یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

حکومت استثنایی


حکومت استثنایی
۳۱ اوت ۹ شهریور روز استقلال و به عبارت دیگر روز ملی كشور مالزی است.
۳۱ اوت ۱۹۵۷ در اثر كوشش های خستگی ناپذیر یكی از رجال میهن دوست این كشور یعنی «تنكوعبدالرحمان» حقوق دانی كه فارغ التحصیل كمبریج انگلستان بود مالزی به استقلال كامل نائل شد. عبدالرحمان را می توان در واقع گاندی مالزی نامید. او نیز با اعمال خشونت مخالف بود. زمانی كه این كشور به استقلال رسید فدراسیون مالایا نامیده می شد. از این رو پس از پایان جنگ جهانی دوم در اول آوریل ۱۹۴۶ ایالت خودمختار شبه جزیره مالایا اتحادیه ای تشكیل دادند كه به اتحادیه مالایا موسوم گشت. دولت انگلستان كه از ۱۸۹۵ تسلط كامل بر این منطقه را داشت با تشكیل این اتحادیه موافقت كرد. این اتحادیه در اول فوریه ۱۹۶۸ به فدراسیون مالایا تبدیل شد. در پی مذاكرات مفصلی كه میان فعالان سیاسی مالایا به ویژه حزب «آمنو» اتحادیه ملی مالایا به عمل آمد موافقت نامه ای امضا شد كه طبق آن فدراسیون مالایا در ۳۱ اوت ۱۹۵۷ به صورت یكی از كشورهای مشترك المنافع به استقلال رسید. در ۱۷ سپتامبر ۱۹۵۷ به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. در ۱۶ سپتامبر ۱۹۶۳ از فدراسیون مالایا و بندر سنگاپور واقع در منتهی الیه شبه جزیره مالایا و دو ایالت صباح و ساراواك واقع در شبه جزیره برنئو كشور جدیدی به نام فدراسیون مالزی به وجود آوردند. بندر سنگاپور در ۱۶ اوت ۱۹۶۵ از اتحادیه مذكور خارج شد و به استقلال رسید. اما فدراسیون مالزی همچنان به حیات سیاسی خود ادامه داد. مالزی كشوری است پادشاهی دارای حكومت پارلمانی و دو مجلس قانونگذاری. مالزی تنها كشوری است كه در آن بر طبق قانون اساسی اش، هر پنج سال یك بار مجمع حكمرانان و پادشاهان موروثی ایالات مختلف شبه جزیره مالایا تشكیل می شود و سلاطین ایالات مختلف از میان خود یك نفر را برای احراز مقام پادشاهی كل كشور به مدت پنج سال انتخاب می كنند. پادشاه جنبه تشریفاتی دارد و فاقد اختیار است و در واقع نخست وزیر دارای اختیارات وسیع و نزد پارلمان مسئول است.
كشور مالزی را می توان از نظر حكومت، یكی از استثنایی ترین كشورهای جهان دانست زیرا سیستم پادشاهی انتخابی با نظارت پارلمان و نخست وزیر به مدت پنج سال را می توان در حكم یك جمهوری دانست كه فقط نام آن پادشاهی است.
تنگه مالاكا از نظر استراتژیك آن قدر اهمیت دارد كه در موقع استقلال مالزی، دكتر احمد سوكارنو رئیس جمهور اندونزی تهدید كرد كه این تنگه را به روی مالزی خواهد بست. زیرا تنگه مالاكا برای اندونزی اهمیت نظامی زیادی داشت. ثانیا روی بعضی از مستندات تاریخی كه حاكی از حكومت، حاكمان جزیره سوماترا بر شبه جزیره مالزی در روزگاران باستان بود، نسبت به اعطای استقلال به مالزی از جانب انگلستان به طوری اعتراض كرد كه خواهان الحاق مالزی به اندونزی شد و چون در سازمان ملل متحد با این خواسته اندونزی مخالفت شد، دكتر سوكارنو در هفت ژانویه ۱۹۶۵ دستور داد كه نماینده این كشور در سازمان ملل آن سازمان را ترك كند. اندونزی به طور كلی از سازمان ملل خارج شد تا آنكه در ۱۹۶۶ وقتی كه ژنرال سوهارتو قدرت را در اندونزی به دست گرفت، اندونزی مجددا به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. در جریان اختلافات شدید بین اندونزی به رهبری سوكارنو و كشور تازه استقلال یافته مالزی كه در آن موقع تنكوعبدالرحمان نخست وزیر آن بود، دكتر احمد سوكارنو به ارتش این كشور برای اشغال خاك مالزی دستور آماده باش داد. اما سیاست صلح جویانه و روش همزیستی مسالمت آمیز تنكوعبدالرحمان كه بارها اعلام كرد كه حاضر است در هر موقع و در هر جا، حتی در جاكارتا با دكتر سوكارنو ملاقات و گفت وگو كند، قدم بزرگی در راه تشنج زدایی بین اندونزی و مالزی برداشته شد. علت طمع ورزی اندونزی به مالزی ثروتی است كه از نظر كشاورزی و معدنی در این كشور وجود دارد.
●نظری به تاریخچه مالزی
از ابتدا تا استقلال
مردم مالزی از نژاد ماله هستند كه بخشی از نژاد خاكستری را تشكیل می دهند كه در اثر مخلوط شدن با نژاد زرد در طول تاریخ با چشمانی مورب و صورتی گندمگون مایل به تیره، نمایانگر اختلاط نژادی با مردم سیلان، هند و چین است. بخشی از مردم مالزی با مائوری های ساكن جزایر اقیانوسیه نیز مخلوط شده اند. مورخین این نژاد را كه اكثرا از جزایر اقیانوسیه تا اندونزی و مالزی زندگی می كنند، «نگریتو» سیاهگونه نیز می گویند ولی بر اثر اختلاط بیش از حد با نژاد زرد، رنگ پوست آنان بین زرد و خاكستری است زیرا در قرن اول قبل از میلاد اقوام كامبوجی و سپس تای ها اجداد تایلندی هاوارد این سرزمین شده اند. بر اثر مهاجرت هندی ها و سیلانی ها به این منطقه در ابتدای قرون بعد از میلاد ادیان بودایی و هندو در این سرزمین رواج یافت ولی از قرن سیزدهم میلادی به بعد بر اثر مسافرت تجار مسلمان از مناطق عربی و جنوب ایران، دین اسلام بین ساكنین مالزی گسترش یافت، چون در ۱۴۱۴ یكی از احكام مالایا به نام «یارامسوارا» دین اسلام را پذیرفت و خود را «محمد اسكندرشاه» نامید. از این نظر اسلام در سراسر منطقه گسترش یافت. در ابتدای قرن شانزدهم جنوب شرقی آسیا جولانگاه استعمارگران انگلیسی، هلندی و پرتغالی شد. در ۱۵۱۱ آلبوكرك دریانورد پرتغالی در سواحل مالایا پایگاه های دریایی ساخت. در ۱۵۹۵ هلندی ها بخشی دیگری از مالایا را گرفتند. بعد از آنكه كمپانی هند شرقی انگلیس در ۱۵۹۳ در كشور هند نفوذ كرد، كشتی های انگلیسی برای ایجاد تجارتخانه و عقد قراردادهای تجاری وارد این منطقه شدند و بعد از آنكه پرتغالی ها را از خلیج فارس اخراج كردند توانستند كه مناطق اندونزی و مالزی را بین خود و هلند تقسیم كنند به طوری كه در ۱۶۱۹ هلندی ها شهر جاكارتا در اندونزی را اشغال كردند و سپس انگلیسی ها مالزی و جزایر اطراف آن را در اشغال خویش درآوردند و در ۱۸۹۵ تمام مناطقی را كه هم اكنون مالزی گفته می شود، زیر سلطه خویش درآوردند.
در جریان جنگ جهانی دوم، دولت ژاپن برای تهیه مواد اولیه برای كارخانه های خود به اندونزی و مالزی هجوم برد و ضمن شكست قوای انگلیسی در ۱۵ فوریه ۱۹۴۲ ژاپنی ها تمام مالزی و جزایر اندونزی را اشغال كردند. پس از شكست ژاپن در ۱۹۴۵ انگلیس دوباره این كشور را اشغال كرد. اما سلاطین مناطق مختلف در امور داخلی استقلال داشتند ولی در سیاست خارجی و اتخاذ خط مشی اقتصادی تابع انگلیس بودند و اكثر منابع زیرزمینی و كشاورزی مالزی توسط شركت های انگلیسی به كشورهای جهان صادر می شد چون استعمارگران هلندی زودتر این منطقه را ترك كرده و در ۱۷ اوت ۱۹۴۵ دكتر احمد سوكارنو به صورت یك جانبه استقلال اندونزی را اعلام كرد كه عاقبت منجر به این امر شد كه در ۲۷ دسامبر ۱۹۴۹ دولت هلند رسما استقلال اندونزی را بپذیرد. احزاب استقلال طلب در مالایا مالزی به رهبری حزب «آمنو» UMNO اتحادیه ملی مالایا به رهبری تنكو عبدالرحمان فعالیت استقلال طلبانه خویش را از ۱۹۵۰ میلادی آغاز كردند. علاوه بر این در ۱۹۵۵ حزب كنگره هندوهای مالایایی نیز خواستار استقلال از سلطه انگلیس شد و این حزب نیز تنكو عبدالرحمان را به ریاست خویش قبول كرد. بالاخره همان طور كه می دانیم مالزی در ۳۱ اوت ۱۹۵۷ به استقلال رسید و اولین پادشاه در زمان استقلال اسماعیل نصیرالدین شاه بود. از آن زمان تاكنون ۹ نفر به اسامی زیر به سلطنت تشریفاتی مالزی رسیدند: اسماعیل نصیرالدین شاه، عبدالحلیم معظم شاه، سلطان یحیی، سلطان حاجی احمدشاه، تنكو محمداسكندر، سلطان اصلان شاه، سلطان جعفربن عبدالرحمن، صلاح الدین عبدالعزیزشاه و بالاخره كوناكو سیدسراج الدین شاه كه در ۲۰ دسامبر ۲۰۰۱ به سلطنت رسید. همان طور كه ذكر كردیم پادشاهان در جریان تحولات سیاسی، نظامی و اقتصادی نیستند و لذا وضع مالزی را در زمان تنكوعبدالرحمن تا نخست وزیری احمد بداوی بررسی می كنیم زیرا اختیار قوه مجریه مالزی اصولا در دست نخست وزیر است.
●مالزی از تنكوعبدالرحمان تا احمد بداوی
تنكوعبدالرحمن كه در واقع ایجاد كننده استقلال مالزی است، پس از تحقق استقلال این كشور سعی كرد كه در كابینه هایی كه تشكیل می دهد تكنوكراسی را با بوروكراسی درهم آمیزد. بدین معنی كه متخصصین مختلف را در كادر هیات وزیران كشور مصدر كار نماید. او كه ایجادكننده حزب آمنو UMNO بود در مكتب خویش افرادی چون «تون عبدالرزاق»، داتوك حسین بن عون و بالاخره دكتر ماهاتیر محمد كه به معمار بزرگ اقتصاد مالزی معروف است تربیت كرد. تنكو عبدالرحمن در ۶۷ سالگی در ۲۲ دسامبر ۱۹۷۰ استعفا كرد و پس از او «تون عبدالرزاق» كه سال ها معاون و مشاور تنكو عبدالرحمان بوده اقتصاددان ورزیده ای بود به نخست وزیری رسید.
او تنها نخست وزیری بود كه در زمان صدارت خویش، چندین وزارتخانه را به خوبی اداره می كرد. محافل سیاسی معتقد بودند كه تون عبدالرزاق تنها نخست وزیری بود كه طولانی ترین دوره كارآموزی را گذرانیده بود. زیرا فقط در دوره زمامداری دوستش تنكوعبدالرحمان به مدت ۱۵ سال وزارتخانه های فرهنگ و دفاع را نیز اداره كرده بود.
زیرا از زمان قبل از استقلال مالزی یعنی از ۱۹۵۲ كه مالزی زیر نظر انگلیسی ها قرار داشت مسئولیت های مختلف را پذیرفته بود و در ۱۵ ژانویه ۱۹۷۶ در سن ۵۴سالگی به علت یك بیماری صعب العلاج در یكی از بیمارستان های لندن درگذشت و قائم مقام او یعنی داتوك حسین بن عون در لندن ضمن مصاحبه ای می گفت كه :«عبدالرزاق بر اثر سرطان خون و مغز استخوان درگذشته و من از فردا عهده دار وظایف او خواهم بود.»
در ۲۶ ژانویه ۱۹۷۶ در شهر «كوالالامپور» پایتخت مالزی در حضور نمایندگان مجلسین سوگند یاد كرد و رسما نخست وزیر كشور شد. او ۱۴ سال نخست وزیر بود و راه ترقی كشور مالزی را هموار كرد و زمینه را برای انتخاب دكتر ماهاتیرمحمد فراهم كرد تا آنكه دكتر «داتوك سری ماهاتیر محمد» به نخست وزیری رسید. از آنجایی كه زمامداری دكتر ماهاتیرمحمد برای كشور مالزی بسیار سرنوشت ساز بود به بررسی بیوگرافی او می پردازیم. دكتر ماهاتیرمحمد سیاستمدار و پزشك مالزییی متولد ۲۰ دسامبر ۱۹۲۵ و فارغ التحصیل دانشگاه مالایا در رشته پزشكی است. او فعالیت سیاسی خود را با عضویت در اتحادیه ملی مالایا آمنو آغاز كرد و مدت ها وزیر آموزش و پرورش بود. سپس به وزارت تجارت، صنعت و دفاع رسید. مدتی نیز مسئول تهیه مواد غذایی مالایا بود. او معاون نخست وزیر در زمان داتوك حسین بن عون بود.
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۱ به نخست وزیری رسید. دكتر ماهاتیرمحمد در ۱۹۸۳ قانون اساسی را به نفع مسیر دموكراسی در كشور تغییر داد به طوری كه قدرت پادشاه را كه مقامی تشریفاتی بود، تشریفاتی تر كرد به طوری كه انحلال مجلس بدون اجازه نخست وزیر امكان پذیر نگردید.
او با اتخاذ سیاست نگاه به شرق با كشورهای شوروی و اروپای شرقی و چین كمونیست مناسبات حسنه برقرار كرد. ضمنا با ژاپن و كره جنوبی رابطه حسنه برقرار كرد. او دنباله سیاست اقتصادی تون عبدالرزاق را دنبال كرد به طوری كه لقب «گربه های آسیا» را كه در مورد كشورهای شرق آسیا به كار می رفت تبدیل به «ببرهای آسیا» كرد. در سپتامبر ۱۹۹۹ به دلیل آنكه معاونش «انور ابراهیم» به اتهام فساد مالی و اخلاقی به شش سال زندان محكوم شد بحرانی فزاینده كشور را فرا گرفت به طوری كه ماهاتیرمحمد با توجه به اختیاراتی كه در مورد انحلال پارلمان داشت به پادشاه تكلیف كرد كه پارلمان را منحل كند. با این حال در انتخابات ۲۹ نوامبر ۱۹۹۹ حزب دكتر ماهاتیرمحمد یعنی حزب «آمنو» به پیروزی رسید و بار دیگر دكتر ماهاتیرمحمد نخست وزیر شد. او پس از ۲۵ سال وزارت و نخست وزیری در سن ۷۸ سالگی داوطلبانه در نوامبر ۲۰۰۳ خود را بازنشسته كرد و با آنكه از محبوبیت او كاسته نشده بود، اظهار داشت كه باید نیروی جوان تری مملكت را اداره كند. او به معمار بزرگ اقتصاد مالزی معروف شد. بعد از او در دوم نوامبر ۲۰۰۳ احمد بداوی به نخست وزیری رسید و هم اكنون مشغول كار است. مالزی به كمك ماهاتیرمحمد بعد از هندوستان بهترین دموكراسی های شرق آسیا را داشته و از نظر اقتصادی بسیار شكوفا است.
سیروس غفاریان
منابع:
۱ اطلس جامع گیتاشناسی، موسسه گیتاشناسی
۲ مالزی، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه
۳ گیتاشناسی كشورها، موسسه گیتاشناسی تهران، ۱۳۶۲
۴ جریان های بزرگ تاریخ معاصر، ژاك پیرن، ترجمه رضا مشایخی، ابن سینا، تهران، ۱۳۴۱
۵ حكومت گران كشورهای اسلامی سیروس غفاریان، انتشارات مدرسه، تهران ، ۱۳۸۰
منبع : روزنامه شرق