یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


ما و این توفیق اجباری!


ما و این توفیق اجباری!
یادش بخیر سالهای نوجوانی، ماه رمضان برای ما حال و هوای دیگری داشت. افطار که می کردیم، بلا فاصله می رفتیم جلسه قرآن محل. آن جلسه که تمام می شد، می رفتیم جلسه قرآن مسجد و بعد از آن هم دست جمعی با بچه ها می رفتیم فوتبال که اکثر اوقات هم تا نزدیکیهای سحر طول می کشید.
آن سالها تلویزیون مثل الآن انبوهی از سریالهای مختلف را از چند شبکه پخش نمی کرد و شوخی یا جدی، شاید یکی از دلایل اینکه وقتمان آزادتر بود هم، همین بود! البته این را هم می شود به حساب «توفیق» تلویزیون در جذب مخاطب گذاشت و هم به حساب «کم توفیقی» خودمان و دور شدن از آن جلسات و میدانهای فوتبال گل کوچک و ....
طی چند سال گذشته پخش سریالهای رمضانی از شبکه های مختلف سیما تبدیل به یکی از سیاستهای ویژه سازمان صدا و سیما شده و با توجه به استقبال خوب مخاطبان از این سریالها، رقابت سنگینی بین شبکه های مختلف در جهت ساخت سریالهای بهتر و مخاطب پسندتر در گرفته است.
این مسأله به خودی خود و با توجه به اینکه بسیاری از این سریالها از مضامین دینی و مذهبی برخوردارند و می توانند اثرات تربیتی سازنده ای داشته باشند، بسیار خوب است. برای نمونه می توان به سریال «او یک فرشته بود»، «صاحبدلان» و حتی نمونه هایی دیگر اشاره کرد که توانستند اثرات مطلوب و مورد نظر خود را بر جامعه بزرگ مخاطبان تلویزیون داشته باشند.
اما معمولاً هر فعالیتی وقتی دچار چرخه تکرار می شود، اگر متولیانش مراقبت نکنند، به ورطه روزمرگی و رفع تکلیف می افتد و این جاست که باید زنگ خطر را به صدا در آورد و قطاری را که دارد از مسیر و جهت اصلی خویش خارج می شود، به ریل اصلی خود و راهی که به مقصد امن ختم می شود، هدایت کرد.
امسال و در رمضان ۸۷ شاهد پخش سریالهایی هستیم که به گواهی عموم مخاطبان تلویزیون، جاذبه و شور و حال سریالهای سالهای پیش را ندارد.
در حقیقت می توان گفت، میانگین نمره ای که مجموع سریالهای رمضانی امسال تلویزیون کسب می کنند از سالهای پیش، خیلی پایین تر است.
اگر انتقادات رسانه ها و افراد مسؤول درباره بعضی از این سریالها و مسایل حاشیه ای آن از قبیل بدآموزیها و ترویج فرهنگی که هیچ تناسبی با فضای آکنده از معنویت این ماه ندارد را هم اضافه کنیم که این میانگین خیلی پایین تر خواهد آمد.
سؤال مهمی که در این جا مطرح می شود، این است که هدف اصلی صدا و سیما از پخش سریالهای رمضانی چیست؟ سرگرم کردن مخاطبی که در این ماه صبح را با دهان روزه به شب رسانده؟ انتقال پاره ای پیامهای دینی و اخلاقی؟ تلفیقی از این دو یا هدردادن وقت مخاطب؟
بدون شک رسانه ملی به هیچ وجه قصد هدردادن وقت انبوه مخاطبان خود را ندارد! پس باید پاسخ این سؤال را در بین سه گزینه اول جستجوکرد. مطمئناً بیشترین تلاش مسؤولان شبکه ها و برنامه ریزان تلویزیون تحقق یافتن گزینه سوم، یعنی سرگرم کردن مخاطب همراه با انتقال پیامهای انسانی و اخلاقی، است.
رسیدن به چنین هدفی نیازمند برنامه ریزی دقیقتر و نگاه هوشمندانه تری است. در غیر این صورت ممکن است کارهای تولید شده نه تنها به طور دقیق اهداف مورد نظر سازمان را تعقیب و تأمین نکنند، بلکه حتی با فرو غلتیدن در ورطه سطحی نگری و نگاه باسمه ای و رفع تکلیفی، در مسیری خلاف جهت مورد نظر حرکت کنند.
نبود نظارت و هدایت کافی باعث می شود گاه سازندگان سریالها، نویسندگان و کارگردانها هم دقت عمل لازم را در کار خود به خرج ندهند و خواسته یا خواسته زمینه تولید کارهایی ضعیفتر را فراهم آورند.
چیزی که امسال تا حد زیادی شاهد آن هستیم و به عنوان نمونه کار رضا عطاران که مخاطبان سیما و منتقدان، توقع بیشتری از او داشتند، اصلاً در اندازه های مطلوب ظاهر نشده و حتی انتقادات مختلفی را هم به دنبال داشته است.
به نظر می رسد، بعد از پنج شش سال از پخش اولین نمونه های سریالهای رمضانی وقت آن فرا رسیده که صدا و سیما به این بخش مهم از برنامه های ویژه خود نگاهی دوباره بیندازد و با برنامه ریزی به موقع، دقیق و هدفمند، از تولید و پخش سریالهای ضعیف و دقیقه نودی که همه توجیه آنها برای ضعف کارشان نبود زمان است، جلوگیری کند.
سریالهایی که به اذعان سازندگانشان، متن آنها درست چند دقیقه قبل از فیلمبرداری به دست کارگردان و بازیگران می رسد!
سید مصطفی حسینی راد
منبع : روزنامه قدس


همچنین مشاهده کنید