دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

حقیقتی که باید دریافت


حقیقتی که باید دریافت
این رهبران در حالی ایران را متهم می‌کنند که به‌وضوح حق ایران بر دستیابی صلح‌آمیز به حقوق هسته‌ای را نادیده می‌گیرند. روشن است که دولت‌های غربی بیش از آنکه به صورت منصفانه و واقع‌بینانه مابین حفظ پرستیژ خود و حقوق ایران یک تعادل قابل فهم برقرار نمایند، یکطرفه بدون مراجعه به محکمه در حال اجرای حکم خویش هستند. چنین وضعیت نابخردانه و غیرمناسبی نمی‌تواند الگویی جامع و فراگیر برای نظام جهانی باشد، زیرا در فاز اول هرچند غربی‌ها با تکیه بر قدرت بین‌المللی خویش می‌توانند ایران و یا هر کشوری را به انزوا بکشانند و مصادیق فراوانی را علیه آن دولت و کشور اعمال نمایند، اما این سلطه و اعمال قدرت فرآیند غایی و نهایی نیست. ورود به چنین دالا‌ن‌هایی مسیرهای خروجی متفاوتی دارد و پرستیژ، قدرت، سابقه و مبانی تمدنی ایران اجازه نمی‌دهد علی‌رغم وجود حتی برخی بی‌تدبیری‌ها در داخل در مقابل اراده یکجانبه قدرت‌ها سر تعظیم فرود آورد. این‌گونه درخواست‌ها با روحیات و تاریخ مذهب و فرهنگ ایرانیان در تعارض و تنافر است.
بسیاری از اصلا‌ح‌طلبان، نیروهای مستقل و خوش‌فکر و ملی در برخی پرونده‌ها و موضوعات داخلی با سیاست‌ها و اقدامات دولت احمدی‌نژاد مخالف هستند، اما این انتقاد و مخالفت تعریف و محدوده مشخصی دارد. احمدی‌نژاد امروز رئیس‌جمهور اسلا‌می ایران است. لذا نحوه مواجهه و برخورد غیرمتعارف مقامات دانشگاهی و سیاسی آمریکا و غرب با ایشان نمی‌تواند قابل پذیرش باشد.
در اینجا به دنبال نقد مقدمات اقدامات و یا طرح شعارهای ناصواب رئیس‌جمهور نیستیم که فرصت رسانه‌‌ای و تبلیغی را در اختیار مخالفان عزت و اعتبار این مرز و بوم قرار داده است، بلکه سخن از اعتبار، عزت و شرافت ملتی است که هیچگاه اجازه نداده است تا با ارزش‌ها، باورها و داشته‌هایش برخورد ناشایستی صورت پذیرد.
سران غرب می‌توانند مدعی شوند که صورت مساله را موقتا حل کرده‌اند، اما همان‌گونه که در بحران خاورمیانه شاهد بوده‌ایم، اینگونه حل کردن مشکلا‌ت به بحرانی‌تر کردن و پیچیده‌تر نمودن آنها کمک کرده است، به گونه‌ای که معضل مناسبات اسرائیل و فلسطین نه‌تنها از ۵۰ سال قبل آسان‌تر نشده که غامض‌تر و عمیق‌تر شده است. مساله روابط مسلمانان با غرب و طرز تلقی جوامع اسلا‌می نسبت به قدرت‌های تاثیرگذار نه‌تنها به سوی همزیستی و تفاهم بیشتر سوق نیافته که امروز از شکنندگی، تخریب و تزاحم مضاعفی برخوردار است.
پس جورج بوش، مرکل، سارکوزی، براون و... همگی می‌توانند لبه تیغ حملا‌ت خود را متوجه ایران نمایند، اما این امر لزوما به معنی پیدا کردن یک راه‌حل اصولی برای خروج از بحران و ارائه استراتژی‌های برون‌دادی نمی‌باشد.
واقعیت آن است که مسائل خاورمیانه، مناسبات ایران و آمریکا، موضوع هسته‌ای ایران و مناقشه اسرائیل و فلسطینی‌ها تنها در کریدورها و سالن‌های مجامع جهانی قابل حل نیست، بلکه صورت واقعی مساله در مناطق نامبرده قابل دریافت و ادراک است و در این میان کشوری قرار دارد که بزرگ بوده است و مهم است و در آینده نیز غیرقابل خدشه است. آن کشور ایران است؛ سرزمینی باشکوه و کرامت، صلح‌دوست و دارای اصول مشخص. غرب نباید و نمی‌تواند به شکل دوران گذشته از طریق ارعاب، پرخاشگری و تهدید مسائل خود را حل و فصل نماید. امروز نه در پیش روی ایران و نه در پیش روی غرب به رهبری آمریکا، هیچ گزینه و راه‌حل معقول‌تری مناسب‌تر از گفت‌وگو، صلح و مفاهمه وجود ندارد، به شرطی که سران قدرت‌ها این حقیقت را دریابند.
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید