یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


ضرورت اصلاح ساختار مدیریت شهری


ضرورت اصلاح ساختار مدیریت شهری
تحقق رویكرد شهروند مداری در مدیریت شهری ایران و از جمله تهران مستلزم «اصلاح ساختار مدیریت شهری» و عینیت بخشی به مشاركت شهروندان علاوه بر انتخاب اعضای شورای شهر، حداقل در تعیین و اولویت بندی نیازهای شهروندان، تهیه و طرح ها و برنامه های توسعه شهری، اطلاع رسانی طرح ها و برنامه های توسعه شهری، نظارت در اجرای طرح ها، برنامه ها و پروژه ها و پاسخگویی مدیران شهری است. به عبارت دیگر، حوزه های شهروندی و مشاركت شهروندان در امور شهری را می توان به انتخاب مدیران شهری، شناسایی و اولویت بندی نیازها، برنامه ریزی برای رفع یا تامین نیازها، مشاركت در اجرا و نظارت و پاسخگویی نهادینه و برنامه ریزی شده تقسیم كرد.
در این خصوص، محلات نقش و اهمیت ویژه ای دارند. محلات شهری كانون و كارگاه مدیریت و برنامه ریزی مشاركت هستند، چرا كه كوچكترین واحد سازمان فضایی در تقسیمات سازمان فضایی شهر تهران محسوب می گردند و بیشترین انسجام اجتماعی و مكانی در بین سایر رده های سازمان فضایی شهر را دارا هستند. البته حوزه و سطوح مشاركت شهروندان در این خصوص همانطور كه قبلا عرض كردم، بستگی به شرایط محلی و زمانی دارد. این نظام می تواند از واگذاری كلیه امور محله ای به شهروندان و تشكل های محلی بر محور شورای محله تا نظام مشاركتی بر محور شهرداری متغیر باشد. اما در یك نظام بینابین، می توان پیشبرد امور محله ای بر محور شورای محله و مشاركت شهروندان محلات در یك «خانه محله» با حضور و نظارت مستمر یك نماینده تام الاختیار شهرداری و نمایندگان سایر عناصر محلی دولت مركزی را مورد توجه و بررسی قرار داد. بدیهی است كه جهت تحقق این الگوی مدیریت محله ای قبل از هر چیز باید زمینه های لازم سیاسی - حقوقی (قانونی) فراهم گردد. این الگوی پیشنهادی شامل این عناصر و عوامل است:
۱ - شورای محله شهری به عنوان محور مدیریت محله
۲ - خانه محله به عنوان مركز اجتماعات، تضارب آراء تصمیم گیری و غیره و مهمترین «فضای جمعی» محله
۳ - نماینده تام الاختیار شهرداری به منظور جلوگیری از بوروكراسی حاكم بر الگوی مدیریت شهری
۴ - نمایندگان تام الاختیار سایر نهادهای محلی دولت مركزی
۵- سازمان های غیردولتی (NGOS) مقیاس محله
۶- سازمان های محلی(CBOS) به منظور مشاركت در پیشرفت امور صنفی و تخصصی و سرمایه گذاری های توسعه محله
۷- بخش خصوصی
۸- سایر عوامل رسمی و غیررسمی دیگر اعم از امامت جمعه و جماعت، نمایندگان مجلس و موارد مشابه آن
در جامعه ما شرایط ساختاری سیاسی و حقوقی لازم برای مشاركت شهروندان فراهم نیست و ما ایرانی ها عموماً فاقد فرهنگ شهروندی و مؤدب به آداب و رفتار مدنی هستیم. متأسفانه بسیاری از كارشناسان، سیاستمداران و مدیرانی كه سنگ جامعه مدنی، دموكراسی و مشاركت را بر سینه می زنند، خودشان التزام عملی به اصول و آداب مدنی ندارند. این ویژگی از سابقه تاریخی طولانی ساختار سیاسی ما ایرانی ها نشأت گرفته و به نوعی جزو خو و خون ما شده كه به راحتی از بین نمی رود. بلكه نیاز به زمان دارد تا در فرآیند تكامل تدریجی متأثر از عوامل و الزامات بیرونی و درونی، تغییر اساسی در سرشت فرهنگ اجتماعی و سیاسی ما ایرانی ها بوجود آید. علاوه بر شرایط شكل گرفته و در طول زمان تكامل یافته باشد. متأسفانه در جامعه ما، خصوصاً در حوزه مدیریت شهری، الگوهای نهادینه شده و پایداری كه از تجربه تاریخی و یا از محل مطالعات علمی شكل گرفته باشند وجود ندارد.
شهرداری تهران نیز در این خصوص استثنا نیست. در سال های گذشته اقدامات و هزینه های قابل توجهی در این خصوص توسط شهرداری تهران صورت پذیرفت كه اغلب آنها تأثیری در توسعه شهروندی و مدیریت مشاركتی نداشته است.از این رو مركز مطالعات و برنامه ریزی شهری تهران از سال ۱۳۸۴ پروژه ای را تحت عنوان «طراحی الگوهای مشاركت شهروندان در امور شهری تهران» را از طریق مشاور طرف قرارداد در دست اقدام دارد. در بین شهرها و شهرداری های كشور و برخورداری از بیشترین ظرفیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و كالبدی- زیرساختی برای مدیریت مشاركتی، شرایط ویژه ای دارد.
متأسفانه به دلیل برخی محدودیت های سیاسی- حقوقی از یك سو و عدم آگاهی یا تمایل یا برنامه ریزی مدیریت شهری تهران در برخورداری از ظرفیت های موجود و فاصله ساختاری و روحی- روانی سنتی و ریشه دار بین مردم و كارگزاران دولتی موجب شده است تا شرایط فعلی اداره شهری تهران همچنان دچار تراز منفی رو به تزاید هزینه- فایده، یعنی افزایش تصاعدی هزینه ها، خصوصاً در نگهداری فضاهای عمومی و كاهش تصاعدی بهره وری و نهایتاً رفتار انفعالی و روزمرگی در خصوص مسائل شهری تهران گردد. این مشكل جز از طریق افزایش مشاركت شهروندان در سه حوزه و خروج مدیریت شهری از تمركز در تصدی امور عمومی- اجرایی میسر نمی باشد.
۱- مدیریت و برنامه ریزی شهری
۲- نگهداری فضاهای عمومی شهری
۳- سرمایه گذاری در احداث و نگهداری فضاهای عمومی شهری
هدف پروژه مذكور این است كه ضمن بررسی و شناخت وضع موجود حوزه ها و حدود مشاركت شهروندان، قابلیت ها و موانع، الگوها و ساز و كارهای رایج داخلی و خارجی، بتواند الگوها و ساز و كارهای عملی را در هر یك از سه حوزه فوق الذكر ارائه نماید كه توسعه مدیریت شهری تهران را در پی داشته باشد. بدیهی است در موارد رفع موانع حقوقی و یا تصویب برخی موارد مغایر با آن باید لوایح قانونی لازم جهت ارائه به مراجع مربوطه و دفاع از آن تهیه و صورت پذیرد. در واقع این پروژه بر آن است تا به این سؤالات پاسخ گوید:
۱- الگوها، حوزه ها و حدود رایج مشاركت شهروندان در اداره و مدیریت شهری تهران كدامند؟
۲- قابلیت ها و محدودیت های مشاركت شهروندان در اداره و مدیریت شهری تهران كدامند؟
۳- الگوها و حدود مشاركت شهروندان در اداره و مدیریت شهری سایر كشورهای نمونه كدامند؟
۴- راه حل های رفع موانع و استفاده از فرصت های مشاركت در مدیریت شهری تهران چیست؟
۵- الگوهای پیشنهادی ممكن برای مدیریت مشاركتی امور شهری تهران كدامند؟
دكتر موسی كمانرودی
منبع : روزنامه همشهری