دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

شمال از شمال غربی


شمال از شمال غربی
شمال از شمال غربی را فلسفی ترین اثر هیچكاك می دانند و شاید یكی از فیلم های برگزیده او به حساب می آورند.
ولی من اصلا شمال از شمال غربی را دوست نداشته و ندارم. فیلم بسیار زیبایی است ولی در مقابل فیلمهای دیگری از این استاد نظیر (( سرگیجه )) ، (( بدنام )) ، (( مرد عوضی )) و ... واقعا فیلم تفریحی و كوچكی به نظر می رسد.
مردی از فضای عادی و بی هیجان زندگی روزمره اش خسته شده و آرزو می كند حادثه ای در زندگی اش اتفاق كند كه او از این همه روزمرگی نجات دهد. بلافاصله سیر حوادث منطقی و غیر منطقی بر سر او جاری می شود به حدی كه فرصت فكر كردن را از تماشاگر می گیرد. سیر حوادث ریز و دشت و منطقی و غیر منطقی به حدی سریع است كه نفس تماشاگر را بند می آورد. زیبا ترین سكانس شمال از شمال غربی خیلی دور از واقع است. سكانسی كه با هواپما تورنهیل را می خواهند بكشند بسیار غیر قابل باور و غیر منطقی است. البته این را باید اضافه كنم این غیر قابل باور بودن و غیر منطقی بودن در چند بار اول قابل فهم نیست و رمز موفقیت استاد نیز همین است.
او حوادث غیر منطقی در فیلم هایش را به نحوی مطرح می كند كه برای تماشاگر عادی سینما قابل باور باشد و حتی در بارهای اول برای تماشاگران حرفه ای سینما هم پنهان است. آیا كشتن یك آدم در صحرای به آن وسیعی با فرستادن قاتل حرفه ای كه خود را كاپلان معرفی كند راحت تر و مطمئن تر و حتی ساده تر و بی سر صدا تر نیست؟
مسلما این طور است. پس چرا هیچكاك این كار را انجام نمی دهد؟ منطق هیچكاك منطق فیلم است نه واقعیت به همین خاطر برای آنكه تماشاگر را شگفت زده بكند در عین حالیكه هیجان زیادی خلق می كند چاره ای جز این نداشته كه از یك هواپیما سود جوید.
شمال از شمال غربی یك فیلم ساده و سر راست است و برای زمانه ی خودش عالی بوده و برای امروز هم یكی از بهترین آثار كلاسیك تاریخ سینما محسوب می شود اما در پرونده ی فیلم سازی هیچكاك یك شوخی تصویری زیبا محسوب می شود.
منبع : ایران کلاسیک


همچنین مشاهده کنید