شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ره آورد نبوت و منزلت امامت


ره آورد نبوت و منزلت امامت
دیدگاه های حضرت علی (ع ) درباره اتحاد و افتراق سپاس و ناسپاسی از نعمت های اجتماعی دردها و درمان ها به نعمت های بزرگ الهی که به هنگامه بعثت پیامبر اسلام (ص ) بر مردم فرو ریخت بنگرید که چگونه اطاعت آنان را با دین خود پیوند داد. و با دعوتش آنها را به وحدت رساند. چگونه نعمت های الهی بالهای کرامت خود را بر آنان گستراند و جویبارهای آسایش و رفاه برایشان روان ساخت . و تمام برکات آیین حق آنها را در برگرفت .
در میان نعمت ها غرق گشتند و در خرمی زندگانی شادمان شدند امور اجتماعی آنان در سایه قدرت حکومت اسلام استوار شد و در پرتو عزتی پایدار آرام گرفتند و به حکومتی پایدار رسیدند. آنگاه آنان حاکم و زمامدار جهان شدند و سلاطین روی زمین گردیدند و فرمانروای کسانی شدند که در گذشته حاکم بودند و قوانین الهی را بر کسانی اجرا می کردند که مجریان احکام بودند و در گذشته کسی قدرت درهم شکستن نیروی آنان را نداشت و هیچ کس خیال مبارزه با آنان را در سر نمی پروراند.
● علل نکوهش و سقوط مسلمین
آگاه باشید که شما هم اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید و با زنده کردن ارزش های جاهلیت دژ محکم الهی را در هم شکستید در حالی که خداوند بر این امت اسلامی بر « وحدت و برادری » منت گذارده بود که در سایه آن زندگی کنند نعمتی بود که هیچ ارزشی نمی توان همانند آن تصور کرد زیرا از هر ارزشی گران قدرتر و از هر کرامتی والاتر بود.
بدانید که پس از هجرت دوباره چونان اعراب بادیه نشین شده اید و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبدیل گشته اید از اسلام تنها نام آن و از ایمان جز نشانی را نمی شناسید!
شعار می دهید : آتش آری ننگ هرگز! گویا می خواهید اسلام را واژگون و پرده حرمتش را پاره کنید و پیمانی را که خدا برای حفظ حرمت مسلمین در زمین و عامل امنیت و آرامش مردم قرار داد بشکنید
همانا اگر شما به غیر اسلام پناه برید کافران با شما نبرد خواهند کرد.
آنگاه نه جبرئیل و نه میکائیل نه مهاجر و نه انصار وجود ندارند که شما را یاری دهند و چاره ای جز نبرد با شمشیر ندارید تا خدا درمیان شما حکم نماید.
مردم ! از مثل های قرآن درباره کسانی که عذاب و کیفر شدند و روزهای سخت آنان و آسیب های شدیدی که دیدند آگاهید پس وعده عذاب خدا را دور مپندارید و به عذر اینکه آگاهی ندارید خود را گرفتار نسازید و انتقام خدا را سبک و خود را از کیفر الهی ایمن مپندارید زیرا که خدای سبحان مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر برای ترک امر به معروف و نهی از منکر. پس خدا بیخردان را برای نافرمانی و خردمندان را برای ترک بازداشتن دیگران از گناه لعنت کرد.
آگاه باشید! شما رشته پیوند بااسلام را قطع و اجرای حدود الهی را تعطیل و احکام اسلام را به فراموشی سپرده اید!
● قاطعیت امام در نبرد با منحرفان
آگاه باشید! خداوند مرا به جنگ با سرکشان تجاوز کار پیمان شکنان و فسادکنندگان در زمین فرمان داد : با ناکثان پیمان شکن جنگیدم و با قاسطین تجاوزکار جهاد کردم و مارقین خارج شده از دین را خوار و زبون ساختم و رهبر خوارج (شیطان ردهه )(۱ ) بانگ صاعقه ای قلبش را به تپش آورد و سینه اش را لرزاند و کارش را ساخت . حال تنها اندکی از سرکشان و ستمگران باقی ماندند که اگر خداوند مرا باقی گذارد با حمله دیگری نابودشان خواهم کرد و حکومت حق را در سراسر کشور اسلامی پایدار خواهم کرد جز مناطق پراکنده و دوردست .
● سوابق درخشان شجاعت و فضائل امام (ع )
من در خردسالی بزرگان عرب را به خاک افکندم و شجاعان دو قبیله معروف « ربیعه » و « مضر » را در هم شکستم ! شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا(ص ) در خویشاوندی نزدیک در مقام و منزلت ویژه می دانید پیامبر مرا در اتاق خویش می نشاند در حالی که کودک بودم مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانید بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاکیزه خود را به من می بویاند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در کردارم نیافت . از همان لحظه ای که پیامبر(ص ) را از شیر گرفتند خداوند بزرگ ترین فرشته (جبرئیل ) خود را مامور تربیت پیامبر(ص ) کرد تا شب و روز او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیکو راهنمایی کند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند که همواره با مادر است (۲ ) پیامبر(ص ) هر روز نشانه تازه ای از اخلاق نیکو را برایم آشکار می فرمود و به من فرمان می داد که به او اقتدا نمایم . پیامبر(ص ) چند ماه از سال را در غار حرا (۳ ) می گذراند تنها من او را مشاهده می کردم و کسی جز من او را نمی دید در آن روزها در هیچ خانه اسلام را نیافت جز خانه رسول خدا(ص ) که خدیجه هم در آن بود و من سومین آنان بودم . من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را می بوییدم من هنگامی که وحی بر پیامبر (ص ) فرود می آمد ناله شیطان را شنیدم گفتم ای رسول خدا این ناله کیست گفت : شیطان است که از پرستش خویش مایوس گردید و فرمود : « علی ! تو آنچه را من می شنوم می شنوی و آنچه را که من می بینم می بینی جز اینکه تو پیامبر نیستی بلکه وزیر من بوده و به راه خیر می روی »
● خیره سری و دشمنی سران قریش
من با پیامبر(ص ) بودم آنگاه که سران قریش نزد او آمدند و گفتند :
« ای محمد(ص ) تو ادعای بزرگی کردی که هیچیک از پدران و خاندانت نکردند ما از تو معجزه ای می خواهیم اگر پاسخ مثبت داده انجام دهی می دانیم تو پیامبر و فرستاده خدایی و اگر از انجام آن سرباز زنی خواهیم دانست که ساحر و دروغگویی » پس پیامبر(ص ) فرمود « شما چه می خواهید » گفتند : » این درخت را بخوان تا از ریشه کنده شده و در پیش تو بایستد » پیامبر (ص ) فرمود : خداوند بر همه چیز تواناست . حال اگر خداوند این کار را بکند آیا ایمان می آورید و به حق شهادت می دهید گفتند : آری پیامبر(ص ) فرمود : من بزودی نشانتان می دهم آنچه را که درخواست کردید و همانا بهتر از هر کس می دانم که شما به خیر و نیکی باز نخواهید گشت زیرا در میان شما کسی است که کشته شده و در چاه « بدر » دفن خواهد شد (۴ ) و کسی است (۵ ) که جنگ احزاب را تدارک خواهد کرد . سپس به درخت اشاره کرد و فرمود : « ای درخت ! اگر به خدا و روز قیامت ایمان داری و می دانی من پیامبر خدایم از زمین با ریشه هایت در آی و به فرمان خدا در پیش روی من قرار گیر » سوگند به پیامبری که خدا او را به حق مبعوث کرد درخت با ریشه هایش از زمین کنده شده و پیش آمد که با صدای شدید چونان به هم خوردن بال پرندگان یا به هم خوردن شاخه های درختان جلو آمد و در پیش روی پیامبر (ص ) ایستاد که برخی از شاخه های بلند خود را بر روی پیامبر(ص ) و بعضی دیگر را روی من انداخت و من در طرف راست پیامبر(ص ) ایستاده بودم وقتی سران قریش این منظره را مشاهده کردند با کبر و غرور گفتند : « به درخت فرمان ده نصفش جلوتر آید و نصف دیگر در جای خود بماند » پیامبر (ص ) فرمان داد. نیمی از درخت با وضعی شگفت آور و صدایی سخت و به پیامبر (ص ) نزدیک شد گویا می خواست دور آن حضرت بپیچد اما سران قریش از روی کفر و سرکشی گفتند : « فرمان ده این نصف باز گردد و به نیم دیگر ملحق شود و به صورت اول در آید » پیامبر (ص ) دستور داد و چنان شد. من گفتم : لااله الله ای رسول خدا من نخستین کسی هستم که به تو ایمان آوردم و نخستین فردی هستم اقرار می کنم که درخت با فرمان خدا برای تصدیق نبوت و بزرگداشت دعوت رسالت آنچه را خواستی انجام داد. اما سران قریش همگی گفتند : « او ساحری است دروغگو که سحری شگفت آور دارد و سخت بامهارت است » .
و خطاب به پیامبر(ص ) گفتند : « آیا نبوت تو را کسی جز امثال علی (ع ) باور می کنند »
● الگوهای کامل ایمان
و همانا من از کسانی هستم که در راه خدا از هیچ سرزنشی نمی ترسند کسانی که سیمای آنها سیمای صدیقان و سخنانشان سخنان نیکان است شب زنده داران و روشنی بخشان روزند به دامن قرآن پناه برده سنت های خدا و رسولش را زنده می کنند نه تکبر و خودپسندی دارند و نه بر کسی برتری می جویند نه خیانتکارند و نه در زمین فساد می کنند قلب هایشان در بهشت و پیکرهایشان سرگرم اعمال پسندیده است .
پاورقی :
۱ ـ ردهه : گودالی که رهبر خوارج معروف به « ذولثدیه » جنازه اش در آن افتاده بود . ناکثان یعنی « عهدشکنان » اصحاب جمل که در بصره شورش کردند. قاسطین « ستمکاران » یعنی معاویه و پیروان ستمکار او. مارقین یعنی خارج شدگان خوارج و طرفدارانشان که از لشکر امام و امت اسلامی کناره گرفتند.
۲ ـ اتباع الفصیل اثرامه (شتر بچه همواره با شتر است ) وقتی می خواستند بگویند که آن دو نفر همیشه با هم بودند از این رب المثل استفاده می کردند.
۳ ـ حرا : کوهی است در شمال مکه به فاصله ۶ کیلومتر بردامنه جنوبی کوه و در ارتقاع ۱۶۰ متر غاری وجود دارد که پیامبران گذشته و حضرت ابراهیم (ع ) در آن عبادت می کردند و خلوتگاه و محل عبادت رسول خدا(ع ) نیز بود که آیات آغازین قرآن در آنجا بر رسول خدا (ص ) نازل شد.
۴ ـ این پیش گوئی از آینده به جنگ بدر (چاهی بین مکه و مدینه ) اختصاص دارد که جسد عتبه و شیبه پسران ربیعه و امیه و پسران عبد شمس و ابوجهل و برخی دیگر در آن ریخته شد و دسته جمعی در آن دفن شدند.
۵ ـ این شخص ابوسفیان است که جنگ احزاب (خندق ) را تدارک دید و سرانجام شکست خورد که این حوادث در سالهای پس از هجرت اتفاق افتاد.
۶ ـ نهج البلاغه بخشی از خطبه ۱۹۲
بنگرید که پیامبر اسلام چگونه اطاعت مردم را با دین خود پیوند داد و با دعوتش آنها را به وحدت رساند و چگونه نعمت های الهی بال های کرامت خود را بر آنان گستراند و جویبارهای آسایش و رفاه را برایشان روان ساخت
امور اجتماعی مسلمین در سایه قدرت حکومت اسلام استوار شد و در پرتو عزتی پایدار آرام گرفتند و به حکومت رسیدند و زمامدار جهان گردیدند و فرمانروای کسانی شدند که در گذشته کسی قدرت در هم شکستن نیروی آنان را نداشت
وحدت و همبستگی امت نعمتی است که هیچ ارزشی نمی توان همانند آن تصور کرد زیرا از هر ارزشی گرانقدرتر و از هر کرامتی والاتر بوده و هست
آگاه باشید ای مردم که امروز پیوند بااسلام را قطع و اجرای حدود الهی را تعطیل و احکام و قوانین اسلام را به فراموشی سپرده اید!
پس از هجرت چونان اعراب بادیه نشین شده اید و پس از وحدت و برادری به احزاب گوناگون تبدیل گشته اید و از اسلام جز نام آن و از ایمان جز نشانی را نمی شناسید!
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید