دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

‌فنون نقد


‌فنون نقد
۱) طرح مسئله:
پس از تحلیل دقیق و دریافت مضمون یک گزاره یا ادعا می‌توان به نقد آن پرداخت اما با چه ملاکی می‌توان نظریه‌ای را نقد‌ کرد؟ یک ادعا را با کدام ترازو می‌توان سنجید؟ قواعد و ضوابط نقد درست کدام است؟‌روش نقد اندیشه‌ها چیست؟ جهت‌گیری پیکان نقد به کدام بخش نظریه است؟
۲) جهت گیری‌های سه‌گانه:
‌هر نظریه‌ای در مقام نقد سه ضلع عمده دارد: خود نظریه، مبانی آن و لوازمش؛ زیرا نظریه گزاره یا مجموعه‌ای از گزاره‌هاست که برگزاره و مفاهیمی بنا می‌شود و در صورت پذیرفتن آن نظریه گزاره‌های دیگری نیز منطقا لازم می‌آید. این سخن به معنای آن است که هر ضلع یاد شده را می‌توان در ترازوی نقد نهاد.
۳) در ترازوی سازگاری:‌
مهمترین ملاک سنجش خود نظریه پرسش از سازگاری درونی آن است. اگر گزاره‌ای به نحوی متضمن خودستیزی باشد، بدون تردید کاذب و غیرقابل باور است. اقتضای عقلانیت گریز از تناقض است. قبول یک تناقض کافی است که هرگونه گزاره‌ای را اعم از حق و باطل بپذیریم. اصل “اذا تعارضا تساقطا” سنتی‌ترین روش سنجش نظریات بوده است. بنابراین آزمون “آیا گزاره یا مجموعه‌ای از گزاره‌ها متضمن تناقض است؟”‌در نقد یک نظریه قابل استفاده است. خودستیزی گاهی بین و صریح است اما در موارد زیادی کشف خودستیزی محتاج تحلیل بویژه تحلیل گزاره‌ای است. در به‌کار بردن آزمون تناقض گاهی دچار ساده انگاری می‌شویم و ایهام تناقض را نشانه بطلان یک نظریه می‌پنداریم. مراد از ایهام تناقض، خودستیزی پنداری است. منطق دانان برای تمایز تناقض با خودستیزی پنداری ملاک‌هایی را به میان آورده‌اند.
این ملاک‌ها بر دو دسته‌اند: وجود اختلاف بین دو گزاره از حیث کم، کیف، جهت،وجود، وحدت ویگانگی بین آن دو از جهات هشت‌گانه. ملاصدرا جهت نهم یعنی وحدت حمل را نیز مورد تاکید قرار داد و نگارنده نیز در مباحث منطقی بر وحدت دهم یعنی وحدت زبان تاکید دارد (فرامرز قراملکی، شرح منطق اشارات، ج۲) امروزه با تعمیق وتوسعه مفهوم سازگاری آن را به تلائم وانسجام تبدیل کرده و نه تنها در مقام نقد بلکه در مقام نشان دادن عقلانیت یک نظریه به‌کار می‌برند. انسجام از نظر آنها دلیل معقولیت یک نظریه است.
۴) نقد مبانی:
‌ هر نظریه‌ای بر مجموعه‌ای از گزاره‌های پیشین استوار است. نظریه همچون ساختمانی بر پایه‌هایی استوار است. استحکام و عدم استحکام پایه‌ها از اتقان یا سستی نظریه خبر می‌دهند و به همین دلیل یکی از جهت گیری‌های نقد نظریه، صدق و کذب گزاره‌های پایه و شایستگی و عدم وجودت و ناشایستگی تعریف و مفاهیم بنیادی آن است.
به عنوان مثال برخی از متالهان معاصر در مسئله تعارض ظاهری علم و دین در خصوص نظریه خلقت تکاملی (دارونیسم) این راه را به میان می‌کشند: “این عقیده (نظریه تحول انواع) با نظریه ادیان و مذاهب درباره پیدایش انسان سازگار نیست؛ زیرا از مجموعه آیات قرآن مجید استفاده می‌شود که خلقت جد اولی انسان به طور مستقل بوده و ارتباطی با هیچ یک از حیوانات نداشته است” و “اکنون عده‌ای از دانشمندان بزرگ علوم طبیعی حکم زوال‌ دارونیسم را صادر کرده‌اند” اما “به فرض اینکه فرضیه تحول وارد یک مرحله قطعی انکارناپذیر شود... توجیه و تفسیر آیات قرآن و نظایر آن به طوری که با فرضیه مزبور سازش پیدا کند کار مشکلی نیست (نک: فرامرز قراملکی، موضع علم و دین در خلقت انسان، ص ۱۰۶-۹۳) اگر در مقام نقد راه حل یاد شده به مبانی آن نظر کنیم، به نظریاتی چون تحول معرفت دینی و قبض و بسط تئوریک شریعت می‌رسیم و لذا کسانی که چنین نظریاتی را نسبی‌گرایی تلقی کرده و باطل می‌دانند نمی‌توانند با حفظ سازگاری چنین راه‌حلی را پیش نهند.
۵۰ عقلانیت حداکثری و عقلانیت تعدیل شده:
نقد مبانی برحسب توضیحی که داده شده جستجو در مقدمات و مبانی یک نظریه است؛ به گونه‌ای که وجود مقدمه‌ای باطل اعتبار نظریه را مخدوش می‌سازد و پذیرفتن آن را غیرعقلانی می‌نماید اما در صورت صدق مقدمات چه باید گفت؟ آیا برای تامین عقلانیت یک نظریه باید همه مقدمات آن صادق باشد. عقلانیت حداکثری که در تفکر سنتی ارسطویی مقبول افتاده است، چنین توضیحی را داراست. اما اگر تصدیق علمی را باور صادق موجه بدانیم و در مقام عمل به موجه بودن گزاره‌ها به تامل بپردازیم، خواهیم دید که کمتر کسی با چنین تلقی از عقلانیت به صدق گزاره‌ای باور موجه دارد. به همین دلیل امروزه نظریه‌های تعدیل شده‌ای مانند عقلانیت معرفتی فولی به میان آمده است و بر شخص محور بودن توجیه گزاره تاکید می‌شود.
۶) فن قیاس مقاومت:‌
در منطق سنتی یکی از روشهای کشف خلل مقدمات یک گزاره استفاده از “قیاس مقاومت” است. قیاس مقاوت، دلیلی است که بطلان قوی‌ترین مقدمه دلیل یک نظریه را نشان می‌دهد. البته قیاس مقاومت با طریق معارضت تمایز دارد. “قیاس معارضت” دلیلی است که از طریق اثبات مقابل یک نظریه بطلان آن را نشان می‌دهد.
دکتر احدفرامرز قراملکی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید