دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

آیا آمریکا می تواند از جنگ با ایران بگریزد؟


آیا آمریکا می تواند از جنگ با ایران بگریزد؟
تهران اعلام می کند که تا پایان سال جاری شمسی قصد دارد ۳ هزار سانتریفیوژ را برای غنی سازی اورانیوم راه اندازی کند.
مسلم است که این اولین مورد تبادل "ضربات پیشگیرانه" تبلیغاتی بین واشنگتن و تهران نیست که به همین وسیله نیز به تقویت تصور کارشناسان از وقوع جنگ ناگزیر بین دو کشور ادامه می دهند. واشنگتن به مانور نظامی-دریایی گسترده ایران در خلیج فارس، که آمادگی نظامی ایران را برای حفظ برنامه هسته ای خود از امکان احتمالی تجاوزات نشان می داد، با مقاله هرش پاسخ داد.
البته نمی توان گفت که این کشف خبرنگار آمریکایی که به داشتن ارتباطات خود در دستگاه ریاست جمهوری مشهور است، درباره ضربه هوایی به ۴۰۰ مورد از تاسیسات در خاک ایران نیز کاملاً خالی از حقیقت بوده است. بالاخص که حتی با وجود اشاره به امکان استفاده از بمب های هسته ای تاکتیکی سبب آشفتگی تهران نشد. تهران این مقاله را بعنوان ضد حمله روانی خواند که به نوبه خود نیز درست است. بعنوان مثال، همین میزان هدف نیز در تحلیل های برخی از کارشناسان دیده می شدند، اما بعنوان "حدود ۴۰۰ تاسیسات اسرائیلی" که ایران در صورت مطرود شدن، به آنها ها ضربه وارد خواهد کرد. مسئله امکان استفاده از سلاح هسته ای تاکتیکی نیز، نباید خبر تازه ای برای ایران می بود. واشنگتن ۱۶ مارس در "استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا" بر این دکترین تاکید کرد که در صورت وجود تهدید، محق به استفاده از سلاح هسته ای تاکتیکی در چارچوب عملکرد پیشگیرانه می باشد.
در هر صورت تهران نیز در پاسخ به مقاله هرش اعلام نمود که دانشمندان ایرانی موفق به غنی سازی ۳.۵% اورانیوم شده اند و همان طور که پیش از این اعلام شده بود، ۳ هزار سانتریفیوژ برای غنی سازی اورانیوم تولید خواهند کرد.
دولت آمریکا نیز همان طور که انتظار می رفت، سخنان "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور ایران مبنی بر این که "ایران به باشگاه قدرت های هسته ای پیوست" را "گامی دیگر از سوی رژیم ایران در جهت نادیده گرفتن جامعه جهانی " تلقی نمودند.
تا چه مدت این "ضربات نقطه ای" ادامه خواهند یافت و چگونه پایان می یابند؟ جوسازی پیرامون برنامه هسته ای ایران که بانی آن آمریکا بود، بطور قابل توجهی شدت گرفته است. یادآوری می کنیم که آمریکا در اوایل ماه مارس پیشنهاد برگزاری دیداری بین نمایندگان روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و چین را برای تدارک استراتژی جدیدی در رابطه با مشکل هسته ای ایران رد کرد. "نیکلاس برنز" جانشین وزیر امور خارجه آمریکا در یکی از مصاحبات خود بطور اتفاقی صحبت از ایجاد "ائتلافی ضد ایرانی" نمود. در چارچوب "استراتژی جدید امنیت ملی آمریکا"، ایران بعنوان دشمن اصلی آمریکا اعلام شده است و بالاخره در اواسط ماه مارس آمریکا نیروهای خود در اطراف مرز ایران را افزایش داد.
در همین حین ایران نیز از اجرای مطلوبات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی برای بازگشت به پروتکل الحاقی به قرارداد منع گسترش سلاح هسته ای (ان پی تی) که به بازرسین این آژانس اجازه می دهد بطور ناگهانی از تاسیسات هسته ای آن بازدید بعمل آورند، امتناع می کند و نمی خواهد از تمامی کارهای مربوط به غنی سازی اورانیوم امتناع ورزد. این طور برداشت می شود که تهران نیز کمتر از واشنگتن علاقمند به جوسازی و تنش زایی پیرامون پرونده هسته ای نیست، و مشکل هسته ای را با آخرین اعلامیه خود در رابطه با غنی سازی اورانیوم عملاً به بن بست کشاند.
شاید در تهران با باور اینکه آمریکا در عراق و افغانستان "گیر افتاده است" و عموماً در آمریکا مخالف جنگ دیگری هستند، احتمال عملیات نظامی آمریکا علیه ایران را کاملاً غیر ممکن می دانند و معتقدند که شرکت اسرائیل درعملیات جنگی علیه ایران بالاخص با وجود مشکلات متعدد و تشنج در فلسطین غیر واقعی است. و بالاخره اینکه چنین اعتماد به نفسی، چنین تصوری در کارشناسان ایجاد می کند که ایران، عراق نیست (یعنی بسیار مقتدر تر است) و در واشنگتن باید این وضعیت را به حساب بیاورند.
تمامی این ها تا حدی درست هستند. اما آمریکا آنقدرها هم در افغانستان "گیر نیفتاده است" که ایران را با عراق مقایسه کند و امکان انجام عملیات نظامی دیگری به موازات در افغانستان را غیر ممکن بداند. در واشنگتن بطور حتم این واقعیت را به حساب می آورند که ایران به هیچ وجه عراق نیست، به همین دلیل "عملیات ویژه ایران" بهیچ وجه شبیه به "نقشه عراقی" نخواهد بود.
در رابطه با اسرائیل و مشکل فلسطین نیز، بعید است که آمریکا براحتی با تمایل ایران برای کسب عنوان ابرقدرت منطقه ای، که تهران به رسمیت شناختن آن را چندی پیش مطالبه می کرد، موافقت کند. در این رابطه واشنگتن موضع ایران در رابطه با ایجاد چرخه کامل سوخت هسته ای در خاک خود را چیزی جز تلاش برای بدست آوردن سلاح هسته ای تعبیر نمی کند، هرچند که ایران درباره ایجاد زیر ساختارهایی تنها برای توسعه برنامه های هسته ای خود صحبت می کند.
طبق منطق واشنگتن، استدلال برای سوءظن بردن به صداقت ایران، بیش از میزان لازم وجود دارد. اصلی ترین آن این است: برای چه ایران به چرخه کامل سوخت هسته ای نیاز دارد، اگر تولید آن در داخل کشور ۳-۴ برابر گرانتر از خرید آن از خارج از کشور می باشد؟
آیا آمریکا می تواند در این اوضاع از عملیات جنگی بخاطر جاه طلبی های ایران امتناع کند؟ به سختی می توان پاسخی مشخص داد، چرا که آمریکا منافع بسیاری در این منطقه دارد.
همچنین نباید عامل تحریم شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه ایران را نیز از نظر دور داشت. طرح تشدید مرحله ای تحریم، از سوی اسرائیل متفق استراتژیک آمریکا در منطقه مطرح شده است، از این رو به احتمال زیاد عملیات نظامی علیه ایران از سوی واشنگتن، تنها بعنوان تدبیری استثنایی برای زمانی برنامه ریزی شده است که شورای امنیت سازمان ملل متحد اعمال تحریم نکند. از این رو این سوال که "آیا آمریکا خواهد توانست از جنگ با ایران بگریزد؟"، همچنان باقی خواهد ماند.
"پطر گونچاروف" مفسر سیاسی خبرگزاری «نووستی»
منبع : خبرگزاری نووستی روسیه