سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


درباره عبدالکریم گلشنی


درباره عبدالکریم گلشنی
عبدالكریم گلشنی
- متولد ،۱۳۰۷ رشت
- عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، از ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۱
- دریافت مدرك ابتدایی و متوسطه از مدارس رشت
- مؤسس هفته نامه سیاسی- انتقادی «هفگز» در سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۱
- استخدام در وزارت فرهنگ در شغل معلمی ۱۳۳۲ تا ۱۳۳۵
- ادامه تحصیلات دانشگاهی در آلمان از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۸
بهره بردن از محضر استادانی چون:
- برتولد اشپولر، ولفگانگ لنتس، هریبرت بوسه و هلموت براون
- دریافت درجه دكترای تاریخ و شرق شناسی «phil.Dr» در سال ۱۳۴۷
- دعوت به دانشگاه شیراز به عنوان استاد قرار دادی
- سرپرست بخش تاریخ دانشكده ادبیات و علوم دانشگاه شیراز
- انتقال به دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۵
- مدیر گروه تاریخ دانشگاه تهران ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴
- رئیس كمیته تخصصی تاریخ در همكاری با شورای عالی برنامه ریزی ستاد انقلاب فرهنگی از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸
- همكاری با سازمان مطالعه و تدوین كتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت)
▪ گزیده ای از آثار، تألیفات و مقالات:
۱) مقابله متن آلمانی با ترجمه كتاب «تاریخ نگارش های عربی» تألیف فؤاد سزگین، جلد اول (علوم قرآنی، حدیث، تاریخ، فقه، عقاید و تصوف) و جلد دوم (شعر). چاپ خانه كتاب ۱۳۸۰
۲) مقالات چاپ شده در دایرهٔ المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر كاظم موسوی بجنوردی، جلد ۶-۱.
۳) طبقات ابن سعد؛ نخستین ترجمه، تصحیح و چاپ، نشریه تاریخ (مجله تخصصی گروه تاریخ دانشگاه تهران) ۱۳۷۹.
۴) تقویم التواریخ (نقد و معرفی كتاب)، تألیف حاجی خلیفه كاتب چلبی. تصحیح میر هاشم محدث. آیینه میراث، سال اول شماره ،۲ تهران ۱۳۷۷.
۵) ستوده نامه (دكتر منوچهر ستوده). پاسخ ابن عمید به پرسش های عضدالدوله. از پروفسور هانس دای بر.
ترجمه و تلخیص از عبدالكریم گلشنی پژوهش های ایرانشناسی، نامواره دكتر محمود افشار، جلد ،۱۶ به كوشش ایرج افشار با همكاری كریم اصفهانیان - محمدرسول دریاگشت. تهران ۱۳۸۴.
۶) یادنامه ادیب نیشابوری. ابوحنیفه دینوری گیاه شناس. از فؤاد سزگین.
ترجمه عبدالكریم گلشنی. به كوشش دكتر مهدی محقق. تهران ۱۳۶۵.
۷) سعی مشكور (دكتر محمدجواد مشكور) ایرانگردان گمنام (عصر صفوی). چاپ سعید
میر محمدصادق، تهران ۱۳۷۴.
۸) كنگره جهانی سیبویه، سیبویه و مستشرقین مجموعه مقالات كنگره سیبویه. چاپ دكتر محمد حسین اسكندری. شیراز ۱۳۵۳.
۹) فرهنگ ایران در قلمرو تركان، شیراز ۱۳۵۴.
۱۰) مقالات در دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی حداد عادل، جلد ۱۰-،۴ تهران ۱۳۸۵-۱۳۷۷.
بررسی تاریخ و رویدادهای تاریخی موجب كشف نكات دقیق و تازه در زمینه های مختلف می شود و بشر را یاری می رساند تا در زمینه های مختلف تبحر یابد. تفحص در تاریخ نشان می دهد چگونه بسیاری از دانشمندان دنیا، نویسندگان و دولتمردان با داشتن اندیشه های بلند مرتكب اشتباه شده و چگونه به ثبت رسیده اند.
تاریخ هر ملت نشان دهنده فراز و نشیب های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی و... است. در شرایط كنونی تاریخ و مردان تاریخی اعم از هنر، ادبیات اجتماعی، اقتصادی و... در آینده كشور و سرزمین ما بسیار تأثیرگذارند و ثبت این وقایع در حال و گزارش آن به آیندگان از موضوع های بسیار مهم است كه اكنون بسیاری از استادان به این كار با ارزش همت گماشته اند. این استادها با حوصله و دقت و پشتكار فراوان در ثبت وقایع و رویدادهایی كه از گذشته به دست آنها رسیده، همت می گمارند و با انتقال صحیح این رویدادها به نسل جوان و آینده ساز كشور و سرزمین شان در راستای اعتلای آینده كشورشان كمك های شایانی می كنند. از جمله این استادان گرانقدر و با همت می توان به استاد عبدالكریم گلشنی اشاره كرد. دكتر عبدالكریم گلشنی از فضلای افتخارآفرین این سرزمین است. او با حوصله و همت عمر گرانبهایش را در این مسیر صرف كرده است. مقالات او كه بیش از صد عنوان است، درباره تاریخ و معارف اسلامی، ادبیات، تاریخ ایران و تاریخ پیش از اسلام است.
عبدالكریم گلشنی چهاردهم خردادماه ۱۳۰۷ در شهر رشت در محله «مسجد ملاعلی محمد» به دنیا آمد. پدرش در كاروانسرای «شیشه كوچك» به داد و ستد اشتغال داشت و تجارت او بیشتر با انواع كاغذ و مقوا بود. در حریق بازار به سال ۱۲۹۸ هجری شمسی حجره او و همسایگانش طعمه آتش شد و ناگزیر به سرای گلشن تغییر مكان داد كه بعدها به «گلشنی» شهرت یافت. به نوشته شادروان ابراهیم فخرایی، در این آتش سوزی كه ظاهراً عمدی بوده و به قصد غارت اموال بازرگانان صورت گرفت، بسیاری از تاجران اموال خود را از دست دادند.
عبدالكریم تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس زادگاه خود، قاآنی، امید، تربیت و شاهپور، همزمان با تعلیمات دوره ای خارج مدرسه، به پایان برد. تابستان ۱۳۲۰ در مكتب سرای مرحوم شیخ محمدرضا انشایی، راسته علاقبندان، به مشق خط مشغول شد. سال بعد در كلاس دوم دبیرستان به آموختن زبان روسی پرداخت و تا اخذ شهادت نامه و برگزاری جشن فارغ التحصیلی از طرف انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی به مدت هفت سال در رشت و تهران ادامه داد. او سال ۱۳۲۹ در دانشكده افسری ثبت نام كرد و خدمت وظیفه را در گارد گمرك مشهد به پایان برد و در سال ۱۳۳۰ هفته نامه سیاسی - انتقادی «هفگز» را با همكاری تنی چند از دوستان آزاده و صاحبنظرش در رشت منتشر كرد كه جمعاً هفده شماره (از آذر ۱۳۳۰ تا خرداد ۱۳۳۱) به چاپ رسید. بعد از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مدت سه سال در وزارت فرهنگ به شغل معلمی روی آورد و در سال ۱۳۳۵ برای ادامه تحصیلات دانشگاهی به آلمان رفت. قبل از ثبت نام در دانشگاه، مقدمات آلمانی را در كلاس های زبان آموخت. شش ماه هم در كارخانه كنتس الكتروموتور در هامبورگ - آلتونا از نزدیك با «كار در آلمان» آشنا شد كه در پیشرفت مكالمه وی تأثیر داشت. گلشنی تا سال ۱۳۴۸ در دانشگاه هامبورگ به تحصیل و تحقیق و تدریس اشتغال داشت و از محضر استادانی چون برتولد اشپولر، ولفگانگ لنتس، هریبرت بوسه و هلموت براون بهره ها برد. در سال ۱۳۴۷ به دریافت درجه دكترای تاریخ و شرق شناسی «Dr.phil» نایل شد. در شهریور ۱۳۴۸ به دعوت رسمی دانشگاه به وطن بازگشت و به عنوان استاد قراردادی و سرپرست بخش تاریخ دانشكده ادبیات وعلوم دانشگاه شیراز به تدریس و پژوهش مشغول شد. در سال ۱۳۵۵ پس از انتقال به دانشگاه تهران از رئیس كمیته تخصصی تاریخ با شورای عالی برنامه ریزی ستاد انقلاب فرهنگی و همچنین سازمان مطالعه و تدوین كتب علوم انسانی دانشگاه ها (سمت) همكاری داشته است.
عبدالكریم گلشنی در بسیاری از جشن نامه ها مانند یادگار نامه فخرایی به كوشش رضا رضازاده لنگرودی، جشن نامه استاد دكتر عبدالحسین زرین كوب به كوشش علی دهباشی، ستوده نامه به كوشش ایرج افشار و یادنامه و جشن نامه دكتر محمدامین ریاحی مقالات با ارزش و گرانقدر ارائه كرده اند. مقاله های ارزشمندی كه در نگارش آنها از جان مایه گذاشت و عمر خود را در این مسیر صرف كرد تا دانشجویان و استادان تاریخ بتوانند از آنها بهره ببرند.
در مقاله ای از او با عنوان «جمال الدین شروانی» كه در «دانشنامه جهان اسلام» منتشر شده است؛ می خوانیم: «جمال الدین شروانی، وزیر موسی خان از شوال تا ذیحجه ۷۳۶ وزیر امیرعلی پادشاه، وی پسر تاج الدین علی بود. با مرگ سلطان ابوسعید بهار در ۱۳ ربیع الآخر ۷۳۶ و فقدان فرمانروایی لایق اقتدار دولت ایلخانی وسیله ای برای قدرت طلبی امیران با نفوذ شد. پس از جلوس اَرپاخان ‎/ اَرپای گائون، به جانشینی ابوسعید، این كه غیاث الدین محمد، وزیر سلطان ابوسعید، امرا را به اتحاد دعوت كرده بود، امیرعلی پادشاه، دایی سلطان ابوسعید و حكمران دیاربكر، به سلطنت ارپاخان رضایت نداد و موسی خان مغول نواده بایدو را به شاهی برگزید...»
«.... ایلخانیان مغول در بیش از یك قرن فرمانروایی در ایران (۶۵۳ ، ۷۵۶) به رغم حفظ وحدت دولت، نتوانستند حدود مسئولیت صاحبان مناصب و وزیران را مشخص كنند و نفوذ هر ایلخان یا وزیر در قلمرو حاكمیتش، به شخصیت خود او بستگی داشت و همین موضوع یكی از عوامل انقراض این سلسله شد.»
عبدالكریم گلشنی در مطبوعات سابقه بسیار طولانی دارد و در این راه عمر بسیار صرف كرده است در آن ایام یعنی پس از جنگ جهانی دوم بین سال های ۱۳۳۲ - ۱۳۲۰ كه روزنامه ها بدون محابا حقایق اخبار و اطلاعات را در اختیار مردم می گذاشتند. او كه جوانی پرشور و آزادیخواه بود و فارغ از قید و بند و سرشار از روحیه مردم سالاری بود در انتشار «هفگز» در رشت همكاری داشته است.
فریدون نوزاد -شاعر و پژوهشگر گیلانی در نشریه گیلان ما - در وصف ویژگی های عبدالكریم گلشنی می گوید: «در چنین حال و هوایی، جوانی پرشور و هیجان، عاشق آزادی و رهایی مردم از قید بند، سرشار از روحیه مردم سالاری با گردآوری چند نوجوان نوخیز و ضد استبدادی و قلدری به دور خویش، هفته نامه طنزپرداز هفگز را در رشت بنیاد نهاد. عبدالكریم گلشنی از زنده یاد محمدصادق غنچه صاحب امتیاز و مدیر هفته نامه صفدر خواست تا اجازه دهد به صورت ضمیمه صفدر با شعار: «هفگز بلای جان عدوی وطن بود» منتشر شود و او نیز با سعه صدری كه داشت، بدون هیچ شرطی موافقت خود را اعلام داشت و بدین سان نخستین شماره این نشریه را با سرمقاله پرمحتوا انتشار داد.»
انتشار هفگز درست همزمان با هفدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی ایران صورت گرفت و در میان مردم گیلان آنچنان محبوبیتی یافت كه فریدون نوزاد می گوید: «بازار داغی در میان مردم یافته و به راستی غوغا می كرده است و موجبی فراهم آورده بود كه هفگز بلافاصله پس از انتشار نایاب می شد.» حضور عبدالكریم گلشنی در نشریه هفگز باعث جلا و ارتقای آن نشریه بود. او با احاطه بر اصول شعری و ادبیات موجب صلابت بیشتر اشعار به چاپ رسیده در آن نشریه شد.
فریدون نوزاد درباره عبدالكریم گلشنی می گوید: «عبدالكریم گلشنی كه امروزه از فضلای افتخارآفرین جامعه ماست بشدت از بیگانگی پرستی نفرت داشت و هنوز هم این ویژگی را در نهاد خود حفظ كرده است. به همین علت همان گونه كه با رهبران فرمانبردار بعضی از احزاب اشتباه كار می جنگید.
از مبارزه با مسئولان زورگو و مردم ستیز هم بازنمی ایستاد، برای او جمال امامی، سیدشوشتری یا رئیس قدرتمند شهربانی های گیلان، علی بنی آدم فرماندار رشت و همچنین سرتیپ مغروری فرمانده تیپ منطقه به خاطر خصلت مردم ستیزی كه داشتند، با آن گروه اول تفاوتی وجود نداشت، هر دو گروه بد می كردند، و بدی را نمی باید بدون جزا و مكافات گذاشت... در مقاله ای دیگر از عبدالكریم گلشنی با عنوان «قدیمی ترین مورخان شیعه در تحقیقات غرب» كه در مجله كیهان فرهنگی چاپ شده است:
«حدود ۸۰ سال پیش (۱۹۲۶) كارل بروكلمن مقاله ای با عنوان «نصر بن مزاحم قدیمی ترین مورخ شیعه» در مجله سامی شناس انتشار داد. (جلد ۴ ، ۱۹۲۶ - صفحه ۱ تا ۲۶) چهل سال پس از آن فؤاد سزگین با اشاره به عنوان مقاله بروكلمن «اشتباهش را قابل اصلاح» خواند. زیرا در حال حاضر به درستی نمی توان درباره قدیمی ترین مورخ شیعه قضاوت كرد. لیكن در هر حال «ابومخنف و محمد بن ساعد كلبی» از نصر بن مزاحم قدیمی ترند. «فؤاد سزگین» «تاریخ نگارش های عربی» بدین ترتیب ابومخنف را تلویحاً خبر مورخان شیعی به حساب آورده. وی در جایی دیگر از قول «ولهاوزن» مؤلف كتاب «امپراتوری عرب و سقوط آن» (برلین - ۱۹۰۲) می نویسد: «ابومخنف با دلچسبی به موضوعات شیعه، خوارج و قیام عراقیان می پردازد و اخبار مربوط به كوفه را با تفسیر و علاقه خاصی بیان می كند و با آنكه موضع بی طرفانه او مشخص است، از طرفداران آل علی و عراقیان و از مخالفان بنی امیه و شامیان محسوب می شود. «فوأد سزگین - همان اثر»
اما در كتاب ابومخنف با استناد به گفته ابن ابی الحدید معتزلی در شرح نهج البلاغه (ج ۱ - ص ۱۴۷) چنین آمده است: «ابومخنف امامت را براساس انتخاب قبول داشت. وی نه تنها شیعه نبود، بلكه در سلسله رواهٔ شیعه نیز دیده نمی شود.»
از دیگر مقاله های عبدالكریم گلشنی «ابوحنیفه دینوری گیاه شناس» :
«ز بلبر برگ كتاب النبات را، از نظر ریخت شناسی گیاهی (مورفولوژی) «جالب ترین قسمت گیاه شناسی آن روزگار یافته است» و در آن یك نظریه ریخت شناسی نسبتاً فوق علمی پیدا كرده كه اصطلاحات به كار رفته و رایج برای اعضا و اندام های مختلف گیاه و تعریف و تبیین واژه ها آن را تصدیق و تأیید می كند. (یك عامل با ارزش دیگر)
این تجسم جنبه های ریخت شناختی (مورفولوژیكی)، ارائه اشكال پیچیده نبات از طریق مقایسه با نمونه های معلوم و مشهور است. این همان واقعیتی است كه برتسل Bretzl در بررسی های گیاه شناختی یونان، در كارتئو فراست، Theophrast، بازشناخته است و در تحقیقاتش در زمینه گیاه شناسی راه اسكندر، به طور ممتاز و پرمعنایی، توصیف ویژگی های گیاه را از نظر ریخت شناسی و قیافه شناسی نشان داده است.»
زهرا طهماسبی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید