دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

گرانی ها صدای حامیان دولت را هم بلند کرد


گرانی ها صدای حامیان دولت را هم بلند کرد
در روزهای گذشته نامه سرگشاده جمعی از روزنامه نگاران خطاب به مدیران مسوول روزنامه های غیر دولتی در رسانه ها منتشر شد که حاوی نکات جالب توجهی است.
این نامه حرفهای زیادی در دل خود دارد که متاسفانه به دلیل این مجال اندک نمی توان به طور شفاف و مبسوط درباره آن حرف زد.
فعالیت در عرصه خبرنگاری و روزنامه نگاری، طی سالهای اخیر در چنبره مشکلات عدیده ای قرار گرفته است. از ازدحام بی سابقه خطوط قرمز و ملاحظات حول و حوش آن گرفته تا وضعیت نابسامان اقتصادی روزنامه های غیردولتی، همه و همه دست به دست هم داده تا طول و عرض این محیط هر روز تنگ تر و تنگ تر شود. آنجا که در نامه مذکور می خوانیم «بر کسی پوشیده نیست که در سالهای اخیر فعالیت در عرصه خبرنگاری و اطلاع رسانی به دلیل وجود فشارهای پیدا و پنهان و محدودیت ها تا چه پایه دشوار بوده و هست.» ناظر بر همین مدعاست.
در این میان مدیران روزنامه های غیر دولتی آنچنان که گفته می شود مقصر نیستند چرا که همزمان دغدغه ایشان حفظ و اعتلای منافع ملی است و از سوی دیگر روزنامه ایشان بستر معاش روزنامه نگاران و خبرنگاران شاغل در رسانه های تحت مدیریت شان است و در نهایت مساله تامین و صرفه اقتصادی هر روزنامه است که بی تردید وضعیتی ناگوار دارد. وضعیت آنجا بغرنج تر می نماید که نباید یکی از مصالح پیش گفته فدای دیگری شود. دغدغه هایی که هیچ یک از مدیران روزنامه های دولتی حتی اسمش را نیز نشنیده اند. با این همه دغدغه های روزنامه نگاران و مدیران روزنامه ها بسیار متنوع است. از ممانعت از حضور برخی از ایشان در نشست های خبری تا افزایش تعرفه واردات کاغذ! و چه کسی دستی به بال خسته ایشان کشیده است؟ غیر از آنکه آنچه را مخالف منافع مردم بوده تبیین و تشریح کرده اند؟ و به جایش کدام اتهام به سمت ایشان روانه نگشته که عموما به دور از واقع بوده و ناشی از برخی تنگ نظری هاست.
در این میانه، گویی رسانه ها - به ویژه از نوع اصلاح طلبش- سهمی در مشکلاتی که دولت را احاطه کرده دارند، زیرا هر روز اظهاراتی جدید در این باب می شنویم. روزی رسانه ها را در گرانی بی سابقه زمین و مسکن متهم به خط دهی می کنند و روز دیگر ایشان را شریک غربی ها در فشار بر پرونده هسته ای می دانند. دیگر تقصیری نیست که به جماعت روزنامه نگار منتسب نکرده باشند. آیا حجم سرگردان و خارج از تصور نقدینگی که به دست دولت نهم در جامعه جاری شده این بلا را بر سر مردم آورده یا روزنامه ها؟! البته هر دوی این اتفاقات با روانه کردن انبوه «کاغذ» به جامعه رقم خورده اما آن کاغذهای رنگی که حاصل از صعود قیمت نفت است کجا و این دردهای نگاشته شده روی کاغذ کجا؟!
این روزها نیز پروژه اتهام زنی رسانه های افراطی حامی دولت ابعاد تازه ای به خود گرفته و تازگی ها در جستجوی «سوراخ رسانه ای» که دولت از آن گزیده می شود، هستند! یعنی بعد از ایلنا گویی نوبت به سایران رسیده است؟ البته امیدواریم که آستانه تحمل دولتمردان کابینه نهم اینقدر پایین نیامده باشند و دولتمردان بدانند که دنباله روی از برخی افراطیون قطعا به صلاح مردم و نظام نخواهد بود. در این میان شاید انتشار بیانیه شش ماده ای کمیته اقتصادی یکی از تشکل های سیاسی حامی دولت ایشان را از خواب غفلت به در آورد، اگرچه به نظر می رسد برخی دولتمردان باز هم نپذیرند. این بیانیه بدون فرافکنی و انتساب اتهامات واهی به رسانه ها، رشد تورم در جامعه را مورد اشاره قرار داده و به دولت هشدار می دهد که «تورم موجود فشار شدیدی بر اقشار کم درآمد وارد کرده و جدی تر از آن است که قابل انکار باشد یا نادیده گرفته شود; چرا که انکار تورم موجود و یا عبور از کنار آن با مزاح و شوخی به هیچ وجه قابل قبول نیست».
حال اگر رسانه ها این موضوع را مطرح می کردند که البته در آغاز نیز چنین کردند، متهم به هم دستی در مافیای آنچنانی و غوغاسالاری و هزار ناروای دیگر می شدند که مع الاسف شدند. متاسفانه باید اذعان کرد که متهم کردن رسانه ها و هم دست دانستن آنها در مشکلات اقتصادی پیش آمده در کشور به عادت اکثر دولتمردان تبدیل شده است.
ای کاش رهنمودهای بزرگان نظام در لزوم نقدپذیری و گوش سپاری به انتقادهای وارده امروز به کار دولت نهم می آمد که متاسفانه اینچنین نشد. فی المثل روزی که اقتصاددانان نسبت به افزایش ناگهانی بودجه های عمرانی هشدار دادند; دولتمردان و رسانه های حامی ایشان، آنها را به بدترین شکل ممکن نواختند و امروز از زبان حامیان خود که تا حدودی شرایط ناگوار اقتصادی را- علی رغم افزایش بی سابقه قیمت نفت- درک کرده اند، می شنوند که«سیاست های دولت در افزایش بی رویه هزینه های عمرانی و رشد کم سابقه نقدینگی در ۲ سال گذشته را باید از جمله مهم ترین دلایل رشد تورم در ماه های اخیر ارزیابی کرد و در واقع، با رشد پرشتاب هزینه های عمرانی و نقدینگی در سال های ۸۴ و ۸۵، تورم امروز قابل پیش بینی بود و هشدارهای لازم به موقع توسط اقتصاددانان دلسوز و خیر خواه داده شد.» زمان به سرعت برای دولت نهم سپری می شود و آنچه که ممکن است مسیر رفته را اصلاح کند گوش سپردن به انتقادات به حقی است که از سوی رسانه ها مطرح می شود.
نویسنده : محسن رنجبر
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید