دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

سوءاستفاده غرب از اخلاق


سوءاستفاده غرب از اخلاق
سیاست خارجی غالبا در لفاف سخنان اخلاقی پوشیده شده است، اما در نهایت (در صحنه سیاسی غرب)‌ زور قوی‌تر از حق است. رابین کوک وقتی در سال ۱۹۹۷ وزیر خارجه انگلیس شد ، قول داد در سیاست خارجی خود اصول اخلاقی را رعایت کند.
این ادعا مدت‌ها پیش ناپدید شد و غیرقانونی و غیراخلاقی بودن جنگ عراق پرونده ادعای کوک را بست.
سخنان اخیر گوردون براون (نخست‌وزیر انگلیس)‌ در پارلمان اسرائیل مرا به یاد تلاش‌های کوک انداخت. براون در این سخنرانی هیچ انتقادی از اسرائیل نکرد، اما به شدت ایران و برنامه‌ هسته‌ای آن را مورد انتقاد قرار داد. ریاکاری غرب بر سر ایران و برنامه هسته‌ای مساله‌ای جدی برای من شده است.
ما مخالف تکثیر سلاح هسته‌ای هستیم با این حال هیچ کس یک کلمه درباره این واقعیت که اسرائیل سلاح‌های هسته‌ای بسیاری دارد و از مدت‌ها پیش داشته، بر زبان نمی‌آورد. در این صورت چرا ایران نداشته باشد؟ (در حالی که ایران بارها تاکید کرده خواهان داشتن سلاح هسته‌ای نیست)‌.
علاوه بر این می‌توان گفت که اسرائیل همیشه با این شمشیر در خاورمیانه زندگی کرده، اما این مطلب را درباره ایران نمی‌توان گفت.
من با تکثیر هسته‌ای مخالفم (اگرچه شک دارم این موضوع را بتوان برای همیشه رعایت کرد)‌ اما فقط به شرطی که این سیاست عادلانه اجرا شود (به این حقیقت کوچک هم باید اشاره کرد که این سیاست آشکارا به سود کشورهایی است که در حال حاضر سلاح هسته‌ای دارند)‌. این موضوع آشکارا در خاورمیانه صدق نمی‌کند.
اسرائیل عامل و دست‌نشانده آمریکا است و به این علت رفتار با آن با هر کشور دیگر منطقه کاملا متفاوت است. چگونه کسی می‌تواند انتظار داشته باشد ایران بپذیرد که داشتن سلاح‌های هسته‌ای برای اسرائیل درست است در حالی که برای ایران ممنوع است؟
دادگاه کیفری بین‌المللی اخیرا عمرالبشیر رئیس‌جمهوری سودان را به ارتکاب جنایات جنگی در دارفور متهم کرد...‌ اما در این مورد هم نمی‌توانم منطق اخلاقی این بحث را بپذیرم. بزرگ‌ترین جنایتکاران جنگی سال‌های اخیر جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا و تونی بلر نخست‌وزیر سابق انگلیس هستند.
آنان مسوول مرگ بیش از ۷۰۰ هزار عراقی، جراحات شدید عده‌ای بی‌شمار، آوارگی میلیون‌ها نفر و خرابی شدید شرایط زندگی مردم هستند. اما با وجود این جنایات علیه بشریت، دادگاه کیفری بین‌المللی آنان را متهم نکرده است.
علت این امر البته ساده است. اگر چه گفتمان چنین دادگاهی به عدالت و اخلاق مربوط می‌شود اما در مجموع در کار خود اولویت بزرگتری دارد که قدرت نامیده می‌شود.
تمام وظیفه دادگاه فوق‌ به اخلاق محدود نمی‌شود بلکه کار آن درباره قدرت است که با لایه بسیار نازکی از اخلاق تزیین شده است. هدف‌های آن مسائلی است که به تایید غرب رسیده و خود به تنهایی قدرتی ندارد.
دادگاه کیفری بین‌المللی که سال ۲۰۰۲ ایجاد شد درباره ۴ مساله اقدام به تحقیق کرد: اوگاندای شمالی، جمهوری دموکراتیک کنگو، جمهوری‌ آفریقای مرکزی و دارفور. این دادگاه برای ۱۲ نفر حکم جلب صادر کرده که هنوز ۶ نفرشان آزادند،‌۲ نفر مرده‌اند و ۴ نفر تحت بازداشت قرار دارند.
هر قدرت عمده‌ای همیشه می‌کوشد اقدام خود را بر اساس زمینه‌های اخلاقی توجیه کند. قدمت چنین رفتاری تقریبا به قدمت جوامع انسانی می‌رسد. غرب طرفدار ویژه این هیاهو بوده و دلیلی ندارد باور کنیم که مثلا چین، تفاوتی از این جهت داشته باشد اما پشت ادعاهای اخلاقی قطعا منافع و ایدئولوژی نهفته است.
غرب چون از قدرت جهانی قابل‌توجهی برخوردار بوده، به ادعاهای اخلاقی آن مشروعیت داده شده و در عمل با آن قدرت، تحمیل شده است. اما با شروع افول این قدرت، مبانی اخلاقی اقدامات غرب در معرض موشکافی و چالش روز افزون قرار خواهد گرفت.
وقتی غرب در مورد اسرائیل خود را به کوری می‌زند، موضع آن درباره مساله هسته‌ای ایران از نظر اخلاقی ناقص و نادرست است همچنان که در شرایطی که کسانی که قدرت بیشتری دارند مجاز هستند از چنگال عدالت بگریزند، متهم کردن عمرالبشیر همواره فاقد وجاهت اخلاقی خواهد بود.
مارتین ژاک ــ گاردین
مترجم علی کسمایی
منبع : روزنامه جام‌جم


همچنین مشاهده کنید