یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اثبات ضرورت امامت


اثبات ضرورت امامت
ختم نبوت بدون نصب امام معصوم ، خلاف حکمت الهی است و کامل بودن دین جهانی و جاودانی اسلام ، منوط بــه این است که بعد از پیامبر اکرم (ص) جانشینان شایسته ای برای او تعیین گردند به گونه ای که به جز مقام نبوت و رسالت ، دارای همه مناصب الهی وی باشند.
این مطلب را می توان از آیات کریمه قرآن و روایات فراوانی که شیعه و سنی در تفسیر آنها نقل کرده اند استفاده کرد :
از جمله ، در آیه سوم از سوره مائده می فرماید : «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً»
این آیه که به اتفاق مفسرین در حج الوداع و تنها چند ماه قبل از رحلت پیامبر اکرم (ص) نازل شد بــعــد از اشـاره بــه ناامیدی کــفــار از آسـیب پذیری اسلام ، «الیوم یئس الذین کفر وامن دینکم ...» تاکید می کند که امروز دین شما را کامل و نعمتم را بر شما تمام کرده. و بــا تــوجـــه بـه روایات فراوانی که در شان نزول این آیه ها وارد شده کاملاً روشن می شود که این «اکمال و اتمام» که توأم با نومید شدن کفار از آسیب پـذیری اسلام بوده با نصب جانشین برای پیامبر اکرم (ص) از طرف خدای متعال تحقق یافته است. زیرا دشمنان اسلام ، انتظار داشتند که بعد از وفات رسول خدا (ص) ـ مخصوصاً با توجه به اینکه فرزند ذکوری نداشتند ـ اسلام بدون سرپرست بماند و در معرض ضعف و زوال قــرار گـیـرد ، ولــی بــا نصب جانشین برای وی دین اسلام به نصاب کمال و نعمت الهی به سرحد تمام رسید و امید کافران بر باد رفت. (۱)
و کیفیت آن ، چنین بود که پیامبر اکرم (ص) هنگام بازگشت از حج الوداع همه حجاج را در محل غدیر خم جمع کــردنــد و ضـمـن ایــراد خــطـبــه مفصلی ، از ایشان (از جمعیت) سوال کردند : «الست اولی بکم من انفسکم ؟» (۲) آیا من از طرف خدا متعال بر شما ولایت ندارم ؟
همگی یکصدا جواب مثبت دادند ، آنگاه زیر بغل علی (ع) را گرفته او را در برابر مردم بلند کردند و فرمودند : «من کنت مولاه فعلی مولاه» و بدین ترتیب ، ولایت الهی را برای آن حضرت اعلام فرمودند.
سپس همه حضار با آن حضرت بیعت کردند و از جمله ، خلیفه دوم ضمن بیعت با امیر موئمنان علی (ع) به عنوان تهنیت گفت :
«بخ بخ لک یا علی اصحبت مولای و مولی کل مؤمن و مومن» (۳)
و در این روز بود که این آیه شریفه ، نازل شد : «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً» و پـیامبر اکرم (ص) تکبیر گفتند و فرمودند : «تمام نبوتی و تمام دین الله ولای علی بعدی»
و در روایتی کــــــــه بعضی از بزرگان اهل سنت (حموینی) نیز نقل کرده اند آمده است که ابوبکر و عمر از جا برخــاستند و از رســول خـــدا (ص) پرسیدند که آیا این ولایت مخصوص علی است ؟
حضرت فرمود : مخصوص علی و اوصیائ من تا روز قیامت است.
پرسیدند : اوصیائ شما چه کسانی هستند ؟
فرمودند : «علی اخی و وزیری و وارثی و وصیی و خلیفتی فی امتی و ولی کل موئمن من بعدی , ثــم ابنی الحسن , ثــم النی الحسین , ثــم تسع من ولد ابنی الحسین واحداً بعد واحد , القرآن معهم و هم مع القرآن, لایفارقونه و لا یفارفهم حتی یردوا علی الحوض» (۴)
بر حسب آنچه از روایات متعدد ، استفاده می شود پیامبر اکرم (ص) قبلاً مأمور شده بودند که امامت امــیــر مــومنان (ع) را رسماً اعــلام کـنند ولی بیم داشتند که مبادا مردم ، این کار را حمل بر نظر شخصی آن حضرت کنند و از پذیرفتن آن سرباز زنند. از این روی در پـی فرصت مناسبی بودند که زمینه این کار فراهم شود تا اینکه این آیه شریفه نازل شد :
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» (۵) و ضـمـن تــاکید بـــر لــزوم تبلیغ ایـن پیام الهی ـ که همسنگ با همه پیام های دیگر است و نرساندن آن به منزله ترک تبلیغ کل رسالت الهی می باشد ـ بــه آن حـضـرت مــژده داد کــــه خدای متعال تو را از پیامد های آن ، مصون خواهد داشت. با نزول این آیه ، پیامبر اکرم (ص) دریافتند که زمان مناسب، فرا رسیده و تاخـیر بیش از این روا نیست. از این روی در غدیر خم به انجام این وظیفه, مبادرت ورزیدند. (۶)
البته آنچه اختصاص به این روز داشت اعلام رسمی و گرفتن بیعت از مردم بود وگرنه رسول خدا (ص) در طول دوران رسالتشان بــارهـــا و بــــــه صورت های گوناگون ، جانشینی امیرمومنان علی (ع) را گوشزد کرده بودند و در همان سال های آغازین بعثت ، هنگامی که آیه :
«و انذر عشیرتک الاقربین» (۷) نازل شد در حضور همه خویشاوندان فرمودند : نخستین کسی کـــه دعـوت مرا بپذیرد جانشین من خواهد بود و به اتفاق فریقین، نخستین کسی که پاسخ مثبت داد علی بن ابی طالب (ع) بود. (۸)
و نیز هنگامی که آیه : «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامرمنکم» (۹) نازل شد و اطاعت کسانی که به عنوان "اولواالامر" به طور مطلق، واجب کرد و اطاعت ایشان را همسنگ اطاعت پیغمبر اکرم (ص) قرار داد ، جابربن عبدالله انصاری از آن حضرت پرسید :
این اولواالامر که اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده چه کسانی هستند ؟
فرمود : «هم خلفائی یا جابر و أئم المسلمین من بعدی ، اولهم علی بن ائبی طالب ثم الحسن ثم الحسین ثــم علی بن الحسین ثــم محمد بن علی المعروف فی التوار بالباقر ـ ستدر که یا جابر فاذا القیته فاقراه منی السلام ـ ثم الصادق جعفر بن محمد ثم موسی بن جعفر ثــم عـلی بن موسی ثم محمد بن علی ثم علی بن محمد ثم الحسن بن علی ثم سمیی و کنیی حج الله فی ارضه و بقیته فـی عـبـاده ابن الحسن بن علی ...» (۱۰)
و طبق پیشگویی پیامبر اکرم (ص) جــابــر تا زمان امامت حضرت باقر (ع) زنده ماند و سلام رسول خدا (ص) را بــــه ایشان ابلاغ کرد.
در حدیث دیگری از ابوبصیر نقل شده که گفت : درباره آیه اولواالامر از امام صادق (ع) سوال کردم.
فرمود : در شأن علی بن ابی طالب و حسن و حسین نازل شده است.
عرض کردم : مردم می گویند چرا قرآن کریم، علی و اهل بیتش (ع) را بنام معرفی نکرده است ؟
فـرمود : به ایشان بگوی : آیه نماز که نازل شد اسمی از سه رکعت و چهار رکعت نبرد و این رسول خدا (ص) بود که آن را برای مردم تفسیر کرد ، همچنین آیات زکات و حج و ... ، این آیه را هم می بایست پیامبر اکرم (ص) برای مردم تفسیر کند و او چنین فــرمــود : «من کنت مولاه فعلی مولاه» ؛ و نیز فرمود : «اوصیکم بکتاب الله و اهل بیتی فانی سالت الله عزوجل ائن یفرق بینهما حتی یورد هما علی الحوض فاعطانی ذلک»
«یعنی شما را سفارش می کنم به ملازمت کتاب خدا و اهل بیتم ، همانا از خدای عزوجل درخواست کردم که میان قرآن و اهل بیتم ، جــدایی نیندازد تا در حوض کوثر ایشان را بر من وارد سازد و خدای متعال درخواست مرا اجابت کرد.»
و نیز فرمود : «لا تعلموهم فانهم ائعلم منکم، انهم لن یخرجوکمو من باب هدی و لن یدخلوکم فی باب ضلال» (۱۱)
یعنی : در مقام تعلیم ایشان بر نیایید که ایشان از شما داناترند. هــمــانــا هــرگز شما را از باب هدایت ، خارج نمی کنند و درباب ضلالت ، وارد نمی سازند. و همچنین بارها ـ و از جمله در آخرین روزهای حیاتش ـ فرمود :
«انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و اهل بیتی انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» (۱۲)
و نیز فرمود : «ائلا ان مثل ائهل بیتی فیکم مثل سفین نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق» (۱۳) و نیز بارها خطاب به علی بن ابی طالب (ع) فرمود : «انت ولی کل موئمن بعدی» (۱۴) و نیز ده ها حدیث دیگری که مجال اشاره به آنها نیست. (۱۵)
محمد تقی مصباح یزدی
۱- برای توضیح بیشتر پیرامون دلالت این آیه به تفسیر المیزان مراجعه کنید.
۲- اشاره به آیه (۶) از سوره احزاب «النبی ائولی بالموئمنین من انفسهم»
۳- برای اثبات قطعی بودن سند و دلالت این حدیث ، رجوع کنید به عبقات الانوار و الغدیر
۴- ر.ک. غایة المرام , باب ۵۸, حدیث ۴ به نقل از فرائد حموینی
۵- سوره مائده آیه ۶۷ ، برای توضیح بیشتر پیرامون دلالت این آیه ، به تفسیر المیزان مراجعه کنید.
۶- این موضوع را بزرگان اهل سنت از هفت نفر از اصحاب رسول خدا (ص) نقل کرده اند : زید بن ارقم ، ابوسعید خدری ، ابن عباس ، جــابــرین عبدالله انصاری ، برائ بن عازب ، ابوهریره و ابن مسعود ؛ ر.ک: الغدیر : ج /۱
۷- سوره شعرا ، آیه ۲۱۴
۸- ر.ک : عبقات الانوار ، الغدیر ، المراجعات (مراجعه ۲۰)
۹- ر.ک. : سوره نسا آیه /۵۹
۱۰- غاالمرام (ط قدیم) ص ۲۶۷, ج ۱۰, و اثبات الهدا : ج ۳, ص ۱۲۳ و ینابیع المود : ص ۴۹۴
۱۱- ر.ک : غاالمرام (ط قدیم) ص ۲۶۵, ج ۳
۱۲- این حدیث نیز از روایات متواتر است که بزرگان اهل سنت از جمله ترمذی و نسائی و صاحب مستدرک بـــه طـرق متعدد از رسول خـدا (ص) نقل کرده اند.
۱۳- ر.ک : مستدرک حاکم , ج ۳, ص ۱۵۱
۱۴- ر.ک : مستدرک حاکم : ج ۳, ص ۱۳۴, و ص ۱۱۱, صواعق ابن حجر, ص ۱۰۳, مسند ابن حنبل, ج ۱, ص ۳۳۱, و ج ۴, ص ۴۳۸ و ...
۱۵- ر.ک : کمال الدین و تمام النعمه از مرحوم صدوق و بحارالانوار مجلسی
منبع : سایت مناجات


همچنین مشاهده کنید