پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


طرح متهورانه یک واقعیت ملتهب


طرح متهورانه یک واقعیت ملتهب
مجموعه تلویزیونی «ساعت شنی» که با رویکردی متفاوت به طرح آسیب‌های اجتماعی و بالاخص مشکلات زنان جامعه پرداخته، با بهره بردن از بازیگران درجه یک و پایبندی به اصول درام مورد اقبال مخاطبان قرار گرفت.
اما بیان موضوعاتی که بعضا طرح آنها در کانون خانواده نگران‌کننده و حساسیت‌برانگیز است، واکنش‌های متفاوتی در پی داشت. به همین بهانه در گفت‌وگو با کارشناسان و صاحبنظران حوزه‌های مختلف به بررسی‌ کم و کیف مجموعه و تاثیر مثبت و منفی طرح این مسائل در رسانه پرمخاطب تلویزیون پرداختیم.
مسعود بهبهانی‌نیا (فیلمنامه‌نویس)، محمدتقی فهیم (منتقد)، حسین آقاجانی (جامعه‌شناس)، سیدحمیدرضا محتشمی (مشاور خانواده و سردبیر ماهنامه تدبیر زندگی) در متن پیش‌رو به بررسی این تجربه رسانه‌ای پرداخته‌اند.
● لزوم طرح آسیب‌های اجتماعی در تولیدات داستانی
مسعود بهبهانی‌نیا، فیلمنامه‌نویسی که اولین ملودرام ۹۰ شبی (نرگس) را برای تلویزیون نوشته است، به لزوم طرح مسائل و آسیب‌های اجتماعی در رسانه ملی تاکید دارد.
او معتقد است: تلویزیون در همه جای دنیا، فراتر از یک رسانه به عنوان یک نهاد فرهنگساز کارکردی به مراتب موثرتر از نهاد خانواده و مدرسه پیدا کرده است. تاثیر برنامه‌های تلویزیونی بر جوانان و نوجوانان گاهی از تاثیرپذیری از گروه همسالان هم فزونی می‌گیرد.
قطعاً رسانه ملی وظیفه دارد با طرح مسائل و آسیب‌های اجتماعی و واکاوی علل و عوامل آنها، در جهت ارتقای فرهنگ جامعه، تصحیح رفتارهای غلط و پیشگیری از وقوع بزه و جرائم اجتماعی و کمک به ساخت جامعه‌ای سالم گام بردارد.
محمدتقی فهیم، منتقد و روزنامه‌نگار ضمن تایید سخنان بهبهانی‌نیا می‌افزاید: فیلم‌ها و مجموعه‌های قوی و غنی به‌خصوص با رویکرد اجتماعی موجب ارتقای سطح درک و میزان اعتماد مخاطب نسبت به رسانه می‌شود. در حال حاضر رسانه ملی از سوی بیگانگان متهم می‌شود که ممیزی شدیدی بر آن حاکم است و از سوی برخی جریانات و گروه‌های سیاسی نیز متهم به تک‌صدایی است. تهیه و پخش آثاری چون مجموعه تلویزیونی «ساعت شنی» اتهام‌زدایی می‌کند ولی دلسوزان در رسانه باید اینگونه کارها را با نظارت و کنترل بیشتر و رعایت حریم خانواده‌ها روی آنتن بفرستند.
دکتر حسین آقاجانی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه معتقد است: تاثیر فزاینده تلویزیون بر اقشار مختلف جامعه نشان‌دهنده مهم‌ترین تحولی است که طی سه دهه اخیر در وسایل ارتباط همگانی به وجود آمده است. افراد جامعه متناسب با شرایط و جایگاه خانواده ساعاتی را به تماشای برنامه‌های تلویزیون اختصاص می‌دهند. مطالعات و پژوهش‌های مختلفی نیز در زمینه تاثیر تماشای تلویزیون بر رفتار اقشار مختلف جامعه انجام شده است.
جایگاه تلویزیون به عنوان زمینه‌ساز افکار عمومی یا نگرش‌های اجتماعی قابل تامل است و به قولی این رسانه موجد نگرش‌های کلی فرهنگی در مخاطبان است. در قالب درام، داستان یا سریال می‌توان عناصر فرهنگی مورد نظر را به مخاطب القا کرد.آقاجانی در ادامه می‌افزاید: به تصویر کشیدن پدیده‌های اجتماعی، کارسختی است، اما سوژه‌های ملی، واقعیت‌هایی که در بطن جامعه وجود دارد و حتی سوژه‌هایی که مناسبات خانوادگی دارند نباید از دید فیلمسازان و کارگردانان کشورمان پنهان بماند.
● ساعت شنی در بوته نقد
«این مجموعه با ساختارشکنی در قالب و محتوا تجربه تازه‌ای را در معرض قضاوت عموم گذاشته است.»
بهبهانی‌نیا ضمن اعلام این مطلب می‌افزاید: در قالب و ساختار این مجموعه داستانی اتفاق تازه‌ای افتاده است.
ریتم تند، روایت‌موازی چند خط داستانی، حرکت‌های پرشتاب دوربین، زاویه‌های خاص، نماهای دفرمه، لنزها و افکت‌های نامتعارف، نمایش پی‌اووی و کابوس‌ها و فلاشبک‌ها با تکنیک‌های کامپیوتری از جمله این نوآوری‌هاست و اما در محتوا، قصه و درونمایه هم طرح نسبتا بی‌پرده برخی مسائل اجتماعی و نمایش کلکسیونی از زنان آسیب‌دیده، این مجموعه را دیدنی و بدیع ساخته است. اضافه کنید حضور و نقش‌آفرینی بیش از ۱۰ نفر از بازیگران درجه یک سینما و تلویزیون که معمولا در حد بضاعت و برآوردهای مالی مجموعه‌های متداول نیست.
فهیم «ساعت شنی» را از منظر ساختار یا فاکتورهای تامین‌کننده موفق ارزیابی کرده و معتقد است: بهرام بهرامیان، به خوبی ساختار تو در تو، پیچیده و در عین حال جذاب را با عوامل سنجیده مدنظر قرار داده است.
فهیم بازی‌های پرجان، ریتم و ضرباهنگ موسیقی و دیگر عواملی که منجر به چفت و بست داستان شده را از شاخصه‌های موفقیت مجموعه بیان کرده و می‌افزاید: ساعت شنی با کلیشه‌ها و رویکردهای عوامانه که در سریال‌ها به کار گرفته می‌شود مقابله آشکار داشته و طرحی نو در انداخته است. به جز تعداد معدودی از مجموعه‌های تاریخی، اغلب سریال‌ها اصول دراماتیک را رعایت نکرده و نسبت به کشمکش‌های درونی و بیرونی در قالب پرداخت کاراکترهای باورپذیر کم توجه‌اند؛ اما این مجموعه به اصول درام پایبند بود و فرصتی ایجاد کرده تا علاقه‌مندان جدی مجموعه‌های تلویزیونی یک درام خوب را در قالب سریال ببینند.
سیدحمیدرضا محتشمی، مشاور خانواده و سردبیر ماهنامه تدبیر زندگی، منظر روانشناسانه اثر را مدنظر قرار داده و می‌گوید: «ساعت شنی» در زمینه فیلمنامه ‌و بازیگری بسیار قوی عمل کرده و از بعد روانشناسی نیز به خوبی معضلات و مسائل اجتماعی را مطرح کرده است. در هر برنامه‌ای که نگرش علمی و روانشناسی گنجانده شود مطمئناً با استقبال مواجه خواهد شد. نمونه بارز این مدعا فیلم سینمایی «آتش‌بس» ساخته تهمینه میلانی است که بحث آشتی با کودک درون را آموزش می‌داد. حال سریال «ساعت شنی» که به شکلی جذاب به طرح مباحث اجتماعی پرداخته نیز می‌توانست در دل داستان با خلق کاراکتری جذاب به آموزش تعالیم اجتماعی ـ روانی بپردازد. بیماری روانی و تحلیلی که برای دختر فرضی دکتر گلستان ارائه می‌شود کارشناسانه و اصولی است اما رفتار روانپزشک و روانشناس تصنعی بوده و نوع صحبت و کلماتی که به‌کار می‌برد مغایر با علوم روانشناسی است نورپردازی اتاق نیز حس اضطراب و وحشت را القا می‌کند.
● آیا ساعت شنی روی خط قرمز است؟
اول بگویید خطوط قرمز چیست تا بعد متر کنیم و ببینیم این مجموعه به آنها نزدیک شده یا از آنها گذشته یا نه! خطوط قرمز هم مثل برخی مسائل دیگر نیاز به تعریف مجدد و بازشناسی دارد. ما تا به یک تعریف نسبتاً واحد نرسیده‌ایم همین مشکلات و سوء‌تفاهم‌ها را داریم، هر جا یک تعریفی دارد و هر زمان و نزد هر کس یکی جور، اینجا قرمز است آنجا نیست امروز قرمز است، فردا نیست.
مثلاً این خطوط قرمز از میان آلات موسیقی هم گذشته‌اند. برخی مثل سنتور، تنبک و تار قرمز می‌شوند اما برخی مثل دف، نی و طبل سفید البته فقط در صفحه تلویزیون چرا که در محافل و مجالسی که «همه» هستند «همه» سازها هم امکان حضور دارند».
بهبهانی‌نیا در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: «برخی محور داستان را که مسائل و مشکلات نازایی و رحم اجاره‌ای است و برای اولین‌بار مطرح شده نشانه این خط‌شکنی می‌دانند، برخی هم به سیاه‌نمایی مجموعه معترضند که دارد به بیننده القائات منفی می‌کند. اما به‌نظر من بیش از آنکه مجموعه به خطوط قرمز نزدیک شده باشد، طرح و تکرار مکرر واژه رحم اجاره‌ای است که حساسیت ایجاد کرده و نه سوژه و ماجراهای داستان».
فهیم، موضوع و محتوای مجموعه را بحث‌انگیز پرسش‌انگیز و مهم‌تر از همه حساسیت‌برانگیز خوانده و می‌افزاید: همواره نمایش‌های اجتماعی با دیدگاه‌های موافق و مخالف بسیاری روبه‌رو می‌شود و هر کس از ظن خود یار آن می‌شود. همه افراد متناسب با میزان شناخت‌شان از مقوله‌های اجتماعی، اندوخته‌های ذهنی و ارتباط با جامعه به تحلیل مسائل اجتماعی می‌پردازند.
افراط در بیان بی‌پرده برخی آسیب‌های اجتماعی اعتراض برانگیز است. در چنین آثاری بازنمایی و تحلیل محتوای اجتماعی مسائل کفایت می‌کند. یک مجموعه می‌تواند مقوله‌های مختلف جامعه را مورد نقد قرار داده و به چالش بگیرد امانباید حریم‌شکنی کرده و فرهنگ بااصالت رایج در کشور را که باعث انسجام خانوادگی می‌شود، دچار خدشه کند. در سریال «ساعت شنی» نیز موضوع محوری داستان (رحم اجاره‌ای) به خط‌قرمزها تعرض نکرده و این مساله از سوی فقها هم پذیرفته شده است اما محتوا یا حاشیه‌های این موضوع که افراط شده، حساسیت‌برانگیز است.
طرح مسائل با لحن لمپنی، پرداختن به زنان حاشیه‌ای به شکل پررنگ و افراطی، خنثی بودن تمام مردها و غلبه فمینیسم سیاه بر مجموعه می‌تواند حساسیت‌برانگیز باشد. همه موارد ذکرشده را می‌توان با لحن و شیوه سالم‌تری به درام کشانده و دراماتیزه کرد.
به اعتقاد آقاجانی کارکردهای مثبت این مجموعه بسیار است و بدآموزی در این مجموعه وجود ندارد ضمن اینکه فضای دراماتیک داستان بینندگان را جذب کرده است.
محتشمی ضمن تایید صحبت‌های آقاجانی ایجاد محدودیت سنی برای تماشای برنامه را غیرضروری اعلام کرده و می‌افزاید: چنین راهکارهایی نه کاربرد دارد و نه ضرورت. همه اقشار جامعه و هر کس به تناسب اندیشه خود می‌تواند از پیام‌های این سریال بهره‌مند شود. البته موضوع تخصصی مجموعه ضرورت تشکیل جلسات نقد و بررسی با حضور کارشناسان را ایجاب می‌کند و این صحیح نیست که اجازه دهیم مخاطب هر تحلیلی که می‌خواهد انجام دهد.
نرگس عاشوری
منبع : روزنامه تهران امروز