دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

مشتری های زیاد سیاره مشتری


مشتری های زیاد سیاره مشتری
در فرهنگ روزمره و گفتار و باورهای عامیانه مردم با طرز فکرها و ادعاها و دعوی هایی مواجه می شویم که علمی نیستند، ولی ظاهر علمی دارند و از بیان و کلام ظاهراً علمی برای اثبات ادعاهای غیرعلمی استفاده می کنند. به این نوع ادعاها و طرز فکرها شبه علم می گویند. شبه علم معمولاً بیشترین آسیب را به علم و توسعه و ترویج آن می زند، چرا که ظاهر علمی دارد، ولی به ترویج خرافات و موهومات در قالب و ظاهر علم کمک می کند. بسیاری از دانشگران حوزه تاریخ و فلسفه علم مصداق هایی از جمله طالع بینی، ستاره بینی، کف بینی، هومیوپاتی و طب سوزنی و انواع پیشگویی ها را از جمله موارد مرتبط با شبه علم می دانند.
● ویژگی های شبه علم
- ادعاهایی با طبیعت و ظاهر علمی که شواهد علمی قابل تکرار و مستند ندارد.
- مبتنی بر شواهد روایی (حکایت ها) است.
- روی موارد ناسازگاری های (مفروض) علمی مانور می دهد.
- برای توصیف مسائل غیرقابل توضیح به صورت راز یا اسطوره تلاش می کند.
- براساس برقراری تشابه صرف بحث می کند.
- از بحث های آماری سوءاستفاده می کند.
- آمار را فیلتر می کند یا رویکردی انتخابی با آمار دارد.
- پیش فرض های غیرقابل ابطال دارد.
- تجدید نظر نمی کند، حتی اگر ثابت شود که غلط است.
- مطالبش مستقیماً به روزنامه ها می رود به جای اینکه قبلاً در ژورنال های معتبر علمی با داوری منتشر شود.
- ادعا می کند در معرض حذف و آزار قرارگرفته است.
- ادعا می کند الگوی نمونه جدیدی را کشف کرده است.
- ادعا می کند برای هر مرضی حتماً یک درمان دارد.
● تفاوت علم و شبه علم
علم آن چیزی است که به عنوان قانونمندی های طبیعت و زندگی از طریق فنون آزمایشی جدید، از طریق روش علمی و به صورت پویا به دست آید. علم به پیش بینی آینده بر اساس قانونمندی های جهانشمول و قابل آزمون می پردازد. این قانونمندی ها را می توان در هر عرصه تخصصی مطرح کرد. این پیش بینی ها در جهان واقعی قابل پیگیری است. قانون های علمی با قوانین ریاضی قابل بیان بوده و کوتاه و منسجم است. امکان کشف و ابطال هر گزاره علمی وجود دارد و سازوکاری قابل توضیح برای قانون های علمی بر اساس نیروهای شناخته شده وجود دارد. نوشته ها و گزاره های علمی در صورت ابطال با گزاره جدید جایگزین می شود.
● تفاوت های علم و شبه علم از جنبه های گوناگون
به رغم شباهت ظاهری ادعاهای شبه علم با گزاره های علمی، معیارهایی وجود دارد که با آنها می توان علم را از شبه علم تشخیص داد. ازجمله مهم ترین معیارها می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
۱) نقش شاهد
علم؛ به صورت مستقل، قابل کنترل است و هیچ تناقضی پذیرفته شده نیست. هر اصلی باید مورد نقد واقع شود و در معرض سوال یا ابطال در هر زمان قرار گیرد.
شبه علم؛ بر مبنای حکایت است و به صورت مستقل قابل کنترل نیست. مشاهدات یا داده هایی که با باورهای از پیش بنا شده همخوان نباشد، نادیده گرفته شده یا پنهان می شود.
۲) نوآوری
علم؛ مدل هایی را که براساس ایده های قدیمی بنا شده است، می توان هر جا لازم باشد، براساس شواهد جدید اصلاح کرد.
شبه علم؛ نسبتاً صلب است و براساس سلسله مراتب نخبگی تعریف می شود، چرا که براساس شواهد تجربی بنا نشده است. تجربه در آن کمتر دخیل است، چرا که عقیده در ابتدا بنا شده است. کمی هم تحقیق و تجربه انجام می شود که هدفش بیشتر آن است که اعتقاد حاصل شده را توجیه کند نه برای بررسی و توسعه یک ایده.
۳) مقام و سلسله مراتب نخبگی
علم؛ در علم کارشناس نخبه ویژه وجود ندارد. ایده ها و مفهوم های علمی بر مبنای شایستگی خودشان، شواهد و دانش موجود پایدار می مانند یا سقوط می کنند.
شبه علم؛ اغلب براساس سلسله مراتب و کسوت و مقام نخبگان تعریف می شود.
۴) پاسخگوی نیازها یا مقاصد ما
علم؛ ممکن است باشد، ممکن است نباشد.
شبه علم؛ حتماً هست،
البته شبه علم هایی از قبیل کیمیاگری و طالع بینی که در دنیای قدیم (در دنیا و در ایران) رایج بوده، چه بسا در مواردی و طی تاریخ علم به عنوان شروع بسیاری از فعالیت های علمی تلقی شده باشند. ولی امروزه علوم شیمی و اخترشناسی به عنوان شاخه های تخصصی علمی وجود دارد و فعالیت هایی از قبیل کیمیاگری و طالع بینی در دسته شبه علم قرار می گیرد.
● عوامل موثر در گسترش شبه علم
پایین بودن سطح سواد عمومی (یعنی آن چیزی که در هر زمان به عنوان حداقل های سطح سواد عمومی تعریف می شود)، نبود برنامه آموزش علمی همگانی موفق، عدم دقت در برنامه آموزش علمی در مدارس، و ژورنالیسم علمی بی دقت و مغلوط همه از عواملی هستند که به ترویج شبه علم می انجامد. بعضی آمارها از رشد باور مردم به شبه علم در کشورهای مختلف دنیا (از ایالات متحده امریکا گرفته تا هند) اشاره دارد. دعوی های شبه علم معمولاً قابل آزمون نیست و براساس گفته های بزرگان در آن حوزه تخصصی منتقل می شود. این نوع گفته ها قبلاً در هیچ نشریه علمی معتبر منتشر نشده است و صرفاً بر مبنای آنچه پیران قوم ممکن است گفته باشند (و ممکن هم هست که تعابیری را بیان کرده باشند که اطرافیان به آن پروبال شبه علمی داده باشند) به شیوه یی ذکر می شود که به صورت غیرقابل اجتناب باید آن را پذیرفت(،) این موضوع هم به نظریه های خاص بین المللی بنیان ساز و مهم و هم به موضوعات علمی-تخیلی مربوط است. در ایران امروز، از دانشمندانی که در چند دهه قبل می زیسته اند، در حوزه های تخصصی علوم پایه (بیشتر فیزیک و ریاضی) تعابیری موجود است که معمولاً با قصد ترویج علم بیان شده، ولی عملاً هم موضوع و هم نحوه بیان آن از مصداق های بارز شبه علم است.
درباره انتخاب شدن فردی به عنوان مرد علمی سال، باید تاکید کرد برخی موسسه های خصوصی بین المللی (معمولاً انتفاعی) با دریافت مبالغی، متقاضی را به عنوان مرد علمی جهان (در رشته یی که خود متقاضی پیشنهاد می کند،) معرفی و همراه با زند گی نامه یی به قلم متقاضی(،) در یک کاتالوگ چاپ و منتشر می کنند. با توجه به اینکه چنین انتخابی صرفاً بر اساس پرداخت پول (و نه خرد جمعی گروهی از کارشناسان یک حوزه تخصصی و علمی) صورت می گیرد، اصلاً اعتبار علمی ندارد. اینکه در کشوری که در زمینه های تخصصی مربوط به پژوهش های کیهان شناسی، هنوز در مراتب ایجاد زیرساخت علمی اولیه (با استانداردهای علم نوین) است، مطرح شود که یوفوها و موجودات فرازمینی وجود دارند و به زمین رفت و آمد دارند، نه کشور را در علم پیش می برد و نه موجب توسعه کیهان شناسی است بلکه احتمالاً موجب فروش بیشتر داستان های علمی تخیلی (به صورت فیلم و کتاب) خواهد شد. اینکه هنوز ببینیم در کشور ما که مقالاتی با ترجمه (یا تالیف) بعضی متخصصان برای ترویج اکسیر جوانی یا افزایش قد یا زیباتر کردن افراد از طریق داروهای شیمیایی در بعضی مجلات علمی چاپ شود، نمایانگر آن است که هنوز این نوع باورها متاسفانه از سوی بعضی از دانشگران (یا حداقل با عنوان هایی که در مقالات چاپ شده نشان از تحصیلکرده بودن نویسنده یا مترجم دارد) پذیرفته می شود و همین افراد این مصداق های شبه علم را نیز (احتمالاً با انگیزه های تجاری) گسترش می دهند. اینکه برای انرژی درمانی، طب سوزنی و طب های جایگزین هنوز بعضی از مردم صف می بندند (و این در حالی است که بسیاری از محققان حوزه علم و تاریخ علم، این موضوعات را از مصداق های شبه علم می دانند نه پزشکی) و بعضی از رسانه های نوشتاری و رادیو و تلویزیون همچنان به ترویج آنها اقدام می کنند، نمایانگر آن است که باور به شبه علم همچنان نزد بعضی از مردم از باور به علم قوی تر است.
به هر حال طالع بینی، ستاره بینی، انواع پیشگویی (به ویژه پیشگویی قطعی زلزله،)، کف بینی، داستان های علمی تخیلی در مورد موجودات فرازمینی و موجودات زنده (شبه انسانی) که در زیر زمین زندگی می کنند (،) و ... همگی از مصداق های شبه علم است. واقعیت آن است که بعضی از بزرگان حوزه های تخصصی مختلف در زمان های گذشته نیز به بعضی از این مسائل (به باور من به دلیل علاقه به ترویج علم در میهن خویش) پرداخته اند، ولی نمی توان این نیت و قصد خیر را منبع و مستند صحت چنین تفکرات شبه علمی دانست.
بعضی از اطرافیان و نزدیکان این بزرگان نیز چنان با آب و تاب به موفقیت های کسب نشده و تخیلی آنها (و به آنچه گوشه کوچکی در واقعیت داشته) پرداخته اند و به همه کسانی که سعی دارند حقیقت را از افسانه، علم را از شبه علم و واقعیت را از خرافه متمایز کنند، می تازند که جایگاه والا و زحمات و شأن علمی و اجتماعی آن بزرگان را نادیده می گیرند، غافل از آنکه شأن علمی و اجتماعی آن بزرگان تنها با کنار گذاشتن هاله اوهام، به درستی شناخته می شود وگرنه تا ابد وضع به همین منوال خواهد بود و این دستاوردهای خیالی تنها موجب دلخوشی و رفع حس خودکم بینی عده یی و ارضای حس خودبرتربینی عده دیگری خواهد شد که با دنیای علم بیگانه اند، اما تایید دانشمندان واقعی و دلسوز را به همراه ندارد و موجب توسعه کمی و کیفی علم در کشور نمی شود.
اگر همان گونه که ادعا می شود، بسیاری از نظریات علمی بدیع در کشور ما مطرح و توسعه علم و فناوری را در بسیاری از نقاط دنیا یا کشورهای اطراف موجب شده باشد، در آن صورت انتظار داریم توسعه فناوری در کشور ما نیز بسیار راحت تر از آنچه امروز می بینیم، امکان پذیر باشد. در ضمن اگر این نظریه ها (آن گونه که ادعا می شود) تاثیرگذار بودند باید در جایی چاپ و منتشر می شدند و دیگر دانشمندان همان حوزه علمی، ادامه کار را پی می گرفتند و در نتیجه موجب گسترش کمی و کیفی آن حوزه می شدند و در نهایت مورد پذیرش جامعه علمی قرار می گرفت.همه می دانیم که واقعیت چنین نیست و ما هنوز در عرصه نظریه پردازی علمی مدرن وارد نشده ایم، البته در بسیاری از جنبه های تخصصی در آن راستا در حال تلاش هستیم و بعضی موفقیت ها (هر چند اندک ولی باارزش) کسب شده است. از مشخصات پرورش ایده های شبه علمی در ایران تلاش (گاه اغراق آمیز) برای بیان این نکته است که تمام جنبه های علم و فناوری نوین در گذشته های دور و نزدیک تاریخی ما ریشه دارد. اینکه تلاش های دانشمندانی که در محدوده تمدنی ایران و بین النهرین (با بیشترین نزدیکی فرهنگی و تمدنی به ما) می زیسته اند مورد بررسی و نقد و تحلیل تاریخی قرار گیرد، برای توسعه دانش تاریخ علم در ایران بسیار مهم است.
این کار لازم است و البته باید با بی طرفی، بدون تعصب، و همراه با واقع گرایی صورت گیرد. اگر چنین نباشد، حس ناسیونالیستی حاد برخی، موجب داستان سرایی درباره کارهای انجام نشده در گذشته می شود و در نهایت به خیالبافی هایی درباره پیشرفت های هرگز رخ نداده در تاریخ علم و فناوری منجر می شود. آنچه البته در این نوع شبه علم بروز بیشتری دارد، یک حس حقارت و عقب ماندگی تاریخی است که به شکل اغراق آمیز با تحریف تاریخ یا تفسیرهای خاص از بعضی از فعالیت های علمی دانشمندان گذشته و نمایاندن کار آنها به عنوان همانندهای علم مدرن و امروزی صورت می گیرد. گفته می شود آنچه امروزه کشف، منتشر یا اختراع یا به عنوان نظریه نوین مطرح شده، در واقع کار جدیدی نیست و همان است که دانشمندان ما در سده ها و هزاره های پیش کشف کرده اند بنابراین اولاً؛ ما (اجداد ما) زودتر به این دستاوردها رسیده اند و درثانی؛ آنچه دیگران به آن رسیده اند، باید با ذکر دستاورد گذشته ما صورت گیرد و آنها مدیون ما هستند(،)
در ایران اگر در پزشکی، به طب سنتی و طب سینایی به عنوان تاریخچه علمی پزشکی بپردازیم و کار پژوهشی در این زمینه انجام شود، قطعاً کار بسیار لازم و جالبی است که اکنون در پژوهشکده طب سینایی در تهران و مراکز دیگری در ایران دنبال می شود. ولی چگونه می توانیم (و اساساً چرا باید) تلاش کنیم که تمام دستاوردهای علم پزشکی نوین را که پژوهشگران پزشکی ایرانی نیز در آن سهیم هستند، به صورت تطبیقی و نعل به نعل به طب سینایی مربوط کنیم؟ نکته دیگر در این نوع شبه علم بیان قوانین علمی و جست وجوی مفاهیمی از یافته های نوین علمی در لابه لای اشعار و متون ادبی تاریخی است. به باور من انطباق مفهومی به طور کلی میان مفاهیم نوین و اشعار و متون کهن تلاشی است که گاهی (اگر حساب شده انجام شود) می تواند نشان دهد این نوع تفکر در زمان کهن نیز وجود داشته است، مثلاً این بیت از هاتف اصفهانی که به عنوان نماد در نشانه سازمان انرژی اتمی ایران مورد استفاده قرار گرفته است؛
دل هر ذره را که بشکافی/ آفتابیش در میان بینی
(از هاتف اصفهانی شاعر نیمه اول قرن دوازدهم هجری قمری، زاده اصفهان و درگذشته در قم).
نشان از وجود انرژی و نور (آفتاب) در دل ذره (اتم) دارد که به خوبی به کارکرد سازمانی علمی به نام سازمان انرژی اتمی در ایران می خورد و در سردر آن قرار گرفته است. با این کار و استفاده از این بیت طبیعتاً تلاشی نمی شود که گفته شود آخرین دستاوردهای علمی در زمینه اتم و انرژی اتمی مربوط به ۲۰۰ سال قبل و در ایران است بلکه تلاشی است برای بیان یک مفهوم و با وام گیری از ادبیات ایران و برای قرار گرفتن در نشانه این سازمان که سازمانی است جدید، مدرن و پیشرفته علمی و با دانشگرانی که در استاندارد های روز جهان در حال کارند. ولی اینکه مثلاً اندیشه های مولانا را به صورت کوانتومی ببینیم؛کاری که دکتر «محسن فرشاد» انجام داده است و به نظرم یک مطالعه تطبیقی است که با نیت و قصدی نیک انجام شده و انصافاً برایش زحمت هم کشیده است، ولی چه اصراری هست که ثابت شود نوعی خاص از شناخت (عرفان) که هفت سده پیش توسط «مولانا جلال الدین محمد بلخی» به زیباترین شکل بیان شده است، بر مفهوم جدید فیزیکی (کوانتوم) که مربوط به سده بیستم است، مربوط و منطبق بوده است؟ براساس آنچه در جامعه تخصصی پیرامون خود می بینیم، گاه با عبارت ها و گزاره هایی مواجه می شویم که به پایان یک دانش و امکان ناپذیر بودن توسعه در آن حوزه تخصصی اشاره دارد. آنچه موجب شده است این نوع نگاه ایجاد شود، در بعضی موارد نگاه استادان (فقط چند نفر در هر رشته) است که (به تعبیر دیگران) آنها خود را پایان علم و انتهای مسیر قابل طی شدن دانش در آن رشته دیده اند بنابراین امکان رشدی بیش از این برای نسل بعد از خود قائل نیستند.
● مقابله با شبه علم
برای مقابله می توان حداقل با پذیرش امکان صحت ادعاهای شبه علمی آغاز کرد. ابتدا باید پیش فرض قابل امتحانی را بر اساس ادعای شبه علمی ایجاد کنیم. در موضوع شبه علمی مطروحه یک متغیر وابسته و یک متغیر مستقل تعیین کنیم. چند متغیر کنترلی مستدل تشخیص دهیم. یک آزمایش مستدل برای آزمودن پیش فرض شبه علمی طراحی کنیم. آزمایش می تواند شامل یک آزمون و یک گروه کنترلی باشد. به این ترتیب شبه علم را در هر مورد به آزمون بکشیم.
● بعضی از ویژگی های روش علمی
- قابل آزمون و قابل ابطال است.
- ساده ترین نظریه یا نظریه همخوان با مشاهدات باید مورد استفاده قرار گیرد.
- وقتی مشاهدات و آزمایش های بیشتر دیگر با نظریه قبلی همخوان نبود، آن نظریه یا کنار گذاشته می شود یا اصلاح می شود تا نظریه جدید با مشاهدات و آزمایش های جدید همخوانی داشته باشد.
- تا هنگامی که انجام آزمایش ممکن است، باید تکرار شود.
- هیچ حقیقت مطلقی در علم نداریم، ولی عملاً در شرایطی می توان در ورای شک های منطقی به حقیقت های کلی دست یافت.
- داور نهایی حقیقت در علم، شاهد است نه چیزی که فرد دیگری آن را نوشته یا به آن معتقد باشد، حتی اگر آن فرد دانشمند مشهوری باشد.
- هیچ تعصبی (دگم) در علم وجود ندارد غیر از این جمله متعصبانه که؛ «در علم هیچ تعصبی نیست،» اگرچه بعضی دانشمندان متعصبند و مثل همه انسان ها تحت تاثیر عواطف و احساسات هستند.
- علم فقط به تحقیق در مورد جهان طبیعت می پردازد. در علم هیچ فرضی در مورد الاهیات یا فراطبیعت نمی شود.
- علم کاری با منظور (نیت) و مقصود ندارد. این موضوعات به فلسفه و الاهیات مربوطند. اینها مثال هایی از علوم هستند؛ نجوم، زمین شناسی، زیست شناسی، فیزیک، شیمی، باستان شناسی، دیرینه شناسی و یخچال شناسی.
● بعضی از ویژگی های شبه علم
- چیزی که به عنوان حقیقت بیان می شود، باوری است که نه قابل سنجش و نه قابل ابطال است، یا اگر هم باشد، ابطال شده است. البته این نوع ادعاها با زبان و لحن علمی بیان می شود.
- ادعاها اغلب مبهم و تا حدی بی معنی است، مثل مورد طالع بینی.
- حقایق یا اظهارات مسوولان و دانشمندان مشهور بنا شده است، یا بر مبنای نظر شخصیت های مذهبی یا متون مقدس. چنین حقایقی از دسته الاهیات است و علم نیست.
- بعضی انواع شبه علم در ذات خود جلوه هایی از متافیزیک و الاهیات دارند. بعضی از نمونه های شبه علم عبارتند از؛ یوفولوژی، علم آریایی (هیتلر)، خلاقیت گرایی (پروتستان، شاخه امریکایی (موریس))، خلاقیت گرایی (اسلام ترکیه عثمانی (هارون یحیی))و هومیوپاتی.
«هانری موریس» (۱۹۷۰) در کتاب «جهانشناسی انجیلی و علم مدرن» می گوید؛ «دلیل اصلی اینکه سیل سراسری در جهان به عنوان حقیقت تاریخی و وسیله اولیه تفسیرهای زمین شناختی است، آن است که خداوند در انجیل آن را بیان می کند. هیچ مشکل زمین شناسی (واقعی یا خیالی) اجازه ندارد در حقایق روشن و بیان لازم این متن مقدس تردید کند.» وی می افزاید؛ «تنها راهی که می توان به سن حقیقی زمین دست یافت، رجوع به خداوند است تا حقایق را به ما بگوید. او خیلی صریح در کتاب مقدس انجیل به ما گفته است چند هزار سال پیش، و نه بیشتر، این حقیقت رخ داده تا تمام سوالات زمان سنجی مربوط به زمین پاسخ داده شود.»
● وضعیت آموزش عمومی در ایران
کیفیت آموزش و پرورش در ایران و عدم انطباق آن با استانداردهای جهانی (فضای آموزشی، آرامش در محیط آموزشی، تعداد دانش آموزان در کلاس، محتوای دروس و...) از دید توسعه شبه علم قابل توجه است. به نکته های زیر به عنوان وضعیت آموزش عمومی در ایران باید توجه کرد.
- قدیمی بودن محتوای بیشتر کتاب های درسی
- تمرکز آموزش کیفی در مدارس پولی (غیرانتفاعی،؟)
- عدم نظارت کیفی بر مدارس و تمرکز بر پرورش سریع دانش آموزان که مفاهیم سرسری را خوب حفظ کنند.
- حجم بالای تکالیفی که علاقه یی برنمی انگیزد و بیشتر دانش آموزان را از علم و پژوهش دور می کند.
- یاد دادن مفاهیم ظاهراً علمی توسط مربیان و معلمانی که خود مفاهیم علمی را نمی دانند. این مفاهیم در یکی از دبستان های غیرانتفاعی دخترانه شمیران که بسیار معروف است در سال تحصیلی ۸۸- ۸۷ سر کلاس از سوی یکی از آموزگاران با ۲۸ سال سابقه کار بیان شده است.
- سیاره مشتری به دلیل داشتن مشتری زیاد به این عنوان نامیده شده(،)
- خانم «ماری کوری» همان دانشمندی بود که در نهایت کور شد (،)
● راه حل ها برای بهبود وضع آموزش عمومی
- افزایش سرمایه گذاری در بهبود کیفیت آموزش عمومی
- مرور انتقادی برنامه های آموزشی مدارس توسط گروه های تخصصی مستقل (که یا در نهادی غیر از آموزش و پرورش یا در بخش خصوصی و با کیفیت بالا به نقد برنامه ها بپردازند)
- عدم استفاده از برنامه های آموزشی سفارشی در آموزش و پرورش
- ایجاد برنامه های مشارکت در پژوهش های علمی برای دانش آموزان
- بالا بردن استاندارد روزنامه نگاری
- حمایت و توسعه از رسانه های جایگزین (اینترنت و...)
دکتر مهدی زارع
معاون پژوهش و فناوری پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید