شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


ضرورت بازنگری در شیوه‌های روزنامه‌نگاری


ضرورت بازنگری در شیوه‌های روزنامه‌نگاری
بی تردید مبدع و بنیان گذار روزنامه نگاری غربی ها هستند. هر چند تاریخ حکایت از سنگ نبشته ها در اعماق قرون ماضی در تمدن های مشرقی می کند اما روشی که بعد از اختراع چاپ و کاغذ به سبک جدید در اطلاع رسانی رواج یافته، ساخته و پرداخته غربی ها است. البته راقم این سطور از این بابت که روزنامه نگاری پدیده ای است که در مغرب زمین شکل و شمایل جدید خود را پیدا کرده و مورد اقتباس در سایر کشور ها قرار گرفته معترض نیست بلکه همه حرف این است که آموزه های دینی و قرآنی متینی که ما در عرصه تبلیغ داریم، حکم می کند، خود سبک و سیاقی متناسب با فرهنگمان در قالب های البته مدرن روزنامه نگاری اعم از چاپی و دیجیتال ابراز کنیم، باشد که با این حرکت مانع تفرقه افکنی هایی شویم که معمولاً از طریق تیتر روزنامه ها به دلیل محدودیتی که در انتقال مطلب دارد و به همین دلیل مورد سوء استفاده در جهت تحریف اظهارات این و آن شخصیت واقع می شود، گردد.
به عنوان مثال در شیوه مدرن گزارش نویسی، بر خلاف گذشته که سیر تا پیاز را گزارشگران می نوشتند، خلاصه نویسی به آن اندازه که خواننده با جریان اطلاعات همراه شود، باب شده است. در همین خلاصه نویسی ها است که بسیاری از گفته های یک شخصیت و یا اتفاقات یک واقعه از قلم می افتد و با این اقدام هم امانتداری رعایت نمی شود و هم این که بسیاری از گفته ها که احتمالاً ناسخ گفته قبلی و یا مکمل و مبین آن بوده است، مغفول می افتد و در نتیجه چیزی غیر از آن چه گوینده قصد انتقال آن را داشته است دانسته و ندانسته سهواً و عمداً به مخاطب منتقل می شود.
تا نیمه دهه ۷۰، خبرگزاری آسوشیتدپرس دفتری محلی در نیویورک داشت و گزارشگرهای خود را به ‏محله‌های نیویورک، دادگاه‌ها و کلانتری‌ها می‌فرستاد. آنها دیوار به دیوار شهر را پوشش می‌دادند. هر چیزی خبر ‏بود.
‏«و یک روز» چنانکه لوییس بوکاردی، رییس پیشین خبرگزاری آسوشیتدپرس می‌گوید «نگاهی به دور و ‏بر انداختیم و متوجه شدیم دیگر نیازی نیست، تقاضایی نیست و جایی برای این جور خبرهای روز به روز"امروز ‏در محله برانکس اتفاق افتاد"، نیست. برای همین همان دفتر محلی هم برچیده شد.»‏
همین نوع گزارش‌دهی زمانی در سراسر امریکا و در سطح بین‌الملل یک استاندارد بود. آسوشیتدپرس هر ‏چیزی را گزارش می‌داد، چون مثلا در بوندس‌تاگ (پارلمان آلمان) یا پارلمان ژاپن یا سنای امریکا گفته شده بود. ‏امروز چنین گزارش‌هایی شرح تفصیلات اضافی است. هر کسی که بخواهد بداند مو به مو در کنگره امریکا چه ‏گذشته است، می‌تواند کانال تلویزیونی ‏c-span‏ را نگاه کند. بوکاردی می‌گوید «سطح گزارش‌دهی دیگر مثل سابق ‏نیست.»‏
برخی از این تغییرات به هجوم اطلاعات در عصر اطلاعات مربوط می‌شود. سیلی که ابعاد آن وحشتناک ‏وسیع است، در حدی که چند سال پیش نمی‌شد حتی آن را تصور کرد.‏
پس این وظیفه خبرنگارها شده که «توضیح و پیشینه در اختیار بگذارند و کاری کنند که خبر معنادار شود.» ‏تا همین چند وقت پیش «یک جورهایی بعضی‌ها علیه این شیوه جدید بودند. شیوه قدیمی صاف و پوست کنده بود ‏‏"وی گفت، وی افزود" و این همان کاری بود که همه از آسوشیتدپرس انتظار داشتند.»‏
‏«ما از این مرحله عبور کردیم... آنچه زمانه می‌خواهد این است که خواننده با جریان اطلاعات که کسی به ‏تنهایی نمی‌تواند با آن دست و پنجه نرم کند، همراه شود.»‏
همان طور که لوییس بوکاردی رئیس پیشین آسو شیتدپرس در بالا اشاره کرده است، امروز دیگر از شیوه قدیمی صاف و پوست کنده خبری نیست. یعنی همه چیز خلاصه می شود و در همین خلاصه نویسی ها است که بخش هایی از گفته ها و مقاصد گوینده از اظهار آن مکتوم می ماند و در نتیجه این حرکت، افراد بد معرفی می شوند و مفاهیم مخدوش و مقلوب انتقال می یابد. جناح های رقیب بُل می گیرند و ترورهای شخصیتی از این طریق دامنه اش گسترده می شود. اسم همه این ها را هم می گذارند ژورنالیسم مدرن! غافل از این که این نوع از مدرنیته حقایق را قلب کرده و وارونه جلوه می دهد. اسم امانتداری در انتقال وقایع را می گذارند اطاله کلام و یا شرح جزییات و یا تکرار مکررات حال آن که چه در بسا همین بخش های محذوف، مکمل و یا روشنگر مطالب قبلی خود باشند. چه بسا "الا الله" برای "لا اله"ای باشد که گوینده چندین جمله قبل گفته و به شرح آن پرداخته اما وقتی به "الا الله" رسیده، گزارشگر نقل آن را قربانی شیوه مدرن خلاصه نویسی کرده است.
بارها شنیده ایم شخصیت ها از گزارشگران شکایت داشته اند چون گفته های آن ها را آن گونه که بیان شده منتقل نکرده اند، آن هم در ادبیات فارسی که گاهی یک جمله با لحنی خاص و یا یک مکث و اشاره که هیچ یک قابل انتقال در گزارش نویسی نیست، معنای صحیح خود را آن گونه که مورد نظر گوینده است، پیدا می کند.
ما باید متناسب با ساختار ادبیات فارسی و میزان واژه های دو پهلو و دارای معانی مختلف، تعاریفی جدید ارائه دهیم. وقتی ‏یکی از اساتید رویترز می گوید، باید صدای یک انسان را در خبرتان بیاورید؛ چون خبر درباره آدم‌ها است. ‏وی اضافه می کند :حواستان باید ‏جمع باشد تا این جملات را صید کنید و به موقع در خبرتان به کار ببرید.‏
و یا روزنامه نگاری مدرن بر نقل قول های طلایی با مشخصات زیر تأکید می ورزد :
نقل قول های طلایی،
‏- باید کوتاه و تأثیرگذار باشند؛ چون اگر طولانی باشند، خواندن آن سخت و تأثیرگذاری‌شان کم می شود.‏
‏- باید به ارزش خبر اضافه کنند.‏
‏- باید زوایای احساسی خبر را برجسته کنند.‏
بدیهی است این ساختار وقتی در فرهنگ ما مورد استفاده قرار می گیرد، اگر به ارزش هایی چون امانتداری در انتقال گفته ها، حق مطلب را ادا کردن و مخدوش نکردن سخنان توجه نکند و با وسواس واژه های محکمی را به کار نبرد تا نشود برای قلب مقصود گوینده از آن سوء استفاده کرد، یقیناً زمینه را به عمد و یا سهو برای خدشه دار کردن گفته ها و نقل قول ها فراهم می آورد. این آفت بزرگی است که امروز به جان روزنامه نگاری ما افتاده است. بخصوص که جراید ما بعضاً گرفتار در چنبره رقابت های گروهی و جناحی ناسالم و در جهت تخریب شخصیت رقیب هم باشند که در آن صورت نور علی نور است.
بی تردید غیر از مشکلات ساختاری، ما اسیر نواقص و آفات رفتاری در ژورنالیسم خود هستیم. یکی از ارکانی که در نوشتن خبر و گزارش بر آن تأکید شده است، اشاره به پیشینه خبر و گزارش است. بی‌توجهی به پیشینه و اتفاقات ‏پیرامون خبرها باعث انعکاس ‏مبهم اخبار می‌شود. در نتیجه، اغلب، به جای ‏بیان ‏شفاف و معنادار خبر، تکه پاره‌هایی از اطلاعات بی معنا به دست ‏خواننده می رسد. ‏حال اگر خبرنگاری به عمد و یا سهو از ذکر پیشینه خود داری کند، اتفاقی مانند آن چه در جلسه علنی مجلس هنگام معرفی ۳ وزیر که اخیراً رأی اعتماد گرفتند، افتاد، می افتد. دکتر احمدی نژاد بر اساس پیشینه ای که عبارت بود از اشاره یکی از نمایندگان به نظر رهبری، مطلبی را در خصوص نظر ایشان به ناچار گفتند که مطبوعات بدون ذکر پیشینه گزارش کردند. این نحوه گزارش نویسی بر آمده از رفتار مغرضانه و یا جاهلانه ای است که در افکار عمومی نتیجه ای واحد به جای می گذارد.
آن چه در بالا گفته آمد، خلاصه ای بود از یادداشت های راقم این سطور در خصوص آفات عدیده ای که روزنامه نگاری ما به دلیل ضعف های ساختاری و رفتاری گرفتار آن است و در نتیجه این همه را به ذهن عموم جامعه و مخاطبان خود منتقل می کند و شرایط را برای تضعیف دولت و مسئولان و در نتیجه شاکله نظام فراهم می آورد. زمینه ای که اگر شاخص هایی برای اندازه گیری آن پیدا کنیم، متوجه می شویم از این رهگذر چه ضربات سختی بر امنیت ملی، حوزه اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، دولت و ملت وارد می شود.
سید حسین طاهری
منبع : رجا نیوز


همچنین مشاهده کنید