یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دو کشور و دو مسیر مختلف


دو کشور و دو مسیر مختلف
سیاست کلان روسیه بر اساس بازگشت کاخ کرملین به دوران قطبیت ترسیم شده است
با توجه به مغایرت اهداف کلان آمریکا و روسیه با یکدیگر امکان همگامی کاخ سفید و کاخ کرملین و اتصال راهبردی آنها به یکدیگر وجود ندارد
مسئله استقرار سیستم دفاع ضد موشکی ایالات متحده آمریکا در کشورهای لهستان و چک در تقابل با اهداف کلان روسیه قرار دارد
سیاست کلان روسیه بر اساس بازگشت کاخ کرملین به دوران قطبیت ترسیم شده است
با توجه به مغایرت اهداف کلان آمریکا و روسیه با یکدیگر امکان همگامی کاخ سفید و کاخ کرملین و اتصال راهبردی آنها به یکدیگر وجود ندارد
مسئله استقرار سیستم دفاع ضد موشکی ایالات متحده آمریکا در کشورهای لهستان و چک در تقابل با اهداف کلان روسیه قرار دارد
طی روزهای اخیر شاهد رویارویی مقمات امریکایی و روسی بر سر مسئله استقرار سیستم دفاع ضد موشکی ایالات متحده در خاک اروپا هستیم.در این برهه حساس سوالات زیادی در جامعه بین الملل بوجود آمده است،از جمله اینکهآیا مناسبات واشنگتن-مسکو وارد فاز جنگ سرد خواهد شد؟
رئیس جمهور آمریکا همچنان نسبت به طرح استقرار سیستم دفاع ضد موشکی واشنگتن در چک و لهستان اصرار دارد.البته دموکراتهای آمریکا نسبت به این چالش رویکردی محتاطانه‌تر دارند.به راستی چه تغییراتی در مناسبات روسیه و آمریکا رخ داده است؟مناسبات این دو به کدام سمت و سو سوق پیدا کرده است؟آیا شکست احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ بر مناسبات مسکو-واشنگتن تاثیر گذار خواهد بود؟پاسخ این سوال را باید در واقعیات جهان امروز جست و جو نمود.جهانی که به سوی گذار از نظام تک قطبی پیش می رود.
‌● سطح بندی مناسبات روسیه و آمریکا
در خصوص مناسبات دوجانبه آمریکا و روسیه باید سه سطح جداگانه را در نظر گرفت.سطح اول به مناسبات کلان مسکو و واشنگتن مربوط می شود.در مناسبات کلان کشورها با اهداف و آرمانهای لایتغیری رو به رو هستیم که اساس حرکت آنها در نظام بین الملل را تشکیل میدهد.بر این اساس آمریکا به سوی حفظ قدرت و رویکرد یکجانبه خود در جهان پیش می ررود.واشنگتن از هرگونه تغییری که کاخ سفید را به سوی انزواگرایی یا حرکت جمعی هدایت کند اجتناب می کند.بررسی موردی اشغال عراق و افغانستان این حقیقت را به اثبات می رساند.ایالات متحده با ظهور یا تقویت کشوری دیگر در جهان مخالف است.از این رو سعی دارد با احاطه بر مناسبات فرامنطقه ای آتلانتیک بر آیند نیروهای سیاسی جهان را در راستای حفظ قطبیت خود تعریف نماید.سنگ اندازیهای مکرر آمریکا در مسیر چین و روسیه و تقویت مهره های کاخ سفید در اتحادیه اروپا جملگی اقداماتی هستند که بوش در راستای ممانعت از تقویت قدرتهای رو به رشد انجام داده است.اما سیاست کلان روسیه بر اساس بازگشت کاخ کرملین به دوران قطبیت ترسیم شده است.این رویکرد در دوران ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین تقویت شده است.
با توجه به مغایرت اهداف کلان آمریکا و روسیه با یکدیگر امکان همگامی کاخ سفید و کاخ کرملین و اتصال راهبردی آنها به یکدیگر وجود ندارد.تقابل اهداف کلان روسیه و آمریکا بارها خود را در نظام بین الملل هویدا ساخته است.البته در بسیاری مواقع طرفین ترجیح می دهند جهت جلوگیری از تشدید تنشها در مقایل یکدیگر سکوت نمایند.اما در مواردی مانند مسئله استقرار سیستم دفاع ضد موشکی آمریکا در خاک اروپا گره خوردگی منافع کلان کاخ سفید و کاخ کرملین به نقطه اوج خود نمی رسد.در این جا هیچ یک از این دو حاضر به مصالحه و کنار آمدن از خواسته خود نیست.
لا‌یه دوم مناسبات مسکو و واشنگتن سطح میانی مناسبات آنهاست.در این سطح منافع کلان به ظاهر جایی ندارند (هر چند که تاثیر گذاری منافع کلان کشورها بر دیگر منافع آنها بلا انکار است.)بیشتر رایزنی های آمریکا و روسیه در سطح دوم مناسبات آنها صورت می گیرد.اهداف میان مدتی که حداکثر در پروسه ای ۵ ساله یا کمتر تعریف می گردند را می توان در این سطح طبقه بندی نمود.خطاهای استراتژیک روسیه نیز معمولا در همین سطح رخ می دهد.مقامات روسی تاکنون گمان کرده اند که می توان با انعطاف در سطح میانی روابط خود و واشنگتن تهدیدات کاخ سفید را تاحدودی دفع نمایند.این طرز تفکر غلط ضربه های سنگینی را بر پیکره مسکو وارد نموده است.همراهی روسیه با آمریکا در صدور دو قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت سازمان ملل متحد معلول وجود همین طرز تفکر نادرست در کاخ کرملین است.ارتباط زیرساختی و لاینفک اهداف کلان و میانی یک کشور غیر قابل ابطال و انکار است.از این رو هرگونه اهمالکاری روسیه در سطح دوم مناسبات خود با آمریکا وجهه واشنگتن در نظام بین الملل را خدشه دار خواهد نمود.
سطح سوم مناسبات ایالات متحده آمریکا و روسیه دربرگیرنده اهداف مشترک بین المللی آنها در خصوص مسائلی مانند نحو مناسبات تجاری،اقتصادی و صنعتی آنهاست .این سطح از مناسبات واشنگتن و مسکو نسبت به دو سطح دیگر اهمیت کمتری دارد.بیانیه های مشترکی که در حاشیه اجلاس سران ۸ کشور صنعتی جهان توسط مقامات آمریکایی و روسی به امضا می رسد را می توان در این لایه تعریف نمود.
● استقرار طرح دفاع ضد موشکی آمریکا
مسئله استقرار سیستم دفاع ضد موشکی ایالات متحده آمریکا در کشورهای لهستان و چک در تقابل مطلق با اهداف کلان روسیه قرار دارد.از سوی دیگر واشنگتن نسبت به این اقدام مصر است.در چنین شرایطی شاهد ایجاد تقابلی پایدار میان کاخ سفید و کاخ کرملین خواهیم بود.این تقابل با گذشت زمان تشدید خواهد شد و دو کشور امریکا و روسیه را در مقابل یکدیگر قرار خواهد داد.یکی از اصلی ترین پیامد های این تقابل پایدار تشکیل قطب بندیهای جدید در جهان امروز است.این قطب بندیها سبب تحدید قدرت آمریکا در نظام بین الملل خواهد شد.نگرانی واشنگتن از برگزاری اجلاس شانگهای معلول ترس مزمن کاخ سفید از ایجاد قطب بندیهای جدید در جهان سیاست است.
مقامات آمریکایی اخیرا به شدت از طرح استقرار سیستم دفاع ضد موشکی خود در خاک اروپا دفاع نموده اند .رییس جمهور آمریکا نموده که طرح‌ها برای استقرار سیستم دفاع موشکی در اروپا به شدت لازم است. بوش در این راستا به بلوفهای همیشگی خود استناد نموده و هدف از اجرای این طرح را مقابله با حملات موشکی ایران دانسته است!این در حالیست که صلح امیز بودن فعالیتهای هسته ای جمهوری اسلامی ایران امروزه مسئله ای اثبات شده است.
بوش اخیرا تلاش کرده تا از نگرانی‌های روسیه در مورد طرح دفاع موشکی واشنگتن در اروپا بکاهد.
رییس‌جمهور آمریکا سعی دارد در سخنان خود اینگونه القا کند که این پروژه‌ی دفاعی در کل به عنوان بخشی از یک اقدام گسترده، برای پشت سر گذاشتن جنگ سرد است و ممکن است منجر به ایجاد سطحی بی‌سابقه از همکاری‌های استراتژیک میان روسیه و آمریکا شود.
مدیر برنامه روسیه و اورآسیای موسسه امنیت جهانی واشنگتن معتقد است که آمریکا تحت هیچ شرایطی از طرح استقرار سپر ضد موشکی خود در اروپا صرف نظر نمی‌کند و شروط آمریکا برای توافق با روسیه هم قابل قبول و عملی نیستند، بلکه تنها اقدامی تبلیغاتی برای فریب افکار عمومی است.
مدیر برنامه روسیه و اورآسیای موسسه امنیت جهانی واشنگتن در رابطه با اطلاعاتی که چند روز اخیر در رسانه‌های گروهی جهانی در خصوص امکان دادن امتیازاتی از جانب واشنگتن به مسکو در خصوص سیستم دفاع ضد موشکی منتشر شده است می‌گوید، این اخبار و اطلاعات تنها اقدامات تبلیغاتی است و هدف از آن این است که همه مسئولیتها را به گردن روسیه بیاندازد .
● هشدار پوتین به بوش
اقدامات و تحرکات تسلیحاتی اخیر ایالات متحده آمریکا در اروپا و حیاط خلوت روسیه سبب واکنش شدید ولادیمیر پوتین و دیگر مقامات روسی شده است.رئیس جمهوری روسیه در شدیدترین مواجهه با آمریکا بر سر طرح سپر موشکی این کشور در اروپای شرقی، تهدید ناشی از این طرح را برای روسیه به بحران موشکی کوبا در دهه ۱۹۶۰ تشبیه کرد.
“ولادیمیر پوتین” پس از نشست یک روزه سران روسیه و اتحادیه اروپا در پرتغال این سخنان را بیان کرد. این نشست با هدف رفع اختلافات اتحادیه اروپا با روسیه بر سر مسائل مربوط به انرژی و نیز مسائل سیاسی از قبیل کوزوو برگزار شد، اما در پایان دو طرف نتوانستند به توافقی در این زمینه ها دست یابند.
بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲ زمانی اوج گرفت که کندی، رئیس جمهور وقت آمریکا از خروشچف، رهبر وقت شوروی خواست موشکهای هسته ای اش را از کوبا برچیند،زیرا می توانستند برای حمله به خاک آمریکا مورد استفاده قرار گیرند. آمریکا سپس اقدام به ایجاد محاصره دریایی علیه شوروی کرد و دو کشور در آستانه وقوع جنگ قرار گرفته بودند که سرانجام شوروی عقب نشست.
از سوی دیگر رئیس نیروهای موشک‌های راهبردی روسیه در بحبوحه تنش‌ها درباره آغاز رقابت تسلیحاتی هشدار داد که مسکو می‌تواند در اسرع وقت تولید موشک‌های کوتاه‌برد و میان‌برد خود را از سر گیرد. “نیکلای سولوتسوف” صراحتا اعلام نموده است که اگر تصمیم سیاسی درباره تولید این رده از موشک‌ها اتخاذ شود بطور حتم روسیه بلافاصله آنها را تولید خواهد کرد. مسکو هر آنچه که لازم است برای تولید این موشک‌ها در اختیار دارد.این هشدار در زمانی مطرح می‌شود که تنش‌های میان واشنگتن و مسکو درباره طرح آمریکا برای استقرار سیستم دفاع موشکی در لهستان و جمهوری چک تشدید شده است.
ولادیمیر پوتین،‌ رئیس جمهوری روسیه تهدید کرده که از پیمان مربوط به سلاح‌های هسته‌ای میان برد و کوتاه برد که در زمان جنگ سرد میان شوروی و آمریکا بسته شده بود موسوم به پیمان نیروهای هسته‌ای میان‌برد )INF( خارج خواهد شد.
● روابط روسیه و آمریکا از نظر رایس
کاندولیزا رایس سعی دارد مناسبات مسکو-واشنگتن را در قالبی غیر واقع بینانه مورد بررسی قرار دهد.این در حالیست که نگاه تهدید محور واشنگتن به مسکو همچنان ادامه دارد. از نطر ملکه جنگ اختلافات میان روسیه و آمریکا بر سر مسائلی مانند نحوه برخورد با پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران حالتی تاکتیکی دارد.البته رایس در ادامه توضیح نداده است که چگونه می توان انقلابهای رنگین و استقرار سیستم دفاع ضد موشکی آمریکا را در قالب تعامل دوستانه و اختلافات تاکتیکی کم اهمیت مورد نجزیه و تحلیل قرار داد.به نظر می رسد برخی مقامات آمریکایی و روسی طی سالهای اخیر به معکوس نمایی حقایق موجود در روابط این دو کشور دست زده اند.مسلما این معکوس نمایی نمی تواند حقایق و تنشهای موجود در روابط آمریکا و روسیه را کتمان نماید.
سحاب فاطمی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید