یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دانشجویان‌ غیربومی‌ تحصیل‌ یا نابودی‌؟


دانشجویان‌ غیربومی‌ تحصیل‌ یا نابودی‌؟
«با هزار امید و آرزو، دخترم‌ را برای‌ تحصیل‌ از شهرمان‌ به‌ تهران‌ فرستادم‌. برای‌ بزرگ‌ کردنش‌ زحمت‌ بسیاری‌ کشیده‌ بودم‌. هر چند هزینه‌های‌ دانشگاه‌ بالا بود اما برای‌ اینکه‌ او به‌ جایی‌ برسد و برای‌ خودش‌ کسی‌ شود تمام‌ سختی‌هایش‌ را پذیرفتم‌ و به‌ هر زحمتی‌ بود، خرج‌ تحصیل‌اش‌ را فراهم‌ کردم‌. سال‌ آخر رشته‌ روانشناسی‌ بود، که‌ تلفن‌ از یک‌ کلانتری‌ در تهران‌ خبر مرگ‌ دخترم‌ را به‌ من‌ و مادرش‌ دادند.
دخترم‌، دور از خانواده‌، در تهران‌ یک‌ اتاق‌ محقر در زیرزمین‌ ساختمانی‌ اجاره‌ کرده‌ بود، چون‌ مثل‌ هزاران‌ دختر دانشجو نتوانسته‌ بود به‌ خوابگاه‌ دانشجویی‌ راه‌ پیدا کند. در همین‌ اتاق‌ شهر در یک‌ شب‌ سرد زمستانی‌ دچار گازگرفتگی‌ شده‌ و مرده‌ بود. من‌ هنوز خودم‌ را در مرگ‌ دخترم‌ مقصر می‌دانم‌، چرا که‌ اگر پول‌ کافی‌ داشتم‌ و می‌توانستم‌ خانه‌یی‌ بهتر و ایمن‌تر برایش‌ اجاره‌ کنم‌ هرگز این‌ اتفاق‌ ناگوار و دردناک‌ پیش‌ نمی‌آمد.
این‌ حرفها را پدری‌ می‌زند که‌ دختر جوان‌ خود را از اهواز به‌ تهران‌ فرستاده‌ بود تا در دانشگاه‌ درس‌ بخواند اما جنازه‌ کبود شده‌اش‌ را تحویل‌ گرفت‌.
پذیرش‌ دانشجوی‌ غیربومی‌، توسط‌ دانشگاه‌ها و درآمد انبوهی‌ که‌ از این‌ طریق‌ به‌ دست‌ می‌آید، باعث‌ شده‌ تا هر ساله‌ بسیاری‌ از دانشجویان‌ که‌ غیربومی‌ هستند بر اثر حوادث‌ گوناگون‌ مثل‌ گازگرفتگی‌، تصادف‌ و... جان‌ خود را از دست‌ بدهند، اما درآمد انبوه‌ پذیرش‌ دانشجوی‌ غیربومی‌ چشم‌ مسئولان‌ را بسته‌ است‌ و حاضر نیستند طرح‌ پذیرش‌ دانشجوی‌ بومی‌ را به‌ اجرا درآورند.
کارشناسان‌ معتقدند، عدم‌ اجرای‌ طرح‌ پذیرش‌ دانشجوی‌ بومی‌ آسیب‌های‌ فردی‌ و اجتماعی‌ زیادی‌ را در بر دارد که‌ حل‌ کردن‌ مشکلات‌ آن‌ هزینه‌های‌ فراوانی‌ همراه‌ دارد.
بسیاری‌ از دختران‌ و پسران‌ دانشجو با خروج‌ از یک‌ محیط‌ کوچک‌ اجتماعی‌ وارد شهرهای‌ پرزرق‌ و برق‌ می‌شوند و به‌ دلیل‌ عدم‌ آگاهی‌ دقیق‌ به‌ راه‌های‌ خلاف‌ سوق‌ پیدا می‌کنند.
بسیاری‌ از دانشجویان‌ دختر و پسر غیربومی‌ دچار حوادثی‌ چون‌ گازگرفتگی‌ شده‌ و جان‌ خود را از دست‌ داده‌اند، عده‌یی‌ هم‌ برای‌ حل‌ معضلات‌ روحی‌ خود به‌ موادمخدر گرایش‌ پیدا کرده‌اند، حتی‌ ارزش‌های‌ فرهنگی‌ کسب‌ کرده‌شان‌ در خانواده‌ را از دست‌ داده‌اند و به‌ فردی‌ پوچ‌ و مادی‌گرا تبدیل‌ شده‌اند که‌ برای‌ دور شدن‌ از آزار این‌ پوچی‌ دست‌ به‌ هر کاری‌ می‌زنند.
یک‌ کارشناس‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: وقتی‌ دانشجو چه‌ دختر و چه‌ پسر وارد شهر دیگری‌ می‌شود تا در رشته‌ پذیرفته‌ شده‌ درس‌ بخواند، باید وارد خوابگاه‌ شود. تضادهای‌ فرهنگی‌ موجود بین‌ دانشجویان‌ در خوابگاه‌ باعث‌ بروز مشکلات‌ فراوانی‌ در این‌ خصوص‌ می‌شود. دانشجو کم‌کم‌ از فرهنگ‌ سنتی‌ خود فاصله‌ گرفته‌ و مجبور است‌ فرهنگ‌هایی‌ را بپذیرد که‌ هیچ‌گونه‌ آشنایی‌ با آن‌ ندارد، از طرفی‌ دوری‌ یکدفعه‌ و زودهنگام‌ دانشجو از خانواده‌اش‌ آسیب‌ شدید روحی‌ دیگری‌ را به‌ او می‌زند و دانشجو را به‌ فردی‌ بیمار و چند شخصیتی‌ تبدیل‌ می‌کند. او ادامه‌ می‌دهد: عدم‌ نظارت‌ دقیق‌ خانواده‌ روی‌ فرزندان‌ و برداشتن‌ یکدفعه‌ این‌ نظارت‌ باعث‌ می‌شود تا فرد بشدت‌ تحت‌ تاثیر همسالان‌ خود قرار گیرد و حتی‌ برای‌ تجربه‌ هم‌ که‌ شده‌ یک‌ بار استعمال‌ موادمخدر را تجربه‌ کند.
درصد بالایی‌ از دانشجویان‌ دختر یا پسر پس‌ از ورود به‌ دانشگاه‌ و حضور در خوابگاه‌ سیگاری‌ می‌شوند یا حتی‌ در مواردی‌ معتاد نیز شده‌اند. در صورتی‌ که‌ این‌ دانشجو در خوابگاه‌ نباشد یا به‌ هر دلیلی‌ به‌ او خوابگاه‌ ندهند باید در خانه‌یی‌ اجاره‌یی‌ اقامت‌ کند. هزینه‌های‌ بالای‌ اجاره‌خانه‌ در شهرهای‌ بزرگی‌ چون‌ تهران‌ باعث‌ می‌شود تا دانشجو مجبور به‌ انتخاب‌ مکانی‌ شود که‌ نکات‌ ایمنی‌ در آن‌ رعایت‌ نشده‌ اما در عوض‌ اجاره‌ آن‌ پایین‌ است‌. در این‌ صورت‌ است‌ که‌ خطراتی‌ چون‌ گازگرفتگی‌، آتش‌سوزی‌ و... باعث‌ از بین‌ رفتن‌ دانشجویان‌ می‌شود.
متاسفانه‌ آمارها نشان‌ داده‌ طی‌ سالهای‌ گذشته‌ درصدی‌ از دختران‌ خیابانی‌ را دانشجویان‌ تشکیل‌ می‌دهند. این‌ دختران‌ اکثرا بخاطر تامین‌ هزینه‌های‌ دانشگاه‌ خود دست‌ به‌ چنین‌ کاری‌ می‌زنند. یکی‌ از این‌ دختران‌ می‌گوید: در روستایی‌ اطراف‌ کرمان‌ زندگی‌ می‌کردم‌. با اینکه‌ سطح‌ مدارس‌ در آن‌ منطقه‌ پایین‌ بود با سعی‌ و تلاش‌ فراوان‌ موفق‌ شدم‌ در دانشگاه‌ قبول‌ شوم‌. پدرم‌ یک‌ کشاورز است‌ و نمی‌تواند هزینه‌ حتی‌ خانواده‌ را تامین‌ کند، چه‌ رسد به‌ اینکه‌ خرج‌ تحصیل‌ من‌ در تهران‌ را بدهد. اصرار زیاد من‌ باعث‌ شد تا او با آمدنم‌ به‌ تهران‌ موافقت‌ کند. به‌ تهران‌ آمدم‌، دانشگاه‌ در فرم‌ اولیه‌ هم‌ متذکر شده‌ بود که‌ جا و مکان‌ در اختیار دانشجو قرار نمی‌دهد و فقط‌ یک‌ خوابگاه‌ بود که‌ من‌ می‌توانستم‌ در آنجا بمانم‌، آن‌ هم‌ نوبت‌ به‌ من‌ نرسید.
در یکی‌ از پایین‌ترین‌ محله‌های‌ تهران‌ خانه‌ گرفتم‌، یک‌ اتاق‌ ۱۲ متری‌ بود و سرویس‌ مشترک‌ که‌ برای‌ آن‌ باید ماهی‌ ۵۰ هزار تومان‌ کرایه‌ می‌دادم‌، یک‌ هم‌ اتاقی‌ هم‌ پیدا کردم‌ که‌ هزینه‌ام‌ کمتر شود. با کمک‌ هم‌ اتاقی‌ام‌ در یک‌ مغازه‌ لباس‌ فروشی‌ در بالای‌ شهر تهران‌ کاری‌ پیدا کردم‌، ماهی‌ ۷۰ هزار تومان‌ حقوق‌ گرفتم‌، وقتی‌ دیدم‌ هزینه‌های‌ دانشگاهی‌ام‌ تامین‌ نشده‌ است‌ و هر ماه‌ کم‌ می‌آورم‌ پیشنهاد کردم‌ یک‌ هم‌ اتاقی‌ دیگر هم‌ بیاوریم‌. ما شدیم‌ سه‌ نفر اولین‌ ترم‌ دانشگاه‌ تمام‌ شد، مجبور شدم‌ تعطیلات‌ را در تهران‌ بمانم‌ و سرکار باشم‌، چون‌ وقت‌ بیشتری‌ را در مغازه‌ می‌ماندم‌ با صاحب‌ مغازه‌ بیشتر آشنا شدم‌، این‌ رابطه‌ ادامه‌ داشت‌ تا اینکه‌ از من‌ خواستگاری‌ کرد، من‌ که‌ به‌ حرف‌هایش‌ اعتماد کرده‌ بودم‌، از او خواستم‌ با خانواده‌ام‌ حرف‌ بزند ولی‌ گفت‌ باید بیشتر همدیگر را بشناسیم‌، بعد از حدود یک‌ سال‌ که‌ رابطه‌ ما ادامه‌ داشت‌ و من‌ مرتب‌ به‌ خانه‌اش‌ رفت‌ و آمد داشتم‌، باردار شدم‌ اما او حاضر نشد با من‌ ازدواج‌ کند و... بچه‌ را سقط‌ کردم‌، شغلم‌ را هم‌ از دست‌ دادم‌. روی‌ برگشتن‌ به‌ خانه‌ را هم‌ نداشتم‌ و اینطور شد که‌ مجبور شدم‌ برای‌ گذران‌ زندگی‌ام‌ روی‌ به‌ تن‌ فروشی‌ آورم‌.
دکتر مجید ابهری‌ آسیب‌شناس‌ در این‌ باره‌ می‌گوید: یکی‌ از بزرگترین‌ مشکلاتی‌ که‌ در دانشگاه‌ها باپذیرش‌ دانشجوی‌ غیربومی‌ به‌ وجود آورده‌اند، خارج‌ شدن‌ فرزندان‌ در حال‌ عبور از سنین‌ نوجوانی‌ به‌ جوانی‌ از حیطه‌ خانواده‌ است‌. این‌ دانشجویان‌ وارد محیطی‌ جدید می‌شوند و از حوزه‌ نظارت‌ خانواده‌ خارج‌ می‌شوند. ورود به‌ محیط‌ جدید و تداخل‌ با فرهنگ‌های‌ دیگر باعث‌ افسردگی‌ و عدم‌ نظارت‌ خانواده‌ باعث‌ بروز مشکلات‌ اخلاقی‌ و رفتاری‌ می‌شود. بومی‌ کردن‌ دانشجو هم‌ به‌ نفع‌ اقتصاد خانواده‌ است‌ و هم‌ دانشجویان‌ از نظارت‌ خانواده‌ خارج‌ نمی‌شوند.
دکتر ابهری‌ به‌ افسردگی‌های‌ شدید بین‌ دانشجویان‌ اشاره‌ می‌کند و می‌گوید: چون‌ فرهنگ‌ جامعه‌ ما طوری‌ است‌ که‌ روابط‌ والدین‌ و فرزندان‌ به‌ لحاظ‌ عاطفی‌ بسیار نزدیک‌ است‌ و از طرفی‌ به‌ لحاظ‌ اقتصادی‌ هم‌ فرزندان‌ به‌ والدین‌ نزدیک‌ هستند، جدایی‌ یکباره‌ از خانواده‌ و دورشدن‌ از محیط‌ گرم‌ خانوادگی‌ و قرار گرفتن‌ در محیط‌ خوابگاه‌ باعث‌ دلتنگی‌ دانشجو می‌شود و در صورتی‌که‌ این‌ مساله‌ با فشار شدید اقتصادی‌ باشد، دانشجو را با افسردگی‌ شدید روبرو خواهد کرد. والدین‌ بخاطر اینکه‌ نمی‌خواهند مانع‌ پیشرفت‌ فرزندانشان‌ شوند، آنها را به‌ دانشگاه‌ می‌فرستند اما چون‌ نمی‌توانند هزینه‌های‌ آنها را تامین‌ کنند دانشجو خود مجبور به‌ کار کردن‌ می‌شود، متاسفانه‌ بازار کار در ایران‌ باعث‌ می‌شود دانشجو دور از نظارت‌ خانواده‌ به‌ کارهایی‌ چون‌ تن‌ فروشی‌ یا خرید و فروش‌ مواد مخدر روی‌ آورد.
کارشناسان‌ معتقدند حتی‌ اگر همه‌ دانشجویان‌ در خوابگاه‌ جای‌ داده‌ شوند، چون‌ محیط‌ خوابگاه‌، فاقد نظارت‌ دقیق‌ و اصولی‌ است‌، باز هم‌ محیط‌ ناامن‌ خواهد بود. دکتر ابهری‌ در این‌ خصوص‌ می‌گوید: وقتی‌ دختر یا پسر در بین‌ افراد خانواده‌اش‌ زندگی‌ می‌کند، سر یک‌ ساعت‌ مشخص باید خانه‌ باشد و رفت‌ و آمد آنها تحت‌ کنترل‌ است‌، اما در خوابگاه‌ چنین‌ نظارتی‌ نیست‌.
دکتر ابهری‌ درخصوص‌ اینکه‌ دانشجویان‌ با دور شدن‌ از خانواده‌ استقلال‌ می‌یابند، می‌گوید: اینطور نیست‌، چون‌ هنوز به‌ لحاظ‌ اقتصادی‌ وابسته‌ هستند و پیش‌ زمینه‌یی‌ برای‌ فرد وجود ندارد که‌ منجر به‌ جدایی‌ شود، یعنی‌ جوان‌ بدون‌ آمادگی‌ روحی‌ جدا می‌شود.
او معتقد است‌، دولت‌ باید قانونی‌ تصویب‌ کند که‌ دانشگاه‌ها را در صورت‌ گرفتن‌ دانشجوی‌ غیربومی‌، مسئول‌ بداند. یعنی‌ دانشگاه‌ موظف‌ شود در قبال‌ پذیرش‌ دانشجو به‌ لحاظ‌ مالی‌، روانی‌ و مکان‌ زندگی‌ و حفظ‌ دانشجو مسئول‌ باشد و امکانات‌ کافی‌ در اختیار او قرار دهد.
کارشناسان‌ براین‌ باورند که‌ طرح‌ پذیرش‌ دانشجوی‌ غیربومی‌، مشکلات‌ اقتصادی‌، رفتاری‌ و روحی‌ و روانی‌ فراوانی‌ به‌ وجود می‌آورد و آسیب‌های‌ به‌ وجود آمده‌ از قبل‌ آن‌ بسیار بیشتر از سود تربیت‌ یک‌ فرد متخصص است‌ و هزینه‌های‌ فرهنگی‌ و اقتصادی‌ فراوانی‌ برای‌ جامعه‌ و خانواده‌ دارد. بسیاری‌ از این‌ دانشجویان‌ حتی‌ پس‌ از پایان‌ دوران‌ دانشجویی‌ به‌ دلیل‌ امکانات‌ شهرهای‌ بزرگ‌ یا کارهایی‌ ضد فرهنگی‌ که‌ در دوران‌ دانشجویی‌ کرده‌اند حاضر به‌ بازگشت‌ نیستند و این‌ مساله‌ هم‌ معضلات‌ فراوانی‌ را به‌ وجود می‌آورد.


همچنین مشاهده کنید