شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

فرمول‏های شرقی وغربی


فرمول‏های شرقی وغربی
سخنرانی اخیر آقای احمدی نژاد رئیس جمهور محترم در همدان در پاسخ به کسانی که افزایش بی‏رویه نقدینگی را عامل اصلی ایجاد تورم سنگین می‏شمارند درخور توجه وحائز اهمیت است. فارغ از جنبه فنی وکارشناسی بحث که البته این بنده تخصصی در آن نداشته ودر آن وارد نمی شوم، کلیت استدلال ایشان تامل برانگیز است. ممکن بود ایشان با بیان اینکه اولویت در سیاست‏های اقتصادی دولت اقامه عدالت است و این سیاست با تشدید فعالیت های عمرانی یا کاهش سود بانکی یا غیره قابل دسترسی است و چنین سیاست‏هایی تبعات افزایش نقدینگی یا رشد تورم را ندارد و با ذکر آمار وارقامی ادعا نماید که با تغییر این سیاست به بهانه مهار تورم موافق نیست. چنین رویکردی مسبوق به سابقه نیز هست. در بین دولت ها حتی دولت های غربی مواردی بوده و هست که سیاست‏های گسترش تامین و رفاه عمومی بر سیاست های توسعه ای غلبه دارد. اما رئیس جمهور چنین استدلال ننمود. استفاده ایشان از عبارت " فرمول های شرقی وغربی" مفهوم دیگری را از موضع ایشان به ذهن ها متبادر میسازد. چنین به نظر می‏رسد که مقصود از نفی فرمول‏های شرقی وغربی علوم و دانش روز بشری است که البته به تناسب بحث ایشان علوم اقتصادی می‏باشد.
حقیقت آن است که هر گونه تلاشی در مسیر اسلامی نمودن کلیه شئون کشور به معنای جهت گیری کلیه برنامه‏ها و امکانات در مسیر سعادت بشری مطابق فرموده های الهی امری مبارک وستودنی است. اصل بنیاد انقلاب اسلامی نیز از چنین خواستگاهی قوت گرفته است. چنین حرکت خطیری لابد از نهاد حوزه ها ودانشگاه ها وعالمین و محققین مسلمان آغاز وبه دست مدیریت توانای کشور عملیاتی می گردد. اما در اینجا سه سوال مهم مطرح است :
۱) حتماً کسی منکر این واقعیت نیست که در شرائط کنونی، کشورهای به اصطلاح پیشرفته مولد وبه روز کننده این علوم بوده و در توسعه وارتقاء آن سهم به سزایی دارند. امروز ما در جهانی هستیم که همواره از حاصل دستاوردهای علمی بشری در عر صه های گوناگون بهره می بریم. حاصل این علوم در گوشه گوشه حیات فردی واجتماعی ما به شکل‏های مختلف جاری و ساری است. این امکان چون ابزاری است که ما با کاربرد صحیح آن می توانیم بهتر زندگی کنیم و برای دوری از آفات وزشتی های آن نیز باز باید آنرا بهتربشناسیم و راه استفاده معقولانه تراز آن را بیاموزیم. رسالت انبیا نیزهیچگاه مخالفت با دستاوردهای بشری نبوده است. آنان راه صحیح وجهت درست بهره گیری از آن را با پرهیز از انحرافات و مخالفت با منحرفین در راه سعادت دنیا وآخرت به انسان آموخته اند و البته عدالت یکی از مهمترین این آموزه هاست. اما آیا"عدالت" و"علم وفناوری" دو مقوله‏ای هستند که یکی جای را بر دیگری تنگ نماید و لذا برای اقامه عدالت نیازمند زیر پا گذاشتن دانش بشری هستیم؟ نمی توان ادعا کرد که چون چنین دانش وابزاری در غرب بوجود آمده یا پرورش یافته پس با عدالت که به حق مفهومی عمیق و سرچشمه گرفته از روح متعالی انسانی و بر فراز تعالیم انبیای الهی است ناسازگار است. چنین استدلالی به همان اندازه نادرست و سخیف است که با قانون جاذبه به دلیل آنکه کاشف آن یک انگلیسی یهودی است مخالفت نموده، آنرا نپذیریم. واضح است که اعتبار قانون جاذبه پابرجاست وچنین سخن وصاحب سخنی بی اعتبار خواهد بود.
۲) آیا تلاش در راه جهت گیری اسلامی برنامه‏ها و امور خود دستاوردی بشری نخواهد بود؟ وآیا در هرمرتبه وهر زمینه از دستاوردهای دیگر بشری بهره نمی برد؟ آیا از سهو اشتباه تهی بوده و نیازی به تکمیل وتکامل نخواهد داشت؟ وبطور کلی تعامل بین دستاوردهای بشری مسلمانان وغیر مسلمانان چگونه تفسیر می گردد؟
۳) در شرائط فعلی چه میزان از این قواعد و برنامه ها بر دستگاه های کشور حاکم است؟ واگر نیست چه قواعدی حاکم است؟ و اگر قواعد دیگری حاکم است آیا می توان به یکباره و بدون پیش زمینه لازم بر خلاف روابط وضوابط نظام حاکم، سیاست و برنامه ای را در پیش گرفت؟ بدیهی است که آسیب‏های حتمی چنین حرکتی به مراتب بالاتر از فوائد احتمالی آن است. اینگونه حرکت شبیه رفتار انکسی است که در خودرو در حال حرکتی نشسته و مدعی است قواعد کنترل خودرو را قبول ندارد و معتقد است برای حرکت سریعتر بایستی اقدامی غیر از فشار بر اهرم گاز انجام داد. البته او آزاد است در عقیده ولی حق ندارد و نمی تواند آنرا تا مادامی که در این خودرو نشسته اجرا کند. او بایستی در درجه اول از این خودروپیاده شود و به خودروی دیگری مطابق با آن قواعد سوار وآنرا کنترل نماید.
لذا وقتی ما در دنیایی زندگی می کنیم که کلیه روابط و نظام ها و قواعد و ابزارهای حاکم بر ما ومورد استفاده ما محصول دانش بشری است، برای تحقق اهداف متعالی چون اقامه عدالت، حاکمیت اخلاق، بسط امنیت و رفاه وتعالی علمی و فرهنگی در جامعه ناگزیر به تسلط بر اینگونه دانش‏ها و بهره‏گیری عاقلانه از آن‏ها هستیم. عدم شناخت وعدم استفاده ما از این قواعد ما را از دایره تاثیر انها خارج نمی کند بلکه بهره ما را از مزیت‏های آن کاهش می‏دهد تا جایی که حتی یک ابزار نیرومند به صورت یک عامل مخرب در زندگی ما عمل می کند. در این حالت ما خود شایسته ملامتیم نه قوانین وفرمول ها یا رقیبان موهوم. سنت الهی نیز چیزی جزاین نیست و به سخن این وآن هم تبدیل پذیرنیست.
نمی دانم رای آقای رئیس جمهور که خود یک دانش آموخته دانشگاهی است در مورد رشته تخصصی خود که سالها در آن تحصیل و حتی تدریس نموده نیز چنین است؟ اصولاً نظر ایشان نسبت به نحوه مدیریت وسازماندهی اشخاص و مجموعه‏ها که از وظایف خطیر مدیر اجرایی کشور است چیست؟ در مورد سایر علوم چه؟ مثلاً نظر ایشان در مورد تولید انرژی یا توزیع برق یا برنامه های کشاورزی ودامداری در کشور یا برنامه های آموزشی و... واقعاً چیست؟ آیا در تمامی این زمینه‏ها طبق باور رئیس جمهور روابط و فرمول ها غربی غیر قابل استفاده بوده و مستحق نفی وباطلند؟! یا حدی وجود دارد؟ و اصولًا چه تعریف مشخص و دقیقی ازدیدگاه آقای احمدی نژاد در خصوص نفی" فرمول های شرقی وغربی" به عنوان قدرتمند ترین مدیر اجرایی کشور وجود دارد؟
ضمن سپاس واحترام نسبت به زحمات دولت و همه دست اندکاران این مجموعه عظیم باید بپذیریم که تلاش صادقانه و طاقت فرسا تنها تحت سیطره عقل ودرایت با شناخت عالمانه نسبت به عوامل، شرائط و مناسبات به نتیجه می‏نشیند وغیر از آن آب در هاون کوبیدن و بذز به باد دادن است، بر ما رنج و خستگی خواهد بود و بر ملت ظلم و حرمان.
سیدمهران نحوی
منبع : سایت الف


همچنین مشاهده کنید