شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

غزه و احیای نظریه دیوار آهنین


غزه و احیای نظریه دیوار آهنین
در جریان جنگ اخیر، عوفر شلیح، تحلیلگر نظامی و سیاسی روزنامه «معاریو» از نخستین نویسندگان اسرائیل بود که خصومت کنونی رژیم صهیونیستی علیه غزه را خصومتی همه جانبه دانست و این تجاوز را «عملیات سرب داغ» نامید که در آن، رژیم صهیونیستی حق دارد تا علیه آنانی که دشمن می داند به هر اقدام دلخواهی دست بزند(روزنامه معاریو۲۸ دسامبر۲۰۰۸)‎/
پس از آنکه «عوفر شلیح» در مقاله خود با مقایسه جنگ اسرائیل در غزه با جنگ روسیه و گرجستان به نظریه: «هرچیزی مباح است» ارتش صهیونیستی اشاره کرد، «الکس فیشمان» تحلیلگر نظامی روزنامه اسرائیلی «یدیعوت آحارونوت» نیزبه نحوه نگرش و استراتژی پوتین در جنگ گرجستان اشاره کرد که- به گفته فیشمان- اکنون به الگوی راهبردی فرماندهان رژیم صهیونیستی در غزه تبدیل شده است تا جایی که ژنرال «گادی ایزنکوت» در مصاحبه (۳ اکتبر ۲۰۰۸) با روزنامه «یدیعوت احارونوت» به صراحت گفت: «من بر استراتژی جدید اسرائیل نام استراتژی ضاحیه را می گذارم ـ اشاره به حملات پرحجم رژیم صهیونیستی به منطقه ضاحیه در جنوب بیروت (جنگ لبنان۲۰۰۶)- که می تواند در مورد هر شهر یا روستای دیگری که تیری به سوی اسرائیل شلیک کند نیز روی دهد. بر اساس این استراتژی، اگر چنین اقدامی علیه اسرائیل صورت بگیرد، ارتش این حق را دارد که واکنشی غیر متناسب از خود نشان دهد و ضربات دردناک با تلفات جانی غیر قابل تصور را به حریف وارد نماید».
وقتی خبرنگار «یدیعوت آحارونوت» با تعجب از ژنرال «ایزنکوت» می پرسد: «یعنی شما به ستاد مشترک و نهادهای سیاسی اسرائیل به صراحت توصیه می کنید که حتی در مورد یک روستای لبنانی که از آنجا به سوی اسرائیل شلیکی شده به چنین واکنش غیر متعارف و شدیدی دست بزنند » ژنرال پاسخ می دهد: «اشتباه نکنید این فقط یک توصیه نیست یک برنامه راهبردی است که من به آن اعتراف کردم».
بر اساس آنچه این ژنرال صهیونیستی در مصاحبه اش بیان کرده است، اسرائیل در جنگ ۳۳ روزه به دو دلیل نتوانست به اهداف نظامی خود برسد: اول، مدت زمان کوتاه جنگ (۳۳ روز) و دوم: استمرار حملات موشکی حزب الله به اسرائیل و ایجاد حجم آتش بی سابقه علیه آن (رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ با چنین حجم آتشی از ناحیه دشمن روبه رو نبوده است)‎/
ایزنکوت در این مصاحبه برای عدم تکرار تجربه تلخ جنگ ۳۳ روزه، توصیه می کند که: «جنگ بعدی باید با واکنشی غیر قابل تصور و بدون توجه به افکار عمومی جهان یا قوانین دست و پا گیر باشد» زیرا: «ما قدرت انجام چنین حملاتی را داریم و وقتی که قرار است به اهداف خود برسیم نیازی نیست که به عذر خواهی بابت عدم هماهنگی با قوانین بین المللی بیندیشیم».
آنچه این ژنرال اسرائیلی در مصاحبه خود با روزنامه یدیعوت احارونوت بیان داشته است هرچند در مورد لبنان و پیش از تهاجم به غزه ایراد شده است اما بدان معناست که استراتژی مذکور، قابلیت اجرا در هر زمان و مکانی را دارد ضمن آنکه نباید پنداشت که این راهبرد نظامی امری جدید و خلق الساعه است زیرا مبانی این استراتژی نه در زمان حاضر که در قرن بیستم و از سوی «زئیف جابوتنسکی» Ze&#۰۳۹;ev Jabotinsky نظریه پرداز تندروی رژیم صهیونیستی و از اعضای فرماندهی گروه تروریستی هاگانا عنوان گردید.
هرچند جابوتنسکی به هنگام تدوین نظریه نظامی خود به عنوان یک رویای دور بدان می پرداخت اما اجرای دیدگاه های وی زودتر از آنچه پیش بینی می شد، اتفاق افتاد زیرا این نظریه با سیاست های تندروانه و به شدت خصمانه حزب کارگر هماهنگی کاملی داشت تا جایی که «دیوید بن گورین» اولین نخست وزیر و وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به صراحت اعلام کرد که: «نظریه دیوار آهنین IRON WALL، مبانی استراتژی امنیتی اسرائیل خواهد بود(جابوتنسکی با نوشتن دو مقاله با عنوان«ما و اعراب بر دیوار آهنین» و نیز «برتری های دیوار آهنین» به تشریح نظریه خود پرداخت که مطالعه این دو کتاب به درک بهتر نظریه امنیتی اسرائیل از آغاز تکوین تاکنون، کمک فراوانی خواهد کرد)‎/
جابوتنسکی طی دومقاله نظریه «دیوار آهنین» را به این شکل معرفی و تشریح می کند: «در هیچ کجای تاریخ، شما نمی توانید پیشینه و یا رد پایی از ملتی بیابید که با طوع و رغبت سرزمین آبا و اجدادی خود را ترک کنند بنابراین تصور اینکه عرب های این سرزمین وطن خود را ترک کنند و آنرا دودستی تحویل ملت یهود بدهند نیز خیالی خام بیش نیست.‎/‎/ عرب ها نه تنها خانه و کاشانه شان را ترک نمی کنند، بلکه تلاش خواهند کرد که مانع شهرک سازی و تشکیل جامعه یهودی شوند.‎/‎/ در چنین شرایطی یهودیان یک راه بیشتر ندارند و آن اینکه شرایطی را بوجود بیاورند که عرب ها در برابر اکثریت یهودی و استیلای یهودیان بر این سرزمین، سر تسلیم فرود بیاورند و دستیابی به قدرتی را که به آنها توانایی سرکوب رژیم یهودی می دهد، دور از دسترس ببینند.‎/‎/ بنابر این باید دانست که چنین شرایطی فراهم نمی شود مگر آنکه عرب ها، مسئله اعمال قدرت بر اسرائیل و ایراد آسیب به آن را همچون عبور از دیوار آهنین، غیرممکن و محال ببینند و تنها دراین صورت است که آنها به یهودی بودن این سرزمین و تسلیم اراده اسرائیل شدن، گردن می نهند».
«یتسحاق بن یسراییل» ژنرال ذخیره ، عضو کنیست اسرائیل از حزب کادیما و مدیر بخش «پژوهش های امنیتی» دانشگاه تل آویو- که یکی از برجسته ترین کارشناسان امور امنیتی اسرائیل نیز محسوب می شود- طی مقاله ای در هارتص می نویسد: «بن گوریون به درستی فهمیده بود که پیروزی های اسرائیل بر عرب ها می تواند موقتی باشد زیرا در هر صورت آنها نمی توانستند از موطن خود دست بکشند و پس از هر شکست ـ حتی اگر بخش اعظم تجهیزات و امکانات را از دست داده باشند- با تجهیز و ترمیم خود پس از پنج یا ده سال برای جنگی دیگر با اسرائیل باز می گردند و این بازگشت به معنای شکست نظریه امنیتی اسرائیل تلقی می شد.‎/‎/ بنابراین این نظریه باید به گونه ای اجرا می شد که ارتشی بزرگ (درمقایسه با وسعت اسرائیل) ـ و حتی بزرگ تر از ارتش کنونی انگلیس - با به کارگیری ۵۰درصد از شهروندان اسرائیل ایجاد گردد».
تشکیل ارتش قدرتمند البته به هیچ روی از محوریت نظریه دیوار آهنین نکاست بلکه آن را همچنانکه «یغئال الون» تحلیلگر اسرائیلی گفته است: «بیش از پیش مهم و در خور توجه کرد زیرا این نظریه به مثابه نقطه محوری تمام راهبردهای امنیتی اسرائیل بر این مسئله تأکید می کند که امنیت اسرائیل باید بر نوعی قدرت قاطع، پیشگیرانه و مصمم استوار باشد و در هرجنگ تنها به نتایج قطعی آن نیندیشید بلکه باید راه تکرار را برای همیشه و به هرقیمتی بست.‎/.»
● اسب تروای شکاف اجتماعی
نظریه امنیتی رژیم صهیونیستی اگرچه به عنوان: «کلید تضمین امنیت اسرائیل» تلقی می شود اما در عین حال به عنوان یک تیغ دو لبه نیز عمل می کند زیرا اجرای این نظریه اگرچه در مقاطعی به سرکوب حریفان اسرائیل و محدود کردن آنها منتهی شده است لیکن حجم عظیمی از نیروی انسانی و سرمایه های مادی و معنوی آن رانیز به انحصار خود درآورده و منجر به مشکلات و آسیب های جدی اجتماعی و اقتصادی گردیده است.
بن یسراییل، در مقاله پیش گفته در این باره می نویسد: «این درست است که ایده دیوار آهنین خیال ما را از دشمنان گاه و بیگاه مان آسوده کرده است اما نبایداز یاد برد که چنین دیواری نیاز به مراقبت و صرف مستمر هزینه های گزاف دارد و این روند باعث تغییر اولویت ها و بروز برخی بحران ها اجتماعی شده است که به شکل غیر مستقیم بر ارتش ما تأثیر منفی می گذارد و مانند اسب تروا ضربه مهلکی به دیوار آهنین اسرائیلی وارد می کند به نحوی که همین امر، باعث افزایش اعتماد به نفس دشمنانی همچون حماس و حزب الله شده است.‎/‎/ بنابر این من نتیجه منفی جنگ ۳۳ روزه را در این چارچوب تفسیر می کنم».
نکته دیگری که در تأیید سخنان بن یسراییل می توان اضافه کرد، گزارش «مرکز اسرائیلی مساوات و عدالت اجتماعی إدفا»است که در شصتمین سالگرد تأسیس رژیم صهیونیستی با عنوان: «هزینه اشغال؛.‎/‎/ داده ها و آمار هزینه منازعه میان اسرائیل و فلسطین» (۲۰۰۸) انتشار یافت و در بخش پایانی آن و در مقام نتیجه گیری به صراحت اعلام شد که «هزینه هنگفت سرمایه گذاری برای امنیت اسرائیل و مبارزه با فلسطین، اکنون همچون طوقی بر گردن اسرائیل سنگینی می کند.‎/‎/ و این مسئله ضمن کاهش شدید رشد اقتصادی اسرائیل وانحصار و اختصاص حجم عظیمی از بودجه عمومی به آسیب های اجتماعی، سیاسی متعددی منجر شده است.‎/‎/ این موضوع، آینده اسرائیل را به عنوان دولتی قومی- یهودی بشدت تهدید می کند، جایگاه بین المللی اسرائیل را تحت الشعاع خود قرار می دهد و تلفات مادی و معنوی و نیز آثار نامطلوبی بر بخش وسیعی از شهروندان و نظامیان داشته است.‎/‎/ اکنون شکاف میان بخش های مختلف اجتماعی سرعت بیشتری یافته و اگرچه طی سالهای گذشته شاهد شکوفایی اقتصادی در برخی زمینه ها بو ده ایم (افزایش نسبی رشد اقتصادی و تولید خالص ملی و افزایش میزان درآمد)لیکن نظرسنجی ها نشان می دهد که بدبینی و نگرانی مفرط نسبت به آینده در بخش های میانی جامعه روند رو به افزایشی یافته است که این امر در کاهش سرمایه گذاری خارجی و داخلی و نیز تداوم رشد اقتصادی در سال های آینده تأثیر کاملاً منفی خواهد گذاشت».
همزمان با گزارش مرکز اسرائیل إدفا «مرکز اسرائیلی پژوهش های سیاسی طاوب» نیز در آغاز سال جدید میلادی (۲۰۰۸)با ارائه آمار و نتایج نظر سنجی، نشان داد که احساس امنیت اجتماعی در میان مردم اسرائیل سیر نزولی داشته ودر مجموع از رقم ۶۲ درصد به رقم ۸۵‎/۲ درصد تقلیل یافته است و نکته مهم تر آنکه این احساس در میان طبقه متوسط اسرائیل -که طیف وسیعی را نیز به خوداختصاص می دهد- از رقم ۵۰‎/۵ در سال ۲۰۰۷به رقم ۴۸‎/۴ در سال۲۰۰۸ رسیده است. بنابر گزارش پیش گفته: از نظر اتباع رژیم صهیونیستی «شکاف اجتماعی»مشکل اصلی جامعه اسرائیل از زمان تأسیس تاکنون بوده است ‎/ در پایان و با توجه به آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گیری کرد که جنگ در غزه ضمن احیای دوباره نظریه امنیتی «دیوار آهنین» که دو مسئله محوری «برخورد غیر متعارف» و «عدم پاسخگویی به افکار عمومی» را در خویش پنهان دارد، در پی سرپوش گذاشتن بر آن بخش از مطالبات اجتماعی است که در شرایط عادی از سوی مردم و نخبگان رژیم صهیونیستی بشدت دنبال می شود، بنابراین توجه ویژه کنونی شهروندان اسرائیل به موضوع جنگ غزه و عدم امکان استقبال از صداهای مخالف با این روند در شرایط جنگی کنونی امری است که بشدت از سوی تصمیم گیرندگان دولت عبری مغتنم شمرده می شود؛چراکه در غیراین صورت دولت اولمرت و دست اندرکاران جنگ کنونی، علاوه بر ناکامی های جنگ ۳۳ روزه لبنان باید پاسخگوی آن بخش از مطالبات اجتماعی باشند که در شرایط آرام امکان تحقق آن برای دولت رژیم صهیونیستی امکانپذیر نیست.
سعید آقاعلیخانی
منبع : روزنامه ایران