شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


یک راه حل ساده


یک راه حل ساده
چندین مولفه مهم و اساسی دست به دست هم دادند تا «مثل هیچ کس»؛ مجموعه مناسبتی شبکه دو سیما را نسبت به سه مجموعه تلویزیونی پخش شده در این ایام، متمایز و در جایگاه قابل دفاعی قرار دهد. عبدالحسن برزیده کارگردان سینمای دفاع مقدس در سال های قبل، یکی دو حضور کمرنگ و نسبتاً ناموفق در تلویزیون داشت.
برزیده این شانس را به دست آورد که در فرصتی بیشتر از شش ماه، کاری را سر و سامان بدهد و کارگردانی کند. این مدت برای سه کارگردان دیگر یعنی سیروس مقدم، سعید سلطانی و رضا عطاران کمتر از سه ماه بود. اولین مولفه مهمی که سریال ماه رمضانی شبکه دو سیما داشت، فرصت کافی برای تولید بود.
تصور کنید یک گروه در کمال آرامش در مدت زمانی سه برابر تولیدات رقیب، تمام تلاش شان را به کار برده اند تا در حد بضاعت شان، کاری نسبتاً کم عیب تولید کنند. این مولفه مهم که گروه تولیدکننده به بهترین وجه ممکن از آن استفاده کرده اند، در وهله نخست، حاصل مدیریت شبکه دو سیما است. مدیریتی که با برنامه ریزی دقیق و آگاهانه، اعتبار خود و اعتماد مخاطبانش را الله بختکی به چند تهیه کننده و کارگردان نداد و با علم به عدم فرصت کافی برای ساخت کاری بهتر، به بضاعت خود قناعت کرد. فیلمنامه مثل هیچ کس، در مدت زمانی حدود دو سال توسط علی اکبر محلوجیان نوشته شده است. مدت زمانی نسبتاً زیاد نیز مدیریت شبکه، فرصت ارزیابی آن را داشته. کارگردان و دیگر عوامل تولید نیز از این فرصت استفاده کرده اند. تا اینجای کار، مدیریت شبکه دو سیما که سال ها در عرصه تولید فیلم و سریال، دارای انواع و اقسام تجربه های قابل تامل است، به عنوان یکی از مهم ترین مولفه ها عمل کرده است. از زاویه یی دیگر می توان همین مولفه را نگاه کرد. در نظر بگیرید «مثل هیچ کس» در پخش هفته یی و در فرصتی که شبکه های دیگر، سریال های قابل تاملی را پخش می کردند، به روی آنتن می رفت. بی شک در چنین وضعیتی «مثل هیچ کس»، کمتر شانسی برای دیده شدن داشت.
بنابراین سریال ماه رمضانی شبکه دو سیما، در بهترین فرصت ممکن پخش شد تا برخی از کاستی های آن کمتر دیده شود. بیشترین آسیب را سه سریال مناسبتی رمضان امسال از ناحیه فیلمنامه دیدند. این آسیب از دو وجه زیبایی شناسی و محتوایی وجود داشت و نمی توان حجم انتقادات به سریال های ماه رمضان امسال را تنها متوجه کسانی دانست که از دریچه ممیزی و نگاه های نظارتی به نقد یک اثر نمایشی می روند.
این آسیب در وهله نخست، ناشی از عدم توانایی فیلمنامه نویسان این تولیدات نیست. فیلمنامه نویسان سریال های مناسبتی، از دو عامل زمان محدود و نظارت های بیش از حد و وسواس های مختلف، کارشان با لطمه های زیادی روبه رو می شود. این مساله در بین خیلی از فیلمنامه نویسان مشهور است که کمتر حاضر می شوند، تن به کاری مناسبتی بدهند و تا حد امکان از چین مهلکه یی گریزان هستند. در میان فیلمنامه نویسان سریال های مناسبتی ماه رمضان امسال، لااقل علیرضا افخمی و سروش صحت، از توانایی بیشتری نسبت به آنچه امسال از آنها پخش شد، برخوردار هستند. بی شک اگر علی اکبر محلوجیان فیلمنامه نویس «مثل هیچ کس» در شرایطی به مانند سروش صحت و علیرضا افخمی قرار می گرفت، معلوم نبود نتیجه کارش چه چیزی از آب درمی آمد.
این مثال در مورد کارگردانی عبدالحسن برزیده نیز صدق می کند و می توان گفت اگر برزیده نیز به مانند سعید سلطانی، رضا عطاران و سیروس مقدم در فرصت اندک و شرایط خاص و شتابزده مورد تولید قرار می گرفت، به حتم خروجی اش اگر بدتر نمی شد، بهتر هم نمی شد.
بااطمینان می توان گفت زمان کافی مهم ترین مولفه یی است که با برنامه ریزی مدیریت شبکه دو سیما، تبدیل به یک امتیاز غیرقابل انکار شد. هر سریالی در ایام مناسبتی رمضان از شبکه های سیما پخش شود، شانس دیده شدن را پیدا خواهد کرد.
تجربه این سال ها نشان داده است که دیده شدن در این ایام، الزماً برگ برنده برای گروه تولید نمی تواند باشد و از ظرفیت بالایی برای تخریب آن گروه برخوردار است. اتفاقی که امسال برای سریال «بزنگاه» افتاد و حجم بالای انتقادات باعث شد تا مسیر فیلمنامه به کلی عوض شود و«بزنگاه» تبدیل شود به یکی از پردردسرترین کارهای گروه سازنده اش، از نویسنده گرفته تا کارگردان و تهیه کننده. شاید اگر سریال رضا عطاران در ایام رمضان و در ساعت پرمخاطب تلویزیون پخش نمی شد، اگرچه چیزی نه به نویسنده اش و نه به کارگردان اش، اضافه نمی کرد، اما این همه مشکل هم ایجاد نمی کرد. «مثل هیچ کس» برخلاف «بزنگاه» از محتوایی برخوردار بود که آن را تبدیل به مناسبتی ترین سریال ماه رمضان تبدیل کرد. تشخیص این نکته که چه سریالی باید در چه زمانی پخش شود، یکی از مهم ترین نکته هایی است که مدیران یک شبکه باید به آن اذعان داشته باشند. در ایام ماه مبارک رمضان، جامعه از حال و هوایی برخوردار است که بیشتر جنبه معنوی به خود می گیرد. قرار است سریال های پخش شده در این ایام نیز چنین روحیه یی را تقویت کنند. حداقل بخش عمده یی از مخاطبانی که در این سال ها، به تماشای سریال های مناسبتی عادت کرده اند چنین توقعی را دارند؛ چیزی که تنها سریال «مثل هیچ کس» به آن نزدیک شد. تا اینجای کار، مولفه هایی که به نفع سریال «مثل هیچ کس» تمام شده، تماماً چیزهایی هستند خارج از متن خود سریال و در حاشیه آن قرار می گیرند.
«مثل هیچ کس» دارای فیلمنامه یی قوام یافته، با سوژه یی کهنه و نخ نماست که بارها تکرار شده و حتی به نوعی تکرار همان نگاهی است که محلوجیان در«پدر سالار» به آن پرداخته. کارگردانی برزیده نیز به برجسته شدن این نگاه کهنه و نخ نما به شدت کمک کرده. در نظر بگیرید همین فیلمنامه را مثلاً محمدرضا هنرمند می ساخت و از بازیگرانی استفاده می شد که از قابلیت بالاتری در درونی کردن نقش و پرورش شخصیت ها برخوردار بودند. فراموش نکنید که «زیر تیغ» فیلمنامه محلوجیان، اگر که پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا و آتیلا پسیانی را نداشت و هنرمند آن را کارگردانی نمی کرد، چیزی می شد در حد همین «مثل هیچ کس».
نوید برنگی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید