یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

روایتی جالب وشنیدنی از آخرین روزهای حیات اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی


روایتی جالب وشنیدنی از آخرین روزهای حیات اتحاد جماهیرشوروی سوسیالیستی
واقعه ای عجیب در آگوست سال ۱۹۹۱،اتحادجماهیر شوروی سوسیالیستی و گورباچوف رابا همه عظمتش وتاریخ پرازافتخارش به صفحات تاریخ سپرد.ملکم برنیک ورث وقایعی راکه درآخرین روزهای عمررژیم شوروی بوقوع پیوست راشرح می دهد .
● بحران غیر منتظره
تقریبا۱۸سال پیش واقعه ای باورنکردنی بوقوع پیوست واولین ومقتدرترین رژیم کمونیستی جهان را به تاریخ سپرد.تنها چندماه قبل ازآگوست ۱۹۹۱تلاشهای گسترده ای برای کودتا صورت گرفته بود که بی شک توطئه خارجیها من جمله ایالات متحده آمریکا درآن دخیل بود.گورباچوف واقعا درمشکلات نظام خویش وکشورپهناورشوروی غرق بود ،انگار همان روزهای سخت ودشواراوائل انقلاب درحال تکرار بود .شایان ذکراست که گورباچوف تنها رهبرشوروی بودکه رهبری متقدرسابق شوروی یعنی استالین درک نکرده بود.راستی چرا گورباچوف زمام امورراازدست داد ؟ چرا زیردستان وی دیگرازاوفرمان نبردند وتحت تاثیر القائات بی گانگان قرار گرفتند ، طوریکه این اتفاقات دست در دست هم داده و منجر به فروپاشی قدرتی عظیم در قرن بیستم گردید.
صبح روز سوم آگوست ۱۹۹۱ ، گورباچف برای آخرین بار در جلسه ای با کابینه خود شرکت کرد، در مئرد مسائل بین المللی ، داخلی ، اقتصادی و سایر موضوعات بحث هایی صورت گرفت و همه چیز طبق روال و عادی می نمود . پس از جلسه، گورباچف جهت گذراندن تعطیلات عازم ویلای شخصی خود در خارج از مسکو شد.
در دیگر سو یعمی در غرب ، جورج بوش پدر ، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده آمریکا ، دیگر ابرقدرت جهان در حال آماده شدن برای رویارویی با رقیب دیرینه خود ، طبق روال همیشگی بود.
شایان ذکر است که در غرب گورباچف دارای شخصیتی مثبت و جالب توجه است بطوریکه از وی به نیکی یاد می شود، از او بعنوان کسی یاد می شود که رویه جهان را تغییر داده و به سالها جنگ سرد پایان بخشید، از صدقه سری گورباچف خطر جنگ هسته ای پایان یافت ، آلمان بار دیگر متحد گردید ، نظام سرمایه داری بر رقیب خود چیره گشت و بسیاری دیگر. بهرحال همه این ها دست در دست هم داد تا جایزه صلح نوبل تقدیم وی گردد. نام گورباچف در زمره رهبران موثر جهانی ثبت است.
در شرق علی الخصوص داخل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی اوضاع بحرانی بود، نیروهای نظامی ارتش سرخ با همه عظمتشان بدون هیچ نتیجه ای افغانستان را تخلیه کرده بود ، پیمان ورشو از هم پاشیده بود ، دیوار برلین سقوط کرده و اقتصاد ئضعیتی فوق بحرانی داشت. کمبود غذا ، افزایش جرم و جنایت و ... مردم را آزار می داد . بوریس یلتسین بعنوان رئیس جمهوری فدراسیون روسیه بر مسند قدرت نشسته بود ، تجزیه کشور وسیع شوروی در حال انجام بود و گویا این سرنوشتی از پیش نوشته شده برای شوروی بود. لذا از گورباچف در شرق بعنوان رهبری ضعیف و در نگاه عده ای خیانتکار یاد می شود.
● نمودار شدن بحران
از نظر تحلیل گران خارجی علی الخصوص غربی ، بحران در شوروی از زمان کنگره بیستم ، یعنی زمانی که خروشچف رهبر وقت اعلان استالین زدایی کرد نشات می گرفت ، به عبارتی عقاید و تمام ایدوئولوژی ملت شوروی با این اقدام فرو ریخت و تنها زور آن را تا سال ۱۹۹۱ برپا نگاه داشت.
کشمکش عظیم میان جهان کمونیستی و کاپیتالیستی بوجود آمده بود . شوروی به جهت دارا بودن ملیتهای گوناگون ، بالغ بر ۱۵ ملیت کاملا متفاوت ، وسعتی بسیار گسترده ، بطوریکه صاحب "یک ششم" خشکی های جهان بود ، فساد و خیانت اقتصادی و اداری هیئت حاکمه علی الخصوص پس از برژنف ، باعش بود تا شوروی در این پیکار تضعیف شود.نیروهای شوروی از یک طرف باید در صدور انقلاب خود به سایر نقاط جهان می کوشیدند و از طرفی دیگر ناراضیان داخلی را ساکت می کردند.
در آخرین جلسه رسمی گورباچف با اعضای کابینه اش وی سخنرانی مفصلی در رابطه با اوضاع و مشکلات ایراد نمود ، نظرها را شنید و به جمع بندی کلی دست یافت ، بنظر می رسید همه چیز عادی و طبق روال است ، اما بی خبر از اینکه بحرانی عظیم داخل تخمی در حال رشد و نمو است. پس از اعلان ختم جلسه همگی به تعطیلات رفتند؛ اما دو هفته بعد همه انها بزرگترین شوک زندگی خویش را دریافت کرده و به تاریخ پیوستند.
صبح روز ۱۵آگوست ، والنتین پاول اف نخست وزیر وقت ، یادداشتی از رئیس جمهور گورباچف دریافت نمود ، این دستورالعمل شامل واقعه ای تاریخی و منحصر بفرد بود. شامل تقسیم قدرت ، تعریف مجدد روابط با سایر جمهوری های متحده ، آزادای بیان ، آزادی مطبوعات و .... می شد.
با موافقت نخست وزیر این دستورالعمل که تغییراتی مهم و اساسی را در بر می گرفت به تصویب رسید ، نخست وزیر همه کابینه را جمع و جوانب امور را شرح داد. وی تصمیم گرفت تا جراید را نیز از این خبر مهم مطلع سازد . در رهبران سطح بالای رژیم شوروی غوغایی برپا بود ، اینان همه افرادی بودند که عمر خویش را فدای انقلاب کرده بودند و به این راحتی حاضر به پذیرش به روش گورباچفی و آن هم با این سرعت نبودند. اشتباه بزرگ گورباچف اجرای بسیار سریع اصلاحات بود و چنان ماشین اصلاحات را سرعت داد که حتی خود نیز به زیر چرخ خای آن کشیده شد.
بنظر می رسید که جنبشی مستقل به رهبری یلتسین پیروز ماجراست. انتقادی گسترده و نیر تحرکاتی مشکوک از جانب وی و طرفدارانش به مشام می رسید که بوی کودتا می داد. فورا" تصمیم گرفته شد که با حضور گورباچف و سایرین جلسه ای اضطراری تشکیل شود.
● جلسه با گورباچف
گورباچف سراسیمه اطرافیان خود را در ویلا جمع کرد ، طی این جلسه تصمیم گرفته شد تا با بحران بشدت مقابله شود، بهرحال اطرافیان معتقد بودند که هنوز ارتش از گورباچف فرمان می برد و وی هنوز رئیس جمهور شوروی است.
رئیس جمهور پیش از این همه روزه گزارشهایی از نحست وزیر دریافت می نمود ، اما اینبار چیزی به وی ارائه نشد. اندکی بعد عده ای که خود را نمایندگان هیئت حاکمه حزب کمونیست ، ارتش سرخ و نمایندگان صنایع می نامیدند وارد ویلا شدند.گورباچف بشدت متعحب شد، آنها بدون هماهنگی آمده بودند.
ژنرال مدودف مسول امنیتی و محافظ شخصی رئیس جمهور به اطلای وی رساند که اینان خواستار ملاقت هستند. گورباچف تلفن را برداشت، شگفت زده شد ، چراکه قطع شده بود ، گویا طبق نقشه ای از قبل نوشته شده اکنون وی در ویلای شخصی خود محترمانه زندانی شده بود. در نهایت و به ناچار هیئت نمایندگان را به حضور پذیرفت.جلسه برگزار شد و با مشاجره ادامه یافته و با فخاشی طرفین خاتمه یافت. چرا که این هیئت به گوباچف گفت: باید تمام اختیارات را به گنادی یانف واگذار نموده و خود نیز به تبعید برود، گورباچف گفت : همه تان به جهنم بروید.
هیئت مذکور بدون نتیجه به مسکو بازگشت و نتوانست هیچ سندی به امضای وی برساند ، گورباچف عزم بازگشت نمود اما از این کار ممانعت به عمل آمد، وی سه روز متوالی بدون هیچ ارتباطی با خارج در ویلا به حالت بایکوت باقی ماند، حال آنکه مخالفان آزادانه در حال فعالیت و طراحی نقشه های خرابکارانه بودند.
این هیئت که اصرار بر عزل رئیس جمهور داشت عازم کرملین شد تا سایر مقامات را در مشروح رویداد قرار دهد.
سران ارتش سرخ در کرملین گرد هم آمدند و مسئله مطرح شد . عده ای پذیرفته و گفتند که دیگر از گورباچف فرمان نمی برند و عده ای دیگر نیز اعلام کردند که هرگز به میهن خود خیانت نخواهند کرد.
مردم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به شدت هیجان زده بودند ، بهرحال آنها عادت به این چنین اوضاعی آشفته نداشتند و این اوضاع اسباب ناراحتی شان را فراهم کرده بود ، ایالات متحده آمریکا در راس رژیم های کاپیتالیستی نیز آتش بیار معرکه بود.
● اتلاف وقت
بعد از نتیجه نگرفت هئت مذکور از تلاشها و نیز طولانی شدن غیبت رئیس جمهور و تلاشهای حامیان وی بالاخره گورباچف توانست پس از سه روز زندانی شدن عازم مسکو گردد، در حالی که از اوضاع هیچ خبری نداشت. وی وارد مسکو شد، فورا" به کرملین رفت و ساعت ۶صبح ۱۹آگوست حالت فوق العاده از طریق رسانه ها اعلام گردید.
کشور در آستانه کودتا و تجزیه قرار داشت، اقتصاد در حال فروپاشی بود ، بنگاههای تبلیغاتی غرب شوروی را از هر طرف می کوبیدند ، مردم خسته شده بودند ، نیروگاه اتمی چرنوبیل منفجر گشته بود ، مردم دو آلمان غربی و شرقی خواستار اتحاد بودند، قیمت نفت بطور بی سابقه ای سقوط کرده بود و نیز بسیاری مشکلات دیگر بر دوش وی سنگینی می کرد. حال بدرستی درک می کرد که این وقایع نتایج سهل انگاری وی در اداره امور کشور بود ، فهمید که اعتماد بیش از حد به ایالات متحده کار دستش داده است.بهرحال پیام فوری حالت فوق العاده جایگزین برنامه های عادی رسانه ها شده بود. ارتش لا تانکها و ادوات نظامی وارد مسکو و سایر شهرهای مهم شوروی گردید تا از بروز ناآرامی ها جلوگیری کند ، روزنامه ها توقیف شده و اطلاع رسانی عمومی ممنوع گردید.
یلتسین و کودتا پیان بشدت فعال بودند، کم کم درگیری به خیابانها کشیده میشد، از نظر یلتسین اقدام ارتش غیرقانونی بود و وی تمامی افسرانی را که از گورباچف اطلاعت کنند تهدید به محاکمه نظامی در آینده ای نزدیک نمود.
شورش و درگیری به اوج خود زسید، مردم شوروی همگی شوکه بودند ، ملل سایر جمهوری های متحد نظاره گر اوضاع در مسکو بودند ، دیوار آهنین دور شوروی از بین رفته بود و همه براحتی عبور و مرور می کردند، بالاخره ارتش تصمیم به مداخله گرفت ، گلوله ها شلیک شدند ، شورشیان ساختمان پارلمان روسیه را اشغال کرده و آنجا را به مرکز مقاومت تبدیل کردند. ارتش سرخ فورا" پارلمان را به محاطره خود گرفت . معترضین معتقد بودند که ارتش هرگز بسوی آنها آتش نخواهید گشود. برای ارتش سرخ از بین بردن چنین گروهی در ساختمانی که در محاصره اش بود کاری بسیار سهل و آسان بشمار می رفت.
تنش در شب ۲۰آگوست به اوج خود رسید، شایع شد که ارتش بزودی پارلمان را با همه افراد داخلش نابود خواهد ساخت. برنامه ای در KGB در حال طرح ریزی بود به این صورت که در حمله ای برق آسا همه معترضین دستگیر و فورا" اعدام شوند.
جهان خارج وقایع شوروی را بشدت دنبال می کرد ، گورباچف علاوه بر فشارهای داخلی اکنون زیر فشارهای بین المللی نیز بود. طرح KGB آماده اجرا شده و دستور از طرف رئیس جمهوری صادر گردید. اما ناگهان ژنرال کارپوکچین دستور لغو عملیات را صادر نمود. گورباچف فهمید که حتی نزدیک ترین دستگاههای شوروی به وی نیز خیانت کرده اند. ژنرال اعلام کرد که بدلیل عدم کشتار دستور لغو عملیان را صادر کرده است ، اما اصل ماجرا چیز دیگری بود.
● چالشهایی رویاروی بوریس یلتسین
طبق روال اکثر کودتاها که لحظه به لحظه تغییر می کنند، صبح روز بعد ناگهان اوضاع به ظاهر به نفع گورباچف برگشت، وزیر دفاع اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مارشال یازاف دستور بازگشت ارتش سرخ به پادگانها را صادر نمود ، محاطره ساختمان پارلمان برداشته شد و معترضین فورا" متفرق شدند. گورباچف مجددا" با معدود یارانش جلسه ای ترتیب داد . اعضای هئیت حامل پیام به ویلای گورباچف بازداشت شدند ، این امور هم رژیم شوروی و هم شخص رئیس جمهور را در متزلزل کرده بود.
توازن سیاسی در شوروی به هم ریخته بود ، اکثر کسانی که بدست گورباچف در مقام ها منصوب شده بودند به وی خیانت کرده و از حامیان کودتا بودند، حتی رئیس حزب کمونیست شوروی نیز با اعزام هیئت مذکور موافقت کرده بود. یلتسین و هوادارانش که از حمایت بی دریغ جامعه کاپیتالیستی برخوردار بودند با شعار های فریبنده خود با عنوان آزادی اقتصاد ، آزادی بیان ،آزادی اجتماعی و .... در حال تبدیل شدن به قهرمان بودند.
سران ارتش دیگر تمایلی به گورباچف نشان نمی دادند ، دو روز از بازگشت گورباچف به مسکو می گذشت که وی تصمیم گرفت تا به پارلمان روسیه برود تا در جلسه ای با حضور یلتسین شرکت کند.انتظار می رفت در این جلسه مسائل به آرامی مطرح شده و حل و فصل گردد.آما یلتسین او را غافل گیر کرده بود و گورباچف اکنون در دام یلتسین گرفتار شده بود، اختلافات گذشته سرباز کردند ، بحث و جدل بالا گرفت ، همه این صحنه ها توسط رسانه هایی که از قبل به پارلمان آورده شده بودند به جهان مخابره می شد ، گورباچف درمقابل جهان تحقیر شد.
در حالیکه جلسه در داخل پارلمان در حال برگزاری بود ، اما در خارچ از آن کودتایی سریع در حال شکل گیری بود ، یکی از محافظان گورباچف خبر را به وی رساند ، گورباچف گیر افتاده بود ، وی به لکنت زبان افتاد ، یلتسین بی توجه به وی سند خود را امضا نمود.
بهرحال در عرض یک شب یلتسین همه قدرت شوروی را پایین کشید ، سند یلتسین شامل عزل گورباچف و تغییر شوروی به فدراسیون روسیه بود.
● سخن آخر
گورباچف باید انتخاب می کرد ، یا باید می ماند و می جنگید ، یا بی سرو صدا می رفت . وی گزینه دوم را انتخاب کرد، در عرض ۲۴ساعت وی عزل شد، حزب کمونیست شوروی منحل گردید و کمونیسم به تاریخ پیوست.
این واقعه ای بزرگ و عظیم بود، پیروزی یک آیین بر آیین قدیمی، خداحافظی مردم از چیزی که با روحشان پیوند خورده بود.گورباچف که می خواست سیستم مریض شوروی را اصلاح کند در حقیقت تیر خلاص را زده بود.
امپراطوری ۷۴ساله عظیم شوروی در عرض ۷روز از هم پاشید.
تقریبا" در عرض یک ماه بیشتر جمهوری های شوروی اعلام استقلال کردند ، یک کنفدراسیون جدید به رهبری یلتسین در روسیه تاسیس شد، گورباچف نیز به خاطره ها پیوست.
صبح روز سرد کریسمس ، سربازی شورکه و غمگین و شاید مست، پرچم سرخ برافراشته بر کرملین را آرام آرام پایین کشید، گویا نه پرچم و نه کرملین و نه سرباز چنین چیزی را باور می کردند ریال بهرحال گورباچف برای همیشه از کرملین خداحافظی نمود و جهان را مبدل به جهانی تک قطبی به سرکردگی آمریکا کرد.
نوشته: ملکم برینک ورث
ترجمه: محمد شهرتی فر
BBC Magazine: منبع
۱ـ soviet
۲ـ gorbachev
۳ـ Malcolm brink worth
۴ـ Stalin
۵ـ Boris yeltsin
۶ـ Valentin Pavlov
۷ـ آن زمان سمت یلتسین شهرداری مسکو بوذ.
۸ـ Red Army
۹ـ Gennadi Yaneav
۱۰ـ General Karpukchin
۱۱ـ Marshal Yazov


همچنین مشاهده کنید