دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تمثیل در استدلالات اخلاقی


تمثیل در استدلالات اخلاقی
در برخی استدلالات اخلاقی از «تمثیل» استفاده می شود تا خواننده یا شنونده راحت تر نتیجه استدلال را دریافت كند. مبنای این نوع استدلالات در مقایسه است. مثلاً وقتی می گوییم «كتمان اطلاعات مانند دروغ گفتن است» واضح است كه میان دو چیز مقایسه ای انجام داده ایم. در این حالت مقایسه ما بسیار صریح و روشن است. اما همیشه این گونه نیست.
در برخی استدلال ها، مقایسه ها به صورت ضمنی یا تلویحی است. در هنگام ارزیابی این گونه استدلال ها ابتدا باید مشخص كنیم كه آیا مقایسه ای انجام شده است یا نه، سپس به بررسی خود تمثیل بپردازیم. البته تمثیل ها همیشه مثال هایی واقعی نیستند؛ برخی نویسندگان گاهی از مثال های تخیلی استفاده می كنند. به این مثال دقت كنید: «اگر بگوییم یك شهروند متوسط در یك كشور توسعه نیافته به اندازه یك شهروند متوسط آمریكایی كار می كند سخن گزافی نگفته ایم. البته من اطلاعات كاملی در این مورد در اختیار ندارم، اما تصور می كنم چنین فرضی غیرمعقول نیست. حتی شاید شهروندان كشورهای توسعه نیافته سخت تر هم كار كنند. قطعاً یك فرد آمریكایی خود را بالاتر از یك فرد آسیایی یا آفریقایی نمی بیند. تنها تفاوت آنها این است كه یكی در آسیا به دنیا آمده و دیگری در آمریكا، پس چرا باید یكی صاحب ثروت و مكنت باشد و دیگری از گرسنگی بمیرد؟ كارخانه ای را تصور كنید كه ۴۵ نفر در آن كار می كنند. تمام كارگران به یك اندازه تلاش می كنند و هیچ كسی بر دیگری مزیت ندارد. اما در هنگام پرداخت حقوق، مالك كارخانه كل حقوق كارگران را به دلایلی عجیب و غریب به یكی از آنها می دهد و او را آزاد می گذارد تا هرگونه كه مایل بود میان كارگران توزیع كند. اگر او كل پول را برای خودش نگه دارد و ۴۴ كارگر دیگر در فقر كامل به سر ببرند، درباره او چه تصوری خواهیم داشت؟ آیا او اخلاقاً (نه قانوناً) از آنها دزدی نكرده است؟ اگر ۱۰ تا از كارگران بدین دلیل بمیرند و او این را بداند، آیا مرتكب قتل نشده است؟ وضعیت آن فرد آمریكایی نیز مشابه با این كارگر است.»
در این مثال مقایسه ای میان یك كارگر تخیلی و یك شهروند متوسط آمریكایی صورت گرفته است. آن كارگر تلاشی بیشتر از كارگران دیگر انجام نمی دهد، اما كل حقوق آنها را می گیرد و در توزیع آن نیز آزادی كامل دارد. این كارگر تمثیلی از آن فرد آمریكایی است، كه بیشتر از مردم كشورهای توسعه نیافته كار نمی كند اما در رفاه كامل به سر می برد و دیگران دچار محنت و بدبختی اند. اگر عمل آن كارگر را در صورتی كه كل حقوق كارگران را برای خودش نگه دارد، نادرست بدانیم بنابراین بر طبق این استدلال عمل آن آمریكایی نیز نادرست است مگر آنكه به مردم كشورهای توسعه نیافته نیز كمك كند.
برای ارزیابی این استدلال ابتدا باید ببینیم كه آیا دو چیز مقایسه شده در همه جهات (البته جنبه های مهم آن) مشابه یكدیگرند یا تفاوت هایی میان آنها وجود دارد كه در نتیجه استدلال تاثیرگذار است. البته آنها از بعضی جهات به هم شبیه اند؛ هر دو از یك رفاه نسبی برخوردارند در حالی كه دیگران كه به اندازه آنها كار می كنند و از آنها پایین تر هم نیستند، در فقر به سر می برند. اما تفاوت هایی میان آنها وجود دارد. به نظر شما این تفاوت ها چیست؟ در این استدلال مقایسه های دیگری نیز به كار رفته است (مقایسه های تلویحی و غیرصریح)، مثلاً مقایسه میان دزدی و تقسیم نكردن پول میان كارگران؛ مقایسه میان قتل و عدم جلوگیری از مردن افراد به دلیل گرسنگی. در هر یك از این موارد فرض شده است كه انجام یك عمل نادرست و انجام ندادن یك عمل درست معادل یكدیگرند، چون موجب نتایج یكسانی می شوند. بنابراین شخصی كه یك عمل درست را انجام ندهد به همان اندازه كار بدی انجام داده كه شخصی یك عمل نادرست را انجام دهد. اگر انجام یك عمل نادرست و انجام ندادن یك عمل درست نتایج یكسانی دربر داشته باشد آیا آنها اخلاقاً به یك اندازه بد هستند؟ به نظر شما چه تفاوتی میان آنها وجود دارد؟
به طور خلاصه وقتی می خواهیم استدلال هایی را كه شامل تمثیل هستند، بررسی كنیم ابتدا باید دو چیزی را كه میان آنها مقایسه صورت گرفته مشخص كنیم و سپس به دنبال تفاوت های آنها باشیم، تفاوت هایی كه ممكن است در نتیجه استدلال تاثیر بگذارد.
احمدرضا همتی مقدم
منبع: Critical Reasoning In Ethics Ann Thomson.۱۹۹۹
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید