چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

رهیافت‌های الیتیستی غرب‌گرادر مقابله با مردم‌گرایی علوی


رهیافت‌های الیتیستی غرب‌گرادر مقابله با مردم‌گرایی علوی
مفهوم “ مردم گرایی علوی” را اول بار مقام معظم رهبری در تعریف رویکرد مردمی دولت نهم عنوان نمودند. ایشان ضمن تائید این نوع نگرش دولت با استنادبه نامه حضرت امیر ( ع) به مالک اشتر ،‌ ترجیح منافع عامه مردم برگروه‌های خاص در برقراری عدالت و تدبیر امور حکومت اسلامی راامری ضروری دانستند و برآن صحه گذاشتند.
این رویکرد دولت نهم به مفهوم نفی نقش اثرگذار نخبگان درتعالی مادی و معنوی کشور نیست بلکه حاکی از واقعیاتی است که بخش محدودی از نخبگان کشور به آن مبتلا هستند. متاسفانه نظام معنایی حاکم بر ساختارآموزش و پرورش نخبگان کشور وارداتی بوده وعلی رغم مقاومت ‌های نخبگان درمقابل این ساختار غربی درصدکمی از الیت کشور ما را به ورطه گفتمان سکولاریستی غربی کشانده است .
اما انتخابات ریاست جمهوری نهم شوکی از طرف مردم برای این دست الیتیست‌ها بود. این شوک نشان داد که مردم، محور هستند و نه الیتیست‌های سکولار و “مردم‌گرایی آینده ایران و جهان را تشکیل می‌دهد، نه دموکراسی لیبرال”، پس حیات بر ایدئولوژی‌ها و جهان‌بینی‌ها (به معنای اصلی و غربی آن بخصوص از نوع فرانسوی) پیشی می‌گیرد و محور آن نیز نه نخبگان، بلکه مردم هستند. الیتیست‌های غربی برای فرار از شوک‌ها به دنبال مسیری دیگر می‌گردند که بتوانند نقش خود را تا اندازه‌ای در جامعه حفظ کنند. اولین راهی که آنها در پی خواهند گرفت، دوری از مردم و پناه بردن به دامن یکدیگر و درون فکری و علمی با هم است. آنها با هم جلسه خواهند داشت و برای یکدیگر خواهند نوشت و جدایی از مردم برای حفظ هویت نخبگی خود محور خواهد بود. اینان گاهی به افراطی‌گری روی آورده و مردم را به بی‌فکری متهم خواهند کرد. الیتیست‌های روشنفکر سعی در تفسیر دیگری از تاریخ گذشته خواهند داشت واین تفسیر را در جهت بازسازی خود به کار خواهند برد. این تفسیر هم شامل تفسیر دیگری از تاریخ اسلام است. گاهی به تفسیر اهل سنت از تاریخ نزدیک می‌شوند که نظریه این تفسیر نفی نظریه انسان کامل از تفسیر تاریخ است؛ مثل “شهید جاوید”‌و از این جهت گاه به تفسیر یهود از تاریخ نزدیک می‌شوند؛ بدین ترتیب روشنفکری به اصطلاح دینی از یکسو به یهودیت و از سویی هم به اهل تسنن نزدیک می‌شود. تفسیر دیگر تاریخ از دیدگاه آنها تفسیر تاریخ ماقبل اسلام است. این دسته از نخبگان به دنبال یافتن همه ریشه‌های تفکرات پس از اسلام ایران و تمدن اسلامی در پیش از اسلام هستند. به همین دلیل سعی در برجسته کردن تعالیم زرتشت و مقایسه آن با دیگر اندیشه‌های بشری و اسلامی دارند. این قشر از نخبه گرایان به دنبال زنده کردن زبان‌‌های ایرانی پیش از اسلام مثل زبان اوستایی و پهلوی قدیم و... و جایگزین کردن معادل‌های فارسی به جای ریشه‌های عربی در فارسی فعلی است. تفسیر دیگر تاریخی که نخبه‌گرایان به آن دست می‌یازند، تاریخ ایران پس از مشروطه تا زمان انقلاب اسلامی است که این گروه به تفسیر آن در تاریخ روشنفکری ایران می‌پردازد، چون در واقع تاریخ روشنفکری ایرانی است. به همین دلیل یافتن رهیافت جدید برای تفسیر آن بسیار ضروری است. رهیافت احتمالی این نوع تفسیر، حق دادن به روشنفکران اولیه مشروطه تا رضاشاه است. تفسیر دیگر تاریخی که الیتیست‌ها به آن می‌پردازند، تفسیر تاریخ انقلاب اسلامی است؛ تفسیری که در آن انقلاب به یک تصادف تشبیه و غیرعقلانی توصیف بشود، انقلاب اسلامی به گونه‌ای تفسیر می‌شود که ماقبل انقلاب (مدرنیسم شاهنشاهی) بتواند به بعد از انقلاب آورده شود، به همین دلیل بر مسائل قبل از انقلاب تاکید شده و به طور لطیفی از آن مسائل گندزدایی و آنها را به صورت ضدعفونی شده، به زمان فعلی می‌کشانند. رهیافت دیگری که این دست نخبه‌گرایان در پیش می‌گیرند، دوری از سیاست پیشگی و روآوردن به زندگی شهوانی و توصیف عشق و لذت‌های دنیوی و ارائه شعر و داستان‌های عشقی است؛ این قشرچون غالبا در وادی ادبیات چپ به سر برده‌اند، حال خسته و نالان به ادبیات تخدیری عشقی پناه خواهند برد؛ برای اینکه تا آخر در آرامش خودگرایانه فرو روند. اینان سعی می‌کنند که فرهنگ واماندگی اجتماعی را ترویج کنند تا یاران بیشتری پیدا کنند و در پناه یکدیگر آرامش بیشتری بیابند. رهیافت دیگری که الیتیست‌های به اصطلاح روشنفکر پی خواهند گرفت، رهیافت سکولاریسم تا لائیسم است. اینها که فلسفه خوان‌های این گروه هستند، به دنبال یافتن نشانه‌های سکولاریسم و لائیسم در تاریخ گذشته اسلام و ایران بوده و سعی در ارائه تفسیری هرچه دقیق‌تر، منظم‌تر و منسجم‌تر سکولاریستی از اسلام خواهند داشت و در همان حال برای تبلیغ و توسیع حوزه کمی و کیفی طرفداران این نظریه در حوزه و دانشگاه تلاش خواهند کرد. تبلیغ آزادی جنسی یکی دیگر از اهداف نخبه‌گرایان خواهد بود (چرا که این آزادی و آزادی‌های دیگر هم خواسته نخبه‌گرایان است، در حالی که مردم به دنبال عدالت هستند و از رهیافت عدالت به آزادی می‌نگرند) و آزادی جنسی را محور دیگر آزادی‌های مطرح شده قرار خواهند داد چون آزادی جنسی از نظر یکی از دو پدر مدرنیسم (فروید)، بنیاد آزادی‌های دیگر است و این را با پخش رمان‌ها، مصاحبه‌ها و یادداشت‌ها تا سخنرانی‌های محفلی مطرح خواهند کرد. رابطه با آمریکا به عنوان نخبه دنیا در راس بحث‌های دیگر نخبه‌گرایان غرب‌گرا واقع می‌شود و این را در اولویت سیاست خارجی خود قرار خواهند داد، چون رابطه با آمریکا پارادایمی است که هم به موجودیت نخبه‌گرایی در ایران (به عنوان کارگزاران یا واسطه‌ها) حیات و استقرار خواهد بخشید و هم در بعد خارجی آنان را وارد اردوگاه سرمایه‌داری خواهد کرد، چون آمریکا نخبه سرمایه‌داری جهان است. همچنین از رهیافت فوق به رهیافت دیگری خواهند رسید که همان رهیافت جهانی شدن است، چون جهانی شدن نظریه‌ای است که سیاستگذاری و برنامه‌ریزی منظمی برای کشورهای تابع وحاشیه‌ای و حتی مرکزی ارائه می‌دهد و با اجبار ساختاری، آنها را به تغییرات عظیم در جهت سرمایه‌داری مجبور می‌کند. تضعیف دولت مرکزی رهیافت فرعی پذیرش جهانی شدن است. پس نخبه‌گرایان سعی در تضعیف دولت ملی به وسیله سازمان‌های به ظاهر بین‌المللی خواهند کرد و با هر حادثه یا تحولی خواستار دخالت این نوع سازمان‌ها در امور داخلی و خارجی ایران می‌شوند و این را به عنوان جهان‌پذیری و یا جهانی فکرکردن و عمل کردن و یا به روز عمل کردن یا مشروعیت بین‌المللی و... خواهند نامید. نخبه‌گرایان غرب‌گرا سعی در ابعاد بخشیدن به قومیت در ایران خواهند کرد و علت آن این است که می‌توان با این عمل فرهنگ دینی حاکم بر منطقه را تضعیف کرد و بعد سکولاریستی قومیت‌گرا را رواج داد و دولت مرکزی را از نظر تئوریک مورد حمله قرار داد و در عمل نیز آن را تضعیف کرد، چون با توجه به ارتباط اقلیت‌های قومی با نخبه جهان (آمریکا) برای قدرتمند شدن، بیشتر می‌توان دولت مرکزی را تضعیف و محدود کرد. تضعیف فرهنگ‌های محلی و سنتی و گسترش فرهنگ غربی با تمرکز بر قشر متوسط شهری در قالب ترجمه آثار ادبی، هنری، فلسفی و ترجمه گرایی به عنوان یک رهیافت و تجلی آن در مطبوعات، کلاس‌ها، دانشگاه‌ها ، محفل‌ها و...، رهیافت دیگر نخبه‌گرایان خواهد بود. مهاجرت از ایران و گرفتن اقامت و تابعیت مضاعف و تشکیل محفل‌های سیاسی و هنری و ادبی تاثیرگذار بر داخل در کشورهای اصلی اروپایی و آمریکایی، رهیافت نهایی نخبه گرایان غرب زده در ایران است که این رهیافت را با الهام از مکتب هنری دوران صفویه به انجام می‌رسانند.
علی‌اکبر ناطقی
منبع : روزنامه رسالت