سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


درباره احمد اقتداری


درباره احمد اقتداری
پژوهشگر و استاد دانشگاه
- متولد۱۳۰۴ هجری شمسی در شهر لار فارس
- گذراندن دوره ابتدایی و دبیرستان در شهر لار
- گذراندن دوره دانشسرای مقدماتی در شیراز
- شركت در كنكور دانشكده حقوق سال۱۳۲۸
- اخذ پروانه كارآموزی وكالت درجه یك سال۱۳۳۲
- اخذ مجوز وكالت پایه یكم سال۱۳۳۴
- اخذ دكترای افتخاری از دانشگاه تهران
- تألیف بیش از ۳۰ عنوان كتاب از جمله: فرهنگ لارستانی، لارستانی كهن، خلیج فارس، دیار شهریاران (در دوجلد درباره جغرافیای تاریخی و آثار باستانی خوزستان)، خوزستان ممسنی و كهگیلویه، سایه سیمرغ (قصه های منطق الطیر)، بشنو از نی (قصه های مثنوی معنوی) و...
- تألیف صدها مقاله علمی از جمله:
نظری به لهجه لری كهگیلویه و بویراحمدی، مثل ها و ترانه های كهگیلویه، معنی پنج واژه، كهنه در اعلام جغرافیایی جنوب ایران، چهار واژه به جای شمال، جنوب، شرق و غرب، اصطلاحات كشتی در جنوب ایران، خلیج فارس و نام آن و...
هویت هر سرزمینی در گرو فرهنگ آن است. گذر زمان با پاشیدن گرد فراموشی بر چهره هویت سرزمین های مختلف آن ها را در آستانه دوری از فرهنگ و فراموشی همه آنچه پیشینیان برای آینده آن مرز و بوم از خود به یادگار گذاشته اند قرار می دهد. گاهی هویت فرهنگی خطه ای به كلی پنهان و دور از نظر می ماند به طوری كه گویا هیچ گونه فرهنگ و نشانه زندگی در آن وجود نداشته است. در این هنگام است كه پژوهش و تحقیق به یاری آن سرزمین می آید و محققان و پژوهشگران اقدام به شناسایی و شناساندن فرهنگ آن سرزمین و هویت آن سرزمین را از نو زنده می كنند.
احمد اقتداری، پژوهشگر و ایران شناس برجسته معاصر، از جمله پژوهشگران كوشا و پرتلاش این عرصه است كه با صرف عمر خود توانسته است فرهنگ و هویت فرهنگی كشور خود را در آثار ارزنده اش بشناساند. حاصل مطالعات و پژوهش های وی چاپ بیش از سی كتاب علمی و تخصصی در زمینه های تاریخ، فرهنگ و ادبیات و همچنین صدها مقاله علمی در زمینه های مختلف همچون ایران شناسی و... است.
احمد اقتداری به سال۱۳۰۴ هجری شمسی در شهر لار فارس به دنیا آمد. پدرش مرحوم مرتضی قلی خان اقتداری و مادرش انیس خانم اقتداری، هر دو لارستانی و از روستای گراش بودند. از آن جهت كه به علم آموزی احمد اهمیت می دادند از پنج شش سالگی او را به مكتب خانه ای در شهر لار فرستادند. چیزی از این زمان نگذشته بود كه در لار مدرسه دولتی تأسیس شد او را از مكتب خانه بازگرفتند وبه مدرسه دولتی فرستادند و بدین ترتیب وی در تنها مدرسه ابتدایی آن شهر دروس شش ساله ابتدایی را خواند.
در این سال ها همواره شاگردی كوشا و پرتلاش بود به طوری كه در امتحانات شش ساله ابتدایی در دوران ریاست كل فرهنگ فارس آقای احمد آرام، مترجم و مؤلف مشهور، جایزه شاگرد اولی در تمام استان (ایالت آن روز) فارس را دریافت كرد. دوران سه ساله دبیرستان را در شهر لار گذراند و به همان گونه كوشا و پركار بود، اما دوری از تهران و شیراز و ترس مردم جنوب از مأموران دولت و شهرنشین های شمالی و كم بضاعتی خانواده، او را از ادامه تحصیل در مدارس خوب آن روزگار ایران بازمی داشت. پدرش پس از تردید بسیار او را به شیراز فرستاد تا در دانشسرای مقدماتی شیراز كه دارالمعلمین ابتدایی بود نام نویسی كرد. دو سال در آن دانشسرا درس خواند و با شور و شوق بسیار با سمت آموزگاری به شهر لار برگشت و در سال های اول تا چهارم ابتدایی به خدمت آموزگاری پرداخت.
اوایل سال۱۳۲۵؛ حدود یك سال پس از ازدواج استاد با قمرخانم اقتداری «اعلان وظیفه عمومی» منتشر شد. با این كه می توانست از معافیت استفاده كند، اما عشق به وطن سبب شد كه برای خدمت وظیفه عازم تهران شود. خود را به دانشكده افسری معرفی كرد پس از پایان این دوره و در سال۱۳۲۸ كه نخستین كنكور دانشكده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی تهران برگزار می شد، در این دانشگاه پذیرفته شد و با كسب مدرك لیسانس به دبیری در دبیرستان های تهران پرداخت و در دانشسرای مقدماتی پسران به خدمت آموزشی مأمور شد.
از سال۱۳۳۱ تقاضای اخذ پروانه وكالت درجه یك دادگستری كرد و در سال۱۳۳۲ پروانه كارآموزی وكالت درجه یك برایش صادر شد. در همین ایام یادداشت های كتاب های «فرهنگ لارستانی» و «لارستان كهن» را آماده و مرتب می كرد ضمن این كه سال۱۳۳۴ سوگند یاد كرد وبه اخذ اجازه وكالت پایه یكم دادگستری مفتخر شد تا علاوه بر ۳۰ سال معلمی و خدمت به نونهالان این مرز و بوم چهل سال هم در شغل وكالت دادگستری به جامعه خود خدمت كند. احمد اقتداری در طول زندگی سرشار از علم و ادب خود حدود چهل كتاب با ارزش و بیش از صد مقاله علمی به چاپ رسانده است. در میان آثار او از تصحیح و همت گماردن به انتشار دیوان اشعار شاعران، ترجمه آثار تحقیقی نویسندگان و پژوهشگران غیرایرانی تا چاپ قصه های مثنوی، منطق الطیر و هزار و یك شب و همچنین تحقیقات علمی در زمینه لهجه شناسی، زبان و فرهنگ مناطق مختلف كشور را می توان یافت.
نخستین و یكی از مهمترین كتاب های اقتداری «فرهنگ لارستانی» بود كه به عنوان نخستین نشریه جداگانه مجله «فرهنگ ایران زمین» با نشان فرهنگ ایران زمین، نقش شیر در كتیبه های تخت جمشید زینت یافت و در سال ۱۳۳۴ منتشر شد. با فاصله ای اندك «لارستان كهن» چاپ شد و هر دو كتاب مورد اقبال دانشمندان و دانشگاهیان داخل و خارج كشور قرار گرفت. «زبان لارستانی» مجموعه ای از مقالات و سخنان پراكنده اقتداری است كه به كوشش صادق رحمانی گردآوری شده است.
تلاش های اقتداری در هویت بخشیدن به لارستان و نگرش تازه به تاریخ، فرهنگ و جغرافیای این ناحیه بسیار مهم و قابل تقدیر است. هرچند در این كتاب اشاره زیادی به لهجه یا زبان گراشی نشده است ولی در برخی از قسمت های آن بررسی تطبیقی و ارجاعاتی نسبت به گراشی نیز وجود دارد. این تحقیق می تواند به عنوان مرجع و نقطه آغازی بر پژوهش های علمی در زمینه لهجه ها و زبان های مختلف ایرانی باشد. از دیگر كتاب های او در زمینه نواحی مختلف ایران می توان به «خلیج فارس»، «خوزستان و ممسنی وكهگیلویه »، «ارجان كهگیلویه»، «دیار شهریاران» در جغرافیای تاریخی و آثار باستانی خوزستان، «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان» و... اشاره كرد. ضمن این كه مجموعه مقاله های او در این زمینه با نام «كشته خویش» به چاپ رسیده است كه مجموعاً پنجاه مقاله را دربرمی گیرد و مجموعه سخنرانی هایش بانام «از دریای پارس تا دریای چین» منتشر شده است.
یكی از مهمترین جنبه های تحقیقات اقتداری پژوهشی درباره خلیج فارس است. اهمیت استراتژیك این منطقه و این كه خلیج فارس به اندازه قدمت و پیشینه اش شناخته شده نیست ضرورت تحقیق درباره شناسایی جنبه های مختلف آن را بیش از پیش بر ما مشخص می كند. آنچه امروز درباره این منطقه می دانیم و آنچه در دست داریم برپایه حدس و گمان یا بنابر افسانه های قدیم و اسناد تاریخی مانند تورات، كتیبه های میخی و آثار برجا مانده از دوران باستان است و در این میان اقتداری با توجه به جنبه های مختلف خلیج فارس از جمله زبان های محلی، آثار باستانی، تاریخ و جغرافیای منطقه، نام خلیج فارس و... مقاله های متنوع و آموزنده ای در شناسایی آن نوشته كه می توان به این موارد اشاره كرد: «زبان های محلی و فولكلور خلیج فارس»، «اسناد فارسی، عربی و تركی در آرشیو ملی پرتغال درباره هرمز و خلیج فارس»، «سرگذشت تاریخی چهار جزیره در خلیج فارس»، «تاریخ و جغرافیای خلیج فارس»، «خلیج فارس و آشنایی با امارات آن»، «محاكمه خلیج فارس نویسان»، «خلیج فارس و نام آن» و... ضمن این كه كتابی با عنوان یكصد و پنجاه مقاله در زمینه های ایران شناسی و خلیج فارس از او به چاپ رسیده است كه می تواند به عنوان مرجعی در شناخت این منطقه پراهمیت مورد استفاده قرار گیرد.
در زمینه شناساندن كهگیلویه هم كتاب معروف احمد اقتداری بانام «خوزستان، كهگیلویه و ممسنی» با استناد به مدارك و منابع معتبر این ناحیه را به خوانندگان خود معرفی كرده است. برای نمونه در این كتاب به نقل از مسالك و ممالك اصطخری می خوانیم:
«یكی از پادشاهان رم كه همیشه از یك تا سه هزار نفر بر در خانه ایشان لشكر حاضر است، مهرگان پسر برزویه پادشاه زمیگان است و آن رمی است كه به رم گیلویه مشهور است و مهرگان پیش از گیلویه بوده و شأن و شوكتی از گیلویه بالاتر داشته. پس ازمهرگان پسرش سلمه به جای او نشست. گیلویه از ولایت اصطخر نزد او آمد و به خدمتگزاری پرداخت. چون سلمه بمرد گیلویه آنجا را تصرف كرد و كارش به جایی رسید كه این سرزمین را به اسم او می خوانند...»
اقتداری در كتابی با نام «كاروان عمر» خاطرات سیاسی فرهنگی هفتاد سال عمر خود را با قلمی شیوا و با ذكر جزئیات نوشته است. در این كتاب ضمن آشنایی با جنبه های مختلف زندگی او با توجه به سمت های مختلفی كه وی در طول عمر خود داشته است و با توجه به فعالیت های مختلف فرهنگی و هنری اش می توان با اوضاع فرهنگی ایران در دوره معاصر آشنا شد. وی در آغاز این كتاب می نویسد:
«نوشتن «خاطرات» زندگی، از دیرباز در ایران زمین معمول بوده است. بسیاری از نكته ها و گوشه های تاریخ اجتماعی ایران از روی همین «خاطرات نامه ها» به دست ارباب تحقیق رسیده و مسائل مبهم و فرهنگی و وضع زندگی مردمان و كیفیات زندگی مدنی و اجتماعی، از روی اینگونه كتاب ها استخراج شده و مورد بحث و تدقیق جامعه شناسان و مورخین و محققین قرار گرفته است...
من در هفتاد سال عمر خود در ایران و خارج از ایران بسیاری از مشكلات را در سر راه زندگی خود یافته ام. بسیاری راحل كرده ام و بسیاری راحل نكرده ام و...»
احمد اقتداری، علاوه بر تحقیق و پژوهش، طبعی شاعرانه و روحی لطیف دارد گرچه او خود را شاعر نمی داند اما: او شاعری است كه تجربیات اجتماعی و زندگی خود را در شعرهایش می گنجاند. یكی از نمونه شعرهای او:
از گردش روزگار آزرده منم
وز دور زمان دمی نیا سوده منم
از كارگران و مزد كم باد به دست
با رنج مدام، گنج نابرده منم
بس بود و نبود عمر را كرده گذار
هم نیك و بدش به هیچ نشمرده منم
با هر كس زروی مهر خدمت كردم
ماری به درون جیب پرورده منم
بس نیش به جای نوشم دادند
تریاق نخورده زهرآمخته منم
محزونم و مهجورم و مطرودم از آنك
دیری است كه با عشق تو خو كرده منم
محمد مفتاحی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید