یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آرمانگرایی


آرمانگرایی
حکومتهای جهان امروز را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: حکومتهای آرمـانـی و غیرآرمانی. مقصود از حکومتهای آرمانی، حکومتهایی هستند که فـراتـر از مـرزهـای جغـرافیـایـی خود پیامی برای جهانیان دارند. حکومتهای غیرآرمانی نیز تمام آمال وآرزوهایشان در درون مرزهایشان محبوس است و نهایت اهتمام آنها چیزی جز حفظ منافع محدود ملی نمی‌باشد. ‌ ‌
آرمان تنها از جنس دین نیست. بعضی حکومتهای بظاهر دینی هم اگر خـواستـه‌های آنها از مرزهایشان فراتر نرود، آرمانی نیستند. حکومت آمریکا یـک حکـومـت آرمـان‌گـر اسـت، زیـرا کـه منـافـع خود را در فراتر از مرزهای جغرافیایی خود می‌جوید. حکومت شوروی سابق هم یک حکومت آرمانی بود. دغدغه این حکومت هم افزودن بر تعداد کشورهای بلوک شرق بود. البته هـم حکـومـت آمـریکـا و هـم حکومت شوروی سابق از ردیف حکومتهای آرمان‌گرای غیردینی و حکومت رژیم صهیونیستی نیز از جمله حکومتهای آرمـان‌گـرای شبـه دینـی است. حکومتی مدعی تعالیم یهود فراتر از مرزهای جغـرافیـایـی و هـر چنـد نـامشـروع خویش، بدنبال منافعی است. حکومت عثمـانی هم نوعی حکومت دینی بود که در آن زمان اکثر کشورهای اسلامی فعلی در حیطه حکومت آن قرارداشتند. جمهوری اسلامی ایران نیز حکومتی دینی است که اهتمام آن اجرای تعالیم اسلام می‌باشد. ‌ ‌
اکثر کشورهای جهان، دارای حکومتهای غیرآرمانی می‌باشند. بعضی از آنهـا مستقـل هستنـد که تعدادشان بسیار معدود است ولی اکثر حکومتهای غیرآرمانی مجبورند به عنوان ابزار حکومتهای آرمان‌گرا عمل کنند و بخشی از اهداف حکومتهای بزرگ آرمانگرا را عملی سازند. ‌ ‌
اما هر حکومت دینی که آرمانی هم هست، بر حق نیست. از قضا پس از آنکـه انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و الگویی از یک حکومت آرمان‌گرای دینی را به جهانیان عرضه کرد، غرب وحشت‌زده تلاش کرد الگوهای تقلبی از حکومت آرمان‌گرای دینی از جنس اسلام راایجاد یا بزرگنمایی کند تا بتواند به زعـم خـود صـدای انقلاب اسلامـی ایران را در هیاهوی ایجاد شده گم کند. طالبان و القاعده از همین نمونه‌ها هستند. غرب بخوبی دریافته بود که پیام انقلاب اسلامـی ایـران پیـامی جهانی است و ظرفیت نفوذ در افکار عمومی جهان را دارد؛ و چه خوب هم تشخیص داده بود. ‌ ‌
دشمنان اسلام علاوه بر اتخاذ تاکتیک فوق برای مقابله با آرمان حکومت جمهوری اسلامی که بسط عدالت در جهان است، ترویج سکولاریسم را نیز مـدنـظـر قـرار داده‌انـد. ایـن کـار از دو طـریـق اجـرا مـی‌شـود. اگر بپذیریم که سکـولاریسـم بـدنبـال خـالـی کردن صحنه‌های اجتماعی قضایی اقتصادی، سیاسی فرهنگی و... از دین اسلام است؛ بنابر این یک روش آنها ترویج این نـظـر است که اسلام فاقد قوانین و دستورات برای اداره صحنه‌های مختلف می‌باشد. آنها دین را یک امر آسمانی معرفی می‌کنند که قرار است در آسمان بمـاند و به رابطه خدا با بشر بپردازد و در روابط آدمیان دخالت نکند تلاش می‌کنند که برای حکومت در زمین قوانینی زمینی وساخته بشر معرفی کنند. ‌ ‌
دومین روش آنها این است که تلاش می‌کنند قوانین اسلامی را متعلق به گذشته بدانند و آنها را فاقد کارآیی معرفی کنند. گرچه متحجرینی که به اجتهاد اعتقاد ندارند، آب به آسیاب این تفکر می‌ریزند؛ ولی یکی از توجیهات کهنه مخالفان حکومت دینی مربوط به گذشته معرفی کردن دستورات دینی است.
در تعبیـر دیگـر، ذکـر آنکه اسلام فاقد نظامهای سیاسی اقتصادی و... است؛ یک روی سکه و اجرای احکام اسلامی نه ضروری است و نه ممکن روی دیگـر سکـه ترویج سکولاریسم است. اولی را چندی پیش سخنگوی حزب کارگزاران گفت و دیگری را هم وزیر نفت دولت موقت بازرگان در اوایل انقلاب بیـان کـرد. در بیـن ایـن دو تـاریخ نیز نغمه‌های مشابه آن بخصوص دردوران اصلاحات زیاد شنیده شد.
این تلاشها برای آن است که جمهوری اسلامی ایران را ازمحتوای آرمانی آن خـارج کننـد. آرمـانـی کـه مـردم ایران به علت برخورداری از ظرفیت‌های مختلف می‌توانند و توانسته‌اند پرچمدار آن باشند. ایران مقید و ملزم به اجرای احکام آخرین دین آسمانی و پیرو خاتم پیامبران الهی است. شیعه که اکثریت مردم ایران به آن اعتقاد دارند واضح‌ترین تصویر را از ظهور موعود الهی که در همه ادیان بر آن تکیه شده ارائه می‌کند.
اینهـاسـت کـه پـایـه‌های آرمان‌گرایی جمهوری اسلامی ایران را تشکیل می‌دهد. ‌
مجتبی همدانی
منبع : سایت خبری شما


همچنین مشاهده کنید