شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نتیجه تخریب خودی به دست خودی


نتیجه تخریب خودی به دست خودی
مدریریت شهرها موضوعی است که حداقل قانونگذاری در مورد آن در کشور ما از قدمتی یکصد ساله برخوردار است . از نخستین لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در سال ۱۲۸۵ هجری قمری تا به امروز قوانین متفاوتی در این عرصه به تصویب رسیده است .
انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام راحل ، سلسله جنبان نهضت دینی و میهنی ملت ، فصل تازه ای از احیای حقوق ملت را در این سرزمین استبداد زده گشود و ملتی رهیده از ظلم و ستم سالیان برای نخستین بار ، انتخاب سرنوشت را تجربه نمود اما در میان وقایع صدر انقلاب ، فرمان معمار کبیر آن در اردیبهشت پنجاه و هشت در خصوص تشکیل شوراها نشانه ای بود از قصد امام و ملت برای بسط نظامی که از خردترین سطح تا عالی ترین مرتبه آن ، تاثیر رای مردم به روشنی در آن قابل مشاهده باشد .
رای و حضور مردم در صحنه های مختلف ، بزرگترین سرمایه نظام بوده و هست و کاستی ها و لطمات وارده در حوزه سرمایه های فیزیکی و مالی ناشی از جنگ تحمیلی ، توطئه های دشمنان ، تحریم ها و … از ناحیه افزایش سرمایه اجتماعی جبران گردید. ظرفیت شوراها که بستر ساز حضور بسیاری از مردم در چرخه تصمیم سازی و تصمیم گیری و اداره امور به شمار می آید یکی از کامل ترین اشکال تعامل اجتماع و حاکمیت است که سطح اعتماد ، اتصالات شبکه ای ، اقتدار، تحکیم هنجار های اجتماعی و همبستگی را به اوج می رساند .
دوران دفاع مقدس دوره ای بود که ظرفیت مشارکت مردم به کامل ترین وجه و در بستر بسیج محقق گردید اما در سال های پس از آن ، محور اصلی توسعه به جای سرمایه اجتماعی به سوی سرمایه فیزیکی سوق یافت که با توجه به ویرانی های ناشی از هجوم ددمنشانه دشمنان اولویت بیشتری داشت ولی می توان به این واقعیت اذعان کرد که می شد با استفاده اکمل از سرمایه های اجتماعی و انسانی ، روند توسعه را به شکلی دیگر و شاید بهتر بپیماییم .
شوراها محملی هستند که می توانند جنبشی اجتماعی را با هدف پویایی و توسعه جامعه ، سامان دهند و شورایاری ها ، بازویی بسط یافته در خردترین حوزه های اجتماعی و در بعد محلات برای انتقال آرام مطالبات مردم و ایفای کارکرد حوضچه های آرامش و تحقق خواسته ها در چرخه ای مدنی هستند و امروز که به فضل خدا و تلاش همه تلاش گران ، باور مندان ، محققین و بدنه اجتماعی ، نهاد شوراها ریشه هایی محکم یافته است ، زمان آن فرا رسیده تا از تمامی ظرفیت های موجود در قانون اساسی ، به ویژه پیش بینی های اصول شش و هفت و همچنین اصول صد تا صد و شش ، مقررات سند چشم انداز، سیاست های کلی ، برنامه های توسعه و … برای دست یابی به وضعیت آرمانی تعریف رابطه شورا با سایر قوا ، جایابی آن در نقشه مهندسی اجتماعی، تحقق مدیریت محلی و گذار از شورای شهرداری به شورای شهر استفاده گردد و این بحث امروز در سطوح مختلفی در حال پیگیری است که همیاری و حضور تمامی کارشناسان و نخبگان را می طلبد .
شوراها توانمندند و شاهد صادق بر این مدعا ، موفقیت هایی است که از راهگذار فعالیت شورایی در کشور به دست آمده و یکی از این دست آوردهای غرور آفرین و شادی بخش ، حضور نام برادر بسیجی ، جهادی و شهردار محبوب تهران دکتر محمد باقر قالیباف در جمع یازده شهردار برتر جهان است .
این موفقیت نشان می دهد که تعامل مثبت شورا با مدیران بر محور کار و منافع مردم ، می تواند پیام آور دست آوردهایی باشد که توجه ناظران جهانی را نیز به خود جلب نماید و این پیروزی نه فقط محدود به ایشان که متعلق به مجموعه مدیریت شهری ، شورایاری ها ، کارکنان شریف شهرداری و مردم خوب و شریف شهر است که با تبدیل تهران به شهری پویا و کاری زمینه انتخاب شهردارمان را در زمره برترین شهرداران جهان فراهم سازد. در کسب این موفقیت علاوه بر توان ، تخصص ، تعهد و انگیزه بالای خدمتی شهردار عزیز ، نباید از نقش ریاست محترم و اعضای شورا ، مدیران شهرداری ، کارکنان ، شورایاران و به ویژه مشارکت و همراهی مردم گذشت .
بنده این موفقیت را به مردم عزیز ، شهردار محترم و مجموعه مدیریت شهری و دولت محترم تبریک گفته و امیدوارم این موفقیت زمینه ساز پیشرفت های بیشتر کاری در تمام حوزه های شهری باشد . اما نباید فراموش نماییم تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله داریم.
بارها اشاره نموده ام که در شهری زندگی می کنیم با هوایی ناگوار همراه با سمومی مهلک ، ترافیکی نا روان و توان فرسا ، محیط زیستی با تخریب های فراوان ، تخلفات ساختمانی عدیده که گاه منجر به فجایعی چون حادثه ساختمان سعادت آباد می شود ، شهری نامهربان با کودکان ، زنان ، سالخوردگان ، معلولین و بیماران که بدون در نظر گرفتن محدودیت ها و مسایل آنها رشد و توسعه یافته است و مطالبات بسیار مردم که مغفول و یا بی پاسخ باقی مانده ، گاه و بی گاه اغراض و امیال سیاسی بر امور مردم سایه می افکند و گروکشی ها با هدف وزن کشی سیاسی با هزینه کردن حق شهروندان به انجام میرسد و نکات بسیار دیگر .
سوال اینجاست که سهم شورا در این میان چیست ؟ در کنار نکته اول که همانا تلاش برای رسیدن به نقطه مطلوب با بازتعریف امور محلی و واگذار ی آنها به مدیریتی واحد تحت اشراف و نظارت شوراها به شمار می آید ، برای امروز و شرایط فعلی به نظر می رسد دو نکته شاه بیت مطالبات و خواست های مردم تهران از نمایندگان خودشان است :
۱) نظارت
۲) اخذ تصمیم مبتنی بر حداکثر کار کارشناسی
نظارت حقی است برای مردم که در سازوکاری مردمسالارانه آن را به ما به عنوان نمایندگان شان تفویض نموده اند تا اگر کاستی ، قصور ، اهمال یا تقصیری در امور وجود داشت با ابزارهای نظارتی به اصلاح آنها همت گماریم .
علی رغم تلاش های بسیار دوستان معاونت نظارت ، گمان نمی کنم تردیدی وجود داشته باشد که ، حجم وسیع حوزه های نظارتی با این ساختار و تعداد کارکنان قابل جمع نیست و نتیجتا یکی از مهم ترین فلسفه های وجودی شورا با چالش رو به رو می شود که اولا نتیجه اش برداشت بی تفاوتی از شورا نسبت به کاستی ها و تخلفات در بین مردم شده و ثانیا جز با تغییر ساختار و ایجاد ظرفیت های بیشتر قابل اصلاح نیست .
از دیگر سو مردم حق تصمیم گیری در امور را نیز به ما واگذار کرده اند. آیا کسی هست که ادعا نماید اخذ تصمیم ، آن هم برای کلان شهری چون تهران با حوزه های متنوع و متکثر ، بدون انجام کار کارشناسی بایسته و شایسته قابل انجام یا نتیجه اش قابل دفاع و مثمر ثمر باشد ؟ آیا ظرفیت های کارشناسی و پژوهشی موجود در کمیسیون های تخصصی با ساختار فعلی علی رغم زحمات فراوان کارشناسان آن ، تکافوی این نیاز را می نماید ؟
بنده به عنوان پیشنهاد دهنده طرح ایجاد مرکز پژوهش ها در شورا ، بار دیگر توجه هیئت رییسه و اعضای محترم را به ضرورت تشکیل سریع تر مرکزی برای انجام مطالعات و پژوهش های لازم در حیطه فعالیت های شورا و مصوبات آن را یادآواری نموده و امیدوارم با تحقق سریع تر این امر شاهد هرچه پر بار تر شدن مصوبات شورا باشیم . اما سخن آخر کلامی است خطاب به فعالان سیاسی به عنوان عضوی از جامعه و نماینده مردم .
روزها که می گذرند و تقویمی که قسمت های رفته آن حجم بیشتری می یابند یادآور آن است که عمرخدمتی دولت نهم به پایان خویش نزدیک شده و در انتهای چهار سال ، مردم بار دیگر دست به انتخاب خواهند زد . فضای جامعه نیز کم کم متاثر از این رویداد مهم می شود و توجه جهان نیز به این انتخابات خواهد بود .اما در این میان یک نگرانی در کنار امیدهای ناشی از به صحنه آمده دوباره مردم و شکوه مشارکت شان به ذهن می آید و آن چیزی نیست جز بداخلاقی های سیاسی که چند سالی است مانند ویروس به پیکر فعالیت ها وارد شده است .
نمی توان حجم تخریب ها و توهین هایی که در جریان انتخابات گذشته وجود داشت و حتی موضع گیری رهبر معظم انقلاب را موجب گردید از یاد برد و امروز هم نگرانیم که نکند فردا تعدادی از نخبگان ملت که با گذر از صافی های قانونی و با کوله باری از تجربه پای به میدان کسب آرای مردم خواهند گذاشت ، هدف تیغ تیز تخریب قرار گیرند و از یک سو بهت در چهره نسل جوان و فرزندانمان بنشیند که آیا به راستی همه اینها روزی در کنار هم از وطن و دین دفاع می کردند و امروز اینچنین به هم می تازند ؟ و از سوی دیگر خنده سیاه دشمن از تخریب خودی به دست خودی .
عزیزان ! مردم ما نشان داده اند که همواره مستقل تصمیم می گیرند و تخریب ها تنها به ریشه های خودی ضربه می زند ، پس به عنوان یک پیشنهاد و در روزهایی که گروه ها و جریان های سیاسی اندک اندک آماده ورود به عرصه رقابت می شوند در گام اول با حضور بزرگان خویش بر سر خوب رقابت کردن اجماع نمایند . رقابتی اصولی و اخلاقی تا از این راه مردمسالاری دینی به عنوان الگویی حکومتی در جهان امروز سربلند تر و کامیاب تر از هر روز خویش باشد .
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
مرتضی طلایی
منبع : فردا


همچنین مشاهده کنید