پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

امامان گنجینه داران علوم الهی


امامان گنجینه داران علوم الهی
در سلسله مقالات «در آستان امامان‏» پیرامون امام‏شناسی بر اساس مكتب اهل بیت ( علیهم السلام) با الهام از زیارت بلند جامعه سخن می‏گفتیم . از ویژگی‏هایی كه امامان ( علیهم السلام) را در این زیارت با آن می‏ستاییم آن است كه این انوار تابناك الهی گنجینه‏های علم‏اند (خزان العلم). در این مقاله پیرامون این ویژگی بحث‏خواهیم كرد .
● خزان العلم
از ویژگی‏های برجسته امامان در زیارت‏های گوناگون و كلمات خود معصومین (ع) آن است كه آنان «خزان‏العلم‏» اند .
«خزان‏» بر وزن رمان جمع خازن به معنای گنجینه‏دار است . معنای عمومی «علم‏» نیز آگاهی است، لیكن باید دانست كه این علمی كه امامان «خزینه دار» آنند چه علمی است .
مناسب است پیش از بیان تفسیر این علم، بخشی از روایاتی كه این ویژگی را برای امامان ( علیهم السلام) ذكر كرده، بیاوریم:
۱) امام باقر (ع) فرموده:
«نحن خزان علم الله و نحن تراجمهٔ وحی الله; (۱) ما خزانه دارعلم خداییم، ما مترجمان وحی الهی هستیم .»
۲) امام صادق ( علیه السلام) نیز فرموده:
«نحن شجرهٔ العلم و نحن اهل بیت النبی ( صلی الله علیه و آله و سلم) و فی دارنا مهبط جبرئیل و نحن خزان علم الله و نحن معادن وحی الله و من تبعنا نجی و من تخلف عنا هلك حقا علی الله عزوجل; (۲) ما درخت دانشیم و ما اهل بیت پیامبریم، خانه ما محل فرود جبرئیل بوده است . ما گنجینه‏داران علوم خداوندیم، ما معدن‏های وحی خداوندیم، هر كس از ما تبعیت كند، نجات می‏یابد و هر كس از «امر» ما تخلف كند نابود می‏شود . این سنت‏خداوندی است‏» .
۳) امام سجاد ( علیه السلام) هم فرموده: «ما ینقم الناس منا فنحن والله شجرهٔ النبوهٔ و بیت الرحمهٔ و معدن العلم و مختلف الملائكهٔ; (۳) چرا مردم فضیلت ما را انكار می‏كنند؟ به خدا قسم، ما از درخت نبوتیم، خانه رحمت و كانون علم و محل آمد و رفت فرشتگانیم .»
این تنها نمونه‏ای از دهها روایتی است كه به این مضمون از اهل‏بیت (علیهم‏السلام) رسیده است . بنابراین «علم‏» در این روایات به طور مطلق و بدون هیچ قیدی ذكر شده است . لذا باید این جمله را با توجه به اطلاق آن تفسیر كرد .
● علم خداوند
بی‏تردید، ذات مقدس ربوبی، عالم علی الاطلاق جهان هستی است، او از نهان و آشكار با خبر است و علم ذات مقدسش علم حضوری است . علم حضوری عبارت است از:
حضور معلوم نزد عالم، همانند علم انسان به خودش و علم ذات مقدس ربوبی به موجودات . بنابراین گنجینه علوم جهان هستی است .
● انواع علم غیب
در روایتی از امام باقر ( علیه السلام) دو گونه علم برای ذات مقدس خداوند ذكر شده است:
«ان لله تعالی علما خاصا و علما عاما; خداوند دو نوع علم دارد: یكی علم مخصوص و علم عام .
«فاما العلم الخاص فالعلم الذی لم یطلع علیه ملائكته المقربین و انبیائه المرسلین; علم خاص او علمی است كه حتی ملائكه مقرب درگاهش و انبیاء - كه فرستاده او به سوی بندگانند - از آن بی‏اطلاع‏اند .»
«و اما علمه العام فانه علمه الذی اطلع علیه ملائكته المقربین و ابنیائه المرسلین و قد وقع الینا من رسول الله ( صلی الله علیه و آله و سلم) ; اما علم عامش همان علمی است كه ملائكه مقرب و پیامبران مرسل از آن مطلع‏اند و همان علم از ناحیه پیامبر اكرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) به ما رسیده است .» (۴)
آیاتی كه بر اختصاص حصر عالم غیب به خداوند دلالت دارند بیانگر علم خاص‏اند; مثلا:
۱) «و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو; (۵) و خزانه‏های غیب نزد اوست و جز او كسی نمی‏داند .»
۲) «قل لا یعلم من فی السموات والارض الغیب الا الله; (۶) بگو آنان كه در آسمان‏ها و زمین‏اند غیب را نمی‏دانند، جز خدا .»
۳) «قل انما العلم عندالله . . . ; (۷) بگو همانا علم نزد خداوند است .»
۴) «فقل انما الغیب لله; (۸) پس بگو آگاهی از غیب اختصاص به خداوند دارد .»
و آیات دیگری كه در این مورداند . (۹)
علاوه بر آن كه این آیات می‏تواند اشاره به همان علم خاص باشد، بر حصر علم غیب - اصالهٔ و ذاتا - به خداوند دلالت دارند، مالك حقیقی اوست و او به هر كس كه بخواهد تعلیم می‏دهد . زمام این علم هم به دست اوست و از مالكیت و سلطنت او خارج نمی‏شود، بلكه هرگاه بخواهد از صاحب آن باز می‏ستاند .
نوع دوم - كه در مقابل علم اختصاصی است - علمی است كه خداوند به برگزیدگان خود عنایت می‏كند:
«عالم الغیب فلایظهر علی غیبه احدا الا من ارتضی من رسول; (۱۰) خداوند به غیب آگاه است و احدی را، جز كسانی كه می‏پسندد از پیامبران بر غیب خود اطلاع نمی‏دهد .»
در آیه دیگر آمده:
«و ما كان الله لیطلعكم علی الغیب ولكن الله یجتبی من رسله من یشاء; (۱۱) همواره خداوند شما را به غیب آگاه نمی‏ساخته ولی از پیامبران كسانی را كه بخواهد انتخاب می‏كند .»
براین اساس است كه پذیرش آگاهی معصومان از غیب به اذن خداوند از بدیهی‏ترین و مستدل‏ترین عقائد پیروان اهل بیت است .
نمونه عینی این علم غیب، آگاهی‏های پیامبران و امامان ( علیهم السلام) از غیب است‏به عنوان نمونه:
الف) پیشگویی حضرت نوح از این كه امتش دیگر هدایت نشده و اگر بمانند فاجر و كافر می‏پرورند . (۱۲)
ب) آگاهی حضرت ابراهیم از ملكوت آسمان‏ها و زمین . (۱۳)
ج) اطلاع حضرت یعقوب از آینده یوسف . (۱۴)
د) آگاهی حضرت یوسف از آینده هم بندی‏های خود در زندان . (۱۵)
ه) پیشگویی حضرت صالح كه در صورت پی كردن ناقه، بیشتر از سه روز زنده نخواهند ماند . (۱۶)
۶) آگاهی حضرت سلیمان از نطق حیوانات كه از مصادیق بارز علم غیب است .
۷) اطلاع حضرت عیسی از آنچه خورده‏اند و در خانه ذخیره نموده‏اند . (۱۷)
۸) خبرهای غیبی و پیشگویی‏های آینده كه به زبان پیامبر اكرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) بیان شده است (۱۸) ، مانند:
۱) انسان‏ها قادر نیستند تا همانند قرآن بیاورند . (۱۹)
۲) غلبه رومیان بر ایران باستانی . (۲۰)
۳) خداوند پیامبرش را حفظ خواهد كرد . (۲۱)
۴) اخبار از تحركات و شیطنت‏های منافقان . (۲۲)
۵) قرآن تحریف نخواهد شد . (۲۳)
۶) اسلام سرانجام دین حاكم بر جهان خواهد گشت (۲۴) و موارد دیگر . (۲۵)
اینها نمونه هایی از آگاهی‏های غیبی‏ای است كه قرآن كریم نسبت‏به پیامبران ذكر می‏كند .
البته اخبار عینی پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان بسیار فراوان است كه در این زمینه سه جلد كتاب با عنوان «الاحادیث الغیبیهٔ‏» (۲۶) نوشته شده است .
● تفسیر خزان العلم
با این ترتیب، تفسیر «خزان العلم‏» روشن شد . بنابراین، كه امامان خزینه دار علم ذات مقدس ربوبی‏اند . لذا خدواند كلید علم غیب (به استثنای علم اختصاصی) را به دست اهل بیت ( علیهم السلام) داده است . بنابراین نیازی نیست كه این علم را به علومی كه در كتب الهیه بر زبان انبیا جاری شده یا حتی تنها به علومی كه در شب قدر بر آن‏ها نازل می‏شود . لیكن چند نكته قابل تذكر است:
۱) آگاهی انتخابی:
این آگاهی، انتخابی و اختیاری است، یعنی هرگاه اراده كنند آگاه می‏شوند .
امام صادق ( علیه السلام) در این باره می‏فرماید:
«ان الامام اذا شاء ان یعلم علم; (۲۷) امام هرگاه بخواهد بداند، می‏داند .»
در روایت دیگری آمده است كه عمار ساباطی گوید:
از امام صادق ( علیه السلام) پرسیدم: عن الامام یعلم الغیب; آیا امام علم غیب دارد؟
حضرت فرمود:
نه; «ولكن اذا اراد ان یعلم الشی‏ء اعلمه الله ذلك; (۲۸) لیكن وقتی اراده كرد چیزی را بداند خداوند از آن آگاهش می‏سازد .»
به این ترتیب به این سؤال هم پاسخ داده می‏شود كه آیا امیرمؤمنان علی (علیه‏السلام) در «لیلهٔ‏المبیت‏» می‏دانست كه زنده می‏ماند یا نه؟ یعنی نمی‏خواست‏بداند وگرنه قطعا می‏دانست! او جای پیامبر خوابید تا جانش را فدای پیامبر كند و تنها سؤالی كه از پیامبر گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید این بود كه آیا شما سالم می‏مانید یا نه؟ كه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) هم فرمود: آری . (۲۹)
البته پاسخ‏های دیگری هم برای این سؤال وجود دارد كه در جای خود ذكر شده است .
۲) علم افاضی:
وقتی پذیرفتیم كه این علم، مستقل نیست، بلكه باید از ناحیه ذات مقدسش افاضه گردد، چه بسا در موردی خداوند صلاح نداند كه این علم را به پیامبری عنایت كند; مثلا از سویی می‏بینیم كه حضرت یعقوب آن‏قدر در فراق یوسف گریه می‏كند كه قرآن می‏گوید:
«و ابیضت عیناه من الحزن; (۳۰) دو چشمان او از اندوه سفید شد .» بی‏تردید اگر حضرت یعقوب از سرنوشت فرزندش مطلع بود آن‏قدر گریه نمی‏كرد . از سوی دیگر می‏بینیم كه از فاصله چند صد كیلومتری بوی یوسف به مشامش می‏رسد:
«انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون; (۳۱) من بوی یوسف را احساس می‏كنم اگر مرا به نادانی و كم عقلی نسبت ندهید .»
چه بسا خداوند برای رشد و ارتقاء معنوی حضرت یعقوب صلاح ندید كه او را از سرنوشت فرزندش مطلع سازد .
ولی در پایان ماجرا، این علم را به او عنایت كرد .
گهی بر طارم اعلا نشینم
گهی من زیر پای خود نبینم
۳) علم غیب در خدمت هدایت انسان‏ها:
از سیره پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ( علیهم السلام) استفاده می‏شود كه از امكانات خدادادی - چه علم غیب و چه ولایت تكوینی‏و - . . . در مسیر هدایت انسان‏ها استفاده كرده‏اند، یعنی اگر در موردی می‏دیدند كه استفاده از این امكانات، سبب هدایت‏گری می‏شود از آن بهره می‏گرفتند، اما هیچ‏گاه از آن استفاده شخصی نكردند . سختی، زندان و شهادت را به جان خریدند و از قدرت‏های الهی خود استفاده نكردند تا دیگران هدایت‏شوند .
در حادثه جانگداز عاشورا اگر سیدالشهداء اراده می‏كرد به اذن خداوند آب زیر پای حضرت می‏جوشید! ولی او نخواست از قدرت الهی‏اش استفاده كند:
«بودند دیو و دد همه سیراب و می‏مكید
خاتم زقحط آب سلیمان كربلا!»
پیامبران و امامان نیز همانند دیگران زندگی می‏كردند . به فرمایش امام صادق ( علیه السلام): «یصح و یمرض‏» ، امام صحت می‏یابد و مریض می‏شود و «یاكل و یشرب‏» ، می‏خورد و می‏نوشد . . . و «و یفرح و یحزن‏» ، شادان و غمگین می‏شود و «و یضحك و یبكی‏» ، می‏خندد و گریه می‏كند . (۳۲) چنان كه قرآن در مورد پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده:
«قل انما انا بشر مثلكم . . . ; (۳۳) بگو من نیز بشری همانند شما هستم .»
تذكر سه نكته فوق به این خاطر است كه شناخت امامان، بسیار مهم و حساس است كه باید به شدت مراقب دو خطر بود: یكی غلو كه امامان را در حد خدایی یا پیامبری قرار ندهیم و دوم عدم شناخت و آگاهی از شخصیت واقعی امامان .
بنابراین آنها بشرند، اما نه بشر معمولی، بلكه برگزیده و منتخب حضرت حق!
«در جهانی همه شور و همه شر ها علی بشر كیف بشر (۳۴) »
امید است كه خداوند توفیق معرفت‏شایسته امامان ( علیهم السلام) به همه ما عنایت فرماید . آمین یا رب العالمین .
۱ . اصول كافی، ج‏۱ ص‏۱۹۲، ح‏۳ .
۲ . امالی صدوق، ص‏۲۵۲ .
۳ . اصول كافی، ج‏۱، ص‏۲۲۱، ح‏۱ .
۴ . التوحید، ص‏۱۳۸، ح‏۱۴ .
۵ . انعام، ۵۹ .
۶ . نمل، ۶۵ .
۷ . احقاف، ۲۳ .
۸ . یونس، ۲۰ .
۹ . در رابطه با علم غیب خداوند ونیز علم غیب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ر . ك معالم النبوهٔ فی القرآن الكریم (جلد سوم مفاهیم القرآن)
۱۰ . سوره ص، آیه‏۲۶ .
۱۱ . آل عمران، ۱۷۹ .
۱۲ . نوح، ۲۸- ۲۷ .
۱۳ . انعام، ۷۵ .
۱۴ . یوسف آیات ۶- ۴ .
۱۵ . همانص ۴۱- ۳۶ .
۱۶ . هود، آیات ۶۵- ۶۴ .
۱۷ . نمل، ۱۶، ۱۸- ۱۹ .
۱۸ . آل عمران، ۴۹ .
۱۹ . تحریم‏۱۳ .
۲۰ . بقره ۲۴- ۲۳; اسراء ۸۸ .
۲۱ . روم، آیات ۶- ۱ .
۲۲ . مائده، ۶۷ .
۲۳ . توبه، ۸۳ و ۴۲ و ۹۵; فتح ۱۱ و ۱۵ و . . .
۲۴ . حجر، ۹ .
۲۵ . توبه ۳۲ و ۳۳; صف ۸ و ۹ .
۲۶ . در این زمینه ر . ك مفاهیم القرآن ج‏۳ (معالم النبوهٔ فی القرآن الكریم) از ص‏۳۸۷ تا ۴۲۸ .
۲۷ . اصول كافی، ج‏۱، ص‏۲۵۸ .
۲۸ . همان .
۲۹ . ر . ك موسوعهٔ الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه‏السلام).
۳۰ . یوسف، ۸۴ .
۳۱ . همان، ۹۴ .
۳۲ . الخصال، ص‏۵۲۸ .
۳۳ . كهف، ۱۱۰ .
۳۴ . در رابطه با علوم اهل بیت ( علیه السلام) ر . ك اهل البیت فی الكتاب والسنهٔ، «القسم الرابع علم اهل البیت‏» از ص ۲۳۱- ۱۷۷ .
حجهٔ‏الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی
منبع : ماهنامه پاسدار اسلام