شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


آیا تلویزیون مروج زن سالاری است؟


آیا تلویزیون مروج زن سالاری است؟
در کنار انتقادهایی که از تلویزیون و برنامه های آن می شود، بحث گسترش «فرهنگ زن سالاری» نیز مطرح است.
این در حالی است که با نگاهی گذرا به فیلمها و مجموعه هایی که از ماه رمضان تاکنون پخش شده، می توان خلاف این نظر را دید.
چنانکه در اغلب آثار نمایش داده شده، شخصیتهای زن افرادی منفعت طلب، مادی گرا، ساده لوح و... تصویر شده اند.
برای نمونه می توان به «هستی» در مجموعه تلویزیونی میوه ممنوعه، دختران و همسر «خانواده افشاری» در یک وجب خاک، «غزل» در مجموعه راه بی پایان، و «پرستو و رعنا» در طنز چارخونه ... اشاره کرد.
اما طی چند ماه اخیر، این نوع نگرش با افراط بیشتری خودنمایی کرده است به طوری که شاهدیم در چند اثر تلویزیونی شخصیتهای زن دچار مشکلات روانی از جمله توهم بوده اند.
نمونه این گونه شخصیتها، «ماهرخ گلستان» در سریال ساعت شنی و «زرگل» در فیلمی به همین نام است.
به تازگی نیز شنیده شده، قرار است «عسل بدیعی» در فیلم تلویزیونی «اکباتان»، در نقش زنی نویسنده، مترجم و مبتلا به توهم ایفای نقش کند!
نکته جالب اینجاست که اغلب این شخصیتها زنانی تحصیلکرده و فعال در عرصه اجتماع هستند. هستی و غزل مهندس اند، ماهرخ گلستان پزشک زنان و ...
مقوله دیگر به نحوه پرداخت این آثار مربوط می شود. البته گر چه برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که ضرورتی ندارد در ارایه اثر هنری کاملاً بر مسایل تخصصی و علمی در همان زمینه تأکید داشت اما گاهی مشاهده می شود این نحوه پرداخت هنری برای مخاطب سؤال برانگیز شود.
برای مثال، در مجموعه ساعت شنی که در آن آسیبهای اجتماعی مطرح می شود، بحث رحم جایگزین به عنوان محور اصلی نمایش مطرح می شود.
در حالی که مخاطب که شاید خود نیز دچار معضل ناباروری باشد به این آگاهی نمی رسد که مهشید و مینا دو زن کاندیدای این مقوله، شرایط رحم جایگزین را ندارند. زیرا بنا بر اصول پزشکی در این زمینه، مادر جایگزین باید یک دوره بارداری سالم را طی کرده باشد حال آنکه مهشید و مینا هیچ کدام دارای این شرط نیستند.
همچنین والدین واقعی و مادر جایگزین نباید به طور مستقیم با یکدیگر مرتبط باشند که این امر نیز در ساعت شنی نادیده گرفته شده است.
نکته دیگر در ارایه سیمای زنان در تلویزیون را می توان معضل همیشگی غیرواقعی بودن این تصاویر دانست.
برای نمونه، پلیس زن در «بی صدا فریاد کن» و «روجا» در فیلم سینمایی به همین نام از این ضعف برخوردار بوده اند.
در صورتی که این دو اثر سعی دارند سیمای فعال و تأثیرگذار از زن ارائه دهند. اما هیچ گونه نمود عینی از این فعالیت در رفتار و کردار شخصیت زن دیده نمی شود. «روجا»، به عنوان دختر تحصیلکرده که قرار است نماینده شورای روستا نیز شود، در واقع کپی ناقص و ناشیانه ای از شخصیت «زینت» و خاله سارا با بازی آتنه فقیه نصیری است.
با این تفاوت که شخصیت زن فیلم روجا با لباس رسمی میان مردمان آبادی که همه لباس بومی خود را پوشیده اند حرکت می کند و با وعده دادن قرار است زنان و خانواده های روستایی را توانمند کند.
به هر حال رویکرد جدید تلویزیون و پرداختن بیشتر به مسایل زنان و واگذاری بازی نقشهای تأثیرگذار به زنان می تواند توسط عده ای به ترویج زن سالاری تعبیر شود اما بررسی آماری و دقیق، تلویزیون را از این مقوله مبری می کند.
محبوبه علیپور
منبع : روزنامه قدس