یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


فراتر از اقتصاد


فراتر از اقتصاد
روزی جواهر لعل نهرو به مردم هند گفت: آرزو می کنم هند، مکتب تعاون را به عنوان راهی برای زندگی برگزیند. او در این تصور بود که سعادت مردمانش نه از راه اقتصاد آزاد کسب می شود و نه از طریق دولتی کردن اقتصاد. مقصود جواهر لعل نهرو آن بود که نباید کار و تلاش مردم فقط به انگیزه کسب حداکثر سود و چشم پوشی از همه ارزش های انسانی باشد. او معتقد بود که اقتصاد باید محلی برای همبستگی و همیاری تمام مردم هند باشد.
در حقیقت روی آوردن به اقتصاد تعاون و دلزدگی از دو نظام لیبرالیسم و سوسیالیسم از آنجا ناشی می شود که این دو نظام هرگز نتوانستند توقعات مردم را برآورده کنند. اقتصاد مبتنی بر نظام سوسیالیستی که ۲۰ سال است دست های خود را بالا برده و قبول کرده که قدرت اداره اقتصادی یک کشور را ندارد با حیف و میل کردن منابع محدود یک جامعه عملاً ناکارآمدی اقتصادی خود را اثبات نموده است.
از سوی دیگر اقتصاد مبتنی بر نظام لیبرالیسم هم هرچند اقتصاد غالب و رایج جهان است و هم اکنون سیطره خود را بر کل اقتصاد جهانی گسترانده است با این حال نقدهای جدی به آن وارد است و نقص های ذاتی آن حاکی از آن است که روش اقتصاد مبتنی بر نظام لیبرالیسمی هم نمی تواند به تنهایی هدایت اقتصاد یک کشور را به عهده بگیرد. بزرگترین ایراد وارده به این روش آن است که مبانی اخلاقی و اصولی مسلم اخلاقیات انسانی رعایت نمی شود. اصل کسب حداکثر سود، خودخواهی و زیاده خواهی که مکاتب رایج اقتصاد بازار بر آن تکیه می زند و آن را ترویج می کند هرگز با ذات انسانی و حس غریزی آدمی سازگاری ندارد.
به هر حال انسان ها روح متعادلی دارند و تمام تلاششان در زندگی آن است که به سمت تکامل حرکت کنند. شاید چند صباحی از زندگی خود را صرف امور زودگذر نمایند. اما آنچه برای کل انسان ها ارزشمند است، کسب لذت درونی است. واژگانی چون عدالت، کمک به هم نوع، برابری، همیاری و… در تمام جوامع، مقدس و ارزشمند است و آرمانی است که تقریباً همه انسان ها در درون خود به دنبال آن هستند. اما این عبارت ها را نمی توان از اقتصاد بازار آزاد به دست آورد چراکه همانطور که عنوان شد مبانی فلسفه ای این اقتصاد بر پایه معیارهایی چیده شده است که هرگز با ارزش هایی که انسان ها به دنبال آن هستند، همخوانی ندارد.
به همین دلیل است که برخی به دنبال راه سوم هستند. اقتصاد تعاون شاید بتواند این مهم را محقق کند. این اقتصاد نه اولویتش را کسب حداکثر سود گذاشته که در نهایت حس جاه طلبی انسان را پرورش می دهد و نه تمام انگیزه های فردی را از بین برده که باعث ضایع شدن منابع و مواهب خدادادی می گردد.
این نوع اقتصاد به ارزش هایی توجه می کند که ذاتاً انسان ها در پی آن هستند. اما سؤال این است که با تمام محاسن اقتصاد تعاون، چرا این تفکر اقتصادی نتوانسته است جهان شمول و عالم گیر شود و چرا هیچ کشوری مبنای اقتصادی خود را بر این تفکر بنا نکرده است؟ حقیقت آن است عدم اقبال اقتصاد تعاون در جهان ۲ دلیل عمده دارد اول آن که ارزش های حاکم بر اقتصاد تعاون شفاف نیست و اصول حاکم بر تعاونی ها به درستی بیان نشده است لذا لازم است واژه تعاون و مختصات آن مجدداً از لحاظ مفهومی تبیین شود.
دوم نیز به مردمانی برمی گردد که قرار است اقتصاد تعاون را اجرا کنند. به هر حال دید متعالی اقتصاد تعاون نیازمند انسان های آگاه است. برای تحقق اهداف و ارزش های اقتصاد تعاون، فرهنگ سازی در خود آن لازم است متاسفانه ترویج فرهنگ تعاون آن گونه که شایسته است هرگز دیده نمی شود. تعاون نیاز به کوششی فراتر از امور اقتصادی دارد. به هر حال در جهانی که هر روز کوچکتر می شود و اطلاعات، آن را به دهکده جهانی تبدیل کرده است، همزیستی و رعایت حقوق متقابل راز بقا در این قرن است که به نظر این مفاهیم در اقتصاد تعاون یافت می شود.
سیدعلی امامی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید