دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

راستگرایی افراطی اروپا در برابر اسلام


راستگرایی افراطی اروپا در برابر اسلام
قاره سبز این روزها شاهد تحرک دوباره هواداران گرایش های افراطی در عرصه های نژادی و ملی است. در این میان جمعی از راستگرایان افراطی با اندیشه راه اندازی موج دوم نحله راست افراطی در پارلمان اروپا قامت راست کرده اند. سرسلسله احزاب سیاسی این طیف از ۴ کشور اروپایی چندی پیش در وین پایتخت اتریش حلقه بستند تا در کانون قانونگذاری اتحادیه اروپا فراکسیونی از تندروهای راست را تشکیل دهند.
احزاب راستگرای افراطی «آزادی» اتریش به رهبری هاینس کریستین اشتراخه، جبهه ملی فرانسه به ریاست ژان ماری لوپن، ولامس بلانگ بلژیک به رهبری فرانک فان هکه و «آتا کا»ی بلغارستان به رهبری فولن سیدورف در وین طرح های خود را برای ایجاد حزبی اروپایی و یکپارچه سازی گروه های پراکنده نئونازی و فاشیستی اعلام کردند آنها در مانیفست، هدف خود از ایجاد این حزب را حمایت از قاره اروپا دربرابر مهاجرت، گسترش اسلام و جهانی سازی بیان کردند.
سازمان دهندگان طیف جدید افراطیون خود را با هویتی تازه معرفی می کنند که به ادعای خود نه به راست تعلق دارد و نه به چپ. اشتراخه در کنفرانس خبری با شرکت لوپن در وین گفت: «هدف، گردهم آوردن نیروهای میهن پرست اروپاست. ما می گوییم، میهن پرستان سراسر اروپا متحد شوید زیرا تنها از این طریق می توانیم مشکلاتمان را حل کنیم.» وی در انعکاس دیدگاه های این گروه ها به مبانی طرح حزب جدید اشاره کرد و افزود: «این حزب بر مبنای سنت های مسیحی اروپایی خواهد بود.»
این رهبران راستگرا در نظر دارند خویشاوندان فکری خود را از سراسر قاره اروپا حتی کشورهای غیراتحادیه اروپا نظیر روسیه و صربستان به اردوی حزبی خود بکشانند و با بوروکراسی متمرکز اتحادیه اروپا نیز مبارزه کنند. فولن سیدورف با وارد آوردن تلنگری به احساسات ملی گرایانه اروپایی ها گفت: «مهم آن است که فدراسیونی از اروپایی های صادق اروپا داشته باشیم. ما برای ایجاد اروپایی فدرال متشکل از مجموعه سرزمین های پدری مان تلاش می کنیم. ما کشورهای فدرالیزه مرکزگرا نمی خواهیم.»
این گروه ها درصدد برآمده اند که اعضایی را از میان راستگرایان افراطی هلند، قبرس، کرواسی، صربستان، جمهوریخواهان آلمان و نئوفاشیست های ایتالیا در خود جذب کنند. حزب جدید افراطیون هنوز رسماً نامگذاری نشده است اما احتمال می رود که نام «حزب میهن پرستی» یا «حزب آزادی» اروپا بر آن نهاده شود. طبق برنامه اعلام شده، برای ایجاد یک حزب در سطح اروپا باید گروه هایی از ۲۷ عضو اتحادیه در تشکیل آن شرکت داشته باشند. حزب جدید برای آن که بتواند در پارلمان اروپا اعلام موجودیت کند باید از ۳ کشور دیگر اتحادیه اعضایی بیابد و تعداد کرسی های آن در پارلمان باید به ۲۰ برسد. تشکیلات حزبی راستگرایان در برنامه خود طرح های بلندپروازانه ای گنجانده و قصد دارد تعداد کشورهای عضو در این فراکسیون را به ۱۰ برساند اما جریان حزبی تندروها ابتدا باید از سد بتونی مخالفان راستگرایی افراطی بگذرد. حزب آزادی اتریش به عنوان میزبان و مدعی اصلی این طرح با پیکان انتقادات احزاب میهنی در اتریش روبه رو شده است. سوسیال دموکرات های اتریش (SPO) در حملاتی ویرانگر به افکار اشتراخه و همفکرانش گفته اند که ایجاد حزب ملی گرا و پان اروپایی جدید کاملاً بیهوده و مملو از تناقضات است.
حزب آزادی اتریش به عنوان یکی از احزاب مهم راست افراطی در اروپا در سال ۱۹۹۹ حدود ۲۷ درصد آرا را از آن خود کرد و به دولت ائتلافی راه یافت. اما از آن پس هواداران زیادی را از دست داد و اینک برای احیای هویت و جایگاه خود به نیروهایی خارج از اتریش و تحریک احساسات ملی گرایانه در سراسر قاره سبز روی آورده است. با این حال مخالفان اشتراخه پیشنهاد تأسیس این حزب را «ضداروپایی» توصیف کرده اند.
در پی شکست های پی درپی راستگرایان افراطی در هلند، فرانسه و اتریش احزاب محوری در این مقوله خود را با یک بحران جدی روبه رو دیده اند و اینک پروژه تازه ای را برای احیای قدرت در کشورهای خود و در سراسر اروپا تدوین کرده اند که ترویج افکار ضداسلامی و بدبینی به اتحادیه اروپا از ارکان تشکیل دهنده این بنای جدید است. به باور برخی از کارشناسان تأسیس این حزب و احتمال قدرت گرفتن برخی از احزاب ملی در کشورهای اروپایی یادآور ظهور فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان قرن بیستم است که این بار در شبکه ای گسترده تر و با اتکا به توان و جذبه ملی گرایان و راست های افراطی سراسر قاره تناسخ یافته است و امکان دارد با توجه به اقدامات چند سال اخیر مانند رشد کله پوستی ها، چاپ کاریکاتورهای توهین آمیز به پیامبر اسلام (ص) و ممنوعیت ساخت مسجد و مناره دامنه وسیع تری بیابد.
در شرایطی که بحث های فکری و سیاسی درباره هویت اتحادیه اروپا و نقش سنت ها و ویژگی های ملی در زندگی مردمان اروپا اذهان سیاستمداران و متفکران این قاره را به خود مشغول کرده، تلاقی شیوه های زندگی و فکری مردمان سراسر اروپا زمینه ساز برخوردهای تازه ای شده که تحولات اجتماعی افراطی نوینی را پدید آورده است. رویارویی اروپای غربی لیبرال با کشورهایی از شرق اروپا که میراث دار کمونیسم هستند و سرگردانی نسل دوم مهاجرانی از دنیای شرق یا آفریقا میان ادغام در سنت های غربی یا حفظ سنت های شرقی در کنار تبلیغات منفی نحله های منسجم ملی گرا علیه مسلمانان ـ که پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شدت یافته است ـ از جمله عوامل بسترساز برای رشد و نمو جریان های راست افراطی است.
افراط گرایی اروپا بویژه زمانی که به قدرت می رسید عمدتاً قومیت ستیزی را وجهه برجسته رویکردهای خود قرار می داد و امروز اسلام ستیزی را سرلوحه و الگوی پیشروی خود کرده است. گروه جدیدی که در اروپا این هدف را به پیش می برد مدعی است که می خواهد با برداشت های نو از اسلام مبارزه کند. این راستگرایان افراطی بشدت با عضویت ترکیه مسلمان در «کلوپ مسیحی اتحادیه اروپا» مخالف است و استقلال مسلمانان آلبانیایی تبار کوزوو را برنمی تابد.
● هویت، سنت، حاکمیت
رهبران راستگرایان افراطی ۴ کشور مذکور در اروپا فراکسیون «هویت، سنت، حاکمیت» (ITS) را که یک سال پیش در پارلمان اروپا به وجود آمد طرح و الگوی پروژه خود ساخته اند. این فراکسیون با حضور احزاب و نمایندگان افراطی از برخی از همین احزاب تشکیل شد اما دوام آن کمتر از یک سال بود و راه سقوط در پیش گرفت. ITS گروهی سیاسی متشکل از ۲۳ احزاب ملی گرا و راستی اروپا بود که منشور آن ۹ ژانویه ۲۰۰۷ امضا شد و یوزپ بورل رئیس پارلمان اروپا در ۱۵ ژانویه موجودیت آن را به رسمیت شناخت.
به رغم همه تلاش هایی که در برابر قدرت گرفتن آن صورت گرفت این حزب توانست منابع مالی خود را از پارلمان تأمین کند و به برخی کمیته های آن راه یابد. جبهه ملی فرانسه بیشترین عضو (۷ نماینده) در این گروه داشت و برونو گلنیش از همین حزب فرانسوی ریاست گروه ITS را عهده دار شد. معاونت این گروه برعهده اشلی موت نماینده ای مستقل از انگلیس بود که هم اکنون به جرم کلاهبرداری در زندان به سر می برد. با عضویت رومانی در اتحادیه اروپا در اول ژانویه ۲۰۰۷ ، ۵ نماینده حزب رومانی بزرگتر به گروه افزوده شدند. آمدن بلغارستان ۳ نماینده حزب آتاکا را به جمع افراط گرایان ملحق کرد ولامس بلانگ بلژیک هم ۳ نماینده داشت. حزب آلترناتیو سوسیال و حزب سه شعله ایتالیا، حزب آزادی اتریش نیز هر کدام یک نماینده داشتند. یک نماینده مستقل از رومانی را هم باید به این جمع افزود. در پی اظهارات نژادپرستانه الساندرا موسولینی نوه بنیتوموسولینی دیکتاتور فاشیست ایتالیا درباره رومانیایی ها، نمایندگان رومانی این گروه را ترک کردند. وی گفته بود کارگران و مهاجران رومانیایی در ایتالیا دست به جنایت می زنند و باید آن کشور را ترک کنند.
ITS تلاش زیادی برای یافتن اعضای جدید کرد اما نتوانست هواداران و عضوی بیابد و سرانجام ۱۲ نوامبر ۲۰۰۷ عمرش تمام شد.
منشور این گروه را «ضد مهاجرت، ضد قانون اساسی اتحادیه اروپا و ضد عضویت ترکیه در اتحادیه» توصیف کرده اند و برخی تحلیلگران عوامل فروپاشی آن را از میان این مقوله جست وجو می کنند. اما الساندرا موسولینی می گوید که ITS بیش از آن که سیاسی باشد یک گروه بندی فنی بود و تنها هویت سیاسی می توانست بقای آن را تضمین کند. امروز که گروه جدیدی از رهبران راست افراطی اروپا درصدد تشکیل آن هستند قرار است بر خاکستر ITS بنا شود و بخش زیادی از اهداف آن را احیا و پیگیری کند. ایدئولوژی راست افراطی در پارلمان اروپا از احزاب افراطی در کشورهای مختلف تغذیه می کند. این احزاب در اسکاندیناوی و مرکز اروپا از نفوذ بیشتری نسبت به سایر نواحی برخوردارند و تحت تأثیر و یا حمایت همین گروه ها بوده که گرایش های ضداسلامی و ضدمهاجرت در میان جوامع اروپایی رشد یافته است. مهمترین این احزاب به شرح زیر است:
▪ اتریش: حزب آزادی
این حزب در اواسط سال های دهه ۱۹۹۰ موفقیت هایی در انتخابات سراسری به دست آورد اما دراوایل هزاره سوم روبه افول نهاد و اینک به همراه سایر احزاب اروپایی در اندیشه احیای جایگاه خود است. عمده سیاست های این حزب بر مقابله با مهاجرت محوریت یافته است.
▪ انگلیس: حزب ملی بریتانیا
این حزب در میان گروه های سیاسی بریتانیا جایگاهی ندارد و یک حزب کوچک و حاشیه ای به شمار می آید. نام حزب ملی بریتانیا فقط در انتخابات ملی و شهرداری ها هر از گاهی شنیده می شود.
▪ دانمارک: حزب ترقی و حزب مردم
حزب ترقی در سال ۱۹۷۲ تأسیس شد و از همان ابتدای امر تلاش برای خروج مسلمانان از دانمارک را وجهه کار خود قرار داد. حزب مردم یک گروه انشعابی از حزب ترقی است اما به مهم ترین حزب راستگرای دانمارک مبدل شده است و کرسی های قابل توجهی را در پارلمان به دست آورده است.
▪ بلژیک: ولامس بلانگ
این حزب خواستار استقلال برای فلاندرهای هلندی زبان های بلژیک است و از خاتمه مهاجرت به بلژیک حمایت می کند. این حزب افراطی همچنین خواهان اخراج مهاجرانی است که نتوانسته اند در فرهنگ بلژیک جذب شوند.
▪ آلمان: حزب دموکراتیک ملی
این حزب اشاعه دهنده ایدئولوژی نئونازی است. اگرچه حزب دموکراتیک ملی در انتخابات جایگاهی ندارد اما گرهارد شرودر صدراعظم سابق آلمان تلاش فراوانی کرد تا فعالیت آن را ممنوع سازد.
▪ ایتالیا: اتحاد ملی و اتحاد شمالی
اتحاد ملی بارها به دولت های ائتلافی ایتالیا راه پیدا کرده و در انتخابات زیادی آرای قابل توجهی به دست آورده است. اتحاد شمالی نیز تا حدودی در سیاست این کشور مؤثر است و در سالیان اخیر تأکید فراوانی بر اخراج مهاجران بیکار از ایتالیا داشته است.
▪ هلند: فهرست پیم فورتوین
فورتوین رهبر این حزب به دلیل سیاست های افراطی در بهار ۲۰۰۲ به قتل رسید. با این حال هواداران وی با ادامه سیاست هایش توانستند حزب را به نیرویی قوی در عرصه سیاسی هلند مبدل سازند. فورتوین بشدت مخالف اسلام بود.
▪ فرانسه: جبهه ملی
این حزب در سال ۱۹۷۲ تأسیس شد و مهاجران آماج حملات آن هستند. جبهه ملی، مهاجران را عامل مشکلات اجتماعی و اقتصادی فرانسه می دانند. ژان ماری لوپن رهبر این جبهه در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۷ فرانسه از مدعیان اصلی تصدی رهبری الیزه بود.
هرمز برادران
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید