مدعیان اصولگرایی و زیر پا گذاشتن ارزش های نظام

انتخاب هاشمی رفسنجانی را به عنوان رئیس مجلس خبرگان با توجه به حضور او در عرصه های متعدد انقلا ب و سوابق اجرایی البته باید به فال نیک گرفت.
در واقع جامعه ایرانی خسته از تندرویهای چند سال گذشته در انتخابات مجلس خبرگان هاشمی رفسنجانی را با آرای قابل توجه نسبت به نفر دوم به عنوان نماینده اول پایتخت راهی مجلس خبرگان کرد. در اجلا سیه ۱۳ شهریور مجلس خبرگان نمایندگان این مجلس با اعتماد به عنصر اعتدال، هاشمی رابه عنوان رئیس مجلس خبرگان برگزیدند.
جالب آن که هاشمی رفسنجانی پس از عبور از کانال های تخریبی که توسط برخی سایت ها و رسانه ها به کار گرفته شده بود توانست به ریاست مجلس خبرگان برسد اما سوال اینجاست که آن رسانه ها و منابع سیاسی و اقتصادی حامی آنها که در طول چند وقت گذشته با تمسک به انتشار کتاب خاطرات هاشمی رفسنجانی، هجمه خود را به وی دو چندان کردند به این اندیشه نرفتند که چنانچه هاشمی رفسنجانی به ریاست مجلس خبرگان برسد با عملکردی از این دست راه را برای تخریب روسای یکی از مهمترین و والا ترین نهادهای قانونی و استراتژیک کشور باز می کنند.
این بی تدبیری از سوی کسانی که خود را وفادار به آرمان های اصیل انقلاب می دانند و بقیه را گمراه و ارتجاعی برمی شمارند می تواند معیاری برای افکار عمومی باشد که چه مقدار از گرد وخاک به پا شده توسط اینان واجد نیت و ارزشهای اصیل انقلا بی است و چه مقدار از سر قدرت طلبی و بی خبری است. رسانه هایی که کوچکترین انتقاد بر دولت را با وام گیری از تعابیر مشاوران رئیس جمهور کودتای خزنده و سیاسی کاری می خواندند و حتی انتقاد از جنس اصولگرایی و درون گفتمانی را که از سوی چهره هایی چون افروغ مطرح می شد برنمی تافتند و آن را خروج از دایره اصولگرایی و حتی انقلا ب قلمداد می کردند، امروز چه پاسخی برای افکار عمومی دارند که یکی از مهم ترین نهادهای انتخابی در کشور را که جمعی بزرگ از فقها و علمای دینی بدون سابقه سیاسی کاری درآن حضور دارند را حتی پس از انتخاب رئیس جدید آن به سیاسی بازی می کشانند.
البته این دوستان گویی اهمیتی برای رای اکثریت قائل نیستند و چه آن روز که نام هاشمی از صندوق رای گیری مجلس خبرگان در شهر تهران یک میلیون و پانصد هزار بار بیرون آمد و چه آن روز که ۴۱ بار نمایندگان مجلس خبرگان بر برگه آرای خود نام هاشمی را برای ریاست مجلس خبرگان نوشتند چند و چون های عجیبی مطرح می کنند. در جدیدترین شبهه افکنی یکی از سایت های حامی دولت پس از آن که با هدف کم رنگ کردن انتخاب هاشمی از عدم تمایل مصباح یزدی و آیت الله طبسی برای حضور در انتخابات رئیس مجلس خبرگان خبرداده در ادامه آورده است «دو نفری که برای انتخاب رئیس مجلس خبرگان کاندیدا شدند هر دو از مسوولین قسمتی از بدنه مهم جامعه هستند که سوابق اجرایی متعددی در پرونده خود دارند» سوال این جاست که اگر شخص دیگری رئیس مجلس خبرگان می شد چنین پرسشی مطرح می شد؟
سابقه نشان داده است نه، زیرا وقتی صحبت از چند شغله بودن سخنگوی دولت بود این دوستان آن را عیب نمی دانستند اما هم اکنون، شاید آری. این سایت خبری تحلیلی در ادامه با زیر سوال بردن انتخاب هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس خبرگان آورده است «اهم قضیه این است که آیا برای پست ریاست مجلس خبرگان ملاک سوابق اجرائی است یا پرهیزکاری» «آیا شخصیت و تفکرات آقای هاشمی یک تفکر کامل سیاسی نیست» «آیا همچون فکری برای چنین ریاست مهمی خطرناک نیست».
گلایه این سایت حامی دولت خطاب به نمایندگان مجلس خبرگان آورده است که« عزیزانمان در مجلس خبرگان فردی انقلابی تر و دلسوز تر و پایبند به اصول و ارزش های انقلا بی و مطیع امر رهبر پیدا نکردند.» دوستان گوش بدهید ترکیب اعضای مجلس خبرگان در چند دوره عمر این مجلس ثابت بوده و این همان مجلس است. که در سنوا ت قبل فقیه فقید آیت الله مشکینی را به ریاست مجلس خبرگان برگزیده بود و البته اعضای آن، از فیلترهای نظارتی شورای نگهبان عبور کرده اند. البته جای شکرش باقی است که این سایت در پایان مطلب خود با این انتظار که از جایگاه ریاست مجلس خبرگان استفاده ابزاری و عبور از خط قرمز صورت نگیرد انتخاب هاشمی رفسنجانی را به وی تبریک گفته است. راستی آیا این گونه شبهه افکنی و احتمال پراکنی درباره عبور از خطوط قرمز بیانگر نوعی انتقام از امثال آقای هاشمی رفسنجانی نیست. به امید آن روزی که عرصه سیاست ایران تنها جایگاه صادق صفتانی باشد که قلبشان تنها برای ایرانی آباد و نظامی اسلا می و استوار بتپد.

نویسنده : آرش محبی

منبع : روزنامه مردم سالاری