که افرادی مانند چاوز و کاسترو را به خاطر سیاست ضدآمریکایی‌شان می‌ستود و از اینکه پوتین، رئیس‌جمهور وقت روسیه در برابر آمریکایی‌ها کوتاه نمی‌آید همواره احساس خرسندی می‌کرد. مهران ریشه تمام بدبختی‌هایی که در حال حاضر دامن مردم دنیا را گرفته در کاخ سفید و سیاست حکمرانی جهانی آنها و دنیای تک‌قطبی حاکم بر اندیشه حکام این کشور می‌دید. ‌
سیاست عدالتخواهی وی باعث شده بود نسبت به بسیاری از گروه‌های مقاومت در جهان ابراز همبستگی کند؛ این ابراز همبستگی را به خوبی می‌شد در صفحه‌های جهان روزنامه اعتماد ملی در دو سالی که او حضور داشت دید. این دیدگاه باعث شده بود مقاومت مردم لبنان، فلسطین و عراق در برابر اشغالگری رژیم اسرائیل و دولت آمریکا به خوبی در روزنامه منعکس شود. در طول جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه مردم لبنان این مهران قاسمی بود که مرا در خبر نوشتن- با آگاهی از دیدگاهم - آزاد می‌گذاشت؛ بیش از نیمی از صفحه چهار آن روز روزنامه به همراه یادداشت‌هایی در مورد این جنگ ویرانگر بود. در مورد مقاومت مردم فلسطین نیز اوضاع به همین منوال بود و نوشتن از مقاومت مردم این سرزمین از اولویت‌های روزنامه بود و ما چند وقتی در روزنامه حتی باکسی خبری به نام فلسطین تشکیل داده و ضمن پوشش خبرهای این حوزه، در مصاحبه‌ها و یادداشت‌هایی که گرفته می‌شد نیز مساله فلسطین در اولویت‌های کاری ما بود. همیشه در روزنامه و در بحث‌هایی که صورت می‌گرفت می‌شد تفکری را که مهران به آن تعلق دارد، یافت. روزی یکی از خوانندگان روزنامه تماس گرفت و نسبت به یکی از خبرهای اسرائیل که در آن از شکست ارتش این رژیم در جنگ ۳۳ روزه سخن رفته بود، معترض بود و می‌گفت که اسرائیل در این جنگ شکست نخورده است، یک ساعت صحبت مهران با این خواننده هر چند نتوانست وی را مجاب کند - به دلیل اینکه خواننده محترم معتقد بود که دادگاه وینوگراد در مورد شکست اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه اشتباه کرده و شما هم اخبار جعلی را پوشش می‌دهید- اما نشان داد که چگونه می‌اندیشد و به چه باور دارد. شاید یکی از بارزترین نکاتی که می‌تواند نوع باور مهران را نشان دهد، ترجمه کتاب کارتر باشد که نشر ثالث آن را منتشر کرده است. کوشش مهران طی روزها و هفته‌ها برای ترجمه این کتاب به همراه تلا‌شش جهت تصحیح اشتباه‌های مولف، نمایانگر دیدگاه خاص او به بسیاری از مسائل بود. ‌
در مورد عراق نیز رویه‌ای که ما در روزنامه در پیش گرفته بودیم - به خصوص در صفحه جهان - بر دو بعد استوار بود؛ نشان دادن نتایج اشغالگری آمریکا و صدماتی که به دلیل این امر به مردم عراق وارد شده بود و دیگری نیز حمایت از دولت مرکزی این کشور به خصوص پس از آنکه نوری مالکی به عنوان نخست‌وزیر عراق انتخاب شد.
واژه تروریست‌های بی‌وطن یکی از اصطلا‌حاتی بود که در مورد تروریست‌های وارداتی القاعده در عراق از آن استفاده می‌شد؛ افرادی که با بستن بمب به خود، توسط دستگاه‌های اطلا‌عاتی برخی از کشورهای عربی برای نابودی دولت نوپای عراق وارد این کشور شده بودند. از همین رهگذر هم بود که می‌شد نگاه مهران قاسمی را در دفاع از منافع ملی کشور دید؛ منافعی که شاید در وهله اول در صفحه جهان نشود نشانی از آن گرفت ولی آنهایی که در این حوزه کار کرده‌اند، به خوبی از تعریف منافع ملی در صفحه جهان آگاه هستند. روزی که یادداشتی در صفحه چهار در مورد پاکستان نوشته شد و داد سفیر این کشور را در تهران درآورد و چاپ جوابیه آنها در روزنامه به همراه پاسخی که مهران قاسمی بر آن نوشته بود، می‌شد این نگاه خاص را دید. ‌
آخرین نکته‌ای که می‌خواهم به آن اشاره کنم به موضوع افغانستان باز می‌گردد. ارادتی که مهران به احمدشاه مسعود از فرماندهان و رهبران فقید مجاهدین افغان داشت، در مصاحبه طولا‌نی وی با هیات مطبوعاتی افغان که به تهران مسافرت کرده بودند، مشهود بود. مهران وقتی از مسعود حرف می‌زد، ناخودآگاه به یاد سخنان روزنامه‌نگار افغان می‌افتاد که <تنها آرزویم این است که یک بار دیگر آمر مسعود زنده شود و به من دستور دهد.> مسعود یکی از شخصیت‌هایی بود که برای مهران نماد مقاومت و خواستن و ایستادگی در برابر تجاوز و تعدی بود و از این رو بود که همیشه او را می‌ستود. این نوع نگاه باعث شده بود به قول خودش و در یکی از پست‌های وبلا‌گی‌اش ما یکی از متفاوت‌ترین صفحه‌های روزنامه‌های کشور را در چند سال اخیر منتشر کنیم؛ امری که بدون شک مهران قاسمی در شکل‌دهی آن نقشی اساسی داشت و یادگارهای کاری ما نیز همچنان بر جریده اعتماد ملی ثبت است. یادش گرامی باد.
کریم جعفری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید