یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

تکنوکرات ها و پیروی از مدرنیسم


تکنوکرات ها و پیروی از مدرنیسم
تکنوکرات ها یا فن سالاران، که کارگزاران سازندگی را با این عناوین می خوانند، کسانی هستند که با اعتقاد به توسعه و نوسازی اقتصادی و مهندسی اجتماعی در ظاهر به ایدئولوژی و دیدگاه خاصی گرایش ندارند، ولی با توجه به اعتقادشان به نظام اقتصاد جهانی و توسعه ی صنعتی می توان آنها را در گروه پیروان تجدد و مدرنیسم غربی قرار داد که اولویت اصلی خود را حاکمیت آرمان های اصولی، انقلابی و عدالت خواهانه نمی دانند. آنها از ابزارهایی همچون تبلیغات و با برخورداری از منابع مالی، همنوا با جریان های حاکم به سازماندهی و بقای خود می اندیشند.
در ایران بعد از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، برخی افراد برای نوسازی کشور بر پیوستن به فرایند جهانی شدن، که بعد از فروپاشی بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی شتاب بیشتری پیدا کرده بود، تأکید می کردند. (۱) بر این اساس، برنامه های اقتصادی ایران در این مقطع، که توسط تکنوکرات ها تنظیم و اجرا می شد، کوششی برای تطبیق با برخی فرایندهای جهانی شدن مثل جذب سرمایه و تکنولوژی خارجی، افزایش صادرات و واردات و ارتباط نزدیکتر با کشورهای صنعتی بود.
«یکی از انگیزه های اصلی این چرخش در سیاست ها ضرورت بازسازی کشور پس از جنگ و ترمیم وجهه و روابط خارجی ایران بود. در حقیقت گروه کارگزاران سازندگی که حول آقای رفسنجانی گرد آمده بودند، در طرح نگرش جدید نقش عمده ای داشتند... لازمه ی تحقق چرخش جدید و توجه به فرایندهای جهانی شدن، تغییر در سیاست خارجی و تجدیدنظر در سیاست های اقتصادی و اجتماعی دولت بود. استدلال دولت در مقابل مجلس این بود که شرط لازم برای توسعه ی اقتصادی کشور بویژه در شرایط بعد از جنگ دوم خلیج فارس، تجدیدنظر در سیاست خارجی می باشد.» (۲)
استدلال کارگزاران سازندگی این بود که به منظور توسعه و پیشرفت اقتصادی باید از انحصارگری و طرد نیروهای مختلف پرهیز کرد. آنها بر توسعه ی تکنولوژیک، استقراض و استمداد از سرمایه های خارجی، کاهش مقررات گمرکی و تأمین آزادی های سیاسی در چارچوب قانون اساسی برای تشویق مشارکت عمومی تأکید می کردند و معتقد بودند که در سایه ی رشد و توسعه ی اقتصادی می توان به استقلال و عدالت رسید.
لایه‌ی کارگزاران سازندگی با عنوان راست های مدرن از راست سنتی جدا شدند و بعد از مدتی به صورت حزبی سیاسی در جامعه ظهور کردند. آنها تکنوکرات های مرتبط با چپ و راست برخی مدیران دستگاه های دولتی، صاحبان شرکت های خدماتی، ساختمانی و تجاری مدرن و صاحبان صنایع جدید بودند که برای تأثیرگذاری برجسته تر به صورتی متشکل تر به هم وصل شدند. در دوره ی سازندگی، با توجه به فرصت پیش آمده، بیشتر بخش های اقتصادی و نهادهای تصمیم گیرنده در این مورد در اختیار آنان قرار گرفت. سیاست های اقتصادی آنها عموماً متأثر از اقتصاد لیبرالی و سرمایه داری بر خصوصی سازی، آزادسازی و حداقلی کردن دخالت دولت تأکید داشت و از نظر خارجی دیدگاه های آنان با رفتارها و عملکرد نهادهای مالی و اقتصادی بین المللی هماهنگی داشت. در عرصه ی عمل سیاسی و اجتماعی کارگزاران بر راهبردهایی همچون مصلحت اندیشی، عمل گرایی و پراگماتیسم تأکید می کردند.
کارگزاران سازندگی در انتخابات مجلس پنجم، که در تاریخ
۳۱.۱.۱۳۷۵ برگزار شد، آسیب پذیری جناح راست سنتی را نشان داده و جرقه ی یک دوره ی جدید را زده بودند. آنها در این انتخابات به صورتی سازمان دهی شده با امکانات مالی فراوان خود و یورشی همه جانبه به افکار عمومی، اکثریت مطلق راست سنتی را در مجلس پنجم شکستند. در مرحله ی اول انتخابات مجلس پنجم در حوزه ی تهران، فائزه هاشمی شانه به شانه ی نفر اول جناح راست سنتی رأی آورد و تنها دو نفر اول کارگزاران و راست سنتی با آرائی نزدیک به هم موفق به گرفتن رأی لازم برای رفتن به مجلس شدند. این انتخابات شکاف و اختلافی اساسی در جناح حاکم را به نمایش گذاشت و کارگزاران یا راست های مدرن را به عنوان مجموعه ای تأثیرگذار در حوادث سیاسی کشور به جامعه معرفی کرد.
فاصله ی بین کارگزاران سازندگی با راست سنتی تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ رو به فزونی گذاشت. برخی نشریات چپ، بویژه
دو هفته نامه ی عصر ما، در برخی شماره های خود به دفاع از هاشمی در مقابل راست سنتی می پرداختند و تلاش می کردند این شکاف را علنی تر و عملی تر کنند.
«ما بر این باوریم که آقای هاشمی رفسنجانی از وفادارترین و مبارزترین یاران حضرت امام (ره) هستند که از آغاز راه تا ارتحال آن بزرگ مرد همواره موردتوجه ایشان بودند و این اعتماد با واگذاری سنگین ترین مسئولیت های انقلاب و جنگ به ایشان نشان داده شد و این عنایت محل هیچ تردیدی نیست. این اعتماد و اطمینان همچنین در سخنان مقام رهبری نیز پیوسته موج می زند. به نظر می رسد شخص ایشان بر این تکرار عنایت خاص دارند، چه تقریباً در تمامی این سخنرانی ها تأکید بر دولت، جریان سازندگی و به خصوص خلوص و لیاقت شخصی آقای هاشمی یک محور اساسی بوده است، این نکته نیز محل تردید نیست. حال چه شده است که عده ای یکباره به وی، منصوبان و همکارانشان حمله ور شده و آنچنان می تازند که به نظر می رسد هیچ مانع و رادعی را در مسیر خود نمی شناسند.» (۳)
انتخابات پنجمین دوره ی مجلس شورای اسلامی علاوه بر معرفی کارگزاران سازندگی به عنوان مجموعه ای تأثیرگذار در فضای سیاسی کشور، ائتلاف گروه های چپ گرا، خط امام و تشکل های همسو با مجمع روحانیون مبارز را هم از انفعال خارج کرد، به گونه ای که افرادی از این طیف توانستند به مجلس پنجم راه پیدا کنند. بعد از برگزاری انتخابات مجلس پنجم یعنی تنها با گذشت هشت روز از آن، مهمترین چهره های چپ گرا از جمله حجج اسلام کروبی، موسوی خوئینی ها و خاتمی به همراه افرادی از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تاریخ ۳۰.۴.۷۵ درباره ی معرفی میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری و تلاش برای کشاندن ایشان به صحنه ی انتخابات گفتگو کردند.(۴) گروه های چپ گرا می دانستند که از میان آنها با توجه به شرایط حاکم و توانایی افراد، آقای میرحسین موسوی با توجه به اقبال عمومی و وزن قابل توجه سیاسی اش توان رویارویی و رقابت با کاندیداهای طیف مقابل را دارد. دلیل موردتوجه قرار گرفتن ایشان برای انتخابات از سوی محافل مطبوعاتی مربوط به جناح چپ هم همین موضوع بود. شورای هماهنگی گروه های خط امام در تاریخ ۳۰.۴.۱۳۷۵ برای تشویق میرحسین موسوی به کاندیدا شدن به ملاقات ایشان رفتند.
به قلم : دکترجهاندارامیری
۱ . حسین بشیریه، «زوال هویت سیاسی، غروب ایدئولوژی های
هویت ساز»، روزنامه ی ایران، ۲۸.۲.۱۳۸۳
۲ . همان
۳ . «أین تذهبون»، دو هفته نامه ی عصر ما، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۷۵، سال سوم، شماره ی ۴۴، ص ۷. عناصر چپ گرا عدم صداقت خود را در حمایت از هاشمی در جریان انتخابات مجلس ششم با مطالب تخریبی شان در روزنامه های زنجیره ای به خوبی نشان دادند.
۴ . حمید کاویانی، رمز پیروزی یک رئیس جمهور، مؤسسه ی نشر و تحقیقات ذکر، چاپ دوم، تهران ۱۳۷۸، صص ۶۳- ۶۴
منبع : روزنامه کیهان