دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مثلث مرگبار


مثلث مرگبار
کشتار بمبئی که جوانان مسلحی که به خوبی آموزش دیده بودند صورت گرفت، جدیدترین فصل در پیچیده ترین مشکلات امروز جهان است. این واقعه نه تنها عواقب تازه ای خواهد داشت، بلکه چالشهای تازه ای را پیش روی همه و بخصوص باراک اوباما رئیس جمهور منتخب آمریکا می گذارد. وقتی حمام خون در مرکز تجاری عمده هند در صفحه تلویزیونهای سراسر دنیا نشان داده می شود، کسانی که شاهد حوادث نیویورک، واشنگتن، لندن و مادرید، اسلام آباد و بالی بوده اند فورا ماجرا را به پدیده ای ربط می دهند که به سرعت در حال شتاب گرفتن است. هند با ترور ناآشنا نیست.
با این حال این کشور متحمل شوک بزرگی شد. اقتصاد هند که هم اکنون در رکود جهانی گیر افتاده، تاثیر منفی این رویداد را خواهد چشید. لااقل در کوتاه مدت ممکن است توریسم و اعتماد سرمایه گذاران لطمه ببیند. عوارض سیاسی این حمله ممکن است از استعفای شیوراج پاتی، وزیر کشور هند فراتر هم برود. این کشور در ماه مه ۲۰۰۹ با انتخابات عمومی روبرو است. ائتلاف حاکم به رهبری حزب کنگره از جانب ناسیونالیستهای هندو و همچنین عموم مردم زیر انتقادات شدیدی قرار گرفته است. ما بعد از حملات ۱۱ سپتامبر شاهد واکنش شدید علیه مسلمانان در ایالات متحده و اروپا بودیم. مقامات هندی نگران چنین احتمالی در کشور خود خواهند بود. اخیرا اعمال خشونت علیه اقلیتهای مسلمان و مسیحی در هند افزایش یافته است. مقامات رسمی همچنین به خاطر حفاظت نکردن از این اقلیت ها، مورد انتقاد قرار گرفته اند.
خوشبختانه اسلام در هند ریشه های عمیقی دارد و حدود ۱۵۰ میلیون مسلمان هندی، همه در این کشور غیردینی متولد شده و بزرگ شده اند. اما این متضمن هماهنگی در جوامع مختلف و گوناگون هند نیست. مخالفت مسلمانان هند با حکمرانی این کشور بر کشمیر، که میان هند و پاکستان تقسیم شده، برای دولت مرکزی مشکلی جدی بوده است. اقدامات شدید و بی رحمانه نیروهای امنیتی هند برای سرکوب مبارزان کشمیری بیش از پیش به نارضایتی عمومی دامن می زند.
در حالی که هنوز تحقیقات در باره قتل عام بمبئی ادامه دارد میان ائتلاف حاکم و مخالفان دولت هند ایراد اتهامات و اتهامات متقابل در جریان است. در پی این ادعا که آن افراد مسلح احتمالا از طریق دریا و از پاکستان آمده بوده اند، و عضو گروهی مستقر در آنجا بوده اند، روابط میان هند و آن کشور رو به وخامت گذاشته است. مهاجمان به تفنگهای کلاشنیکف مسلح بودند که در سرحدات غربی پاکستان به وفور تولید می شود. طالبان و القاعده در آن مناطق مامن و پایگاههای آموزشی دارند.
بی رحمی و عزم خونسردانه آن افراد مسلح برای ادامه کشتار تا دم مرگ محصول یک چارچوب فکری محکم است که خوب پرورده شده است. باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده، گفته است به محض آغاز تصدی در روز ۲۰ ژانویه ۲۰۰۹، رسیدگی به اقتصاد اولویت کاری وی خواهد بود. با رویدادهای اخیر هند او با چالش بزرگ دیگری روبرو است. برای کاهش مشغولیت آمریکا در خاورمیانه، دیگر ادعاهای مبنی بر بهبود اوضاع در عراق، توجه بیشتر به جبهه افغانستان و پرداختن به اقتصاد آمریکا کافی نیست. واقعیت این است که شبکه بحرانهای خاورمیانه از فلسطین و از طریق عراق، افغانستان و پاکستان به هند گسترش یافته است. ترکیب اقدامات جبرانی افراطی که به عنوان بخشی از “جنگ علیه ترور” به کار رفت، و نادیده گرفتن موضوع اصلی در خاورمیانه - یعنی بحران فلسطین- توسط دولت در حال خاتمه بوش، به این آتش دامن زده است.
این اشتباهات بسیاری از مردم عادی را ناامید کرده است. تکرار محکومیت “تروریستهای بی تمدن” و حمایت زبانی باری به هر جهت از قربانیان آنها بطور فزاینده بی معنی می نماید.
احساس قوی ناامیدی و بیگانگی، تحقیر و بی عدالتی در خاورمیانه و جنوب آسیا موج می زند. وقتی اوضاع این همه بی ثبات باشد، بحرانهای محلی به یکدیگر دامن می زنند تا تبدیل به یک فاجعه شوند. سلسله رویدادهای سالهای اخیر نحوه تبدیل بسیاری از مشکلات به فاجعه را نشان می دهد. یک و نیم میلیون فلسطینی همچنان در باریکه غزه در محاصره قرار داشته و ارتباطشان با جهان خارج قطع شده و عملا بدون غذا، سوخت و داروی کافی زندانی شده اند. نام بیش از یک میلیون نفر از آنان در سازمان ملل به عنوان آواره و پناهنده ثبت شده است. آنها برای ادامه زندگی به کمک های بشر دوستانه ای متکی هستند که نمی توان آن کمک ها را آنگونه که باید به آنها رساند و در میانشان توزیع کرد.
محاصره غزه با هدف شکستن اراده مردم آن برای حمایت از حماس است که در سال ۲۰۰۶ در انتخابات پارلمانی تشکیلات خودگردان به پیروزی رسید. اما این تحریم تاثیر معکوس داشته است. اوضاع در این منطقه وخیم است و مردم بی چاره از روی ناچاری و از جان گذشتگی دست به اقدامات سخت و خطرناکی می زنند. آنها برای دسترسی به کالاهای اساسی تونلهای زیرزمینی به خاک مصر زده اند. اوضاع انسانی غزه اتخاذ اقدامات اضطراری و فوق العاده را طلب می کند تا از اوضاع اسفبار مردم آن از کنترل خارج نشود.
مشکل فلسطین در قلب بحران بزرگتر غرب و جنوب آسیا قرار دارد. حل این مشکل مستلزم تلاشهای تاریخی توسط آمریکا، روسیه، و به علاوه قدرتهای منطقه ای از جمله ایران، سوریه، ترکیه، مصر، عربستان سعودی، پاکستان، هند و چین است.
اوباما مکررا به اسرائیل اعلام دوستی و حمایت کرده است- این کار برای هر سیاستمدار آمریکائی موفق یک ضرورت سیاسی است. اما وقت آن فرارسیده است که وی با اعمال نفوذ اسرائیلی ها را محدود کند. رئیس جمهور منتخب آمریکا می گوید مایل است با ایران مذاکره کند.
ایالات متحده از هم اکنون در افغانستان و پاکستان مذاکرات ناپیوسته ای با طالبان صورت می دهد. اسرائیل هم با سوریه همین کار را می کند. با توجه به این پیش درآمدها، مذاکره نکردن با حماس معنائی ندارد.
بعد از مشکل فلسطین بقیه مشکلات قرار دارد. در پی مذاکرات طولانی، جدول زمانی خروج نظامی آمریکا از عراق تنظیم شده است.
قرار است این خروج در سال ۲۰۱۱ تکمیل شود، مگر آنکه رویدادهای پیش بینی نشده از طرح را باطل کند. برای موفقیت در ایجاد ثبات هم در عراق و هم در افغانستان، همکاری ایران نقش اساسی دارد. اما اگر دولت آمریکا هرچه مخاصمه طلب تر بشود، احتمال دریافت این حمایت حیاتی کمتر خواهد شد.
همزمان، همکاری سوریه که یکی دیگر از بازیگران بزرگ در خاورمیانه است، برای پیشرفت کارها در لبنان و مناطق دیگر خاورمیانه ضروری است.
بحرانی که مثلث افغانستان، پاکستان و هند را در بر گرفته، هم جنبه های منحصر به فرد دارد و هم جنبه های عمومی. طالبان یک جنبش قبیله ای بومی در سراسر مرزهای افغانستان و پاکستان هستند و نمی توان آنها را نابود کرد. اما اگر شرایط مناسب باشد، می توان در هر دو این کشوره بر آنها اعمال نفوذ کرد و واشنگتن برای گوش کردن به حرف کارشناسان منطقه ای از خود تمایل نشان می دهد.
اکنون قریب سه دهه است که آمریکا به شدت درگیر امور افغانستان و پاکستان است.
آمریکا در جنگ افغانی ها با شوروی ایفای نقش کرد و حالا لازم است در بازسازی و ایجاد ثبات در کشورشان به آنها کمک کند. موضوع آخر هم که اهمیت آن کمتر از بقیه نیست، موضوع کشمیر است. از زمان کسب استقلال هند و پاکستان از بریتانیا در سال ۱۹۴۷ میلادی، کشمیر منطقه مورد اختلاف میان این دو کشور بوده است.
در صورت ایجاد اصلاحات دمکراتیک در پاکستان و همکاری آمریکا با دستگاه سیاسی غیرنظامی پاکستان به جای همکاری با ارتش این کشور، چشم انداز حل مشکل کشمیر بهبود می یابد. برای حل بحران کشمیر در هند هم باید اصلاحاتی صورت بگیرد. سالها است ترکیبی از شکستهای سیاسی دولت هند در کشمیر و تاکیتکهای سرکوب گرانه نظامی آن در کشمیر باعث افزایش نارضایتی عمومی و تقویت مبارزان کشمیری شده است.
دیپک تریپاتی
ترجمه: جمشید سلمانیان
دیپک تریپاتی از خبرنگاران سابق بی بی سی، و محقق و نویسنده است. آثار او را می توان در سایت اینترنتی deepaktripathi.wordpress.com//:http مشاهده کرد. نشانی پست الکترونیکی وی عبارت است از: gmail.com؛DandATripathi
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید