دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تصمیم گیری


تصمیم گیری
شناخت استدلال های خوب از بد (به تعبیر دقیق تر استدلال های معتبر از غیرمعتبر) و اصلاح آنها ما را در داشتن باورهای معقول و انجام اعمال مناسب یاری می رساند.برای گرفتن تصمیم های صحیح و معقول باید شناخت خود را از استدلال ها و ارزیابی آنها افزایش دهیم.ما همواره در حال تصمیم گیری درباره امور مختلف هستیم، از جزیی ترین و بی اهمیت ترین امور زندگی تا تصمیم های سرنوشت ساز. برخی از این تصمیمات اما پیامدها و نتایج اخلاقی دارند؛ مثلاً «از پدر و مادر پیر خود در خانه نگهداری كنیم یا در خانه سالمندان»، «قانونی را كه به نظر ما قانون بدی است می توانیم نقض كنیم یا نه»، «در این شرایط خاص می توان سقط جنین انجام داد یا نه» و نظایر آن. قطعاً برخی از اینگونه موارد بسیار مهم اند و غالباً تصمیم گیری در مورد آنها بسیار سخت است و حتی گاهی ما را در دو راهی های اخلاقی قرار می دهند. اما این سخن بدین معنا نیست كه اخذ تصمیمات خوب ممكن نیست. حتماً در طول زندگی خود با مواردی برخورد كرده اید كه تصمیم گیری در مورد آنها بسیار سخت بوده است. در چنین مواردی اگر نتایج این گونه تصمیمات مطلوب بوده باشد این به دلیل شانس ما بوده است یا به دلیل تصمیمات مناسب ما؟ در مواردی كه تصمیم گیری در مورد آنها بسیار سخت است قطعاً گزینش های مختلفی پیش روی ما بوده است.در این گونه موارد شاید بهترین كار بررسی نتایج و پیامدهای هر انتخاب است. شما می توانید از خودتان سئوال كنید مثلاً اگر به جای دانشگاه A به دانشگاه B بروم، زندگی من چه تغییری خواهد كرد یا اگر به جای رفتن به دانشگاه، دنبال كاری بروم چه پیش خواهد آمد و نظایر آن. ممكن است در هنگام پاسخ چنین سئوالاتی نیاز به اطلاعات كافی داشته باشید بنابراین می توان گفت یكی از قدم های مهم در هنگام تصمیم گیری جمع آوری اطلاعات مربوطه است. سپس باید به بررسی نتایج هر انتخاب بپردازید و در مورد مطلوب بودن یا نبودن آن قضاوت كنید. یك مدل استاندارد برای تصمیم گیری، «استراتژی بهینه كردن» (optimizing stratejy) است. نوعی از این مدل را می توان به صورت زیر صورت بندی كرد:
۱- ابتدا از خودتان سئوال كنید آیا تصمیم مورد نظر ضروری است یا نه
۲- گزینش ها و انتخاب های ممكن را فهرست كنید
۳- برای هر گزینش: الف- نتایج آن را فهرست كنید، ب- آنها را بر اساس اهمیت شان دسته بندی كنید، ج- مشخص كنید هر یك از نتایج به ضرر هر گزینش است یا به نفع آن
۴- در نهایت بر اساس موارد بالا بین گزینش های ممكن داوری كنید.
قطعاً در مرحله سوم، شما نیاز به جمع آوری اطلاعات دارید، در نتیجه باید اعتبار اطلاعات مورد نظر را بررسی كنید. در این مرحله است كه شما باید از مهارت های خود در استدلال ورزی و شناخت استدلال ها یاری بگیرید. این كه چه نتایجی می تواند از هر عمل خاص به دست آید و آیا این نتایج، نتایج معتبری هستند یا نه تماماً بستگی به مهارت های شما در شناخت استدلال دارد. ذكر یك نكته در این جا مهم است كه استدلال ورزی و بررسی استدلال ها ربطی به نوع نگاه فلسفی و علایق فلسفی ما ندارد. این كه یك استدلال درست است یا نه ربطی به فلسفه تحلیلی یا فلسفه اروپایی ندارد. هر گاه برای سخنان خود دلیل یا دلایلی ارائه دهیم، در واقع استدلالی انجام داده ایم كه می تواند درست یا نادرست باشد. البته شاید بررسی استدلال در رویكرد های فلسفی مختلف متفاوت باشد. در مدلی كه ارائه شد، مرحله سوم در واقع مرحله ای است كه شما بررسی می كنید كدام یك از نتایج مطلوب تر و بهینه تر هستند. در زندگی شخصی دانستن این كه چه نتایجی مطلوب تر هستند شاید چندان سخت نباشد، اگر چه در برخی موارد ممكن است شما با نتایجی روبه رو باشید كه به نظر می رسند به یك اندازه مطلوب هستند؛ در اینگونه موارد باید بین فایده های كوتاه مدت و دراز مدت تمایز قائل شوید. البته با تمام اینها، گاهی در شرایطی قرار می گیریم كه تصمیم گیری بسیار سخت است، دوراهی های اخلاقی از آن جمله اند. در اخلاق پزشكی از اینگونه موارد بسیار زیاد است. برای نشان دادن آن كه چگونه می توانیم از مدل ارائه شده برای تصمیم گیری استفاده كنیم به بررسی یك مثال می پردازیم.
مثال: خانمی در هنگام اوروگرافی (عكسبرداری از مجاری ادراری) دچار واكنش مرگبار شده است. رادیولوژیست اذعان كرده است كه بیمار را از چنین واكنش های احتمالی آگاه نكرده چون چنین چیزی را امر ناپسندی می دانسته است. رادیولوژیست گفته است «می توانستم به او بگویم كه احتمال چنین واكنشی و حتی مرگ وجود دارد. اما بعد از آن كه او را آرام كردم، به او خاطر نشان كردم كه تو در هفته گذشته توسط دو اورولوژیست (متخصص مجاری ادراری) ویزیت شده بودی و هر دوی آنها بر انجام اوروگرافی تاكید كرده بودند. به او گفتم من در ۱۳ سال گذشته ۶هزار تا ۸هزار اوروگرافی انجام داده ام و تا به حال چنین واكنشی ندیده بودم. هم چنین در این بیمارستان در طول ۲۵ سال گذشته تا به حال چنین واكنشی گزارش نشده بود.»رادیولوژیست ادامه می دهد: «اگر من به او می گفتم كه احتمال چنین واكنشی وجود دارد و او این عكسبرداری را انجام نمی داد و تشخیص بیماری اش معلوم نمی شد و بدین دلیل می مرد، آنگاه من مطلقاً عمل خوبی انجام نداده بودم.» آیا به نظر شما رادیولوژیست تصمیم مناسبی گرفته است؟ در نوبت بعد به بررسی این مثال می پردازیم.
احمد رضا همتی مقدم
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید