یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


نقد هدفمند کردن یارانه‌ها در راستای کدام هدف؟


نقد هدفمند کردن یارانه‌ها در راستای کدام هدف؟
محمدحسین شریف‌زادگان نخستین فردی است که توانست بعد از شکل‌گیری وزارت رفاه و تامین اجتماعی با عنوان وزیر در صدر این وزارتخانه قرار بگیرد. او به خوبی عدالت، فقر و سیاست‌های اقتصاد دولتی ایران را در جهت گسترش عدالت تحلیل می‌کند و در مورد هدفمند کردن یارانه‌ها نیز بر این باور است که این اتفاق آرزوی دیرینه اقتصاد ایرانی است. شریف‌زادگان اما با شک به سیاست‌های دولت نهم برای هدفمند کردن یارانه ها نگاه می‌کند و می‌گوید: <این طرح را می‌توان از دیدگاه سیاسی و در رابطه با انتخابات و ترفندهای این شرایط خاص ارزیابی کرد و به لحاظ کارشناسی به نظر می‌رسد ناپختگی و شتابزدگی در این طرح، کاملا‌ به چشم می‌خورد.>
شریف‌زادگان اینگونه سخن می‌گوید: هدفمند کردن یارانه‌ها مقوله‌ای است که دست‌کم ۲۰ سال است در ایران مطرح شده اما به‌طور جدی پس از جنگ تحمیلی و در زمان دولت سازندگی، عمدتا مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی کشور قرار گرفته است. در آن زمان هم که مراوده بیشتری با گروه‌های کارشناسی بانک جهانی صورت گرفت، این ایده در توصیه‌های آن بانک نیز قرار داشت.
▪ هدفمند کردن یارانه‌ها می‌تواند از زوایای گوناگون بررسی شود که توجه به آنها اهمیت زیادی دارد:
۱) اهداف آن است. ‌
۲) برنامه‌های اقتصادی که این طرح ذیل آن به اجرا درمی‌آید.
۳) شناسایی کسانی که باید هدفمند از یارانه‌ها استفاده کنند. ‌
۴) سازماندهی اجرایی و مانیتورینگ طرح ‌
۵) سیاستگذاری و اجرای طرح‌های حمایتی و جبرانی برای مقابله با آثار جانبی اقتصادی و اجتماعی آن
وی ادامه می‌دهد: دست‌کم ۴۰ سال است که در ایران یارانه در کالا‌های اساسی و سپس در انرژی یا به شکل مستقیم و پرداخت‌های انتقالی یا به شکل بالقوه یا با تعبیر هزینه فرصت ارائه می‌شود. در ابتدا پرداخت یارانه به شکلی واقعی صورت می‌گرفت و گروه‌های اجتماعی به دلیل فقر گسترده از آن بهره‌مند می‌شدند، مثلا‌ بنا بر گزارش بانک جهانی، در سال ۱۳۷۵، ۴۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر بودند که این روش توزیع همگانی یارانه‌ها می‌توانست تا اندازه بسیاری موثر واقع شود اما از سوی دیگر مساله انرژی، جمعیت و بالا‌ رفتن ضریب شهرنشینی، تقاضاهای جدیدی را در جامعه رقم زده است که توزیع همگانی یارانه ها نمی‌تواند روشی باشد که اثربخشی لا‌زم را داشته باشد.
نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که در گروه‌های درآمدی ده‌گانه، عمدتا ۳ گروه اول کم‌درآمد، کمتر از گروه‌های درآمدی پردرآمد از یارانه‌ها استفاده می‌کنند، برای مثال مصرف بنزین در دهک‌های درآمدی در سال ۸۰ به این صورت بوده است که سهم ۱۰ درصد بالا‌ ۳۳ درصد و ۱۰ درصد درآمدی پایین ۸/۰ درصد یعنی ۴۱ برابر بوده است و سهم مصرف برق ۱۰ درصد درآمدی بالا‌ ۴/۱۷ درصد و سهم ۱۰ درصد پایین درآمدی ۷/۴ یعنی ۷/۳ برابر بوده است و در کل بهره‌مندی دهک‌های درآمدی از کل یارانه‌ها که شامل یارانه انرژی، کالا‌های اساسی و دارو در سال ۱۳۸۰ است، در دهک اول ۸/۳ درصد از کل یارانه‌ها، دهک دوم ۹/۴، دهک سوم ۴/۶، دهک چهارم ۴/۷، دهک پنجم ۴/۸، دهک هفتم ۸/۱۰، دهک هشتم ۳/۱۳، دهک نهم ۱۵ و دهک دهم ۵/۲۰ درصد است.
این آمار نشان می‌دهد در حالتی که یارانه‌ها به شکلی همگانی و به همه گروه‌های درآمدی توزیع شود، گروه‌های پردرآمد به مراتب بیش از گروه‌های کم‌درآمد از آن استفاده می‌کنند. این در حالی است که هدف ارائه یارانه‌ها کمک به کسری قدرت خرید گروه‌های کم‌درآمد است و با این روش درواقع اتلا‌ف هنگفت منابع ملی صورت می‌گیرد. اینها دلا‌یل اجمالی است که چرا باید یارانه‌ها را به سوی گروه‌های کم‌‌درآمد و محتاج یارانه سوق داد و از پرداخت یارانه به گروه‌های درآمدی پردرآمد خودداری کرد.
برنامه‌ریزی و اجرا و ارزیابی و کنترل این طرح، معطوف به سیاستگذاری مناسبی است که از دل ساختار اقتصادی منظم و با چارچوب مشخص به دست می‌آید. آنچه دولت به عنوان طرح تحول اقتصادی عنوان کرده است، به‌رغم توضیحات کارشناسان و مسوولا‌ن لا‌حق، هنوز هیچ طرح مدون و مشخصی که نشان دهد اهداف، برنامه‌ها و روش کار این طرح چگونه است نشان نمی‌دهد. به نظر می‌رسد ابهامات طراحی و اجرای طرح بیش از آن است که بتوان آن را در چارچوب یک طرح اقتصادی ارزیابی کرد. دست‌کم آنچه تا به حال ارائه شده، دربردارنده یک طرح مشخص نیست و بیشتر در طرح مساله و اهداف اولیه آن باقی مانده است. این طرح را می‌توان از دیدگاه سیاسی در رابطه آن با انتخابات و ترفندهای این شرایط خاص و یا آنکه از دیدگاه اقتصاد سیاسی ارزیابی کرد اما هرچند این ملا‌حظات را بسیار اساسی و قابل توجه می‌دانم، اما صرفا مساله را از دید کارشناسی و اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهم. به نظر می‌رسد ناپختگی و شتابزدگی در این طرح کاملا‌ به چشم می‌خورد و در حالی که هنوز چارچوب اساسی آن روشن نشده اجرای آن با شناسایی از طریق فرم‌های اظهارنامه مستقیم توسط مردم شروع شده است. ‌ شریف‌زادگان تصریح می‌کند: یکی از مهم‌ترین فرازهای این طرح اهداف آن است. این طرح می‌تواند به‌طور کلی دارای ۳ هدف مشخص باشد؛ هدف نخست، اصلا‌ح ساختار اقتصادی با اصلا‌ح قیمت‌ها، منطقی کردن قیمت‌ها، متمایل کردن قیمت‌ها با قیمت‌های جهانی کالا‌های مورد یارانه‌ای و یا هدف دوم، حداکثر کردن رفاه اجتماعی از طریق موثر کردن حمایت‌های اجتماعی توسط قطع یارانه از گروه‌های پردرآمد و پرداخت آن به گروه‌های کم‌درآمد است. سومین هدف می‌تواند ترکیبی از اصلا‌ح ساختار اقتصادی و حداکثر کردن رفاه اجتماعی باشد. ‌ در طرح دولت معلوم نیست هدف کدام است. اگر هدف، اصلا‌ح ساختار اجتماعی و اصلا‌ح قیمت‌ها است، مستلزم یک طراحی شاخص برای اقتصاد کلا‌ن کشور است که در آن جهت‌گیری‌های اصلی اقتصاد مشخص شود. نمی‌شود در کشوری که هنوز اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی و ترفندهای اجرایی آن در کمرکش کار بازمانده و تکلیف بخش خصوصی مشخص نیست، سخن از یک جراحی اقتصادی بزرگ به میان آوریم، در حالی که زمینه‌های ساختاری آن، تاریک باقی مانده است.
گرفته از تارنگاشت عدالت
http://www.edalat.org/sys/content/view/۲۰۷۰/۱
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید