شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

چقدر از این‌ سفر متنفرم‌


چقدر از این‌ سفر متنفرم‌
وینستون‌ چرچیل‌ در شكایت‌ خود به‌ استالین‌ گفت‌: حصاری‌ آهنین‌ فرو افتاده‌ است‌.چرچیل‌ این‌ جمله‌ را بسیار خوش‌ آهنگ‌ یافته‌ بود، اما این‌ شكایت‌ كاملا با واقعیت‌ منطبق‌ نبود. گذشته‌ از آن‌، نمی‌توان‌ از كلمه‌ فرو افتادن‌ برای‌ حصار استفاده‌ كرد.
هشت‌ ماه‌ پس‌ از آن‌، در ماه‌ مارس‌ سال‌ ۱۹۴۶ در فولتون‌ میسوری‌، چرچیل‌ در این‌ گفته‌ خود تغییری‌ جزیی‌ داد و توانست‌ شكافی‌ را كه‌ به‌ دنبال‌ كنفرانس‌ پوتسدام‌ سریعا بین‌ متحدین‌ به‌ وجود آمده‌ بود در این‌ جمله‌ خلاصه‌ كند و اعلام‌ كرد كه‌ از استه‌ دین‌ در بالتیك‌ تا تریسته‌ درآدریاتیك‌، پرده‌یی‌ آهنین‌ در قاره‌ اروپا فرو افتاده‌ است‌.
كنفرانس‌ پوتسدام‌ نقطه‌ پایان‌ اتحاد دوران‌ جنگ‌ میان‌ غرب‌ با شوروی‌ بود.جنگ‌ سرد از پوتسدام‌ آغاز شد.
گرچه‌ شرایطی‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ وجود داشت‌، یعنی‌ شكست‌ آلمان‌، ادامه‌ جنگ‌ ژاپن‌ و جانشینی‌ ترومن‌ به‌ جای‌ روزولت‌ به‌ مقام‌ ریاست‌ جمهوری‌ امریكا، برگزاری‌ چنین‌ كنفرانسی‌ را ایجاب‌ می‌كرد، اما از آن‌ نتیجه‌یی‌ به‌ دست‌ نیامد.بعدها معلوم‌ شد كه‌ درطول‌ برگزاری‌ این‌ كنفرانس‌، رای‌ دهندگان‌ بریتانیایی‌ چرچیل‌ را از مقام‌ نخست‌ وزیری‌ بركنار كرده‌ و حزب‌ اصلاح‌ طلب‌ كارگر به‌ رهبری‌ كلمنت‌ اتلی‌ را بروی‌ كار آورده‌ بودند.پرزیدنت‌ هاری‌ ترومن‌، رییس‌ جمهور امریكا نیز به‌ هیچ‌ وجه‌ مایل‌ به‌ شركت‌ در این‌ كنفرانس‌ نبود اما مجبور بود برای‌ ملاقات‌ با چرچیل‌ و استالین‌ به‌ كنفرانس‌ پوتسدام‌ برود.
اما محل‌ برگزاری‌ این‌ كنفرانس‌ را استالین‌ تعیین‌ كرده‌ و اصرار ورزیده‌ بود كه‌ در منطقه‌ نزدیك‌ به‌ بخش‌ تحت‌ كنترل‌ شوروی‌ در مجاورت‌ برلین‌ برگزارشود.ترمن‌ در دفترچه‌ خاطرات‌ خود هنگامی‌ كه‌ با كشتی‌ عازم‌ اروپا بود می‌نویسد: چقدر از این‌ سفر متنفرم‌.
ترومن‌ نیز مانند روزولت‌، نخست‌ به‌ استالین‌ اعتماد كرده‌ بود اما پس‌ از پی‌ بردن‌ به‌ اشتباه‌ خود بیشتر از روزولت‌ درصدد جبران‌ آن‌ برآمد. او در آن‌ زمان‌ نوشت‌: من‌ از این‌ مادرسگ‌ خوشم‌ می‌آمد.اما درمورد چرچیل‌، ترومن‌ معتقد بود كه‌ او زیاد حرف‌ می‌ زند و چرندیات‌ هم‌ زیاد می‌ گوید.
جهانی‌ دیگر
كنفرانس‌ پوتسدام‌ به‌ نتایجی‌ دست‌ یافت‌ كه‌ پنج‌ ماه‌ پیش‌ از آن‌ در یالتا متحدین‌ به‌ آن‌ رسیده‌ بودند. یعنی‌ تقسیم‌ آلمان‌، گسترش‌ مرزهای‌ غربی‌ لهستان‌ و قول‌ های‌ توخالی‌ در باره‌ برگزاری‌ انتخابات‌ آزاد در این‌ كشور و سایر كشورهای‌ تحت‌ نفوذ شوروی‌.
روی‌ جنكینز در بیوگرافی‌ چرچیل‌ این‌ كنفرانس‌ را تكرار گردهمایی‌ های‌ دیگر سران‌ متحدین‌ توصیف‌ می‌ كند و می‌ نویسد: كنفرانس‌ پوتسدام‌ مثل‌ دیدن‌ یك‌ فیلم‌ بد برای‌ چندمین‌ بار بود.۵۰ سال‌ دیگر به‌ طول‌ انجامید تا به‌ عواقب‌ ناشی‌ از نتایج‌ كنفرانس‌ های‌ یالتا و پوتسدام‌ خاتمه‌ داده‌ شود و وقتی‌ چنین‌ شد، پیش‌ بینی‌ این‌ بود كه‌ با پایان‌ كمونیسم‌ به‌ این‌ فصل‌ از تاریخ‌ پایان‌ داده‌ می‌ شود. اما این‌ پیش‌ بینی‌ درست‌ از آب‌ در نیامد.
ما اكنون‌ دوران‌ پس‌ ازكمونیسم‌ را سپری‌ می‌ كنیم‌ . مناقشات‌ كماكان‌ روی‌ می‌ دهند و تاریخ‌ همچنان‌ به‌ روند خود ادامه‌ می‌ دهد.
مسائلی‌ كه‌ در حال‌ حاضر در جهان‌ مطرح‌ است‌، به‌ كلی‌ به‌ دور از موضوعات‌ كنفرانس‌ پوتسدام‌ است‌. همان‌ گونه‌ كه‌ مسائل‌ مورد بحث‌ در پوتسدام‌ برای‌ ما بیگانه‌ اند.
دركنفرانس‌ اخیر گروه‌ ۸، موضوع‌ كمك‌ به‌ آفریقا و تغییرات‌ جوی‌ در دستور كار سران‌ كشورهای‌ عمده‌ صنعتی‌ جهان‌ قرارداشت‌ و حین‌ برگزاری‌ آن‌ لندن‌ هدف‌ بمب‌ گذاری‌ قرار گرفت‌ و جنگ‌ در عراق‌ ادامه‌ یافت‌.در سال‌ ۱۹۴۵ قاره‌ آفریقا از كشورهای‌ مستعمره‌ تشكیل‌ می‌ شد، تغییرات‌ جوی‌ مساله‌ نبود و در خاورمیانه‌ كه‌ عراق‌ بخش‌ غیر قابل‌ توجهی‌ از آن‌ بود، آرمان‌ ناسیونالیسم‌ عرب‌ و نه‌ بنیاد گرایی‌ اسلامی‌ رواج‌ داشت‌.
پیش‌ بینی‌ هیروشیما
كنفرانس‌ پوتسدام‌ تنها یك‌ موضوع‌ را برای‌ جهان‌ امروز به‌ ارث‌ گذاشت‌. زمانی‌ كه‌ ترومن‌ در استراحتگاه‌ خود منتظر آغاز این‌ كنفرانس‌ بود، خبر آزمایش‌ موفقیت‌ آمیز بمب‌ اتمی‌ به‌ او داده‌ شد.
او خود را ملزم‌ دید كه‌ این‌ موضوع‌ را به‌ استالین‌ خبر دهد اما استالین‌ چندان‌ علاقه‌ یی‌ به‌ این‌ خبر نشان‌ نداد زیرا جاسوسانش‌ قبلا تمام‌ اطلاعات‌ در این‌ باره‌ را به‌ او داده‌ بودند.
به‌ ژاپن‌ در اعلامیه‌ پوتسدام‌ هشدار داده‌ شده‌ بود كه‌ اگر دست‌ از جنگ‌ بر ندارد با ویرانی‌ روبرو خواهد شد اما در مورد بمب‌ اتمی‌ به‌ این‌ كشور هیچ‌ چیز گفته‌ نشده‌ بود.
درواقع‌ هیچ‌ مذاكره‌ یی‌ در مورد كاربرد بمب‌ اتمی‌ انجام‌ نگرفته‌ بود چون‌ همه‌ برسر این‌ موضوع‌ توافق‌ داشتند كه‌ یا باید این‌ بمب‌ به‌ كار برده‌ شود و یا الزاما ژاپن‌ مورد هجوم‌ قرارگیرد.
در ۲۴ ژوئیه‌، ترومن‌ و چرچیل‌ با روسای‌ ستاد فرماندهی‌ نظامی‌ خود دیدار و رسما این‌ موضوع‌ را حل‌ كردند.
در پنجم‌ ماه‌ اوت‌ هنگامی‌ كه‌ ترومن‌ سوار بر كشتی‌ اگوستا عازم‌ بازگشت‌ به‌ امریكا بود بمب‌ اتمی‌ به‌ روی‌ هیروشیما انداخته‌ شد.
منبع : روزنامه اعتماد