دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

ویژگی های حکومت مطلوب در اندیشه فقهای سیاسی


ویژگی های حکومت مطلوب در اندیشه فقهای سیاسی
گستره و قلمرو اختیارات هر حکومتی، در پرتو آموزه های مدون مکتب موجد آن شکل می گیرد و اندیشمندان آن به تبیین محدوده اختیارات و وظایف حکومت مطلوب خود پرداخته و آن را با عنایت به متون اصلی مکتب، صیقل می دهند. در مکتب شیعه نیز برای حکومت مطلوب و ایدهآل اسلا می قلمرویی پیش بینی شده و برخی عرصه ها از این قلمرو مستثنی گردیده است.
● حکومت مطلوب از نظر شیخ طوسی
شیخ طوسی به عنوان یک فقیه و متکلم شیعی، در تبیین حوزه اختیارات حکومت از زاویه فقه و کلا م تلا ش وافری نموده و برای رهروان، در این زمینه تکالیفی را ارائه داده و گاهی در حیطه حکومتی دولت نامطلوب و به تعبیر فقهای شیعه حکومت جائر راهکارهایی را برای مردم و فقهای دین مطرح کرده است.
حکومت مشروع و مطلوب از منظر شیخ طوسی، حکومتی است که براساس حاکمیت خداوند تحقق یافته باشد. او اهداف و ویژگی هایی را برای حکومت آرمانی برمی شمارد:
۱) تامین و حفظ مصالح عمومی
از منظر شیخ، تحقق مصالح عمومی جامعه از جمله غایات مطلوب در حکومت اسلا می است که امام و رهبر سیاسی- دینی برای تامین آن منصوب شده است. امام موظف است هر امری از امور مردم و شهروندان جامعه اسلا می را که فرد یا گروه خاصی عهده دار آن نیست و جزو منافع عامه به شمار میآید، به سرانجامی مطلوب برساند.
۲) برقراری نظم و امنیت
نظم و امنیت از نیازهای اولیه و خواسته های به حق هر ملتی به شمار میآید و سبب شکوفایی استعدادها و خلا قیت ها و رشد و بالندگی تمدن ها می شود و در صورت فقدان آن به تدریج جوامع و تمدن ها به زوال می گرایند.
۳) بسط عدالت اجتماعی
بسط و گسترش عدالت اجتماعی از اهداف مهم پیامبران و امامان و مطابق با سیاست های حکومت ها و دولت ها بوده و رهبران حکومت ها آن را سرلوحه برنامه های خود قرار داده اند. امام علی(ع) در گفتاری می فرمایند: چه بسا حکومت های غیردینی و غیراسلا می استمرار یابد. اما با ظلم و ستم برخورد ناعادلا نه با مردم خویش، دوام و استمراری نخواهد داشت. شیخ طوسی به منظور تبیین لزوم دولت و حکومت، اذعان می دارد که هر گاه حکومت و حاکمی مبسوط الید و مقبول مردم بر سر کار بیاید نتیجه و ثمره عمده آن این است که داد مظلومان و ستمدیدگان را از ستم پیشگان خواهد ستاند، زیرا با تحقق این امر، شهروندان آن جامعه به صلا ح و سعادت خواهند رسید.
۴) تامین رفاه نسبی و عمومی جامعه
مساله رفاه و آسایش نسبی در زندگی، بعد از نظم و امنیت مطرح می گردد. شهروندان پس از دستیابی به خواسته نظم و امنیت مالی و جانی خود، به فکر تامین رفاه خود بوده و حکومتی را طلب می کنند که آنها را در این مسیر یاری کرده و فرصت لا زم و برابر را برای نیل به این منظور فراهم آورد.
۵) استقلا ل و عزت اسلا می (نفی سبیل)
اسلا م و حکومت مبتنی بر آن همواره برای ادیان آسمانی و پیروان آنها احترام قائل بوده و در بسیاری از موارد برای آنان حقوقی همانند سایر مسلمانان قرار می دهد. اما همواره یک اصل کلی وجود دارد و آن این که مسلمانان بایستی علا وه بر ستم نکردن به سایرین، به زیر سلطه سیاسی- اقتصادی غیرمسلمانان نروند.
شیخ طوسی به نظام های سیاسی از منظر دینی می نگرد و آن را براساس باورها و ارزش های دینی، به دو نوع مطلوب و نامطلوب تقسیم می کند. وی اصل حکومت را برای هر جامعه ای لا زم دانسته و در مقایسه ای، وجود حکومت فاسق را بر فقدان حکومت در جامعه ترجیح می دهد، بنابراین شیخ طوسی حکومتی را که از حاکمیت الهی نشات گرفته باشد مطلوب و غیر آن را نامطلوب می داند و آنگاه شرایطی و ویژگی هایی را برای آن برمی شمارد، علا وه بر موارد بالا می توان به چند مورد دیگر نیز اشاره کرد، از جمله: زعامت امت در امور معاش و معاد، رهبری سیاسی و رهبری دینی، حضور مردم برای همکاری با حکومت، مشورت خواهی از مردم، امر به معروف و نهی از منکر و...
● حکومت مطلوب از نظرگاه فیض کاشانی
در اندیشه دینی، ریاست و امامت بر مردمان یک مسوولیت بزرگ الهی است، نه مقام و منزلتی برتر نسبت به انسان های دیگر، از این رو پذیرش این مسوولیت، وظایف و حقوقی را بر عهده امم و رهبر جامعه می گذارد و حقوقی را برای مردم نسبت به آنان ایجاد می کند که آنها باید در احقاق این حقوق تلا ش کنند.
چنان که در بحث وظایف و اختیارات حاکم اسلا م از دیدگاه فیض کاشانی اشاره شد، حاکمان اسلا می موظفند که احکام و قوانین الهی را میان مردم تبیین و ترویج کرده و آن را به اجرا بگذارند و زندگی دنیوی آنها را اصلا ح و معیشت شان را فراهم سازند. بنابراین آنها در رفتار با مردم تحت حاکمیت خویش به رعایت وظایف و حقوقی موظفند که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) عدالت ورزی در میان مردمان
یکی از حقوق والا ی مردم از نظر فیض کاشانی، رفتار عادلا نه حاکمان اسلا می با آنان و پرهیز از ظلم و ستم به آنها می باشد. به اعتقاد وی، رعایت این حق به اندازه ای اهمیت دارد که خدای متعال از حقوق خود نسبت به بندگانش می گذرد، ولی هرگز از حقوق بندگانش نمی گذرد. در آیات و روایات متعدد نیز تاکید شده که خدای متعال به هیچ روی از ظلم و ستمی که بر بندگانش روا داشته می شود، نمی گذرد، از این رو فیض در لزوم عدالت ورزی حاکمان با مردم به روایات اهل بیت (ع) استناد جسته و می نویسد:
امام محمدباقر (ع) در پاسخ به این که «ما حق الناس علی الا مام» می فرماید: «یقسم بینهم بالسویه و یعدل فی الرعیه» بنابراین از حقوق مردم بر حاکمان خود آن است که آن چه به آنها می دهند برابر باشد و عادلا نه با آنها رفتار کند.
امام زین العابدین (ع) نیز عدالت ورزی با امت را از وظایف امام و حاکم دانسته و می فرمایند:
سلطان آن است که بداند آنها به سبب ضعفشان و به خاطر قدرت سلطان، رعیت او شده اند پس واجب است که در میان آنها به عدالت رفتار کند و برای آنها مانند پدری رئوف باشد و نادانی آنها را ببخشد و در عقوبت آنها تعجیل نکند و خدا را بر این که به او قدرت و توانایی داده شکر کند.
ب) تامین رفاه و آسایش زندگی برای مردم
یکی دیگر از حقوق مردم برعهده حاکمان خود، تامین معاش و رفاه و آسایش زندگی آنان است. فیض کاشانی در ضرورت آن می گوید: دنیا منزلی از منازل انسان در سیر به سوی خداوند متعال است و بدن او مرکب این راه است، پس انسان در سیر به سوی خداوند متعال است و بدن او مرکب این راه است، پس انسان بی تدبیر این منزل و مرکب نمی تواند به سوی خدا سیر کند و مادامی که امر معاش او در دنیا منتظم نگردد انقطاع الی الله برای او میسر نمی شود، و انتظام معاش در دنیا و حفظ سلا متی بدن و دوام نسل انسان است، لذا خدای متعال اسباب آن را در زندگی دنیوی فراهم ساخت ولی چون انسان ها در دستیابی به این اسباب اختلا ف و نزاع می ورزند، قوانینی را وضع فرمود و به پیامبر (ص) ماموریت داد تا آن را در میان مردم به اجرا بگذارد تا بدین وسیله معاش دنیوی انسان به بهترین وجه انتظام یابد.
پیامبر نیز جانشینان خود را به تامین معاش و رفاه و آسایش انسان ها توصیه کرده و فرمود: اذکرالله الوالی من بعدی علی امتی... لم یفرهم فیکفرهم، و لم یغلق بابه دونهم. فیاکل قویهم ضعیفهم.
فیض کاشانی در توضیح این فرمایش حضرت رسول (ص) می نویسد: لم یفقرهم یعنی این که مبادا حاکمان مردم را در فقر و تنگنا قرار دهند، زیرا چه بسا در اثر فقر آنها به سوی کفر کشیده شوند، و لم یغلق با به دونهم یعنی این که حاکمان باید به امور مردم اهتمام بورزند و نسبت به بر طرف ساختن نیازهای آنان بی مبالا ت نباشند.
ج) تعلیم و تربیت مردم
از دیگر حقوق مردم بر عهده حاکمان، تعلیم و تادیب آنان است تا از جهل وگمراهی نجات یابند، ازاین رو خدای متعال واگذاری این رسالت را بر عهده انبیای الهی، امتنان بر خلقش معرفی کرده و می فرماید:
«خداوند بر مومنان منت نهاد که در میانشان پیامبری را از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنها بخواند و پاکشان دارد و کتاب و فرزانگی به آنها بیاموزد، اگر چه پیش از آن در گمراهی آشکار بودند»
به تعبیر فیض، پیامبران موظف بودند تا مردمان را تعلیم نموده و به سوی مصالح و منافعشان راهنمایی کنند.
به اعتقاد ایشان، تعلیم آموزش مردم و زدودن جهل و غفلت از آنها پس از پیامبران برعهده جانشینان آنها نهاده شده است و یکی از وظایف مهم آنها تعلیم و آموزش مردم و زدودن جهل و خرافات از میان آنهاست تا بدین وسیله به سعادت دنیوی و آخروی دست یابند، موید این امر فرمایش امیرالمونین علی(ع) می باشد که می فرمایند:
فما حقکم علی... تعلیمکم، کیلا تجهلوا و تادیبکم کیما تعلموا... یکی از حقوق شما برعهده من آن است که شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آداب آموزم تا بدانید.
د) مشورت خواهی از مردم
به تصریح کلا م الهی، نظر خواهی از مردم و مشورت با آنها از حقوق آنان برعهده حاکمان است و آنها موظف اند به مشورت خواهی از مردم در امور مربوط به آنها بپردازند، چنان که در آیه مبارکه«و شاورهم فی الا مر» پیامبر اکرم(ص) مامور شده اند تا با مردم درباره امور آنان، مانند جنگ و سایر مسائلی که مشورت ایشان با مردم در آن مساله صحیح بوده است، از آنان نظر خواهی کرده و با آنان مشورت کند. نظر خواهی و مشورت پیامبر(ص) با مردم از نظر فیض کاشانی، برای استظهار نظر و رای مردم، طیب نفس دادن به آنان و ترویج سنت و طریقه مشاوره در امور زندگی در میان آنها بوده است. ضرورت این امر درباره حاکمان دیگر مسلم بوده و به طریقه اولی ثابت می شود.
● حکومت مطلوب از نظر گاه محقق سبزواری
در اندیشه سیاسی محقق سبزواری نیز ترسیم حکومت مطلوب و ویژگی های آن مطرح شده است، از نظر سبزواری حکومت یا سلطنت بر دو قسم است، سلطنت یا حکومت فاضله و ناقصه یا تغلبی.
● سلطنت ناقصه:
از دیدگاه سبزواری دولت هر چه قدر از ویژگیها، اوصاف و وظایف سلطنت فاضله دور افتاده باشند، به همان نسبت ناقصه خواهند بود. تعبیر دیگری که سبزواری برای وصف سلطنت ناقصه از آن استفاده کرده، سلطنت تغلبی است.
مهم ترین ویژگی سلطنت ناقصه این است که هیات حاکمه مردم را بنده خویش قرار می دهند و به این ترتیب هیچ گونه حقی برای آنان قائل نیستند:
به جور و تعدی و پیروی هوا و هوس دواعی نفسانی و تحریکات شیطانی، خلق را تحت بندگی خود در آورده، قوا و آلا ت ایشان را در مصارف آرزوهای شهوانی و غضبی خود صرف نمایند و در جور و تعدی و ستم بر خلق بی باک باشند.
کارکردها و ویژگی های این سلطنت باید این گونه باشد: در انجام امور به ظلم و ستم متوسل شود، رعایا را به جای این که دوستان خود به حساب آورد، به چشم بندگان خود بنگرد، کشور را از شرور عامه پرکند، از احکام عقل و شرع اطاعت نشود و...
● سلطنت فاضله:
سلطنت فاضله، سلطنتی است که در آن بنای سیر و اطوار ملک برقواعد عقل و مناهج شرع بوده، از سلوک منهج توسط و اعتدال، که موافق میزان عدل است، قدم بیرون نگذارد.
همان گونه که ملا حظه می شود، سلطنت فاضله در اندیشه سبزواری، هم باید عقلا نی و عقلا یی باشد و هم دینی و شرعی، بنابراین مراد ایشان از سلطنت فاضله دولتی است دینی و عقلی و اگر به اول گفته ایشان توجه کنیم، می توانیم بر این نکته تاکید کنیم که قواعد عقل و مناهج شرع باید در تمامی ساخت و گستره دولت حاکم باشد، ضمن آنکه لا زم است چنین دولتی در جهت اعتدال سیر کند.
سلطنت عامه به دنبال تامین و بسط خیرات عامه است، خیرات عامه عبارتند از: امن بودن و سکون و آرام و مودت و دوستی با یکدیگر و عدل و عفاف و لطف و احسان و وفا و امثال آن.
تصور سبزواری از سلطنت فاضله این است که یک نفر در راس نظام سیاسی قرار می گیرد، منتها امور را بر مبنای عقل و شرع و عدل هدایت می کند. با توجه به این نکته، در بحث وظایف سلطنت فاضله نیز سبزواری نکاتی را مطرح کرده، این وظایف عبارتند از:
بر پادشاه لا زم است که در حال رعیت نظر کند و در مراعات قوانین معدلت بکوشد، به عبارت دیگر عدالت را برپا دارد.
شرایط قوانین معدلت یا به زبان دیگر ابعاد مختلف عدالت گستری که پادشاه باید آنها را به اجرا بگذارد و از آنها تبعیت کند، از این قرار است:
شرط اول) اینکه پادشاه در اصناف مردم نظر کند، آنها را متساوی دارد و هر طبقه را در حد و مرتبه خود نگاه دارد تا اعتدالی که در اجتماعات ملکی معتبر است محفوظ باشد.
شرط دوم) پادشاه در احوال و افعال اهل مدینه نظر کند و هر یک را فراخور استحقاق و استعداد و قابلیت در حد و مرتبه خود نگاه دارد.
شرط سوم) نسبت هر کس را به فراخور استحقاق و استعداد منظور دارد.
شرط چهارم) لا زم است پادشاه علا وه بر این که خود از جور و تعدی پرهیز می کند، مردم را نیز به رعایت قوانین عدالت وادارد.
برپا داشتن عدالت مهمترین وظیفه حکومت فاضله و پادشاه و رئیس چنین حکومتی است.
وظایف دیگر چنین حکومتی از این قرار است:
پادشاه حکومت فاضله سعایت بدگویان را که بدون بینه و دلیل سخن می گویند، نمی شنود، ابواب خوف و رجا بر خلق مسدود نمی گرداند، در دفع تجاوز متجاوزان و شورشیان می کوشد، در امنیت راهها و حفظ مرزها کوتاهی نمی کند، با اهل فضل و عقل و رای هم نشینی می کند، از نصایح و سخنان حکما و علما، رنجیده خاطر نمی گردد، فکر از تدبیر امور مملکت، یک لحظه بر نمی دارد، طالب کرامات و تغلبات بدون استحقاق نیست، امر به معروف و نهی از منکر بکند، تلا ش در جهت گسترش تجارت داخلی و خارجی، تامین بهداشت و درمان و ...
● حکومت مطلوب از نظر امام خمینی(ره)
در بیان ویژگی ها و شاخص های حکومت مطلوب امام خمینی(ره)، به دو سری از شاخص ها و ویژگی ها عنایت دارند که یک سری از آنها را که می توان ارکان و بنیان های اساسی یک حکومت مطلوب یا «شرط لا زم» آن تلقی کرد. اینها عبارتند از: «عدالت» «مردمی بودن» و «ابتنا» بر آرای عمومی» و «اسلا می بودن» یا «ابتنا» بر ضوابط و قوانین اسلا م» دسته دیگر از شاخص ها نسبت به دسته اول دارای اهمیت ثانوی هستند و لذا شاید بتوان آنها را «شرط کمال» حکومت دانست نظیر: علم و آگاهی، اجتهادی بودن، تقوا و ورع، حسن تدبیر و مدیریت، انتقاد پذیری، خدمت گزاری، امانت داری، ثبات سیاسی و...
۱) حکومت عادل «عدل»، عادلا نه
یکی از مهمترین شاخصه و معیار های یک حکومت مطلوب از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) این است که آن حکومت بر مبنای عدل وقسط استقرار یابند: بگونه ای که عدالت در تمامی تار و پود آن ریشه دوانیده و در سرتاسر وجود و ابعاد متعدد آن چون عملکرد، اهداف، مسوولیت ها، وظایف و واکنش های حکومت زمامداران متجلی گردد. از دید ایشان تحقق عدالت نه تنها وظیفه حکومت و بزرگترین مقصد اسلا م که بنیان و اساس یک حکومت مطلوب است.
برخی از مهمترین شاخص ها و مصادیق عدل از دیدگاه آن حضرت عبارتند از:
۱) فقدان ظلم، ما نه ظلم می کنیم و نه مظلوم می شویم.
۲) تحقق آزادی.
۳) تحقق استقلال.
۴) تحقق رفاه.
۵) اسلا می بودن.
۶) رسیدن تمام اقشار جامعه به حقوق حقه خود.
۷) فقدان فرق بین زن و مرد و اقلیت های مذهبی و دیگران.
۸) وجود انصاف.
۹) فقدان اجحاف.
۱۰) علا قه مندی به افراد رعیت و برابری مسوولین با آنان در شیوه زندگی:
ما آرزوی یک همچون حکومتی داریم ]حکومت امیرالمومنین (ع)[، یک حکومت عادل که نسبت به افراد رعیت علا قه مند باشد، عقیده اش این باشد که باید من نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگی اش پست باشد، گرسنگی بخورد. ما می خواهیم یک همچو حکومت عدل ایجاد کنیم.
۱۱) منافع مملکت خرج مملکت شود.
۱۲) به بیت المال خیانت نشود.
۱۳) به جای نظام استثماری، عدالت اقتصادی را برقرار سازد.
۱۴) موافق میل مردم باشد، رای مردم و موافق حکم خدا، آن چیزی که موافق با اراده خداست موافق میل مردم هم هست مردم مسلمانند، الهی هستند.
۲) حکومت اسلا می «قانونی»
عنوان کلی و اولیه ای که حضرت امام در مورد حکومت مطلوب خویش به کار می رود حکومت اسلا می است و منظورشان از اسلا می بودن حکومت نیز این است که بر موازین و قوانین الهی و دینی اسلا م بنا شده باشد. قوانین و ضوابط آن از شرع مقدس اخذ گردد و بر جهان نگری و ایدئولوژی اسلا می ابتنا» یافته باشد. حکومت اسلا می در منظر امام خمینی (ره) حکومتی است که هدف آن تحقق اسلا م است، قوانین آن قوانین اسلا م است و بنیاد و اساس آن را نیز جهان بینی اسلا می تشکیل می دهد. همچنین از دیدگاه ایشان، حکومت اسلا می به معنای این است که حکومت از درون اسلا م به وجود می آید زیرا اسلا م دارای سیستم و نظام خاص اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است: لذا اسلا م بدون حکومت معنا ندارد.
اسلا می بودن حکومت از منظر حضرت امام دارای دو بعد اساسی است که عبارتند از:
۱) مطابق رای، نظر و خواست مردم بودن
۲) مطابق خواست و رضای خدا و قانون الهی بودن
اسلا می بودن حکومت مفهومی است بسیار کلی. لذا حضرت امام شاخص ها و معیارهای متعددی را به عنوان معیارها و ویژگی هایی که بودن آنها نشان از اسلا می بودن حکومت است مطرح ساخته اند که در اینجا به صورت فهرست وار به برخی از آنها اشاره می شود.
۱) قانونی بودن حکومت «قانون در اینجا به مفهوم قانون الهی یا فرمان و حکم خداست.»
۲) الهی بودن حکومت.
۳) غیراستبدادی بودن حکومت
۴) مطلقه نبودن حکومت.
۵) مشروطه بودن به مفهوم اینکه حکومت کنندگان مقید به مجموعه ای از شرط ها باشند.
۶) حاکمیت در حکومت اسلا می منحصر به خداست.
۷) عادل بودن حکومت.
۸) هدف حکومت اسلا می تامین سعادت بشر است.
۹) حکومت وسیله و ابزار است برای تحقق عدالت و سعادت بشر.
۱۰) اتکا به آرای عمومی داشتن.
۱۱) مجری احکام اسلا م بودن.
۱۲) ملهم بودن از رویه پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع).
۱۳) غیرتحمیلی بودن حکومت.
۱۴) مساوی بودن همه طبقات، اقشار و افراد در برابر قانون.
۱۵) تحقق آزادی، استقلا ل، رفاه، توسعه سیاسی و رشد اقتصادی و...
۳) مردمی بودن حکومت
مردمی بودن در اصل به معنای این است که حکومت به لحاظ شکل گیری و ایجاد بر آرا و نظر و خواست مردم ابتنا یافته و لذا دارای مشروعیت و مقبولیت مردمی باشد. همچنین از لحاظ ادامه و استمرار باید بر اعتماد مردم استوار گردد. حکومت مردمی به لحاظ اهداف و کارویژه ها نیز باید در خدمت مردم باشد و تامین مصلحت عمومی را در سرلوحه برنامه ها، کارها، اقدامات و عملکرد خود قرار دهد. بنابراین مردمی بودن حکومت هم در بقا و استمرار است، هم در اهداف و مقاصد و هم در کارکردها و مسوولیت ها.
یکی از مهمترین ویژگی های یک حکومت مطلوب از منظر امام خمینی(ره) «پذیر ش عمومی مردم» در ایجاد و بقا است که در جریان انتخا ب طبیعی مستقیم یا غیرمستقیم «از طریق خبرگان منتخب مردم» جلوه گر می شود. همچنین پذیرش و مقبولیت مردمی در حوزه اهداف و عملکرد و مسوولیت های حکومت است که از طریق نظارت عمومی، امر به معروف ونهی از منکر و... تحقق می یابد.
بنابراین پیوند رهبری در این حکومت با مردم، به طور طبیعی پیوندی عمیق، عاطفی و اعتقادی است و همین راز و رمز بود که باعث شد امام خمینی(ره) بتواند یکی از نظام های سیاسی مردمی را پایه ریزی و رهبری نماید.
براساس این گفتار امام خمینی(ره) نقش مردم را در یک حکومت مطلوب شامل موارد زیر می داند:
۱) آگاهی
۲) مشارکت
۳) نظارت
۴) همگامی
۵) انتخاب
مردمی بودن حکومت از منظر امام خمینی(ره) در سه بعد مطرح شده یعنی ابعاد: سه گانه «ایجاد و بقا»، «ابتنا بر آرای مردمی و مشارکت عمومی»، «کارکرد و وظایف»، «خدمت و خدمتگزاری عمومی» و نیز «اهداف»، «مصلحت عمومی» موضوعیت تام دارد. برهمین اساس ما در این جا بحث مردمی بودن حکومت را در هر یک از این سه محور به اختصار مورد توجه قرار می دهیم:
الف- ایجاد، استمرار و بقا: بنای حکومت بر آرای مردم و مشارکت عمومی
از دیدگاه حضرت امام حکومت براساس منظرها، خواست ها و آرای مردم بنا می شود و اگر حکومتی بر مردم تحمیل گردد، آن حکومت اسلا می نخواهد بود و از نظر ایشان مطلوبیت نخواهد داشت.
حضرت امام همچنین در بیان ضوابط حکومت مطلوب و مورد نظر خود و در بیان مهمترین آن معیارها و ضوابط می فرماید: اولا متکی به آرای ملت باشد به گونه ای که تمامی آحاد ملت در انتخاب فرد یا افرادی که باید مسوولیت و زمام امور را به دست گیرند شریک باشند.
نکته دوم در بقا و استمرار حکومت است که باز براساس نظر حضرت امام حکومت باید مبتنی بر مشارکت عمومی باشد و مردم از طریق نمایندگان خود در اداره امور جامعه نقش داشته باشند. بر کارکرد زمامداران نظارت نمایند. به عنوان مثال تعیین شورای انقلا ب را امام نه تنها به موجب حق شرعی که براساس رای اعتماد اکثریت مردم ایران می دانست.
از دیدگاه حضرت امام رجال سیاسی و حکومتی جامعه باید مردم را در نظر داشته باشند و توده مردم را در تصمیم گیری ها و توزیع و تقسیم منابع و امکانات در نظر بگیرند و در مقابل مردم نیز باید ضمن حضور در صحنه های سیاسی جامعه و مشارکت در سرنوشت خود بر رفتار و عملکرد دولتمردان و مسوولا ن امر نظارت داشته باشند.
ب) کارکرد و وظایف: خدمت و خدمتگزاری عمومی
از دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) مهمترین وظیفه یک حکومت مطلوب این است که خود را خادم جامعه بداند و در راه تامین نیازهای اجتماعی مردم بکوشد. نه این که به فکر تامین منافع خود باشد. از منظر امام حکومت وسیله و ابزاریست، برای تامین نیازهای مردم و خدمت به آنان، تربیت و هدایت آنان و تحقق عدالت و رساندن آدمیان به سعادت باقی و پایدار. بنابراین افراد زمامدار نیز خود وسیله و ابزاری هستند در خدمت جامعه و مردم.
ج) اهداف: مصالح عمومی
یکی از مهمترین ویژگی های یک حکومت مطلوب از منظر امام خمینی(س) این است که حکومت براساس مصالح عمومی شکل گیرد، مصالح را به خوبی تشخیص دهد. براساس مصالح عمومی رفتار و اجرا نماید و براساس مصالح عمومی بقا و استمرار یابد. تعبیری از برخی از فقهای بزرگ ما وارد شده است بدین مضمون: «الحاکم منصوب للمصالح» یعنی حکومت و حاکم در هر جا برای مصالح عموم افراد جامعه نصب شده است.
در پایان این نوشتار به برخی دیگر از شاخص های یک حکومت مطلوب از دیدگاه امام خمینی(ره) شاخص های دسته دوم- به صورت فهرست وار اشاره می گردد:
این شاخص ها عبارتند از:
علم و آگاهی، اجتهادی بودن حکومت یا باز بودن باب اجتهاد، عقل و حکومت، کمال اعتقادی، صلا حیت اخلا قی و تقوا، حسن تدبیر و مدیریت، انتقادپذیری و مشورت با مردم.
منابع در روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید