دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ما آمریکا را در دوران بوش فریب دادیم...


ما آمریکا را در دوران بوش فریب دادیم...
در پژوهشی ارزشمند توسط مرکز تحقیقات راهبردی اسرائیل درباره میزان بهره برداری این رژیم از دو دوره ریاست جمهوری جرج بوش در امریکا، فاش شد که اسراییل با وارونه جلوه دادن حقایق خاورمیانه برای آمریکا توانست با وادار کردن واشنگتن در ورود به دو جنگ بزرگ در منطقه، دست کم برای مدتی ولو کوتاه خطرات کمین کرده علیه امنیت ملی این رژیم را از خود دورنماید.
در این پژوهش که توسط مرکز فلسطینی تحقیقات "القدس" از زبان عبری به عربی ترجمه شده، آمده است : اسرائیل توانست با استفاده از بحران ها و وارونه نمایی حقایق و به راه انداختن جنگ علیه تروریسم و بسیاری قضایا و امور سری دیگر که در طول این سالیان نامی از آن برده نشد، دولت بوش را تا آخرین قطره بفشارد و عصاره آنرا استحصال نماید.
برپایه این گزارش، اسرائیل زمانی که به لطف نهادهای استراتژیک و توصیه های مراکز تحقیقاتی فعال خود به نفع سطوح سیاسی و تصمیم سازان ، توانست از دوران ریاست جمهوری بوش چنین استفاده عظیمی ببرد، واقعا دور اندیشی به خرج داد...
اسرائیل در زمینه های امنیتی و راهبردی دستاوردهای زیادی از دو دوره ریاست جمهوری بوش داشت و امنیت ملی خود را با ستون ها و پل های بسیاری مستحکم نمود و توانست از حملات امریکا بر ضد – به اصطلاح- تروریسم استفاده کرده و به متحد اول امریکا در این زمینه بدل شود. اسراییل همچنین توانست از تروریسم یک دشمن مشترک برای ملت امریکا و اسرائیل خلق کند به گونه ای که این اشتراک منافع یا بهتر بگوییم مشترک جلوه دادن آن، تاثیر بسزایی در هموار کردن مسیر حرکت اسرائیل و سران آن در دوران بوش به سوی مرکز تصمیم گیری دولت واشنگتن و تمام ادارات و دستگاه ها آن داشت.
موضوع وارونه جلوه دادن حقایق و سرپوشیده نشان دادن تمام رویدادها، بعد از فرایند تخریب و ترور در شهرهای بزرگ امریکا و حتی اروپا که دامنه آن به شهرهای خاورمیانه کشیده شد، موضوع بسیار مهم و کلیدی در طرح بلند مدت صهیونیسم برای پیشبرد منافع بود. امری که تاثیر عظیمی بر منطقه گذاشت به گونه ای که چهره ای متفاوت ترسیم کرد و در اسرائیل هماهنگی امنیتی و حتی سیاسی بین واشنگتن و تل آویو را تقویت نمود.
نقطه آغازین استفاده اسرائیل از آمریکا، مساوی بود با پایان خطرات کمین کرده علیه تل آویو در خاورمیانه. اشغال عراق، پایان دادن به حکومت صدام و ترساندن کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس از ایران آغاز طرح وارونه جلوه دادن حقایق و ابهام آفرینی ها و تغییر چهره منطقه بود. این طرح به تل اویو این امکان را فراهم کرد که نگاه جامعه جهانی را از عراق به سوی دیگر کشورها منحرف کند که طی مدتی کوتاه تاثیرات و تغییرات فراوانی را پدید آورد.
درست است که اسرائیل برخی فرصت هایی را از دست داد که از مجرای ایالات متحده جهت بهبود جایگاهش در منطقه از طریق ایجاد خطوط سیاسی و کانال های امنیتی با اکثر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و برخی کشورهای اسلامی، دراختیارش قرار گرفت. اما مطمئن است که این چتر حمایتی همیشه باز است. اسرائیل در این دوره در کناراین تصویر زیبا از هم پیمانی، همکاری و هماهنگی نقاط تیره ای نیز به جا گذاشته است که یکی از آنها جنگ ۳۳ روزه بود. اسرائیل نتوانست در آن نتیجه مطلوب را به دست آورد و امریکا نیز نتوانست طی این جنگ اسرائیل را یاری کند. برخی کشورهای عربی و به خصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس بودند که به رغم نداشتن روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل در جنگ ضد حزب الله اسرائیل را بیش از آمریکا یاری کردند .
همکاری اسرائیل و امریکا به رغم نارضایتی دولت واشنگتن از نحوه مدیریت بحران توسط اسرائیل و نوع رفتار آن در جنگ ضد لبنان ادامه یافت. دولت بوش چتر حمایتی خود را به رغم خطرات و امکان تنش های شدید در منطقه که طی حمله هوایی اسرائیل به سوریه می توانست متوجه خاورمیانه باشد، همچنان باز نگاه داشت... با کمال تعجب می بینیم با وجود این شرایط بیشترین دستاوردهای امنیتی و نظامی و همچنین حمایت مالی امریکا از اسرائیل در همین دوره ریاست جمهوری بوش انجام گرفت.
به طور خلاصه این پژوهش به توان و شگردهای اسرائیل در به کار گرفتن آشوب هایی که دولت بوش در جهان به راه انداخت به نفع رژیم تل اویو می پردازد.
پژوهش مرکز مطالعات راهبردی اسراییل اذعان دارد که دوران بوش را می توان دوران اسرائیل دانست که در آن این رژیم توانست دریابد چطور می توان به رغم دشواری و حرکت های مانورگونه و سری و لزوم تحرک هوشمندانه بین مناطق پرتنش و ملتهب، سررشته ها را حفظ کرد و مسیر را ادامه داد.
مرکز مطالعات راهبردی اسراییل پیش بینی می کند که " ولی مرحله بعدی بسیار دشوارتر خواهد بود زیرا دولت جدید امریکا چه جمهوریخواه و چه دموکرات در مرحله ای وارد عمل خواهد شد که "جمع کردن بحرانها و ساماندهی برنامه ها " نام دارد . مرحله ای که پیش از آن به منظور دستیابی به منافعی بدون به خطر انداختن واشنگتن نام داشت.
این تحقیق به سران اسرائیل پیشنهاد می کند که از مرحله ساماندهی برنامه ها پس از وارونه نمایی یا "آرامش پس از طوفان" نیز کمال استفاده را ببرند چرا که دولت آینده آمریکا هر دولتی هم باشد بخشی از زمان خود را بایستی برای مرتب کردن آنچه که دولت بوش به فساد کشانده صرف کند به خصوص اینکه بحران مالی و ناتوانی امریکا در وارد شدن به ماجراجویی های نظامی دیگر نیز این امر را تسهیل می کند .
این تحقیق به سران اسرائیل توصیه می کند: باید کشورهای عربی که با این رژیم رابطه سیاسی رسمی ندارند را با ایجاد رابطه به هر نحو ممکن به فرایند صلح وارد کرد هر چند که این فرایند بر اساس طرح صلح عربی تعدیل شده انجام پذیرد. همچنین سریعا راه نفوذ به قلب دولت جدید امریکا را بیابند.
توصیه ها و پیش بینی های مرکز مطالعات راهبردی اسراییل اینک به چراغی برای راه حکومت جدید اسرائیل تبدیل شده است و اکنون این محققان آنچه از اسرائیلی ها انتظار دارند استفاده از مهمترین عامل ارتباطی کشورها در این دوران یعنی هماهنگی ها و ارتباطات پنهان و آشکار می باشد.
منبع : خبرگزاری قدس ـ قدسنا


همچنین مشاهده کنید