پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

اسرائیل «شر» مطلق


اسرائیل «شر» مطلق
اگر به گزارشهایی كه تلویزیونها این روزها از غزه نشان می دهند دقیقاً نگاه كنید این جمله را بر سر در برخی بناهای دولت خودگردان فلسطینی خواهید دید كه درشت نوشته شده است: «اسرائیل شر مطلق». اسرائیل به واقع امروز شری مطلق است كه گریبان نه تنها دنیای اسلام، كه جهان را گرفته است. این رژیم كه به سلطه خود بر سرزمین های اشغالی با زور اسلحه وقدرت و حمایت چشم بسته آمریكا ادامه می دهد، مصداق عینی و بارز یك تهدید دائمی و پیوسته برای صلح و امنیت منطقه ای و جهانی و رژیم های حقوقی چون عدم اشاعه سلاح های هسته ای است كه برای تنظیم تعاملات با هدف تأمین صلح و ثبات جهان، وضع شده است. اسرائیل بیش از ۵۰ سال است كه با پشتیبانی و حمایت صریح آمریكا، یك برنامه خطرناك و سری تسلیحات هسته ای را با گریز از نظارت جامعه جهانی بر این برنامه ها، به كمك واشنگتن به پیش می برد، برنامه ای كه به تأیید آژانس بین المللی انرژی هسته ای تاكنون و حداقل به تولید ۲۰۰ بمب اتمی انجامیده است كه چیزی جز عناد رژیم صهیونیستی با جامعه جهانی نیست.
رژیم صهیونیستی در پس برنامه های مخفی هسته ای خود، ماهیت تروریستی و متكی بر تجاوز و تهدید به زور علیه دیگر كشورها را پنهان كرده است كه خطر این رژیم را برای صلح و امنیت جهانی و رژیم های حقوقی تنظیم كننده روابط بین المللی، دوچندان می كند.
آنچه در این میان بیش از هر چیزی مایه تأسف است، این مهم می باشد كه رژیم صهیونیستی با در اختیار گرفتن عمده رسانه های ارتباطی جهان از جمله رسانه های آمریكایی، ضمن پنهان كردن ماهیت واقعی خود، با آدرس دهی غلط سعی می كند نگاهها را از برنامه های هسته ای مخفی و سایر اقدامات دهشت افكنانه اش در سرزمین های اشغالی دور، و متوجه كشورهایی مانند ایران كند كه برنامه های شفاف و قانونی و نظارت شده هسته ای دارند و در عین حال برخلاف رژیم صهیونیستی هرگز علیه كشوری متوسل به زور و یا حتی تهدید نشده اند.
دادن آدرس های غلط درباره موضوعات مختلف به افكار عمومی برای انحراف آن و یا جهت دادن به سمت و سویی خاص، یكی از شگردهای دولتمردان آمریكا و رژیم اسرائیل است، ظرافت ها و دقایقی كه در این تكنیك به كار بسته می شود، به قدری پیچیده و در عین حال متنوع است كه عموماً تشخیص آن را برای مخاطب، حتی «مخاطب فعال» دشوار می سازد. برنامه های هسته ای ایران یكی از این موارد است. دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای به منظور بهره برداری علمی و اقتصادی از آن، هدف ایران در برنامه های هسته ای اش است و پیمانها و پادمانهای ناظر بین المللی این حق را برای آن به رسمیت شناخته اند. «برائت» یك اصل عمومی است و نمی توان و نباید تا زمانی كه خلاف امری اثبات نشده، هیچ فرد حقوقی و یا حقیقی را متهم به انجام و یا حتی تعقیب امری كرد كه براساس توافق های عمومی و یا قوانین و رویه های شناخته شده و پذیرفته، تخلف محسوب می شود. با این همه، آمریكا و رژیم صهیونیستی در آدرسی غلط، مدتهاست كه می كوشند تا افكار عمومی را نسبت به برنامه های هسته ای ایران مسموم كنند و چنین وانمود سازد كه هدف اول و آخر ایران از روی آوری به فناوری هسته ای، صرفاً وصرفاً تولید سلاح هسته ای است.
ایده «خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای» ایده ای است كه ایران از قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تعقیب می كند و تعهد این كشور به عنوان یكی از اعضای قدیمی آژانس بین المللی انرژی هسته ای به تمامی پروتكل ها و پادمانهای ناظر، می تواند نشانه تعهد راسخ و صداقت آن به ایده ای باشد كه مطرح و تحقق آن را تعقیب می كند. همانطور كه گفته شد، اسرائیل از نگاه آژانس بین المللی انرژی هسته ای نهاد ناظر سازمان ملل، رژیمی برخوردار از سلاح های هسته ای شناخته شده است كه در زرادخانه های آن بیش از ۲۰۰ كلاهك هسته ای نگهداری می شود واین كلاهك ها خطری بالقوه برای صلح و ثبات جهانی بویژه در منطقه پرآشوب خاورمیانه است. اسرائیل رژیمی است كه از بدو پیدایش در سال ۱۹۴۸ میلادی تكیه خود را برای حیات سیاسی بر تسلیحات بویژه از نوع هسته ای آن استوار كرده است. موشه دایان، وزیر جنگ پیشین رژیم اسرائیل براین باور بود در صورتی كه اسرائیل در خاورمیانه نتواند با سلاح متعارف قدرت بازدارندگی اش را به منصه ظهور برساند، باید به سلاح هسته ای پناه ببرد. به همین منظور درمرحله اول، وزارت جنگ این رژیم تصمیم به تشكیل كمیته پژوهش های هسته ای متشكل از پنج كارشناس برجسته اسرائیلی به رهبری پروفسور «برگمان» گرفت، كار این كمیته برنامه ریزی برای تأسیس نیروگاه هسته ای و اعزام هیأت علمی به نقاط مختلف جهان برای كسب و تقویت دانش هسته ای بود.
در مرحله دوم رژیم صهیونیستی به جمع آوری پول روی آورد به طوری كه توانست با كمك دولت های انگلیس و آمریكا تا سال ۱۹۵۳ میلادی ۱۰۰میلیون دلار از ثروتمندان یهودی جهان برای رسیدن به توان هسته ای جمع آوری كند و در همین راستا در زمان نخست وزیری بن گوریون، شیمون پرز مسؤول مذاكرات اتمی این رژیم با فرانسه شد و سرانجام باكمك فرانسه و آمریكا كار ساخت نیروگاه دیمونا را در سال ۱۹۶۳ به پایان رساند.
به باور تحلیلگران ، علت همكاری فرانسه با اسرائیل این بود كه فرانسه برای تسلط مجدد بر كانال سوئز و تفوق در درگیری با بخشی از دنیای عرب، اسرائیل را به عنوان یكی از متحدان طبیعی خود می دانست و درنتیجه به فكر تقویت این رژیم به عنوان همپیمان خود در خاورمیانه افتاد، تاجایی كه نخست وزیر فرانسه اعلام كرد یك بمب هسته ای به اسرائیل مدیون است! بدین ترتیب در اكتبر ۱۹۵۷ فرانسه و اسرائیل توافقاتی برای ساخت یك راكتور ۲۴ مگاواتی امضا كردند، دراین پروتكل ها به یك كارخانه فرآوری شیمیایی نیز اشاره شده بود. این كارخانه به طور مخفیانه با همكاری تكنسین های اسرائیلی و فرانسوی در منطقه ای از صحرای نقب به نام «دیمونا» ساخته شد. اهمیت دیمونا به حدی بود كه یك آژانس اطلاعاتی جدید به نام LEKEMبرای مخفی نگهداشتن ومحافظت از اسرار و تأسیسات آن تشكیل شد و بدین ترتیب ۱۵۰۰ اسرائیلی و فرانسوی در دیمونا مشغول به كار شدند. از سوی دیگر نیروی هوایی فرانسه پس از خرید آب سنگین از نروژ به رغم این تعهد كه آن را به هیچ كشور ثالثی منتقل نمی كند ۴ تن از این مواد را مخفیانه به اسرائیل منتقل كرد. تا زمان افشاگری «مردخای وانونو» یك یهودی مراكشی الاصل و كارشناس هسته ای اسرائیل كه در مصاحبه با روزنامه انگلیسی ساندی تایمز در ۵ اكتبر سال ۱۹۸۶ پرده از فعالیتهای هسته ای این رژیم برداشت، هیچ كس اطلاعی از این فعالیت ها نداشت و به دنبال این افشاگریها بود كه «وانونو» به ۱۸ سال زندان محكوم شد كه پس از آزادی اجازه خروج از سرزمین های اشغالی و مصاحبه و دیدار عمومی به وی داده نمی شود.
با این افشاگری، توجه كارشناسان هسته ای جهان به رژیم صهیونیستی جلب شد و علی رغم پنهانكاری و محدودیت های شدیدی كه از سوی این رژیم انجام گرفت، طی تحقیقاتی فاش شد كه اسرائیل به غیر از دیمونا دارای دو مركز هسته ای دیگر به نامهای «نحال سوریك» و «بنی روبین» است. براساس یك گزارش نظامی كه سال ۲۰۰۳ میلادی در آمریكا منتشر شد، اسرائیل در سال ۱۹۶۷ ، ۱۵ بمب هسته ای داشت كه تا سال ۱۹۸۰ تعداد آنها به ۲۰۰ و تا سال ۱۹۹۷ به ۴۰۰ بمب رسید. صهیونیست ها همچنین در سال ۱۹۷۳ ، ۲۰ موشك هسته ای و در سال ۱۹۷۴ هم ۳ واحد توپخانه هسته ای برپا كرده بودند كه هر واحد ۱۲ توپ ۱۷۵ میلیمتری و ۲۳۰ میلیمتری داشت. در سال ۱۹۸۴ صهیونیست ها ۳۱ بمب پلوتونیوم و ۱۰ بمب اورانیوم تولید و در سال ۱۹۹۴ بین ۶۴ تا ۱۱۲ بمب با كلاهك كوچك و ۵۰ موشك هسته ای از نوع ریما ساختند. اسرائیل همچنین در دهه ۹۰ میلادی سه زیر دریایی از آلمان خریداری كرد. این زیردریایی ها بسیار پیشرفته كه «دولفین»، «لویاتان » و «تكوما» نام دارند ، با كمك مالی كشورهای آلمان و آمریكا ساخته شده اند و قادر به شلیك موشك های كروز با بار هسته ای هستند. این زیردریایی ها در ماه مارس ۱۹۹۹ و اوت ۲۰۰۰ عملیاتی شده اند. با این حجم گسترده فعالیت های هسته ای اسرائیل، آمریكا و كشورهای اروپایی كه مدعی عاری سازی جهان و منطقه خاورمیانه از سلاح های هسته ای می باشند، نه تنها هیچ اعتراضی نكرده بلكه همواره از این فعالیت ها چشم پوشی كرده اند و زمانی كه آریل شارون ، نخست وزیر این رژیم برای اولین بار در ۲۰۰۴‎/۷‎/۳۱ با اعتراف به داشتن سلاح اتمی گفت : «اسرائیل سلاح های اتمی خود را با موافقت و رضایت آمریكا در اختیار دارد» جامعه جهانی و آژانس بین المللی نه تنها هیچ عكس العملی نشان ندادند، بلكه با سكوت خود و دادن آدرس غلط! این فعالیت ها را تأیید كردند.
برای مطالعه بیشتر در خصوص برنامه های هسته ای اسرائیل و چگونگی حمایت آمریكاو اروپا از این رژیم و تهدیداتی كه از این ناحیه متوجه صلح و امنیت جهانی است،مطالعه منابع زیر توصیه می شود: ۱ - خبرگزاری فرانسه
۸۳‎/۱۰‎/۳۰ ، ۲ - اسرائیل و سلاح های هسته ای - نوشته آونر كوهن - ترجمه رضا سعید محمدی - ناشر : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه ۳- روزنامه ایران ۸۳‎/۴‎/۱۹ ، ۴ - روزنامه جمهوری اسلامی ۸۳‎/۲‎/۲۶ ،
۵ ـ روزنامه همشهری ۸۳‎/۲‎/۲۶ و ۶ - وبلاگ نویسنده به آدرس http:r-pishdar.blogfa.com
*كارشناس علوم استراتژیك
رئوف پیشدار
منبع : روزنامه ایران