یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دو دغدغه مهم جنبش دانشجویی


دو دغدغه مهم جنبش دانشجویی
امروز ۵۵ امین سالروز واقعه ای است که ۳ دانشجوی آزاده ایرانی به دلیل انتقاد از استبداد و اعتراض به استعمار در خون خود غلتیدند، همچنین امروز حدود ۳۰ سال از روزی که این روز به عنوان روز دانشجو در این مرز و بوم برگزیده شده است می گذرد.
جنبش دانشجویی ایران در تمامی سال ها و دهه های گذشته علیرغم نامساعد بودن فضا و محیط برای حرکت های دانشجویی به حرکت خود ادامه داده و امروز در جایگاهی نشسته است که یکی از پویاترین جنبش هایی است که در برهوت عدم نهاد مندی اجتماعی و ضعف نهادهای جامعه مدنی، بار مضاعف پیگیری مطالبات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... ملت ایران را به دوش می کشد.
پویایی این جنبش نیز از آنجا بر می خیزد که این جریان همه ساله پذیرای خون تازه در رگ های خود است. همه ساله و با ورود دهها و صدها هزار جوان جدید به محیط دانشگاهی، خطر رخوت و سستی و دور بودن از مطالبات و خواست های اجتماعی از رخ محیط های علمی و دانشگاهی رخت برمی بندد و به حق می توان ادعا کرد که به برکت حضور همیشگی قشر جوان و آرمان خواه جامعه هیچ گاه فضاهای دانشگاهی از آرمان گرایی دور نمی شود و غبار مصلحت اندیشی های "سیاست پیشه گانه" بر پیکر آن نمی نشیند.
جنبش دانشجویی در ایران با وجود تمامی مشکلات، مصائب و سختی ها در ۶۰ سال گذشته به حرکت خود ادامه داده است و همچنان جایگاه خود را به عنوان پیشروترین جنبش اجتماعی که در غیاب نهادهای مدنی پویا و بالنده وظیفه نظارت، پرسشگری،مطالبه خواهی و آرمان طلبی را به یک جا به دوش می کشد، به وظیفه تاریخی خود عمل کرده و می کند.
جنبش دانشجویی ایران در ۱۰ سال گذشته دو نگاه مشخص به دانشگاه را از خود طرد کرده و در مقابل آن موضع گرفته است:
۱) یک نگاه ، دید "ابزاری" داشتن به این جنبش بوده و هست که تلاش دارد نقش جنبش دانشجویی را در حد "ابزار چانه زنی" برای گروه های سیاسی تقلیل دهد.
این نگاه آفات و مصیبت هایی را بر پیکره جنبش وارد ساخت که هنوز هم التیام نیافته است. در چارچوب این نگاه، این جنبش باید در مواقع لازم وارد صحنه شده و در انتخابات مختلف از این گروه و آن دسته حمایت کند. اما اگر روزی جنبش دانشجویی به پیگیری مطالبات به حق صنفی، سیاسی، اجتماعی و ...مورد دغدغه خود وارد صحنه شود در چارچوب این نگاه مرتکب گناه "تندروی" شده و هیچ یک از گروه ها و احزاب سیاسی برای دانشجویان قدمی بر نمی دارند.
به عبارت بهتر در این نوع نگاه ابزاری، دانشجو و جنبش دانشجویی ای خوب است که بشود روی آن حساب کرد و به عنوان عقبه و سیاهی لشگرگروه های سیاسی و احزاب مختلف در آید.
متاسفانه آفات این نوع نگاه به جنبش دانشجویی در سال های گذشته و هم اکنون ضربات جدی را بر پیکر جنبش وارد ساخته است، اما با هوشیاری دانشجویان و تجربه اندوزی آنها از وقایع مستحدثه در سال های گذشته، امروز این نوع نگاه به بدنه جنبش دانشجویی در حکم توهین به شعور و جایگاه جنبش دانشجویی است و حتی کسان و گروه هایی هم که خواستار اعمال این "تز" و چنین نگاهی به جنبش دانشجویی اند لااقل مجبور شده اند در زبان و کلام بر ضرورت استقلال جنبش دانشجویی و وارد نشدن این جنبش به دسته بندی ها و جناح بندی های سیاسی و حکومتی داد سخن دهند.این امر در واقع دستاورد جنبش دانشجویی در ۸ سال گذشته بوده است که توانسته است با عقب نشاندن نگاه های فرصت طلب از دانشگاه به حرکت مستقلانه خود از قدرت ادامه دهد.
۲) نگاه دیگری که متاسفانه در سال های اخیر تشدید شده است نگاه "امنیتی" به این جنبش بوده است. در قالب این نگاه دانشگاه یک معضل و دانشجو فی نفسه مخل امنیت کشور است. کوچک ترین مطالبه صنفی دانشجویان به سرعت رنگ امنیتی می گیرد و تلاش می شود یک تفکر قالب و کلیشه ای در دانشگاه حاکم شده و تکثر طبیعی و ایدئولوژیک محیط های علمی و دانشگاهی انکار شود.
این نگاه به دانشگاه و جنبش دانشجویی، با امنیتی کردن موضوع تلاش دارد تا در تعامل با فضای دانشگاه الگوهای مدیریتی و رفتاری" امنیتی" را در این فضای علمی تعمیم دهد و نا گفته پیداست که به دلیل عدم سنخیت این نگاه با واقعیت فضای علمی و دانشگاهی، این راه کار در نهایت به غیر از تشدید فضای رادیکالیسم در دانشگاه ها راه به جایی نمی برد.
در چارچوب این استراتژی همه امور دانشگاه باید تحت کنترل قرار گیرد و مدیری برای اداره این فضای علمی و آکادمیک مناسب تر است که بهتر بتواند آرامش و سکوت را بر مجموعه دانشگاه حاکم کند!
البته در چارچوب این استراتژی یک الگوی مطلوب، کلیشه ای و رسمی نیز برای فعالیت های جنبش دانشجویی ترسیم شده و تلاش می شود سایر گروه های دانشجویی مورد طرد و فشار قرار گیرند. به گونه ای که امروز (شنبه- ۱۶ آذر ۱۳۸۷) که روز دانشجو است تقریبا به جز برپایی چند برنامه رسمی و کلیشه ای در برخی از معدود دانشگاه های کشور، برگزاری مراسم بسیاری از گروه های دانشجویی در اکثر دانشگاه ها و شهرهای کشور با محدودیت ها و مخالفت های برخی مدیران وزارت علوم و مسئولان دانشگاه ها قرار گرفته است.
پر واضح است که امنیتی کردن فضای دانشگاه و تلاش برای "یونیفرمه" کردن دانشجویان (از طرز لباس پوشیدن تا نوع اندیشیدن) به طور تاریخی الگوی تجربه شده و شکست خورده ای است که به غیر از منافع آنی و زود گذر (و البته بسیار نا مطمئن) چیزی را نصیب سیاست گذاران این ایده نمی کند.
تجربه سال های گذشته به خوبی این حقیقت را اثبات نمود که این هر دو نگاه با واقعیت ها و فضای جنبش دانشجویی همخوان نبوده و پیگیری آنها هیچ حاصلی را نه برای جنبش دانشجویی و نه برای عاملان آن به دنبال نداشته است.
شاید بتوان در ۵۵ امین سالگرد واقعه ۱۶ آذرسال ۱۳۳۲ مهم ترین مطالبه امروز جامعه دانشگاهی و جنبش دانشجویی را دورکردن هیمنه و سایه نهاد قدرت از دانشگاه و کسب استقلال علمی و مدیریتی هر دانشگاه توسط کادر هیات علمی و اساتید استخوان دار و زحمت کشیده همان دانشگاه دانست. امری که هر چند طلیعه آن در دولت آقای خاتمی انجام شد، اما دیری نپایید که بار دیگر با تفوق نگاه دولت سالار بر مجموعه دانشگاه ها، فضای حضور حاکمیت در دانشگاه ها غلظت و شدتی مضاعف یافت.
به نظر می رسد جنبش دانشجویی امروز ایران، بیش از هر چیز به کسب استقلال عمل و دور کردن هیمنه حضور دولتی از فضای مدیریتی دانشگاه می اندیشد که این امر در صورت تحقق و تثبیت به طور یقین در گام نخست به نفع حاکمیت و در گام دوم به نفع دانشگاه، دانشجو، جنبش دانشجویی و جامعه است.
در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هر چقدر که جنبش دانشجویی تلاش کند تا خود را از دولت دور و به جامعه نزدیک کند، استقلال عمل بهتری برای پیگیری مطالبات خود و مردم خواهد داشت.
این امر به مفهوم تقابل جنبش دانشجویی با دولت و حاکمیت نیست بلکه به این مفهوم است که دانشگاهیان و دانشجویان که فرهیخته ترین قشر جامعه هستند بتوانند به راحتی و در مواقع لازم از ناراستی ها و کاستی ها انتقاد کنند و در مقام یکی از مهم ترین نهادهای جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی حاکمیت را در تعامل بهتر با جامعه یاری دهند و واسطه ای برای انتقال دغدغه های جامعه به حاکمان باشند.
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران


همچنین مشاهده کنید