یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

حقانیت ملی و پرستیژ بین‌المللی


حقانیت ملی و پرستیژ بین‌المللی
انتشار گزارش محمد البرادعی، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی )IAEA( در سوم اسفند ماه ۱۳۸۶ نشان داد عزم ملی و یکپارچگی یک نظام سیاسی در برابر خواسته‌های مشروع بهترین و بزرگترین مانعی خواهد بود که از دست اندازی دیگر کشورها بویژه کشورهای قدرتمند به حوزه منافع ملی یک کشور جلوگیری می‌کند.
کشوری که سابقه امپراتوری هخامنشی دارد و در عرصه‌های بین‌المللی،‌ منطقه‌ای و ملی با پشتوانه عظیم از فرهنگ کهن ایرانی و اسلامی در راه رفع موانع گام برمی‌دارد. در برابر هژمون جهانی هم کوتاه نخواهد آمد. اگر نگاهی به حوادث گذشته در ۲۹ سال پیش بیندازیم متوجه واقعیت‌هایی می‌شویم که “عزم ملی” نه تنها عنصری سازنده در معادلات داخلی بلکه عنصری ممتاز در عرصه بین‌المللی می‌باشد از این جهت است که سیاست‌های داخلی یک کشور ارتباط مستقیمی به سیاست خارجی یک کشور دارد و وزارت داخله یک نظام سیاسی یا وزارت کشور در سیستم‌های داخلی یکی از ارکان اصلی موفقیت یا عدم موفقیت وزارت خارجه یک کشور را فراهم می‌سازد، چرا که نهادهای داخلی و بویژه وزارت داخله یک کشور نقش مهمی در عزم ملی و همبستگی یک نظام سیاسی دارند.
برنامه هسته‌ای ایران که از دوره پهلوی دنبال شده با سقوط پهلوی وضعیت دیگری به خود می‌گیرد که متفاوت از دوره قبل می‌باشد. اگر پشتوانه یک نظام سیاسی تنها و تنها متکی به عناصر داخلی باشد میزان موفقیت آن به حد زیادی افزایش می‌یابد در حالی که اگر اتکای یک نظام سیاسی به عوامل بیرونی و قدرت‌های خارجی باشد میزان موفقیت برنامه‌ها و عملکردهای این نظام تاحدی کاهش می‌یابد. در دوره پهلوی فعالیت هسته‌ای ایران آغاز شد و سیاست خارجی آن دوره بیشتر متاثر از عوامل خارجی بود و آینده هسته‌ای ایران همچنان در ابهام بود. در حالی که جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از مدل آزمون و خطا و استفاده از تجربه ۸ سال جنگ تحمیلی در بدترین شرایط ممکن بهترین نتایج ممکن را از برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز خود به دست آورد.
در فعالیت‌های هسته‌ای ایران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با استفاده از تجربیات ۸ سال جنگ تحمیلی توانست “عزم ملی” را در برنامه هسته‌ای به نحو شایسته‌ای ایجاد نماید این “عزم ملی” از آن جهت قابل ملاحظه است که با آن همه تبلیغات وسیعی که در زمینه برخورداری از ملت ایران از برنامه‌های هسته‌ای به عمل آمد و در طول سفرهای استانی منتخب ملت ایران دکتر محمود احمدی‌نژاد به نحوی قابل مشاهده بود، نظام سیاسی ایران دو راه حل پیش رو نداشت:
۱) یا اینکه در مقابل قدرت‌های زورگو بایستد و با اقتدار موضوع برنامه هسته‌ای ایران را دنبال نماید.
۲) از مواضع خود در قبال برنامه هسته‌ای کوتاه آمده و در مقابل افکار عمومی ملت ایران قرار گیرد.
طبیعی بود که مشاهده و بروز شعار “انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست” در هر کوچه و خیابان و هر شهر و استانی که از دل آحاد ملت ایران از زن و مرد، پیر و جوان بیرون می‌آید. برآورد دقیقی از “نیاز ملی” بود. و جمهوری اسلامی ایران به منظور رفع “نیاز ملی” ‌و همچنین دستیابی به اهداف خود در برآورده نمودن “خواسته‌های ملی” راهی جز گزینه اول یعنی “ایستادگی در مقابل زورگویان” یا به عبارتی قدرت‌های غربی ندارد. گزارش محمد البرادعی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران در رسیدن به اهداف ملی با موفقیت عمل نموده است و این موفقیت از چند جهت قابل ملاحظه است.
در عرصه ملی این گزارش نشان داد که دکتر محمود احمدی‌نژاد در سیاست خارجی موضعی فعال دارد و تاکید دکتر احمدی‌نژاد در همان آغاز رقابت‌های انتخاباتی بر مسئله “سیاست خارجی فعال” در مسئله هسته‌ای و گزارش اخیر البرادعی نمود پیدا نمود.
این گزارش نشان داد که بین دولت و ملت ایران مرزی وجود ندارد. غربی‌ها با استفاده از فناوری اطلاعاتی و ارتباطی خود بارها و بارها عنوان کرده‌اند که عده قلیلی از مردم ایران طرفدار فعالیت‌های هسته‌ای هستند و بیشتر آحاد ملت ایران از فعالیت هسته‌ای ایران ناخرسند هستند. در حالی که آگاهی ملت ایران از میزان ذخایر نفتی و احتمال کاهش ذخایر نفتی تا سال ۲۰۳۰ نشان داد که خواسته‌های ملی اولا مبنای علمی دارد و ثانیا مشروعیت ملی، مشروعیت ملی از آن جهت که هرگونه کوتاهی در برنامه هسته‌ای ایران تخلف از اصول انقلابی ملت ایران و خطای تاکتیکی محسوب می‌شود. موفقیت دولت دکتر احمدی‌نژاد در سطح داخلی بدون تردید میزان پرستیژ ملی و محبوبیت وی را در ایران افزایش می‌دهد.
در عرصه بین‌المللی انتشار گزارش البرادعی مبنی بر راستی آزمایی و انحراف نداشتن فعالیت‌های هسته‌ای ایران نشان داد که منازعه بین‌ ایران، آمریکا و اروپاییان یک جزئی از کل است به این معنا اروپاییان با هماهنگی سیاست‌های خود با اروپاییان سعی دارند با اتهامات پوچ و بی‌پایه فعالیت هسته‌ای ایران را تهدید اتمی جلوه دهند و از همکاری استراتژیک ایران و روسیه جلوگیری نمایند. تا با فراهم آوردن مقدمات لازم به منظور کاستن از نفوذ روسیه در معادلات جهانی بکاهند. به عبارت دیگر “بازی ایران و آمریکا” تابعی از اهداف کلان هژمونی ایالات متحده در سطح بین‌المللی می‌باشد و سیاست بین‌الملل که آمریکاییان آن را بر حقوق بین‌الملل ترجیح می‌دهند،‌ آن گونه که همه می‌پندارند درست از آب در نیامد. همکاری فنی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و مبنای حقوقی محکم ایران در استراتژی هسته‌ای خود، در واقع پیروزی حقوق بین‌المللی بر سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود. از این منظر جمهوری اسلامی ایران می‌تواند به عنوان یک “الگوی موفق” مدلی باشد برای کشورهای در حال توسعه لیبی و معمر قذافی در این راه ناکام ماندند و تحت تاثیر سیاست بین‌الملل از مواضع حقوقی و قانونی خود در بهره‌برداری از فعالیت هسته‌ای کوتاه آمدند.
ارائه یک “الگوی موفق” برای کشورهای در حال توسعه بویژه کشورهای جنبش عدم تعهد یک پرستیژیا “وجاهت بین‌المللی” به همراه دارد که در همراهی کشورهای دیگر با جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین‌المللی در آینده موثر خواهد بود.گزارش البرادعی نشان داد که قطعنامه‌های پیشین شورای امنیت سازمان ملل متحد که بیشتر متاثر از فعالیت‌های هسته‌ای ایران بوده، ضمانت اجرایی حقوقی گذشته خود را از دست می‌دهند و کشورهایی که به علت القائات و اتهامات غرب درصدد و تحریم اقتصادی ایران بوده‌اند در موضع خودبازبینی خواهند کرد.
در سطح منطقه نیز این گزارش نگرانی‌های بی‌پایه و اساس کشورهای همسایه از فعالیت‌های هسته‌ای ایران را برطرف می‌کند و جمهوری اسلامی ایران با استراتژی مناسب “همگرایی منطقه‌ای” می‌تواند به انتقال فناوری هسته‌ای صلح‌آمیز به دیگر کشورهای مسلمان منطقه کمک نماید. کشورهای منطقه بیشتر تحت تاثیر ایالات متحده و تبلیغات غرب گاه‌گاهی از فعالیت‌های هسته‌‌ای ایران اظهار نگرانی می‌نمایند و جمهوری اسلامی ایران با استراتژی همگرایی منطقه‌ای و انتقال فناوری هسته‌ای می‌تواند به عنوان یک “قدرت منطقه‌ای برتر” نقش سازنده خود را ایفا نمایند.
در تحلیل نهایی از دستاورد ملی ایرانیان در برنامه هسته‌ای می‌توان گفت که این موفقیت از یک خط مستقیم ناشی شده است که سرآغاز آن انقلاب مردمی ۱۳۵۷، رفراندوم جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، جنگ تحمیلی شهریور سال ۱۳۵۹ و نهایتا به موفقیت هسته‌ای ایران در سوم اسفند ۱۳۸۶ منتهی می‌شود که بیشتر از آنکه از فضای ساختار بین‌المللی متاثر باشد از فضای درونی محیط داخلی یعنی “عزم ملی” متاثر می‌شود و اعتبار و پرستیژ بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران مدیون “عزم ملی” است.
هادی محمدی‌فر
منبع : آریایی


همچنین مشاهده کنید